Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است: "ثَلَاثَةٌ قَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ الْجَنَّةَ مُدْمِنُ الْخَمْرِ وَالْعَاقُّ وَالدَّيُّوثُ الَّذِي يُقِرُّ فِي أَهْلِهِ الْخَبَثَ (صحيح، روايت احمد 5349)، يعنى: "سه كس هستند كه خداوند بهشت را بر آنها حرام گردانيده است: شرابخوار، و كسى كه نافرمانى والدينش ميكند، و ديوثى كه بر پليدى زنش راضى ميشود".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاريخ>تاریخ ایران>جمشید بن ویونجهان

شماره مقاله : 10213              تعداد مشاهده : 379             تاریخ افزودن مقاله : 29/3/1390

پادشاهى جمشيد
دانشمندان ايران گفته‏اند كه پس از طهمورث جمشيد به فرمانروائى رسيد.
به زبان پارسى «شيد» به معنى «پرتو» و «جم» به معنى «ماه» است. و او را به سبب زيبائى چهره‏اش «جمشيد» ناميده‏اند.
جمشيد پسر ويونجهان و برادر طهمورث است.
گفته شده است كه جمشيد به فرمانروائى اقليم‏هاى هفتگانه رسيد و بر جن و انس چيرگى يافت و افسر پادشاهى بر سر بست.
از نخستين سال فرمانروائى خويش تا پنجاه سال فرمود كه شمشير و زره و جنگ افزارها و آلات صنعتى ديگر از آهن بسازند.
از پنجاهمين سال فرمانروائى خود تا صدمين سال دستور داد كه ابريشم و پنبه و كتان و هر چيز ديگر كه مى‏توان رشت و بافت، به عمل آورند و آنها را گوناگون رنگ كنند و از آنها پوشاك بسازند.
از سال صدم تا سال صد و پنجاهم مردم را به چهار طبقه تقسيم كرد: طبقه جنگجويان، طبقه دانشمندان، طبقه نويسندگان و صنعتگران و طبقه كشاورزان. و آنان را به كارهائى گماشت و براى هر كارى مهر ويژه‏اى قرار داد. بر مهر جنگ نوشت: «نرمى و مدارا» بر مهر خراج نوشت: «آبادانى و دادگسترى» بر مهر پيام رسانى نوشت: «راستگويى و امانت» و بر مهر دادرسى نوشت: «حسن تدبير و دادستانى».
شعارهائى كه بر روى آن مهرها نقش شده بود همچنان تا ظهور اسلام بر جاى ماند.
جمشيد از سال صد و پنجاهم تا سال دويست و پنجاهم پادشاهى خويش با اهريمنان پيكار كرد و آنان را خوار و زبون ساخت و به فرمان خود درآورد.
از سال دويست و پنجاهم تا سال سيصد و شانزدهم نيز اهريمنان را واداشت تا سنگ‏ها را از كوه‏ها بركنند و سنگ مرمر و گچ و آهك آماده كنند و با اين مصالح گرمابه‏ها بسازند. همچنين از درياها و كوه‏ها و كان‏ها سيم و زر و ساير موادى را كه مى‏توان آب كرد، و گياهان خوشبوى و داروهاى گوناگون بياورند.
آنان نيز دستورهاى او را به كار بستند.
