|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم > بیان لباس آن حضرت
شماره مقاله : 10803 تعداد مشاهده : 575 تاریخ افزودن مقاله : 19/6/1390
|
بيان لباس رسول خدا صلى الله عليه وسلم و آنچه درباره جامه سپيد نقل شده است عارم بن فضل، حمّاد بن زيد، اسحاق بن عيسى، حمّاد بن سلمة همگى از ايوب بن ابىّ السختيانى، از ابو قلابه، از سمرة بن جندب نقل مىكنند پيامبر صلى الله عليه وسلم فرموده است: بر شما باد به پوشيدن جامه سپيد، زندگان شما آن را بپوشند و مردگان خود را در آن كفن كنيد. حمّاد بن زيد در حديث خود افزوده است كه جامه سپيد از بهترين لباسهاى شماست. فضل بن دكين و مسعودى از حكم و حبيب بن ابى ثابت، همچنين سفيان ثورى از حبيب بن ابى ثابت، از ميمون بن ابى شبيب، از عمرة بن جندب نقل مىكنند پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمود: جامه سپيد بپوشيد كه پاكيزهتر و بهتر است و مردگان خود را در آن كفن كنيد. همين دو راوى از ابن عباس هم نقل مىكنند پيامبر صلى الله عليه وسلم فرموده است: جامه سپيد بپوشيد و مردگان خود را در آن كفن كنيد. فضل بن دكين از ابو بكر هذلى، از ابو قلابه نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم فرموده است: از محبوبترين جامههاى شما در نظر خداوند جامه سپيد است، در آن نماز گزاريد و مردگان خود را در آن كفن كنيد.
جامه سرخ عبد الله بن نمير و يعلى بن عبيد از اجلح، از ابو اسحاق، از براء نقل مىكند كه مىگفته است هيچ كس را در جامه سرخ زيباتر از رسول خدا نديدهام، درود و سلام خدا بر او باد. ابو الوليد هشام بن عبد الملك طيالسى از شعبة، از ابو اسحاق نقل مىكند كه براء مىگفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم را ديدم كه حله سرخ پوشيده بود و هيچ چيز را زيباتر از آن حضرت نديدهام. وكيع بن جراح و اسحاق بن يوسف ازرق از سفيان، از عون بن ابى جحيفة، از پدرش نقل مىكردند كه مىگفته است در وادى مكه به حضور پيامبر رسيدم، آن حضرت در خيمهيى سرخرنگ بود و چون از خيمه بيرون آمد جبهيى سرخ بر تن داشت و حلهيى سرخ بر دوش افكنده بود و گويى هم اكنون به سپيدى و درخشندگى ساقهاى پايش مىنگرم. عارم بن فضل و صعق بن حزن از على بن حكم، از منهال بن عمرو، از زرّ بن حبيش اسدى نقل مىكنند مردى از قبيله مراد به نام صفوان بن عسّال بن حضور رسول خدا رسيد و پيامبر صلى الله عليه وسلم در آن هنگام حلهيى سرخ بر تن داشت. موسى بن اسماعيل و سعيد بن سليمان از حفص بن غياث، از حجّاج، از ابو جعفر (ع)، از جابر بن عبد الله نقل مىكنند پيامبر صلى الله عليه وسلم روزهاى عيد قربان و عيد فطر و جمعهها حله و برد سرخرنگ خود را مىپوشيد. فضل بن دكين و ابو الاحوص از اشعث بن سليم، از قول پير مردى، از كنانة نقل مىكند كه مىگفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم را ديدم كه دو برد سرخ پوشيده بود. سريج بن نعمان و هشيم و حجّاج از ابو جعفر محمد بن على (ع) نقل مىكنند كه مىفرموده است رسول خدا صلى الله عليه وسلم روزهاى جمعه برد سرخ مىپوشيدند و در دو عيد- فطر و قربان- عمامه سرخ مىبستند.
جامه زرد وكيع بن جراح و ابن ابى ليلى از محمد بن عبد الرحمن بن سعد بن زرارة، از محمد بن عمرو بن شرحبيل، از قيس بن سعد بن عبادة نقل مىكند كه مىگفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم پيش ما آمد آبى فراهم كرديم كه غسل فرمود، آن گاه ملافهيى كه با ورس- دانه رنگى زرد- رنگ شده بود به حضورش برديم كه آن را بر خود پيچيد و گويى هم اكنون اثر زردى ورس را روى چين و شكن شكم ايشان مىبينم. يزيد بن هارون و محمد بن عبد الله انصارى از هشام بن حسان، از بكر بن عبد الله مزنى نقل مىكنند كه مىگفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم داراى ملافه زرد رنگى بودهاند كه با ورس رنگ شده بوده است و هر گاه با زنان خود جمع شده بود آن را با آب مىشست. معن بن عيسى و محمد بن مسلم طائفى از اسماعيل بن اميّة نقل مىكنند كه مىگفته است يكى از ملحفههاى رسول خدا صلى الله عليه وسلم را ديدم كه با ورس رنگ شده بود. محمد بن اسماعيل بن ابو فديك از زكرياء بن ابراهيم بن عبد الله بن مطيع، از ركيح بن ابو عبيدة بن عبد الله بن زمعة، از پدرش و او از مادرش، از ام سلمة نقل مىكند كه مىگفته است گاهى پيراهن و رداء و ازار رسول خدا را با زعفران و ورس رنگ مىكردند و پيامبر صلى الله عليه وسلم آن را مىپوشيد و بيرون مىآمد. فضل بن دكين و هشام بن سعد از يحيى بن عبد الله بن مالك نقل مىكنند پيامبر صلى الله عليه وسلم گاهى جامههاى خود چه پيراهن و چه رداء و چه عمامه را با زعفران رنگ مىزد. مصعب بن عبد الله بن مصعب زبيرى نقل مىكرد كه از پدرش، از اسماعيل بن عبد الله بن جعفر، از پدرش عبد الله بن جعفر- پسر جناب جعفر طيار و همسر زينب كبرى دختر امير المؤمنين على عليه السلام- مىگفته است بر تن پيامبر صلى الله عليه وسلم رداء و عمامهيى ديدم كه با زعفران رنگ شده بود. خلاد بن يحيى و عاصم بن محمد از قول پدرش، از زيد بن اسلم نقل مىكنند پيامبر صلى الله عليه وسلم تمام جامهها و عمامه خود را با زعفران رنگ مىفرمود. مؤمّل بن اسماعيل و عمر بن محمد از پدرش، از قول ابن عمر يا كسى ديگرى نقل مىكرد پيامبر صلى الله عليه وسلم جامههاى خود را با رنگ زرد رنگ مىكرد.
جامه سبز عفان بن مسلم و ابو الوليد هشام بن عبد الملك طيالسى و سعيد بن منصور، همگى از عبيد الله بن اياد، از اياد بن لقيط، از ابو رمثه نقل مىكنند كه مىگفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم را در حالتى ديدم كه دو برد سبز پوشيده بودند. مومل بن اسماعيل از سفيان، از ابن جريح، از عطاء، يا غير از عطاء از ابن يعلى، از پدرش نقل مىكند كه مىگفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم را در حال طواف ديدم كه حوله سبز بر دوش داشت و شانه چپ خود را پوشيده و شانه راستش برهنه بود.
