Untitled Document
 
 
 
  2024 Oct 13

----

09/04/1446

----

22 مهر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

از مصعب بن سعد بن ابی وقاص نقل شده‌ كه‌ گفت‌: “‌پدرم می‌پنداشت‌ كه بر دیگران فضلی و برتری دارد. پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌:" هل تنصرون وترزقون إلا بضعفائكم؟  [آیا گمان می‌كنید اگر بخاطر ضعیفان نبود شما پیروز می‌شدید و بشما روزی داده می‌شد؟‌]‌". بروایت بخاری 

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>بدعت > وجوب شناخت بدعت‌ها

شماره مقاله : 10831              تعداد مشاهده : 765             تاریخ افزودن مقاله : 27/6/1390

وجوب شناخت بدعت‌ها 

مؤلف : سلیم الهلالی 
مترجم : ابراهیم احمدی

 

از حدیث «کل بدعه ضلاله و کل ضلاله فی النار» «هر بدعتی گمراهی است و هر نوعی گمراهی به آتش دوزخ منتهی می‌گردد»، به روشنی در می‌یابیم که لازم است هر بدعت و امر نوساخته‌ای در دین را بشناسیم تا از آن دوری کنیم. و به تعبیر شاعر فرزانه : 
عرفت الشر لا للشر لکن لتوقیه ...و من لم یعرف الخیر من الشر یقع فیه
«شر را شناختم نه به خاطر خود آن، بلکه به خاطر پرهیز و دوری از آن؛ چون کسی که خیر را از شر باز نشناسد، مرتکب شر می‌شود». 
اساس این امر به وضوح در سنت نبوی هم دیده می‌شود؛ چون حذیفه بن یمانt گفته است : «مردم در مورد خیر و نیکی از رسول خدا صلی الله علیه و سلم سؤال می‌کردند ولی من از شر و بدی سؤال می‌کردم تا مرتکب آن نشوم». 
برای در پیش گرفتن راه بندگی تنها شناخت سنت کافی نیست، بلکه لازم است بدعت‌هایی که با سنت در تناقض هستند نیز شناخته شوند همان طور که در موضوع ایمان، شناخت توحید بدون شناخت شرک کافی نیست. قرآن کریم هم به این حقیقت بزرگ اشاره کرده و فرموده است : 
{ ... فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (٢٥٦)}(بقره/ 256)
«هر کس به طاغوت کفر بورزد و به خدا ایمان بیاورد، به دستاویز بس محکمی که اصلاً گسستن ندارد، چنگ زده است و خدا شنوا و دانا است».
و این یک اصلی است که تمام پیامبران برای تحقق بخشیدن به آن مبعوث شده‌اند خداوند متعال می‌فرماید : 
{ وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ .... (٣٦)} (نحل / 36)
«ما در میان هر امتی پیامبری را فرستاده‌ایم (تا به آنان بگوید) : که خدا را بپرستید و از طاغوت دوری کنید».
و مؤمنان در حیات خود به این اصل تحقق بخشیده‌اند. خداوند متعال می‌فرماید : 
{ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِي (١٧)} (زمر / 17)
«و کسانی که از طاغوت دوری کردند (و اجتناب ورزیدند) از این که او را بندگی کنند و به سوی خدا بازگشتند، بشارت آنان را است، پس به بندگان من بشارت ده».
رسول خدا صلی الله علیه و سلم هم بر این اصل تأکید کرده و فرموده است : «من قال لا اله الا الله و کفر بما یعبد من دونه، حرم ماله و دمه و حسابه علی الله»[1]. «هر کس بگوید هیچ معبود به حقی جز الله وجود ندارد و به آنچه که بجز خدا پرستش می‌شود، کفر بورزد، مال و خونش حرام می‌شود (یعنی جزو مسلمانان به حساب می‌آید) و حسابش (در قیامت) بر خدا خواهد بود». 
خدا و رسول او به توحید اکتفا نکرده‌اند، بلکه کفر به غیر خدا را هم در کنار آن ذکر کرده‌اند و این مستلزم شناخت شرک و کفر است و گرنه انسان مرتکب آن می‌شود بدون آن که خود بفهمد. خداوند متعال می‌فرماید : 
{ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ (١٠٦)} (یوسف / 106)
«و بیشتر آنان به خدا ایمان نمی‌آورند مگر این که آنان مشرک‌اند».