آنگاه فرمان داد تا برايش گردونه‏اى از شيشه بسازند. و اهريمنان را بر آن بست و سوار گردونه شد و بر آسمان پرواز كرد و در هوا ظرف يك روز از دنباوند (دماوند) تا بابل پيش رفت.
آن روز، هرمز روز از فروردين ماه بود و مردم آن را تا پنج روز بعد عيد گرفتند.
روز ششم جمشيد به مردم خبر داد كه با آنان چنان رفتار كرده كه روش وى موجب خشنودى خداوند شده و پاداشى كه خدا در برابر آن رفتار پسنديده به وى داده، اين است كه كسان و پيروان او را از گرما و سرما و بيمارى و پيرى و رشك دور داشته است.
از اين رو مردم، پس از سيصد و شانزدهمين سال پادشاهى جمشيد، تا سيصد سال آسوده زيستند و از آسيب‏هائى كه گفته شد، بركنار بودند.
جمشيد سپس پلى بر روى دجله ساخت كه روزگارى دراز بر جاى ماند تا اسكندر آن را ويران كرد و پادشاهان ديگر خواستند همانندش را بسازند و نتوانستند. از اين رو به ساختن پلهاى چوبى پرداختند.
بعد، نعمت خداوند جمشيد را مغرور ساخت. او به گردنكشى پرداخت و آدميان و جنيان و اهريمنان را گرد آورد و به ايشان خبر داد كه او سرور و خداوندگار آنهاست و به نيروى خويش آنان را از بيمارى‏ها و پيرى و مرگ در امان مى‏دارد.
او به گمراهى خود ادامه داد و كسى هم نمى‏توانست به سخنانش پاسخى دهد.
بدين گونه بلندپايگى و روشنى و ارجمندى او از دست رفت و فرشتگانى كه به فرمان خدا كارهاى جمشيد را مى‏گرداندند از او كناره گرفتند.
بيوراسب، كه ضحاك ناميده مى‏شود، اين پيشآمد را دريافت و بر جمشيد تاخت تا بدو گزند رساند.
جمشيد نخست گريخت ولى بعد بيوراسب بر او چيره شد و روده‏هايش را بيرون كشيد و با اره آنها را بريد.
و گفته شده است كه: جمشيد دعوى خدائى كرد. از اين رو برادرش كه اسغتور يا اسفتور نام داشت، بر او حمله برد تا او را بكشد.
جمشيد گريخت و مدت يكصد سال گريزان بود. در اين حال بيوراسب بر او چيره شد و فرمانروائى را از او گرفت.
همچنين گفته شده است كه مدت فرمانروائى جمشيد هفتصد و شانزده سال و چهار ماه بود.
ما مى‏خواستيم از بيان پادشاهى جمشيد چشم بپوشيم زيرا داراى نكاتى است كه به گوش‏ها گران مى‏آيد و خردها و سرشت‏ها از پذيرفتنش خوددارى مى‏كنند چون آنها و مطالب ديگرى كه پيش از آنها گذشت، از خرافات ايرانيان است.
ولى اين فصل را تنها از آن جهة ذكر كرديم كه نادانى ايرانيان شناخته شود زيرا آنان نادانى تازيان را بسيار سرزنش مى‏كنند در صورتى كه تازيان تا اين حد پيش نرفتند. از اين گذشته، اگر پادشاهى جمشيد را ذكر نمى‏كرديم، اخبار پادشاهان ايران- كه در اين كتاب آمده- ناقص مى‏ماند.