جامه پشمين يزيد بن هارون و مسلم بن ابراهيم و سعيد بن سليمان، همگى از سليمان بن مغيرة، از حميد بن هلال، از ابو بردة نقل مىكردند كه مىگفته است پيش عايشه رفتيم ازارى خشن و درشت و ردايى همچنان كه ساخت يمن بود بيرون آورد و سوگند خورد كه رسول خدا صلى الله عليه وسلم در آن جامهها قبض روح شدهاند. همين دو نفر و فضل دكين از همام بن يحيى، از قتادة، از مطرف، از عايشه نقل مىكردند كه مىگفته است براى پيامبر صلى الله عليه وسلم بردى پشمى و سياه دوخته شده و آن را پوشيد، عايشه در اين موقع صحبت از سپيدى پيامبر صلى الله عليه وسلم در قبال آن جامه سياه كرد و گفت: همينكه پيامبر در آن برد سياه عرق فرمود بوى پشم بلند شد كه آن را خوش نمىداشت و همواره شيفته بوى خوش بود. محمد بن حرب مكى از ابراهيم بن اسماعيل بن ابو حبيبة، از عبد الله بن عبد الرحمن بن فلان بن صامت نقل مىكرد پيامبر صلى الله عليه وسلم در مسجد بنى عبد الاشهل در عبايى پشمى نماز گزارد و مخصوصا دستهاى خود را روى آن مىنهاد كه از سرماى ريگها محفوظ باشد. اين روايت از طريق عبد الله بن مسلمة بن قعنب، از قول پير مردان قبيله بنى عبد الاشهل هم نقل شده است. عبد الله بن مسلمة بن قعنب و سعيد بن منصور و خالد بن خداش، همگى از عبد العزيز بن ابو حازم، از پدرش، از سهل بن سعد نقل مىكنند بانويى براى پيامبر صلى الله عليه وسلم بردى پشمى كه داراى حاشيه بود آورد. سهل از حضار پرسيد: مىدانيد برد چيست؟ گفتند: آرى لباس سراسرى كه به خود مىپيچند. گفت: آرى. گويد، آن زن گفت: اى رسول خدا اين را به دست خود بافته و آوردهام بر تو بپوشانم. و پيامبر صلى الله عليه وسلم آن جامه را كه سخت به آن محتاج بود گرفت و پوشيد و آن را ازار خود قرار داده بود. فلان كس آن را براى فلانى تعريف كرد، و او به پيامبر صلى الله عليه وسلم گفت: اى رسول خدا اين جامه چه خوب است آن را به من بدهيد. فرمود: باشد. پيامبر صلى الله عليه وسلم مدتى در مجلس نشست و پس از آنكه مراجعت كرد و به خانه رفت آن را از تن در آورد و تا كرد و براى آن مرد فرستاد. مردم به او گفتند: كار خوبى نكردى، پيامبر صلى الله عليه وسلم خود نياز به آن جامه داشت كه آن را پوشيده بود و تو كه مىدانستى پيامبر صلى الله عليه وسلم خواهش كسى را رد نمىفرمايد چرا آن را مطالبه كردى؟ گفت: به خدا سوگند آن را نخواستم كه بپوشم بلكه خواستم به هنگام مرگ كفن من باشد. سهل گفته است روزى كه مرد همان برد كفن او بود. محمد بن عبيد طنافسى و عبيدة بن حميد و اسحاق بن يوسف ازرق، همگى گفتند عبد الملك بن ابو سليمان، از عطاء بن ابو رباح، از عبد الله آزاد كرده اسماء نقل مىكند كه مىگفته است اسماء جبهيى از نوع طيلسان (جامه گشاد) بيرون آورد كه لبههاى آن به اندازه يك وجب ديبادوزى شده بود از ديباهاى خسروانى و گفت: اين جبه رسول خداست كه آن را مىپوشيده است و پس از رحلت آن حضرت پيش عايشه بود و چون عايشه درگذشت آن را برداشتم و ما آن را مىشوييم و آب را به بيماران دردمند خود مىدهيم. عمر بن حبيب عدوى و شعبة از حبيب بن ابى ثابت، از انس بن مالك نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم جامه پشمينه مىپوشيد. اسحاق بن عيسى از جرير بن حازم، از حسن نقل مىكرد پيامبر صلى الله عليه وسلم شب سردى برخاست و در مرط يكى از زنهاى خود نماز گزارد و مرط روپوشى از پشم است كه نه نرم و ملايم است و نه چندان درشت و خشن.
جامههاى سياه و عمامه وكيع بن جراح و عفان بن مسلم از حماد بن سلمة، از ابو الزبير نقل مىكنند پيامبر صلى الله عليه وسلم وارد مكه شد در حالى كه عمامهيى سياه بر سر داشت. وكيع از مساور وراق، از جعفر بن عمرو بن حريث، از پدرش نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم براى مردم خطبه ايراد فرمود، در حالى كه عمامه سياه بر سر داشت. وكيع از سفيان بن ابو الفضل، از حسن نقل مىكند عمامه رسول خدا صلى الله عليه وسلم سياه بود. عتاب بن زياد از عبد الله بن مبارك، از سفيان، از قول كسى كه از حسن بصرى شنيده بود نقل مىكرد رايت رسول خدا صلى الله عليه وسلم سياه و موسوم به عقاب و عمامه آن حضرت هم سياه بود. همين عتاب و عبد الله بن مبارك از ابن لهيعة، از بكر بن سوادة، از يزيد بن حبيب هم نقل مىكنند پرچمها و رايات رسول خدا صلى الله عليه وسلم سياه بود. محمد بن معاويه نيشابورى و ابن لهيعة از بكر بن سوادة، از صالح بن خيوان نقل مىكنند كه مىگفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم در سجده عمامه خود را از روى پيشانى خويش كنار مىزد. موسى بن داود از مندل، از ابن جريج، از عطاء نقل مىكند رسول خدا صلى الله عليه وسلم در حالى كه عمامه بر سر داشت وضو گرفت و آن گاه عمامه از سر برداشت و جلو سر را مسح كشيد. عتاب بن زياد از عبد الله بن مبارك، از ابو شيبة واسطى، از طريف بن شهاب، از حسن بصرى نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم عمامه مىبست و دنباله عمامه را ميان دوش خود مىآويخت. محمد بن سليم عبدى از دراوردى از عبيد الله بن عمر، از نافع، از ابن عمر نقل مىكند رسول خدا صلى الله عليه وسلم هر گاه عمامه مىبست، دنباله آن را ميان دوش خود مىآويخت. خالد بن خداش از عبد الله بن وهب، از ابو صخر، از ابن قسيط از عروة بن زبير نقل مىكند كه مىگفته است عمامهيى نشاندار به رسول خدا هديه شد، نشان آن را كند و پوشيد.
