ابو نضرة
نامش منذر و پسر مالك پسر قطعة است، او از افراد خاندان عوقه است كه از شاخههاى قبيله عبد القيس است، او كه محدثى پر حديث بوده به خواست خدا مورد اعتماد است هر چند كه همگان به حديث او حجت نمی آورده اند.
يحيى بن سعيد قطّان از شعبه ما را خبر داد كه می گفته است سليمان تيمى و ابن عون براى تسليتگويى در سوگ مادرم پيش من آمدند، سليمان می گفت ابو نضرة براى ما چنين حديث كرده است، ابن عون گفت من ابو نضره را ديده ام ولى سليمان می گفت من او را نديده ام.
گويد مسلم بن ابراهيم از خالد بن حرمله پدر حرملة بن خالد كه پسر عموى ابو نضره است ما را خبر داد كه می گفته است مؤثّره دختر اربك براى من نقل كرد كه ابو نضرة همراه همسر خويش زينب براى جهاد به خراسان رفته است.
گويد مسلم بن ابراهيم، از صالح بن راشد ما را خبر داد كه می گفته است ابو نضرة را ديدم كه ريش خود را با رنگ زرد خضاب می بست.
گويد عمرو بن عاصم از ابو اشهب ما را خبر داد كه می گفته است گاهى می ديدم كه ابو نضره ريش خود را با رنگ زرد خضاب می بست.
گويد مسلم بن ابراهيم، از صالح بن راشد ما را خبر داد كه می گفته است بر سر ابو نضره عمامه سياه ديدم.
گويد عفان بن مسلم و مسلم بن ابراهيم هر دو از گفته مهدى بن ميمون ما را خبر دادند كه می گفته است هنگامى كه ابو نضره مرد حسن بصرى را ديدم كه همراه ما و در حالى كه پيشنماز بود بر جنازه ابو نضره نماز گزارد، و سپس نماز ظهر فرا رسيد حسن بصرى همچنان در گورستان پيشنمازى ما را بر عهده گرفت و گويى هيچ گورى از سمت چپ و راست وجود ندارد و پرده یی- براى خاك سپارى ابو نضره- كشيده نشده است،- جواز اقامه نماز واجب در گورستان- گويد ابو نضره در حكومت عمر بن هبيره بر بصره درگذشت.
*
متن عربی:
أبو نضرة
واسمه المنذر بن مالك بن قطعة من العوقة، وهو بطن من عبد القيس، وكان ثقة إن شاء الله كثير الحديث وليس كل أحد يحتج به.
قال: يحيى بن سعيد القطان عن شعبة قال: أتاني سليمان التيمي وابن عون يعزياني بأمي فقال سليمان: حدثنا أبو نضرة قال: يقول بن عون قد رأيت أبا نضرة قال: يقول سليمان فما رأيت.
قال: أخبرنا مسلم بن إبراهيم، قال: خالد بن حرملة أبو حرملة بن عم أبي نضرة قال: حدثتني المؤثرة بنت أربك أن أبا نضرة غزا بامرأته زينب إلى خراسان.
قال: أخبرنا مسلم بن إبراهيم قال: حدثنا صالح بن راشد قال: رأيت أبا نضرة يصفر لحيته.
قال: أخبرنا عمرو بن عاصم قال: حدثنا أبو الأشهب قال: رأيت أبا نضرة يصفر لحيته أحيانا.
قال: أخبرنا مسلم بن إبراهيم قال: حدثنا صالح بن راشد قال: رأيت على أبي نضرة عمامة سوداء.
قال: أخبرنا عفان بن مسلم ومسلم بن إبراهيم قالا: حدثنا مهدي بن ميمون قال: شهدت الحسن حين مات أبو نضرة صلى بنا على الجنازة، ثم حضرت الظهر فصلى بنا أيضا في الجبان كما هو ليس بين يديه سترة والقبور عن يمينه وعن شماله، قال: وتوفي أبو نضرة في ولاية عمر بن هبيرة.
از کتاب: ترجمه الطبقات الكبرى ، محمد بن سعد كاتب واقدى (م 230)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش.
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com