در مورد سنت و بدعت هم این مساله صدق می‌کند و علاوه بر شناخت سنت، باید بدعت را هم شناخت و در سفارشی که پیامبر صلی الله علیه و سلم به اصحاب خود کرده و عرباض بن ساریهt آن را روایت کرده است می‌توان به روشنی به این مسأله پی برد. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است : «فعلیکم بستنی و سنه الخلفاء الراشدین المهدیین، عضوا علیها بالنواجز، و ایاکم و محدثات الامور، فان کل بدعة ضلالة»[2]. «به سنت من و سنت خلفای راشدین هدایت یافته تمسک جویید و با (چنگ و) دندان آن را بگیرید و از امور نوساخته (در دین) بپرهیزید؛ چون هر بدعتی گمراهی است». 
پیامبر صلی الله علیه و سلم در این حدیث به اصحاب خود دستور داده است که به سنت ملتزم باشند و از بدعت‌ها دوری جویند. 
این امر در صحنه‌ی زندگی هم مشهود است؛ چون شناخت هر چیزی بدون شناخت نقیض آن کامل نمی‌گردد. ابن قتیبه دینوری رحمه الله گفته است : «... حکمت و قدرت کامل نمی‌شود مگر این که هر چیزی به همراه ضد خود آفریده شود تا هر کدام از آنها به وسیله‌ای دیگری شناخته شود؛ مثلاً هر کدام از نور به وسیله‌ی تاریکی، علم به وسیله‌ی جهل، خیر به وسیله‌ی شر، منفعت به وسیله‌ی مضرت، و شیرینی به وسیله‌ی تلخی شناخته می‌شوند؛ چرا که خداوند متعال می‌فرماید : 
{ سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الأزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الأرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لا يَعْلَمُونَ (٣٦)}(یس / 36)
«تسیح و تقدیس خدایی را سزاست که همه‌ی زوج‌ها را آفریده است، از آنچه زمین می‌رویاند و از خود آنان و از چیزهایی که نمی‌دانند».
و «ازواج» یعنی اضداد، و انواع مانند نر و ماده و خشک و تر. خداوند همچنین فرموده است : [3]
{ وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالأنْثَى (٤٥)} (نجم / 45)
«و اوست که جنس‌های نر و ماده را آفریده است».
این مسأله در شهادتین : «لا اله الا الله، محمد رسول الله» هم به وضوح دیده می‌شود؛ چرا که شهادت اول، سلب و ایجاب و نفی و اثبات است؛ سلب الوهیت و نفی آن از غیر خدا و اثبات آن برای خدا؛ چون تنها خدا مستحق الوهیت است و غیر او شایسته‌ی آن نیست. شهادت دوم هم پیروی از غیر رسول خد صلی الله علیه و سلم را سلب و برای او اثبات می‌کند، پس معنی شهادتین چنین می‌شود : «هیچ معبود راستینی بجز الله جل جلاله و هیچ متبوع راستینی بجز رسول خد صلی الله علیه و سلم وجود ندارد. 
از این روی بر دعوتگران واجب است که مسلمانان را از بدعت‌ها و شرک بر حذر دارند و آنان را به توحید و سنت دستور دهند. اساس دعوت به سوی خدا هم بر این اصل استوار است. خداوند متعال می‌فرماید : 
{ وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}(آل عمران/104)
«باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند و آنان خود رستگارند».
دعوت به توحید و سنت، امر به معروف و بر حذر داشتن مردم از شرک و بدعت‌ها، نهی از منکر به حساب می‌آید، و همین امر به معروف و نهی از منکر باعث شد که امت محمدی بهترین امتی باشند که به نفع مردم آفریده شده‌اند. خداوند متعال می‌فرماید : 
{ كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ... (١١٠)}(آل عمران / 110)
«شما بهترین امتی هستید که به سود انسان‌ها آفریده شده‌اید که امر به معروف و نهی از منکر انجام می‌دهید و به خدا ایمان می‌آورید».
ولی متاسفانه بیشتر گروه‌های اسلامی معاصر[4] از این امر آگاهی ندارند و این بدان خاطر است که از عوامل بدعت‌گذاری – که آنقدر زیادند که گاهی عالمان هم مرتکب آنها می‌شوند – و عاقبت بدی که در انتظار بدعت‌گذاران است، آگاهی ندارند. 
 