متن عربی
ذكر ملك جمشيد
وأما علماء الفرس فإنهم قاولا: ملك بعد طهمورث جم شيد، والشيد عندهم الشعاع، وجم القمر، لقبوه بذلك لجماله، وهو جم بن ويونجهان، وهو أخو طهمورث، وقيل: إنه ملك الأقاليم السبعة وسخر له ما فيها من الجنّ والإنس، وعقد التاج على رأسه، وأمر لسنة مضت من ملكه إلى خمسين سنة بعمل السيوف والدروع وسائر الأسلحة والة الصنّاع من الحديد، ومن سنة خمسين من ملكه إلى سنة مائة بعمل الإبريسم وغزله والقطن والكتّان وكلّ ما يستطاع غزله وحياكة ذلك وصبغه ألواناً ولبسه، ومن سنة مائة الى سنة خمسين ومائة صنف الناس أربع طبقات: طبقة مقاتلة، وطبقة فقهاء، وطبقة كتّاب وصنّاع، وطبقة حرّاثين، واتخذ منهم خدماً، ووضع لكل أمر خاتماً مخصوصاً به، فكتب على خاتم الحرب: الرفق والمداراة، وعلى خاتم الخراج: العمارة والعدل، وعلى خاتم البريد والرسل: الصدق والأمانة، وعلى خاتم المظالم: السياسة والانتصاف، وبقيت رسوم تلك الخواتيم حتى محاها الإسلام.
ومن سنة مائة وخمسين الى سنة خمسين ومائتين حارب الشياطين وأذلهم وقهرهم وسخروا له، ومن سنة خمسين ومائتين الى سنة ست عشرة وثلاثمائة وكّل الشياطين بقطع الأحجار والصخور من الجبال وعمل الرخام والجصّ والكلس والبناء بذلك الحمّامات والنقل من البحار والجبال والمعادن والذهب والفضّة وسائر ما يذاب من الجواهر وأنواع الطيب والأدوية، فنفذوا في ذلك بأمره، ثم أمر فصنعت له عجلة من الزجاج، فأصفد فيها الشياطين وركبها وأقبل عليها في الهواء من دنباوند الى بابل في يوم واحد، وهو يوم هرمزروز وافروز دين ماه، فاتخذ الناس ذلك اليوم عيداً وخمسة أيام بعده، وكتب الى الناس في اليوم السادس يخبرهم أنه قد سار فيهم بسيرة ارتضاها الله، فكان من جزائه إياه عليها أنه قد جنبهم الحرّ والبرد والأسقام والهرم والحسد، فمكث الناس ثلاثمائة سنة بعد الثلاثمائة والستّ عشرة سنة لا يصيبهم شيء مما ذكر.
ثم بنى قنطرة على دجلة فبقيت دهراً طويلاً حتى خرّبها الاسكندر، وأراد الملوك عمل مثلها فعجزوا فعدلوا الى عمل الجسور من الخشب، ثم إن جمّاً بطر نعمة الله عليه وجمع الإنس والجن والشياطين وأخبرهم أنه وليّهم ومانعهم بقوته من الأسقام والهرم والموت، وتمادى في غيّه، فلم يحر أحد منهم جواباً، وفقد مكانه وبهاءه وعزّه وتخلّت عنه الملائكة الذين كان الله أمرهم بسياسة أمره، فأحسّ بذلك بيوراسب الذي تسمّى الضحّاك فابتدر الى جم لينتهسه، فهرب منه، ثمّ ظفر به بعد ذلك بيوراسب فاستطرد امعاءه وأشره بمئشار.
وقيل: إنه ادعى الربوبية فوثب عليه أخوه ليقتله واسمه استغتور فتوارى عنه مائة سنة، فخرج عليه في تواريه بيوراسب فغلبه على ملكه.
وقيل: كان ملكه سبعمائة سنة وستّ عشرة سنة وأربعة أشهر.
قلت: وهذا الفصل من حديث جم قد أتينا به تاماً بعد أن كنّا عازمين على تركه لما فيه من الأشياء التي تمجّها الأسماع وتأباها العقول والطباع، فإنها من خرافات الفرس مع أشياء أخرى قد تقدّمت قبلها، وإنما ذكرناها ليعلم جهل الفرس، فإنهم كثيراً ما يشنعون على العرب بجهلهم وما بلغوا هذا؛ ولأنّا لو كنّا تركنا هذا الفصل لخلا من شيد نذكره من أخبارهم.

از کتاب: كامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، عز الدين على بن اثير (م 630)، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خليلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371ش.




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

شب‌زنده‌داران، ارجمندترین مردمان هستند و کسانی چون ما که شب‌هایشان را در خواب و غفلت سپری می‌کنند، نام و یاد چندانی ندارند و از مقام و منزلت والایی برخوردار نیستند؛ بلکه شب‌های غفلتشان، شرافت و آبرویی برایشان نگذاشته است.[کتاب الإیمان أولا، ص 172.

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 8501
دیروز : 5614
بازدید کل: 8798660

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010