سخن درباره پادشاهى هرمز پسر نرسى (هرمز دوم)
در آغاز، مردم از تندخوئى و بد زبانى و سنگدلى هرمز (که هرمز دوم به شمار مىرود) بيمناک بودند ولى هرمز به آنان گفت:
«مىدانم که از سختگيرى و بد رفتارى من در فرمانروائى هراسان هستيد ولى آگاه باشيد که خداوند درشتخوئى و زشت رفتارى مرا به نرمى و مهربانى تبديل کرده است.»
او- چنان که گفته بود- با مردم به رفق و مدارا رفتار مىکرد و به دستگيرى و يارى ناتوانان و آباد کردن شهرها و گسترش عدل و داد گرايش بسيار داشت.
هنگامى که هرمز درگذشت، فرزندى از او نمانده بود و مردم که نمىتوانستند اين موضوع را تحمل کنند، به پرسش درباره زنان او پرداختند.
به آنان ياد آورى کردند که يکى از زنان وى باردار است.
همچنين گفته شده است.
هرمز خود از اين موضوع آگاهى داشت و وصيت کرده بود که پس از مرگ وى، فرزندش را که به دنيا خواهد آمد به پادشاهى برگزينند. آن زن او که باردار بود سرانجام پسرى زاد.
اين پسر، شاپور ناميده شد و بعدها به شاپور ذو الأکتاف معروف گرديد.
مدت پادشاهى هرمز دوم شش سال و پنج ماه، و برخى گفتهاند: هفت سال و پنج ماه بود.
از شاپور پسر اردشير، تا اين جا (يعنى تا هرمز دوم) هيچيک از نامهاى شاهان ساسانى حذف نشده است.
ذكر ملك هرمز بن نرسي بن بهرام بن بهرام بن هرمز
وكان الناس قد وجلوا منه لفظاظته، فأعلمهم أنه قد علم بما كانوا يخافون من شدة ولايته، وأن الله قد أبدل ما كان فيه من الفظاظة رقةً ورأفةً، وساسهم أرفق سياسة، وكان حريصاً على انتعاش الضعفاء وعمارة البلاد والعدل، ثم هلك ولا ولد له، فشق ذلك على الناس، فسألوا عن نسائه، فذكر لهم أن بعضهن حبلى، وقيل: عن هرمز كان أوصى بالملك لذلك الحمل.
وولدت المرأة سابور ذا الأكتاف.
وكان ملك هرمز ست سنين وخمسة أشهر، وقيل سبع سنين وخمسة أشهر.
وأسماء الملوك من سابور بن أردشير إلى هنا لم يحذف منها شيء.
از کتاب: کامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، عز الدين على بن اثير (م 630)، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خليلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371ش.
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com