اسباب و عوامل بدعت‌گذاری
 1- جهل نسبت به سنت مطهر و علم «مصطلح الحدیث» به طوری که بدعت‌گذاران تفاوتی میان احادیث صحیح و ضعیف و سالم و ناسالم نمی‌گذارند، و در نتیجه احادیث ضعیف و ساختگی افزایش می‌یابند؛ مثلاً بدعت وحدت وجود مستند به این حدیث موضوع است : «ما وسعتنی سمائی و لا ارضی ولکن وسعنی قلب عبدی المؤمن» «آسمان و زمین گنجایش مرا ندارند ولیکن دل بنده‌ی مؤمن من، گنجایش مرا دارد». 
بدعت نور محمدی از این حدیث ساختگی نشأت گرفته است که : «اول ما خلق الله نور نبیک یا جابر». «اولین چیزی که خدا آفرید، نور پیامبر تو بود ای جابر».!
هم چنین بدعت آفرینش هستی به خاطر حضرت محمد صلی الله علیه و سلم مستند به این حدیث دروغین است که : «لولاک لولاک ما خلقت الافلاک». «اگر تو نبودی، هستی را نمی‌آفریدم». 
در حالی که واضع نادان حدیث، غافل است از این که اگر آفرینش هستی نمی‌بود، اصلاً پیامبر صلی الله علیه و سلم مبعوث نمی‌شد. خداوند متعال می‌فرماید : 
{‏ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ ‏} (انبیاء / 107)
«و ما تو را نفرستاده‌ایم مگر رحمتی برای جهانیان».
2- انتخاب رهبران و پیشوایانی نادان توسط مردم که دست به فتوا و آموزش می‌زنند و بدون آگاهی در مورد دین خدا سخن می‌گویند به طوری که استحسان مبتنی بر هوی و هوس افزایش می‌یابد. پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرماید : «ان الله لایقبض العلم ینتزعه انتزاعاً من العباد ولکن یقبض العلم بقبض العلماء حتی اذا لم یبق عالماً اتخذ الناس رؤوسا جهالاً فافتوا بغیر علم فضلوا و اضلوا»[5]. «خداوند علم و دانش را با گرفتن آن از بندگان خود نمی‌گیرد بلکه آن را با گرفتن خود علما می‌گیرد به طوری که هیچ فرد عالمی را باقی نمی‌گذارد و مردم افرادی نادان را به رهبری خود می‌گیرند که بدون علم و آگاهی فتوا می‌دهند و در نتیجه هم خود گمراه می‌شوند و هم دیگران را گمراه می‌کنند». 
و این وضعیت از نشانه‌های قیامت است. پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرماید : «ان من اشراط الساعة ان یلتمس العلم عند الاصاغر»[6] «یکی از نشانه‌های قیامت این است که علم نزد فرومایگان خواسته شود». 
(عبدالله) ابن مبارک رحمه الله گفته است : «فرومایگان همان بدعت گذاران هستند».[7] 
3- عادت‌ها و خرافاتی که هیچ دلیل شرعی و عقلی ندارند؛ مانند مجالس عزاداری و بدعت‌زار. شاعر گفته است : 
ثلاثة تشقی بهن الدار ... العرس و الماتم ثم الزار
«سه چیز موجب بدبختی خانه می‌شوند، مراسم عروسی، مراسم عزاداری و سپس مراسم زار». 
4- تقلید و اعتقاد به عصمت مجتهدین و پیشوایان مذهبی و دادن قداستی نزدیک به منزلت پیامبران به شیوخ.[8] 
5- پیروی از آیات و احادیث متشابه. خداوند متعال می‌فرماید : 
{ ... فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ ... (٧)}(آل عمران / 7)
«اما کسانی که در دل‌هایشان کژی است، به منظور فتنه‌انگیزی و تأویل (نادرست) از متشابهات پیروی می‌کنند».
 