پارچههاى راه راه يمنى عفان بن مسلم و ابو الوليد هشام طيالسى و عمرو بن عاصم، همگى گويند همّام بن يحيى، از قتاده نقل مىكرد به انس بن مالك گفتم پيامبر صلى الله عليه وسلم چه لباسى را دوستر مىداشت؟ گفت: پارچههاى راه راه يمنى- حبرة. معن بن عيسى از محمد بن هلال نقل مىكند كه مىگفت بر تن هشام بن عبد الملك برد پيامبر صلى الله عليه وسلم را ديدم كه از نوع پارچههاى يمنى و داراى دو حاشيه بود. جامه سندس و حريرى كه رسول خدا صلى الله عليه وسلم آن را پوشيد و بعد پوشيدنش را ترك فرمود اسحاق بن عيسى از حماد بن سلمه، از على بن زيد بن جدعان، از انس بن مالك نقل مىكند پادشاه روم ردايى از سندس به پيامبر صلى الله عليه وسلم هديه كرد، رسول خدا آن را پوشيد و گويى هم اكنون آستينهاى آن در نظر من است كه از بلندى به اين سو و آن سو مىشد. مردم گفتند: اى رسول خدا آيا اين جامه از آسمان بر شما نازل شده است؟ پيامبر فرمود: از اين تعجب مىكنيد؟ و حال آنكه سوگند به كسى كه جان من در دست اوست دستمالى از دستمالهاى سعد بن معاذ در بهشت بهتر از اين است. آن گاه آن را پيش جعفر بن ابى طالب فرستاد و او آن را پوشيد و پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمود: آن را به تو ندادهام كه بپوشى. گفت: چه كار كنم؟ فرمود: براى برادرت نجاشى بفرست. هاشم بن قاسم از ليث بن سعد، از يزيد بن ابى حبيب، از ابو الخير، از عقبة بن عامر نقل مىكند كه مىگفته است قباى حريرى به رسول خدا صلى الله عليه وسلم هديه شد كه نخست آن را پوشيد و در آن نماز گزارد سپس از پوشيدن آن منصرف شد و به شدت آن را بيرون آورد و فرمود: براى پرهيزكاران شايسته نيست. سليمان بن داود هاشمى از ابراهيم بن سعد، از زهرى، از عروة، از عايشه نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم در جامهيى كه علامتدار بود نماز گزارد يك مرتبه در نماز به علامتهاى آن توجه فرمود و چون سلام داد، فرمود: اين را براى ابو جهم ببريد كه هم اكنون مرا در نماز به خود مشغول داشت و انبجانيّه او را براى من بياوريد. معن بن عيسى از مالك بن انس، از علقمة بن ابو علقمه، از پدرش، از عايشه نقل مىكند كه مىگفته است ابو جهم بن حذيفة به پيامبر صلى الله عليه وسلم جامهيى نشاندار هديه كرد، پيامبر صلى الله عليه وسلم در آن نماز گزارد و چون نماز تمام شد، فرمود: اين جامه را براى ابو جهم برگردانيد زيرا من در نماز به علامتهاى آن نگريستم و نزديك بود مرا به خود مشغول گرداند. معن بن عيسى از مالك، از هشام بن عروة، از پدرش نقل مىكند رسول خدا جامهيى كه نشان و علامت داشت پوشيد و سپس آن را به ابو جهم بخشيد و از او جامه انبجانيهيى گرفت، او گفت: اى رسول خدا چرا چنين فرمودى؟ گفت: بين نماز توجه من به نشانهها و علامتهاى آن افتاد.
انواع جامههاى رسول خدا و طول و عرض آن معن بن عيسى و اسحاق بن سليمان رازى از مالك بن انس، از اسحاق بن عبد الله بن ابو طلحة، از انس بن مالك نقل مىكنند كه مىگفت در خدمت پيامبر صلى الله عليه وسلم حركت مىكردم و بر تن آن حضرت بردى خشن بود، از بافتههاى نجران كه حاشيههايش خشنتر بود، در اين هنگام عربى به حضور ايشان رسيد و چنان آن برد را كشيد كه حاشيه آن روى گردن رسول خدا اثر گذاشت و گفت: اى محمد صلى الله عليه وسلم دستور بده از اموال الهى كه پيش توست چيزى به من دهند. پيامبر صلى الله عليه وسلم به طرف او برگشت و لبخندى زد و دستور فرمود چيزى به او دهند. سعيد بن منصور و خالد بن عبد الله از مسلم اعور، از انس بن مالك نقل مىكنند پيراهن رسول خدا از پنبه و نسبتا كوتاه و داراى آستين كوتاه بود. محمد بن ربيعة كلابى از موسى معلّم، از بديل نقل مىكند طول آستين جامه رسول خدا تا مچ دست بود. عبد العزيز بن عبد الله اويسى از ابن لهيعة، از ابو الاسود، از عروة بن زبير نقل مىكند طول رداى پيامبر صلى الله عليه وسلم جهار ذراع- حدود دو متر- و عرض آن دو ذراع و يك وجب بود. عتاب بن زياد از عبد الله بن مبارك، از ابن لهيعة، از محمد بن عبد الرحمن بن نوفل، از عروة بن زبير نقل مىكند جامه پيامبر صلى الله عليه وسلم كه به هنگام ملاقات با نمايندگان مىپوشيد، همچنين رداى حضرمى ايشان چهار ذراع طول و دو ذراع و يك وجب عرض داشت. گويد، اين ردا پيش خلفاست و كهنه شده است و آن را آستركشى كرده و روزهاى قربان و فطر مىپوشند. عثمان بن سعيد بن مرّة آزاد كرده سعيد بن العاص و حسن بصرى از مسلم، از مجاهد، از ابن عباس نقل مىكنند كه مىگفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم پيراهنى آستين كوتاه و نسبتا كوتاه مىپوشيد. يزيد بن هارون از اسرائيل بن يونس، از عبد الاعلى ثعلبى، از عبد الرحمن بن ابو ليلى نقل مىكند كه مىگفته است همراه عمر بودم ضمن صحبت گفت: پيامبر صلى الله عليه وسلم را ديدم كه جبه شامى آستين تنگى بر تن داشت.
