خالد بن سمير
ابو جوزاء ربعى
گويد، عفان بن مسلم، از سعيد بن زيد، از عمرو بن مالك نكرىّ ما را خبر داد كه می گفته است نام ابو جوزاء اوس و نام پدرش خالد ربعى بوده است.
گويد مسلم بن ابراهيم، از مسّمر بن ريان ما را خبر داد كه می گفته است ابو جوزاء ربعى را ديدم كه موهاى ريش خود را با رنگ زرد خضاب می بست.
گويد مسلم بن ابراهيم، از يحيى بن عمرو بن مالك نكرى ما را خبر داد كه می گفته است پدرم برايم نقل كرد كه ابو جوزاء هرگز چيزى را لعن و نفرين نكرد و هرگز خوراكى را كه نفرين شده باشد نخورد و چنان بود كه به خدمتگزار خود در هر ماه يكى دو درم اضافه می پرداخت كه به هنگام تأثير گرماى آتش تنور نان و خوراك را نفرين نكند.
گويد مسلم بن ابراهيم، از يحيى بن عمرو ما را خبر داد كه می گفته است از پدرم شنيدم كه می گفت ابو جوزاء از پاك پوشترين و بى آلايشترين ايشان بود تا آن جا كه براى نماز دو جامه جداگانه داشت و براى آبريزگاه جامه یی جداگانه، پس از آن بر تن او دو جامه از پارچههاى بافت مرو ديدم و پرسيدم اى ابو جوزاء! اين چه حالت است؟ گفت در كار نگريستم و متوجه شدم آسانتر از آن است كه می پنداشته ام.
گويد مسلم بن ابراهيم، از يحيى بن عمرو ما را خبر داد كه می گفته است از پدرم شنيدم كه ابو جوزاء می گفته است اگر خانه ام انباشته از خوكان و بوزينگان شود برايم دوست داشتنىتر از آن است كه با مردى از اصحاب اهواء- كسانى كه در پى جدال و علت تراشى هستند- همسايه باشم.
گويد عارم بن فضل از حماد بن زيد از عمرو، از گفته خود ابو جوزاء ما را خبر داد كه ضمن گفتگو درباره اصحاب اهواء می گفته است سوگند به كسى كه جان من در دست اوست اگر خانه ام انباشته از خوكان و بوزينگان شود و آنان در خانه ام همسايه من باشند براى من دوست داشتنىتر است كه مردى از آنان همسايه ام باشد.
گويد عارم بن فضل از حماد بن زيد از عمرو از گفته خود ابو جوزاء ما را خبر داد كه می گفته است هرگز چيزى را نفرين نكردم و چيز نفرين شده نخوردم و هرگز با كسى ستيز نكردم.
گويد عارم بن فضل از سعيد بن زيد، از عمرو بن مالك ما را خبر داد كه می گفته است ابو جوزاء هرگز چيزى را نفرين نكرد و هرگز خوراك نفرين شده نخورد و هرگز سخن مردى را تكذيب نكرد و هرگز بر دكانها ننشست.
گويد عارم بن فضل، از حماد بن زيد، از عمرو بن مالك از گفته خود ابو جوزاء ما را خبر داد كه می گفته است دوازده سال همسايه ميان خانه ابن عباس بودم و هيچ آيه از قرآن باقى نماند مگر اينكه از او درباره آن پرسيدم، گفته اند ابو جوزاء همراه عبد الرحمان بن محمد بن اشعث قيام كرد و در جنگهاى دير جماجم به سال هشتاد و سه كشته شد.
*
متن عربی:
خالد بن سمير
أبو الجوزاء الربعي
قال: أخبرنا عفان بن مسلم عن سعيد بن زيد عن عمرو بن مالك النكري قال: أسم أبي الجوزاء أوس بن خالد الربعي.
قال: أخبرنا مسلم بن إبراهيم قال: حدثنا المستمر بن الريان قال: رأيت أبا الجوزاء الربعي يصفر لحيته.
قال: أخبرنا مسلم بن إبراهيم قال: حدثنا يحيى بن عمرو بن مالك النكري قال: سمعت أبي يحدث أن أبا الجوزاء لم يلعن شيئا قط ولم يأكل شيئا لعن قط، قال: حتى إن كان ليرشو الخادم في الشهر الدرهم والدرهمين حتى لا تلعن الطعام إذا أصابها حر التنور.
قال: أخبرنا مسلم بن إبراهيم قال: حدثنا يحيى بن عمرو قال: سمعت أبي يقول: كان أبو الجوزاء من أشد الناس تقززا حتى كان له ثوبان للصلاة على حدة وثوب للكنيف على حدة ثم رأيت عليه بعد ثوبين مرويين فقلت: ما هذا يا أبا الجوزاء؟ قال: ذهبت أنظر إلى الأمر فإذا هو أيسر مما أذهب إليه.
قال: أخبرنا مسلم بن إبراهيم قال: حدثنا يحيى بن عمرو قال: سمعت أبي يقول: سمعت أبا الجوزاء يقول: لأن تمتليء داري قردة وخنازير أحب إلي من أجاور رجلا من أصحاب الأهواء.
قال: أخبرنا عارم بن الفضل قال: حدثنا حماد بن زيد عن عمرو عن أبي الجوزاء وذكر أصحاب الأهواء فقال: والذي نفسي بيده لأن تمتليء داري قردة وخنازير جيراني معي في داري أحب إلي من أن يجاورني رجل منهم.
قال: أخبرنا عارم بن الفضل قال: حدثنا حماد بن زيد عن عمرو عن أبي الجوزاء قال: ما لعنت شيئا قط ولا أكلت ملعونا قط ولا ماريت أحدا قط.
قال: أخبرنا عارم بن الفضل قال: حدثنا سعيد بن زيد قال: حدثنا عمرو بن مالك أن أبا الجوزاء لم يلعن شيئا قط ولم يأكل شيئا قط ملعونا ولم يكذب رجلا قط ولم يجلس على دكاكين قط.
قال: أخبرنا عارم بن الفضل قال: حدثنا حماد بن زيد عن عمرو بن مالك عن أبي الجوزاء قال: جاورت بن عباس في داره اثنتي عشرة سنة ما في القرآن آية الا وقد سألته عنها، قالوا: وخرج أبو الجوزاء مع عبد الرحمن بن محمد بن الأشعث فقتل أيام الجماجم سنة ثلاث وثمانين.
از کتاب: ترجمه الطبقات الكبرى ، محمد بن سعد كاتب واقدى (م 230)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش.
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com