Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبرصَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ  مي‌فرمايد: « تَرَكْتُ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا مَا تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا كِتَابَ اللَّهِ وَسُنَّةَ نَبِيِّهِ»
 (در ميان شما دو چيز را گذاشتم تا زماني كه به آن دو چنگ زنيد هرگز گمراه نمي‌شويد؛ كتاب الله[قرآن] و سنت پيامبرش).
«موطا مالك» 2/899 (1594)

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

ادبیات>اشخاص>احمد بن ابراهیم بن ابی عاصم لؤلؤی

شماره مقاله : 10225              تعداد مشاهده : 353             تاریخ افزودن مقاله : 29/3/1390

احمد بن ابراهیم بن ابى عاصم لؤلؤى [1]
ابو بکر زبیدى گوید که از نحویان قیروان ابن ابى عاصم بود. از علماى نقّاد. در زبان عربى و غریب لغات و نحو حافظه اى توانا داشت. اکثر دیوانهاى عرب را شرح نمود. بنا بر قول زبیدى به سال 318، در چهل و شش سالگى، بمرد. از ملازمان ابو محمد مکفوف نحوى بود [3]. از او فرا گرفت و در سؤالهایى که از او مى کردند هم در علم و هم در بیان صادق بود. او را تألیفى است در باب ضاد و ظاء. شعر نیز نیکو مى گفت. پدرش توانگر بود و او کسى را براى گرفتن صله یا جایزه اى مدح نگفت. در اواخر شعر را ترک کرد و به طلب حدیث و فقه روى نهاد. از اوست [4]:
أیا طلل الحی الذین تحملوا بوادی الغضا کیف الأحبّة و الحال
و کیف قضیب البان و القمر الذی بوجنته ماء الملاحة سیال
کان لم تدر ما بیننا ذهبیة عبیریة الأنفاس عذراء سلسال
و لم أتوسّد ناعما بطن کفّه و لم یحو جسمینا مع اللیل سربال
فلما استقلت ظعنهم و حد وجهم دعوت و دمع العین فی الخدّ هطّال
حرمت منای منک إن کان ذا الذی تقوّله الواشون عنی کما قالوا
...

__________
[1] انباه الرواة 1: 27، الوافى 6: 198، بغیة الوعاة 1: 293، طبقات الزبیدى: 234.
[2] یعنى عبد الله بن محمود المکفوف. ذکر او گذشت.
[3] حاصل معنى: اى ویرانه هاى محله اى که مردم آن به وادى الغضا کوچ کردند، حال یاران چگونه بود؟ آن شاخه درخت بید مشک و آن ماه که آب ملاحت در رخسارش جارى بود چگونه بود. گویى هرگز جامهاى باده زرین و عنبرین بوى و بکر چون آب چشمه روان در میان ما به گردش در نیامده بود. و گویى که من هرگز سر بر کف دستهاى نرمش ننهاده ام و گویى به هنگام شب یک تن پوش جسم ما را نپوشانده است، چون سفرشان فرا رسید و کجاوه هایشان مهیاى حرکت شد من دعا کردم در حالى که اشکهاى من بر گونه ام ریزان بود. از آرزویى که از تو دارم محروم شوم اگر تهمتى که سخن چینان بر من مى بندند چنان باشد که آنان مى گویند.
[4] حاصل معنى: بیزارم از اسلام اگر آنچه سخن چینان درباره من گفته اند آن چنان باشد که آنها گفته اند.


منبع: ترجمه معجم الادباء، اثر ياقوت حموى (وفات مؤلف: 626 هـ. ق)، مترجم عبد المحمد آيتى، چاپ اول، انتشارات سروش، تهران، 1423 هـ ق.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

از محمّد بن عقيل بن ابي طالب روايت است: علي رضی الله عنه براي ما سخنراني كرد و گفت: اي مردم! شجاع‌ترين مردم كيست؟ گفتيم: شما، اي امير مؤمنان! گفت: ابوبكر صديق رضی الله عنه شجاع‌ترين مردم است، در روز جنگ بدر ما براي رسول الله صلی الله علیه و سلم سايه‌باني درست كرده بوديم، گفتيم: چه كسي در كنار پيامبر صلی الله علیه و سلم از ايشان نگهباني مي‌کند تا كسي از مشركان به او نزديك نشود؟ كسي جز ابوبكر براي نگهباني نايستاد، او بود كه با شمشير از غلاف كشيده كنار سر مبارك او ايستاده بود، هرگاه كسي مي‌خواست به رسول الله صلی الله علیه و سلم نزديك شود ابوبكر با شمشيرش جلوي او را مي‌گرفت و من خودم (علي) ديدم كه مشركان گلوي رسول الله صلی الله علیه و سلم را گرفته‌اند و تكان مي‌دهند و مي‌گويند: تو همان كسي هستي كه معبودان را‌ يكي دانسته‌اي، سوگند به خدا كسي جز ابوبكر رضی الله عنه به ‌او نزديك نشد، در آن زمان ابوبكر دو گيسوي بلند داشت، در حالي كه با سرعت مي‌آمد گيسوانش را كنار مي‌زد، آمد و گفت: واي بر شما! آيا مردي را مي‌كشيد كه مي‌گويد: پروردگارم الله ‌است و برايتان از جانب پروردگارش آيات و نشانه‌هاي واضح و و روشن آورده‌است! در آن روز ‌يكي از دو گيسوي ابوبكر كنده شد. راوي می‌گويد: علي مخاطبان را سوگند داد كه ‌آيا نزد شما مؤمن آل فرعون بهتر بوده ‌يا ابوبكر؟ مردم چيزي نگفتند، علي گفت: سوگند به خدا ابوبكر از مؤمن آل فرعون بهتر است، آن مرد که ايمانش را پوشيد، خداوند او را ستود. امّا ابوبكر جان و خون و مالش را در راه خدا فدا كرد(المستدرک(3/67)صحیح است برشرط مسلم و ذهبی موافق آن است).

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 22938
دیروز : 5614
بازدید کل: 8813097

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010