چگونگى ازار پيامبر صلى الله عليه وسلم خالد بن خداش از عبد الله بن وهب، از ابن لهيعة، از يزيد بن ابو حبيب نقل مىكند كه رسول خدا صلى الله عليه وسلم ازار خويش را از سمت جلو آزاد مىگذاشت كه بيشتر آويخته باشد و از طرف پشت آن را بالاتر مىكشيد. ابو ضمرة انس بن عياض ليثى از محمد بن ابو يحيى آزاد كرده اسلمىها، از عكرمة
نماز گزاردن رسول خدا صلى الله عليه وسلم در يك جامه و پوشيدن آن وكيع بن جراح و موسى بن داود از شريك بن عبد الله بن عبيد الله، از عكرمة، از ابن عباس نقل مىكند كه مىگفته پيامبر صلى الله عليه وسلم را ديده است كه فقط در يك جامه نماز مىگزارد و در حال نماز با اطراف آن خود را از گرمى و سردى زمين محفوظ مىداشته است. ابو ضمرة انس بن عياض ليثى از حميد طويل، از انس بن مالك نقل مىكند كه مىگفته است آخرين نمازى كه رسول خدا صلى الله عليه وسلم همراه مردم و پشت سر ابو بكر گزارد در يك جامه بود كه آن را به خود پيچيده بود. فضل بن دكين از مندل، از حميد، از انس نقل مىكند رسول خدا صلى الله عليه وسلم در طول بيمارى پيش از مرگ خود در حالى كه نشسته و جامهيى را به خود پيچيده بود نماز گزارد. مطّرّف بن عبد الله و عبد الرحمن بن ابو الموّال از موسى بن ابراهيم بن ابو ربيعة، از پدرش نقل مىكردند كه مىگفته است پيش انس بن مالك بوديم برخاست و در حالى كه فقط يك جامه داشت نماز گزارد، گفتيم: آيا فقط در يك جامه نماز مىگزارى و رداى خود را نمىپوشى؟ گفت: آرى رسول خدا صلى الله عليه وسلم را ديدم كه چنين نماز مىگزارد. موسى بن داود از عبد العزيز بن ابو سلمة، از حميد طويل، از انس، از ام الفضل نقل مىكند كه مىگفت پيامبر صلى الله عليه وسلم در طول بيمارى پيش از مرگ خود در خانه خويش با ما نماز گزارد در حالى كه فقط يك جامه به خود پيچيده بود، اين نماز مغرب بود و پيامبر صلى الله عليه وسلم سوره و المرسلات را قرائت فرمود و ديگر تا به هنگام مرگ نماز جماعت نگزارد. عبيد الله بن موسى و هشام بن عروة از پدرش، از عمر بن ابو سلمه نقل مىكنند پيامبر صلى الله عليه وسلم فقط در يك جامه كه از دو طرف به خود پيچيده بود نماز گزارد. محمد بن اسماعيل بن ابو فديك از ضحاك بن عثمان، از هشام بن عروة، از پدرش، از عمر بن ابو سلمه نقل مىكند كه مىگفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم را در خانهاش ديدم كه فقط در يك جامه كه آن را به خود پيچيده بود نماز گزاردند. همين روايت از طريق انس بن عياض هم از عمر بن ابو سلمه نقل شده است. عبد الله بن جعفر رقّى از عبيد الله بن عمرو، از ابن عقيل نقل مىكند به جابر بن عبد الله گفتيم همان طور كه ديدهاى رسول خدا صلى الله عليه وسلم نماز مىگزارد نماز بگزار، ملحفهاى برداشت و از زير پستان خود آن را بست و گفت: ديدم كه رسول خدا صلى الله عليه وسلم چنين عمل مىفرمود. فضل بن دكين از ابراهيم بن اسماعيل بن مجمّع، از ابو الزبير نقل مىكرد كه ديده است جابر بن عبد الله فقط در يك جامه كه به خود پيچيده است نماز مىگزارد و جابر به او گفته است در خانه پيامبر صلى الله عليه وسلم بودم و ديدم كه آن حضرت در يك جامه كه به خود پيچيده است نماز مىگزارد. خالد بن خداش از عبد الله بن وهب، از عمرو، از ابو زبير نقل مىكند كه مىگفته است جابر بن عبد الله را ديدم كه فقط يك جامه به خود پيچيده و نماز مىگزارد و حال آنكه ديگر لباسهاى او كنارش بود، ابو زبير گفته است، جابر خود پيامبر صلى الله عليه وسلم را ديده است كه چنين نماز مىگزارده است. يزيد بن هارون از يزيد بن عياض بن يزيد بن جعدبة، از زيد بن حسن، از جابر بن عبد الله نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم فقط در ازارى كه بر تن داشته است نماز گزارده و جامه ديگرى بر تن آن حضرت نبوده است. احمد بن عبد الله بن يونس از يعلى بن حارث محاربى، از غيلان بن جامع، از اياس بن سلمه، از قول يكى از پسران عمار بن يسار از پدرش نقل مىكند كه مىگفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم در نماز بر ما امامت فرمود در حالى كه فقط يك جامه- يك ملحفه- بر خود پيچيده بود. سليمان بن عبد الرحمن دمشقى از حسن بن يحيى خشنى و زيد بن واقد از بسر بن عبيد الله خضرمى، از ابو ادريس خولانى، از ابو درداء نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم بيرون آمد و فقط يك جامه بر تن داشت كه از دو طرف به خود پيچيده بود و نماز گزارد، و چون نماز ايشان تمام شد، عمر حرفهايى زد از جمله گفت مثل اينكه با جنابت مىشود نماز گزارد. هاشم بن قاسم از محمد بن طلحة، از اعمش، از ابو سفيان، از جابر بن عبد الله، از ابو سعيد خدرى نقل مىكند كه مىگفته است در خانه رسول خدا به حضورش رفتم در حالى كه يك جامه به خود پيچيده بود نماز مىگزارد. هاشم بن قاسم و ليث از يزيد بن ابو حبيب، از سويد بن قيس، از معاوية بن حديج، از معاوية بن ابو سفيان نقل مىكند كه از خواهر خود ام حبيبة همسر رسول خدا صلى الله عليه وسلم پرسيده است: آيا پيامبر صلى الله عليه وسلم در جامهيى كه به هنگام جماع بر تن داشته است نماز مىگزارد؟ و او گفته است: در صورتى كه در آن اثرى از نجاست ديده نمىشد آرى. * متن عربی: ذكر لباس رسول الله، صلى الله عليه وسلم، وما روي في البياض أخبرنا عارم بن الفضل، أخبرنا حماد بن زيد، وأخبرنا إسحاق بن عيسى، أخبرنا حماد بن سلمة، جميعاً عن أيوب بن أبي السختياني عن أبي قلابة عن سمرة بن جندب أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، قال: عليكم بالبياض من الثياب فليلبسها أحياؤكم وكفنوا فيها موتاكم. قال حماد بن زيد في حديثه: فإنها من خير ثيابكم. أخبرنا الفضل بن دكين، أخبرنا المسعودي عن الحكم وحبيب بن أبي ثابت، وحدثنا سفيان الثوري عن حبيب بن أبي ثابت عن ميمون بن أبي شبيب عن عمرة بن جندب أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، قال: البسوا الثياب البيض فإنها أطهر وأطيب وكفنوا فيها موتاكم. أخبرنا الفضل بن دكين ويحيى بن عباد قالا: أخبرنا