شدت مخاطره آمیز بودن بدعت‌ها 
برای بیان مخاطره‌آمیز بودن بدعت‌ها کافی است که به عاقبت بدی که در دنیا و آخرت به انتظار بدعت گذاران است توجه شود : 
1- عمل شخص بدعت‌گذار مردود است (و از او پذیرفته نمی‌شود). پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرماید : «من احدث فی امرنا ما لیس منه فهو رد»[9] «هر کس چیزی را در این دین ما پدید آورد که جز آن نباشد، مردود است». 
به ویژه بدعت‌گذارانی که بدعت‌ها را خوب می‌پندارند. خداوند متعال می‌فرماید : 
{ قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالأخْسَرِينَ أَعْمَالا (١٠٣)الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا (١٠٤)} (کهف / 103-104)
«بگو : آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه سازم؟ آنان کسانی هستند که تلاششان در زندگی دنیا به هدر رفته و خود گمان می‌کنند که کار نیک می‌کنند».
2- توبه‌ی شخص بدعت‌گذار مادامی که بر گناه و بدعت‌گذاری اصرار داشته باشد، پذیرفته نمی‌شود. از این روی ترس آن می‌رود که عاقبت بدی داشته باشد. پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرماید : «ان الله حجب التوبة عن کل صاحب بدعة حتی یدع بدعته»[10]. «خداوند توبه‌ی هیچ بدعت‌گذاری را نمی‌پذیرد مگر این که بدعت خود را رها کند». 
3- شخص بدعت‌گذار بر حوض (کوثر) وارد نمی‌شود و از شفاعت پیامبر صلی الله علیه و سلم برخوردار نمی‌گردد. پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرماید : «انا فرطکم علی الحوض، لیرفعن رجال منکم حتی اذا اهویت لاناولهم اختلجوا دونی فاقول : ای رب، اصحابی فیقول : لاتدری ما احدثوا بعدک»[11] «من بر حوض از شما پیشی می‌گیرم، مردمانی از شما رانده می‌شوند و من می‌خواهم به آنها آب بدهم از من گرفته می‌شوند. سپس می‌گویم : پروردگارا! این‌ها یاران من هستند، خداوند می‌فرماید : نمی‌دانی بعد از تو چه چیزهایی را ایجاد کرده‌اند»؟ 
در روایتی دیگر چنین آمده است : «انک لاتدری ما بدلوا بعدک، فاقول : سحقاً لمن بدل بعدی» «نمی‌دانی که بعد از تو چه چیزهایی را تغییر داده‌اند، پس می‌گویم : هر کس بعد از من (دین را) تغییر دهد، از رحمت خدا به دور باد! 
4- تا روز قیامت هر کس به بدعت عمل کند، گناه آن بر عهده‌ی بدعت‌گذار خواهد بود، چون خداوند متعال می‌فرماید : 
{ لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ ... (٢٥)}(نحل / 25)
«آنان باید در روز قیامت بار گناهان خود را به طور کامل بر دوش بکشند و (باید) برخی از بار گناهان کسانی که بدون آگاهی آنان را گمراه کرده‌اند (نیز) حمل کنند».
پیامبر صلی الله علیه و سلم هم فرموده است : «.... و من سن فی الاسلام سنة سیئة کان علیه وزرها، و وزر من عمل بها من بعده من غیر ان ینقص من اوزارهم شیء»[12]. «و هر کس سنت بدی را در اسلام پایه‌ریزی کند، گناه آن و گناه هر کس که بعد از وی بدان عمل کند بر او خواهد بود بدون این که چیزی از گناه آنان کم شود». 