المسعودي عن عبد الله بن عثمان بن خثيم عن سعيد بن جبير عن ابن عباس قال: قال رسول الله، صلى الله عليه وسلم: البسوا الثياب البيض وكفنوا فيها موتاكم. أخبرنا الفضل بن دكين، حدثنا أبو بكر الهذلي عن أبي قلابة قال قال رسول الله، صلى الله عليه وسلم: إن من أحب ثيابكم إلى الله البياض فصلوا فيها وكفنوا فيها موتاكم. الحمرة أخبرنا عبد الله بن نمير ويعلى بن عبيد عن الأجلح عن أبي إسحاق عن البراء قال: ما رأيت أحدا كان أحسن في حلة حمراء من رسول الله، صلى الله عليه وسلم. أخبرنا هشام بن عبد الملك أبو الوليد الطيالسي قال: أخبرنا شعبة عن أبي إسحاق قال: سمعت البراء وصف النبي، صلى الله عليه وسلم، فقال: لقد رأيت عليه حلة حمراء ما رأيت شيئا قط أحسن منها. أخبرنا وكيع بن الجراح عن سفيان عن أبي إسحاق عن البراء قال: ما رأيت من ذي لمة أحسن في حلة حمراء من رسول الله، صلى الله عليه وسلم. أخبرنا وكيع بن الجراح وإسحاق بن يوسف الأزرق قالا: أخبرنا سفيان، أخبرنا عون بن أبي جحيفة عن أبيه قال: أتيت النبي، صلى الله عليه وسلم، بالأبطح وهو في قبة له حمراء، فخرج وعليه جبة له حمراء وحلة عليه حمراء، قال: وكأني أنظر إلى بريق ساقيه. أخبرنا عارم بن الفضل، أخبرنا الصعق بن حزن عن علي بن الحكم عن المنهال بن عمرو عن زر بن حبيش الأسدي قال: جاء رجل من مراد يقال له صفوان بن عسال إلى رسول الله، صلى الله عليه وسلم، وهو متكيء على برد له أحمر. أخبرنا موسى بن إسماعيل وسعيد بن سليمان قال: حدثنا حفص بن غياث عن حجاج عن أبي جعفر عن جابر بن عبد الله قال: كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يلبس برده الأحمر في العيدين والجمعة. أخبرنا الفضل بن دكين، أخبرنا أبو الأحوص عن أشعث بن سليم قال سمعت شيخا من كنانة يقول: رأيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، وعليه بردان أحمران. أخبرنا سريج بن النعمان، أخبرنا هشيم، أخبرنا حجاج عن أبي جعفر محمد بن علي أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، كان يلبس يوم الجمعة برده الأحمر ويعتم يوم العيدين. الصفرة أخبرنا وكيع بن الجراح، أخبرنا ابن أبي ليلى عن محمد بن عبد الرحمن ابن سعد بن زرارة عن محمد بن عمرو بن شرحبيل عن قيس بن سعد بن عبادة قال: أتانا النبي، صلى الله عليه وسلم، فوضعنا له غسلا فاغتسل، ثم أتيناه بملحفة ورسية فاشتمل بها، فكأني أنظر إلى أثر الورس على عكنه. أخبرنا يزيد بن هارون ومحمد بن عبد الله الأنصاري قالا: أخبرنا هشام ابن حسان عن بكر بن عبد الله المزني قال: كانت لرسول الله، صلى الله عليه وسلم، ملحفة مورسة، فإذا دار على نسائه رشها بالماء. أخبرنا معن بن عيسى، أخبرنا محمد بن مسلم الطائفي عن إسماعيل بن أمية قال: رأيت ملحفة لرسول الله، صلى الله عليه وسلم، مصبوغة بورس. أخبرنا محمد بن إسماعيل بن أبي فديك عن زكريا بن إبراهيم بن عبد الله بن مطيع عن ركيح بن أبي عبيدة بن عبد الله بن زمعة عن أبيه عن أمه عن أم سلمة قالت: ربما صبغ لرسول الله، صلى الله عليه وسلم، قميصه ورداؤه وإزاره بزعفران وورس ثم يخرج فيها. أخبرنا الفضل بن دكين، أخبرنا هشام بن سعد عن يحيى بن عبد الله بن مالك قال: كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصبغ ثيابه بالزعفران، قميصه ورداؤه وعمامته. أخبرنا مصعب بن عبد الله بن مصعب الزبيري قال: سمعت أبي يخبر عن إسماعيل بن عبد الله بن جعفر عن أبيه قال: رأيت على رسول الله، صلى الله عليه وسلم، رداء وعمامة مصبوغين بالعبير، قال مصعب: والعبير عندنا الزعفران. أخبرنا خلاد بن يحيى، أخبرنا عاصم بن محمد، حدثني أبي عن زيد ابن أسلم قال: كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصبغ ثيابه كلها بالزعفران حتى العمامة. أخبرنا مؤمل بن إسماعيل، أخبرنا عمر بن محمد عن أبيه، لا أدري عن ابن عمر أم لا، قال كان النبي، صلى الله عليه وسلم، يصفر ثيابه. أخبرنا قاسم بن القاسم، أخبرنا عاصم بن عمر عن عمر بن محمد عن زيد بن أسلم قال: كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصبغ ثيابه كلها بالزعفران حتى العمامة. الخضرة أخبرنا عفان بن مسلم وهشام بن عبد الملك أبو الوليد الطيالسي وسعيد ابن منصور قالوا: أخبرنا عبيد الله بن إياد، حدثني إياد بن لقيط عن أبي رمثة قال: رأيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، وعليه بردان أخضران. أخبرنا مؤمل بن إسماعيل، أخبرنا سفيان عن بن جريج عن عطاء أو غيره عن ابن يعلى عن أبيه قال: رأيت النبي، صلى الله عليه وسلم، يطوف بالبيت مضطبعا ببرد أخضر. الصوف أخبرنا يزيد بن هارون ومسلم بن إبراهيم وسعيد بن سليمان قالوا: أخبرنا سليمان بن المغيرة عن حميد بن هلال عن أبي بردة قال: دخلت على عائشة، رضي الله عنها، فأخرجت إلينا إزارا غليظا مما يصنع باليمن وكساء من هذه الملبدة، فأقسمت أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، قبض فيها. أخبرنا يزيد بن هارون وعفان بن مسلم والفضل بن دكين قالوا: أخبرنا همام بن يحيى عن قتادة عن مطرف عن عائشة، رضي الله عنها، قالت: جعل للنبي، صلى الله عليه وسلم، بردة سوداء من صوف فلبسها، فذكرت بياض النبي، صلى الله عليه وسلم، وسوادها، فلما عرق فيها وجد منها ريح الصوف تعني فقذفها، وكان تعجبه الريح الطيبة. أخبرنا محمد بن حرب المكي عن إبراهيم بن إسماعيل بن أبي حبيبة عن عبد الله بن عبد الرحمن بن فلان بن الصامت أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، صلى في مسجد بني عبد الأشهل في كساء يلتف به يضع يديه عليه يقيه برد الحصى. أخبرنا عبد الله بن مسلمة بن قعنب، أخبرنا إبراهيم بن إسماعيل بن أبي حبيبة عن داود بن الحصين عن مشيخة بني عبد الأشهل أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، صلى في مسجد بني عبد الأشهل ملتحفا بكساء فكان يضع يديه علىالكساء يقيه برد الحصى إذا سجد. أخبرنا عبد الله بن مسلمة بن قعنب وسعيد بن منصور وخالد بن خداش قالوا: أخبرنا عبد العزيز بن أبي حازم عن أبيه عن سهل بن سعد قال: جاءت امرأة إلى رسول الله، صلى الله عليه وسلم، ببردة منسوجة فيها حاشيتاها؛ قال سهل: وتدرون ما البردة؟ قالوا: الشملة، قال: نعم هي الشملة؛ فقالت: يا رسول الله نسجت هذه البردة بيدي فجئت بها أكسوكها، قال: فأخذها رسول الله، صلى الله عليه وسلم، محتاجا إليها، فخرج علينا وإنها لإزاره، فجسها فلان بن فلان، لرجل من القوم سماه، فقال: يا رسول الله ما أحسن هذه البردة أكسنيها! فقال: نعم، فجلس ما شاء الله في المجلس ثم رجع، فلما دخل رسول الله، صلى الله عليه وسلم، طواها ثم أرسل بها إليه، فقال له القوم: ما أحسنت، كسيها رسول الله، صلى الله عليه وسلم، محتاجا إليها ثم سألته إياها وقد علمت أنه لا يرد سائلا! فقال الرجل: والله ما سألته إياها لألبسها، ولكن سألته إياها لتكون كفني يوم أموت، قال سهل: فكانت كفنه يوم مات. أخبرنا محمد بن عبيد الطنافسي وعبيدة بن حميد وإسحاق بن يوسف الأزرق قالوا: أخبرنا عبد الملك بن أبي سليمان عن عطاء بن أبي رباح عن عبد الله مولى أسماء قال: أخرجت إلينا أسماء جبة من طيالسة لها لبنة شبر من ديباج كسرواني وفروجها مكفوفة به، فقالت: هذه جبة رسول الله، صلى الله عليه وسلم، كان يلبسها، فلما توفي رسول الله، صلى الله عليه وسلم، كانت عند عائشة، فلما توفيت عائشة، رضي الله عنها، قبضتها، فنحن نغسلها للمريض منا إذا أشتكى. أخبرنا عمر بن حبيب العدوي، أخبرنا شعبة عن حبيب بن أبي ثابت عن أنس بن مالك أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، كان يلبس الصوف. أخبرنا إسحاق بن عيسى، أخبرنا جرير بن حازم عن الحسن قال: قام رسول الله، صلى الله عليه وسلم، في ليلة باردة فصلى في مرط امرأة من نسائه، مرط والله، تعني من صوف، يعني لا كثيف ولا لين. السواد والعمائم أخبرنا وكيع بن الجراح وعفان بن مسلم عن حماد بن سلمة عن أبي الزبير أن النبي، صلى الله عليه وسلم، دخل مكة وعليه عمامة سوداء. أخبرنا وكيع بن الجراح عن مساور الوراق عن جعفر بن عمرو بن حريث عن أبيه أن النبي، صلى الله عليه وسلم، خطب الناس وعليه عمامة سوداء. أخبرنا وكيع بن الجراح عن سفيان بن أبي الفضل عن الحسن قال: كانت عمامة رسول الله، صلى الله عليه وسلم، سوداء. أخبرنا عتاب بن زياد، أخبرنا عبد الله بن المبارك، أخبرنا سفيان عمن سمع الحسن يقول: كانت راية رسول الله، صلى الله عليه وسلم، سوداء تسمى العقاب، وعمامته سوداء. أخبرنا عتاب بن زياد، أخبرنا عبد الله بن المبارك قال: أخبرنا ابن لهيعة عن بكر بن سوادة، حدثني يزيد بن أبي حبيب قال: كانت رايات رسول الله، صلى الله عليه وسلم، سوداً. أخبرنا محمد بن معاوية النيسابوري، أخبرنا بن لهيعة عن بكر بن سوادة عن صالح بن خيوان أن النبي، صلى الله عليه وسلم، كان إذا سجد رفع العمامة عن جبهته. أخبرنا موسى بن داود، أخبرنا مندل عن ابن جريج عن عطاء أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، توضأ وعليه عمامة، فرفع عمامته عن رأسه ومسح مقدم رأسه. أخبرنا عتاب بن زياد قال: أخبرنا عبد الله بن المبارك قال: أخبرنا أبو شيبة الواسطي عن طريف بن شهاب عن الحسن قال: كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يعتم ويرخي عمامته بين كتفيه. أخبرنا محمد بن سليم العبدي، حدثني الدراوردي، أخبرنا عبيد الله ابن عمر عن نافع عن ابن عمر أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، كان إذا اعتم سدل عمامته بين كتفيه. أخبرنا خالد بن خداش، أخبرنا عبد الله بن وهب عن أبي صخر عن ابن قسيط عن عروة بن الزبير قال: أهدي لرسول الله، صلى الله عليه وسلم، عمامة معلمة، فقطع علمها ثم لبسها. الحبرة أخبرنا عفان بن مسلم وهشام أبو الوليد الطيالسي وعمرو بن عاصم قالوا: أخبرنا همام بن يحيى، أخبرنا قتادة قال قلت لأنس بن مالك: أي اللباس كان أحب وأعجب إلى رسول الله، صلى الله عليه وسلم؟ قال: الحبرة. أخبرنا معن بن عيسى، أخبرنا محمد بن هلال قال: رأيت على هشام، يعني ابن عبد الملك، برد النبي، صلى الله عليه وسلم، من حبرة له حاشيتان. السندس والحرير الذي لبسه رسول الله، صلى الله عليه وسلم، ثم تركه أخبرنا إسحاق بن عيسى، أخبرنا حماد بن سلمة عن علي بن زيد ابن جدعان عن أنس بن مالك قال: أهدى ملك الروم إلى رسول الله، صلى الله عليه وسلم، مستقة من سندس فلبسها، فكأني أنظر إلى يديها تذبذبان من طولهما، فجعل القوم يقولون: يا رسول الله أنزلت عليك من السماء؟ فقال: وما تعجبون منها؟ فوالذي نفسي بيده إن منديلا من مناديل سعد بن معاذ في الجنة خير منها! ثم بعث بها إلى جعفر ابن أبي طالب، فلبسها، فقال النبي، صلى الله عليه وسلم: إني لم أعطكها لتلبسها، قال: فما أصنع بها؟ قال: ابعث بها إلى أخيك النجاشي. أخبرنا هاشم بن القاسم، أخبرنا الليث بن سعد، حدثني يزيد بن أبي حبيب عن أبي الخير عن عقبة بن عامر أنه قال: إهدي إلى رسول الله، صلى الله عليه وسلم، فروج، يعني قباء حرير، فلبسه ثم صلى فيه ثم انصرف فنزعه نزعاً شديداً كالكاره له ثم قال: لا ينبغي هذا للمتقين. أخبرنا سليمان بن داود الهاشمي قال: أخبرنا إبراهيم بن سعد عن الزهري عن عروة عن عائشة، رضي الله عنها، أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، صلى في خميصة لها أعلام فنظر إلى أعلامها نظرة فلما سلم قال: اذهبوا بخميصتي هذه إلى أبي جهم فإنها ألهتني آنفا عن صلاتي وأتوني بأنبجانية أبي جهم. أخبرنا معن بن عيسى، أخبرنا مالك بن أنس عن علقمة بن أبي علقمة عن أبيه عن عائشة، رضي الله عنها، قالت: أهدى أبو الجهم بن حذيفة لرسول الله، صلى الله عليه وسلم، خميصة شآمية لها علم، فشهد فيها الصلاة فلما انصرف قال: ردوا هذه الخميصة على أبي جهم فإني نظرت إلى علمها في الصلاة فكاد يفتنني. أخبرنا معن بن عيسى، أخبرنا مالك عن هشام بن عروة عن أبيه أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، لبس خميصة لها علم ثم أعطاها أبا جهم وأخذ من أبي جهم أنبجانيا، فقال: يا رسول الله ولم؟ فقال رسول الله، صلى الله عليه وسلم: إني نظرت إلى علمها في الصلاة.
ذكر أصناف لباسه، صلى الله عليه وسلم، أيضا وطولها وعرضها أخبرنا معن بن عيسى وإسحاق بن سليمان الرازي قالا: أخبرنا مالك ابن أنس عن إسحاق بن عبد الله بن أبي طلحة عن أنس بن مالك قال: كنت يوما أمشي مع رسول الله، صلى الله عليه وسلم، وعليه برد نجراني غليظ الحاشية، فأدركه أعرابي فجبذ بردائه جبذة شديدة، قال أنس: حتى نظرت إلى صفحة عنق رسول الله، صلى الله عليه وسلم، قد أثرت به حاشية الثوب من شدة جبذته، فقال: يا محمد مر لي من مال الله الذي عندك، قال: فالتفت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، فضحك ثم أمر له بعطاء. أخبرنا سعيد بن منصور، أخبرنا خالد بن عبد الله عن مسلم الأعور عن أنس بن مالك قال: كان قميص رسول الله، صلى الله عليه وسلم، قطنا قصير الطول قصير الكمين. أخبرنا محمد بن ربيعة الكلابي عن موسى المعلم عن بديل قال: كان كم رسول الله، صلى الله عليه وسلم، إلى الرسغ. أخبرنا عبد العزيز بن عبد الله الأويسي، حدثني ابن لهيعة عن أبي الأسود عن عروة بن الزبير أن طول رداء النبي، صلى الله عليه وسلم، أربع أذرع، وعرضه ذراعان وشبر. أخبرنا عتاب بن زياد، أخبرنا عبد الله بن المبارك، أخبرنا ابن لهيعة عن محمد بن عبد الرحمن بن نوفل أنه حدثه عن عروة بن الزبير أن ثوب رسول الله، صلى الله عليه وسلم، الذي كان يخرج فيه إلى الوفد ورداؤه حضرمي، طوله أربع أذرع، وعرضه ذراعان وشبر، فهو عند الخلفاء قد خلق وطووه بثوب يلبسونه يوم الأضحى والفطر. أخبرنا عثمان بن سعيد بن مرة مولى سعيد بن العاص، أخبرنا الحسن عن مسلم عن مجاهد عن ابن عباس قال: كان النبي، صلى الله عليه وسلم، يلبس قميصا قصير اليدين والطول. أخبرنا يزيد بن هارون قال: أخبرنا إسرائيل بن يونس عن عبد الأعلى الثعلبي عن عبد الرحمن بن أبي ليلى قال: كنت مع عمر، رضي الله عنه، في حديث رواه عنه قال فقال: رأيت أبا القاسم وعليه جبة شآمية ضيقة الكمين.
صفة أزرته، صلى الله عليه وسلم حدثنا خالد بن خداش، أخبرنا عبد الله بن وهب عن ابن لهيعة عن يزيد بن أبي حبيب أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، كان يرخي الإزار من بين يديه ويرفعه من ورائه. أخبرنا أنس بن عياض أبو ضمرة الليثي عن محمد بن أبي يحيى مولى الأسلميين عن عكرمة مولى ابن عباس قال: رأيت ابن عباس إذا اتزر أرخى مقدم إزاره حتى تقع حاشيتاه على ظهر قدميه ويرفع الإزار مما وراءه، قال فقلت له: لم تأتزر هكذا؟ قال: رأيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يأتزر هذه الأزرة. أخبرنا سعيد بن منصور، أخبرنا عبد العزيز بن محمد، أخبرنا محمد بن أبي يحيى عن رجل عن ابن عباس قال: رأيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يأتزر تحت سرته وتبدو سرته، ورأيت عمر يأتزر فوق سرته.
ذكر قناعته، صلى الله عليه وسلم، بثوبه ولباسه القميص وما كان يقول إذا لبس ثوباً عليه أخبرنا خلاد بن يحيى المكي، أخبرنا سفيان الثوري عن الربيع عن يزيد بن أبان عن أنس بن مالك قال: كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يكثر القناع حتى نرى حاشية ثوبه كأنه ثوب زيات. أخبرنا عمر بن حفص العبدي عن يزيد بن أبان الرقاشي أبي محمد عن أنس بن مالك قال: كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يكثر التقنع بثوبه حتى كأن ثوبه ثوب زيات أو دهان. أخبرنا الفضل بن دكين، أخبرنا زهير عن عروة بن عبد الله بن قشير، حدثني معاوية بن قرة عن أبيه قال: أتيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، في رهط من مزينة، فبايعته وإن قميصه لمطلق، ثم أدخلت يدي من جيب قميصه فمسست الخاتم، قال عروة: فما رأيت معاوية وابنه في شتاء ولا حر إلا مطلقي أزرارهما لا يزران أبداً. أخبرنا عبد الوهاب بن عطاء العجلي قال: أخبرنا سعيد بن إياس الجريري عن أبي نضرة عن أبي سعيد الخدري قال: كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، غذا استجد ثوبا سماه باسمه قميصاً أو إزاراً أو عمامة، ويقول: اللهم لك الحمد أنت كسوتنيه أسألك من خيره وخير ما صنع له وأعوذ بك من شره وشر ما صنع له. أخبرنا محمد بن عبد الله الأسدي، أخبرنا سفيان عن ابن أبي ليلة عن عيسى عن عبد الرحمن بن أبي ليلى قال: كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، إذا لبس ثوباً، أو قال: إذا لبس أحدكم ثوبا فليقل الحمد لله الذي كساني ما أواري به عورتي وأتجمل به في حياتي. أخبرنا محمد بن مقاتل قال: أخبرنا عبد الله بن المبارك قال: أخبرنا موسى بن عبيدة عن إياس بن سلمة عن أبيه قال: بعث النبي، صلى الله عليه وسلم، عثمان بن عفان إلى مكة فأجاره أبان بن سعيد، حمله على سرجه وردفه حتى قدم به مكة، فقال: يا بن عم أراك متخشعاً! أسبل إزارك كما يسبل قومك، قال: هكذا يأتزر صاحبنا إلى أنصاف ساقيه، قال: يا ابن عم طف بالبيت، قال: إنا لا نصنع شيئاً حتى يصنع صاحبنا ونتبع أثره. أخبرنا محمد بن عبد الله الأنصاري، أخبرنا أبو عمرو بن العلاء عن إياس بن جعفر الحنفي قال: كانت لرسول الله، صلى الله عليه وسلم، خرقة إذا توضأ تمسح بها. أخبرنا عمرو بن عاصم الكلابي، أخبرنا همام بن يحيى، أخبرنا قتادة عن محمد بن سيرين أن النبي، صلى الله عليه وسلم، اشترى حلة، وإما قال ثوبا، بتسع وعشرين ناقة. أخبرنا الفضل بن دكين، أخبرنا همام عن قتادة عن علي بن زيد عن إسحاق بن عبد الله بن الحارث بن نوفل أن النبي، صلى الله عليه وسلم، اشترى حلة بتسع وعشرين أوقية. أخبرنا الفضل بن دكين عن عبد السلام بن حرب، حدثني موسى الحارثي في زمن بني أمية قال: وصف لرسول الله، صلى الله عليه وسلم، الطيلسان فقال: هذا ثوب لا يؤدى شكره. أخبرنا الفضل بن دكين، أخبرنا حسن بن صالح عن إسماعيل قال: كان برد النبي، صلى الله عليه وسلم، رداؤه ثمنه دينار.