و این بدان خاطر است که شخص بدعت‌گذار بدعتی را پدید آورده است که بعد از او هم بدان عمل می‌شود، پس چنین شخصی باید از پروردگار خود بترسد و بداند که بدعت‌ها با گذشت زمان از شهرت بیشتری برخوردار می‌گردند و بیشتر گسترش پیدا می‌کنند و به همین ترتیب گناه شخص بدعت گذار نیز افزایش می‌یابد. علاوه بر این بدعت‌ها باعث از بین بردن سنت‌های مقابل خود هم می‌شوند که گناه از بین رفتن این سنت‌ها هم علاوه بر گناه خود بدعت گذاری بر عهده‌ی بدعت گذار خواهد بود. شخص بدعت‌گذار در واقع باید از بدعت خوارج درس عبرت بگیرد؛ چون پیامبر صلی الله علیه و سلم خوارج را این چنین برای ما معرفی کرده است که : «یمرقون من الدین کما یمرق السهم من الرمیة»[13]. «از دین خارج می‌شوند همان طوری که تیر از نخجیر خارج می‌شود». 
علت این امر در واقع بدعت‌گذاری بوده است، از این رو پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است : «یقتلون اهل الاسلام و یترکون اهل الاوثان لئن ادرکتهم لاقتلنهم قتل عاد»[14] «مسلمانان را می‌کشند و بت‌پرستان را (به حال خود) رها می‌کنند، اگر به آنان برسم، آنان را همچون قوم عاد خواهم کشت». 
5- هر بدعت گذاری ملعون است؛ چرا که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است : «من احدث فیها او آوی محدثا فعلیه لعنه الله و الملائکه و الناس اجمعین»[15]. «هر کس در آن بدعتی گذارد یا بدعت‌گذارانی را پناه دهد، لعنت خدا و فرشتگان و همه‌ی مردم بر او باد». 
6- بدعت گذار پیوسته از خدا دورتر می‌گردد. حدیث صحیحی که قبلاً در مورد خوارج ذکر کردیم به این نکته اشاره می‌کند : چرا که پیامبر صلی الله علیه و سلم در آن مورد فرموده است : «.... تحقرون صلاتکم مع صلاتهم و صیامکم مع صیامهم ... یمرقون من الدین کما یمرق السهم من الرمیة» «... که شما نماز خواندن و روزه گرفتن خود را در مقایسه با نماز خواندن و روزه گرفتن آنها کم به حساب می‌آورید .... از اسلام خارج می‌شوند همان طوری که تیر از نخجیر خارج می‌شود». 
در این حدیث پیامبر صلی الله علیه و سلم نخست بدعت‌گذاری و سپس دوری آنان از خدا را بیان کرده است. 
7- بدعت گذاری که دیگران را به بدعت‌های خود دعوت می‌کند، شهادتش پذیرفته نمی‌شود. 
کسی که مردم را به بدعت دعوت کند، مستحق عقوبت در دنیا است تا ضرر او از مردم دفع گردد، اگر چه در باطن مجتهد باشد. کمترین عقوبت او این است که مردم او را ترک کنند و جایگاهی در دین نداشته باشد و علمی از او آموخته نشود و مورد استفتا قرار نگیرد و شهادت او پذیرفته نگردد. از این روی محدثین و فقها و اصولیان اتفاق نظر دارند که روایت شخص بدعت‌گذاری که با بدعت خود کافر می‌گردد، پذیرفته نمی‌شود. اما در مورد بدعت‌گذاری که با بدعت خود کافر نمی‌شود اختلاف نظر وجود دارد که در این مورد هم روایت کسانی که برای تقویت مذهب و پیروان خود دروغ را حلال می‌دانند، رد کرده‌اند. این سخن از امام شافعی رحمه الله روایت شده است که وی فرموده است : «شهادت بدعت‌گذاران بجز گروه خطابیه را می‌پذیرم».[16] 
و این بدین خاطر بوده است که گروه خطابیه برای یاری رساندن به موافقان خود شهادت دروغ را حلال دانسته‌اند.[17] 
برخی از علما هم گفته‌اند چنین بدعت گذارانی اگر مردم را به بدعت خود دعوت نکنند، شهادتشان پذیرفته می‌شود و گرنه مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد. امام نووی رحمه الله گفته است : «بهترین و صحیح‌ترین قول همین است. از این روی محدثانی که احادیث صحیح را روایت کرده‌اند، از بدعت‌گذارانی که مردم را به بدعت خود دعوت کرده‌اند، حدیثی را روایت نکرده‌اند ولی هم این محدثان و هم علمای دیگر از بسیاری از کسانی که در باطن قدری، مرجئه، شیعه و خارجی بوده‌اند، حدیث روایت کرده‌اند».[18] 
 

زیرنویسها:
[1]- مسلم آن را روایت کرده است. 
[2]- ترمذی و ابن ماجه و دارمی و حاکم و ابن حبان آن را روایت کرده و البانی در «تخریج کتاب السنه» (1/29) آن را صحیح دانسته است. 
[3]- ابن قتیبه، تأویل مختلف الحدیث، بیروت، دارالکتاب العربی، ص 14. 
[4]- سلیم هلالی، مؤلفات سعید حوی : دراسة و تقویم، ص 132-128. 
[5]- متفق علیه. 
[6]- سلسلة الاحادیث الصحیحة (695). 
[7]- عبدالله بن مبارک، الزهد، ص 69. 
[8]- نگاه کنید به کتاب «هدیة السلطان الی مسلمی بلاد الیابان» با تحقیق این جانب. 
[9]- متفق علیه. 
[10]- حدیثی صحیح است و طبرانی و ترمذی آن را روایت کرده و ترمذی آن را حسن دانسته است. 
[11]- بخاری و غیر او آن را روایت کرده‌اند. 
[12]- مسلم و نسائی و احمد و دارمی و غیره آن را روایت کرده‌اند. 
[13]- بخاری و مسلم و احمد آن را روایت کرده‌اند. 
[14]- بخاری و مسلم و .... آن را روایت کرده‌اند. 
[15]- بخاری و مسلم و دیگران آن را روایت کرده‌اند و حدیث عام است به کتاب «فتح الباری» ج 13، ص 281 مراجعه کنید. 
[16]- نگاه کنید به کتاب مقالات الاسلامیین، ج 1، ص 75 و کتاب الملل و النحل، ج 1، ص 179 و کتاب الفرق بین الفرق، ص 247. 
[17]- بسیاری از گروه‌های اسلامی از چنین وضعیتی برخوردارند که این مسأله را با آنان تحت شعار «مصلحت دعوت» امتحان کرده‌ایم. 
[18]- شرح صحیح مسلم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج 1، ص 60 و نگاه کنید به کتاب «الایمان» نوشته‌ی ابن تیمیه، ص 369. 
 

 


گرفته شده از کتاب: بدعت و تأثیر ناگوار آن در جامعه
مؤلف : سلیم الهلالی 
مترجم : ابراهیم احمدی
تهیه و ترتیب: حجت الله جسیمی

 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

تابع گرانقدر، حسا ن بن عطيه (رضي الله عنه) گفته ‏است: «ما ابتدع قوم بدعة في دينهم، إلا نزع من سنتهم مثلها»‏ ‏«هر ملتي که بدعتي را در دين خود ايجاد کند، سنتي همانند آن از آنان گرفته مي شود».( ‏دارمي با سند صحيح)‏

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 4306
دیروز : 8428
بازدید کل: 8498616

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010