ذكر صلاة رسول الله، صلى الله عليه وسلم، في ثوب واحد ولبسه إياه حدثنا وكيع بن الجراح وموسى بن داود عن شريك بن عبد الله النخعي عن حسين بن عبد الله بن عبيد الله عن عكرمة عن ابن عباس أنه رأى رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصلي في ثوب واحد يتقي بفضوله حر الأرض وبردها. أخبرنا أنس بن عياض أبو ضمرة الليثي، أخبرنا حميد الطويل عن أنس بن مالك أنه قال: آخر صلاة صلاها رسول الله، صلى الله عليه وسلم، مع القوم صلى في ثوب واحد متوشحا به خلف أبي بكر. أخبرنا الفضل بن دكين، أخبرنا مندل عن حميد عن أنس قال: صلى النبي، صلى الله عليه وسلم، في مرضه الذي قبض فيه في ثوب واحد متوشحاً به قاعداً. أخبرنا مطرف بن عبد الله، أخبرنا عبد الرحمن بن أبي الموال عن موسى بن إبراهيم بن أبي ربيعة عن أبيه أنه قال: دخلنا على أنس بن مالك فقام يصلي في ثوب واحد فقلنا: أتصلي في ثوب واحد، ورداؤك موضوع؟ فقال: نعم رأيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصلي هكذا. أخبرنا موسى بن داود، أخبرنا عبد العزيز بن أبي سلمة عن حميد الطويل عن أنس عن أم الفضل قالت: صلى بنا رسول الله، صلى الله عليه وسلم، في بيته في مرضه، في ثوب واحد متوشحا به، المغرب، فقرأ والمرسلات، ما صلى بعدها صلاة حتى قبض. أخبرنا عبيد الله بن موسى، أخبرنا هشام بن عروة عن أبيه عن عمر ابن أبي سلمة أن النبي، صلى الله عليه وسلم، صلى في ثوب واحد قد خالف بين طرفيه. أخبرنا محمد بن إسماعيل بن أبي فديك عن الضحاك بن عثمان عن هشام بن عروة عن أبيه عن عمر بن أبي سلمة قال: رأيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصلي في ثوب واحد في بيته ملتحفا به. أخبرنا أنس بن عياض عن عبيد الله بن عمر عن ابن شهاب عن عمر ابن أبي سلمة المخزومي أنه رأى رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصلي في ثوب واحد ملتحفا. أخبرنا عبد الله بن جعفر الرقي، أخبرنا عبيد الله بن عمرو عن ابن عقيل قال قلنا لجابر بن عبد الله: صل بنا كما رأيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصلي، قال فأخذ ملحفة فشدها من تحت ثندؤته وقال: هكذا رأيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يفعله. أخبرنا الفضل بن دكين، أخبرنا إبراهيم بن إسماعيل بن مجمع، أخبرنا أبو الزبير أنه رأى جابر بن عبد الله يصلي في ثوب واحد متوشحا به، وأن جابرا أخبره أنه دخل على نبي الله، صلى الله عليه وسلم، وهو يصلي في ثوب واحد متوشحا به. أخبرنا الفضل بن دكين، أخبرنا سفيان عن أبي الزبير عن جابر قال: رأيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصلي في ثوب واحد متوشحاً به. أخبرنا خالد بن خداش، أخبرنا عبد الله بن وهب، أخبرني عمرو أن الزبير حدثه أنه رأى جابر بن عبد الله يصلي في ثوب متوشحاً به وعنده ثيابه، قال أبو الزبير: قال جابر إنه رأى رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصنع ذلك. أخبرنا يزيد بن هارون قال: أخبرنا يزيد بن عياض بن يزيد بن جعدبة، أخبرنا زيد بن حسن عن جابر بن عبد الله أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، صلى في إزار مؤتزراً به ليس عليه غيره. أخبرنا أحمد بن عبد الله بن يونس، أخبرنا يعلى بن الحارث المحاربي عن غيلان بن جامع عن إياس بن سلمة عن ابن لعمار بن يسار عن أبيه قال: أمنا رسول الله، صلى الله عليه وسلم، في ثوب واحد متوشحاً به. وأخبرنا سليمان بن عبد الرحمن الدمشقي عن الحسن بن يحيى الخشني، أخبرنا زيد بن واقد عن بسر بن عبيد الله الحضرمي عن أبي إدريس الخولاني عن أبي الدرداء قال: خرج علينا رسول الله، صلى الله عليه وسلم، فصلى بنا في ثوب واحد متوشحاً به وخالف بين طرفيه، فلما انصرف قال عمر فيه، وفيه قال: نعم يعني الجنابة والصلاة. أخبرنا هاشم بن القاسم، أخبرنا محمد بن طلحة عن الأعمش عن أبي سفيان عن جابر بن عبد الله عن أبي سعيد الخدري قال: دخلت على رسول الله، صلى الله عليه وسلم، في بيته وهو يصلي في ثوب واحد متوشحاً. أخبرنا هاشم بن القاسم، أخبرنا الليث، حدثني يزيد بن أبي حبيب عن سويد بن قيس عن معاوية بن حديج عن معاوية بن أبي سفيان أنه سأل أخته أم حبيبة زوج النبي، صلى الله عليه وسلم، هل كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصلي في الثوب الذي يجامعها فيه، فقالت: نعم إذا لم ير فيه أذى.
از کتاب: ترجمه الطبقات الكبرى ، محمد بن سعد كاتب واقدى (م 230)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش. مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|