|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>اسلام > دين الهي اسلام، ثابت و جهاني است
شماره مقاله : 10835 تعداد مشاهده : 307 تاریخ افزودن مقاله : 28/6/1390
|
دين الهي اسلام، ثابت و جهاني است
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم اوّلين و بزرگ ترين خبر انبياء در ميان اقوام اين بود که ما پيام خداوندگارتان را آورده ايم ، يعني خداوند، خالق شما اراده تشريعي دارد که با شما سخن بگويد، پس به سخن او گوش فرادهيد. مردم دو دسته شدند گروه کوچکي مرتب به سخنان خالق گوش فرا دادند و گروه کثيري گريزان شدند ، دسته اي قسمتي از وقت خود را به شنيدن سخن خالق خوداختصاص دانند،خالق باآنان سخن مي گفت ودرطول روز آن را به کار مي گرفتند و گاهي خود با خالقشان سخن مي گفتند ، ولي متأسفانه همه نامه ها وسخنان خالق به مخلوقش انسان به غير از آخرين آن «قرآن» دچار تحريف و گزند گرديد ، از اين جهت آخرين پيام و سخن تضمين شد . امروز کدام دسته از انسانها مرتب به پاي سخن خداوند مي نشينند و مي شنوند ، به کارمي بندند و برحسب نياز خود نيز به سخن با او مي پردازند؟ خداوند خبرداد که : رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللّهُ عَزِيزاً حَكِيماً (نساء/165) رسولاني مژده دهنده و بيم دهنده (براي مردم فرستادم) تا براي مردم پس از(فرستادنِ) رسولان برخالق شما حجّتي(درميان) نباشد و خداوند پيروزمندِ فرزانه است . يعني رسول نامه مرا به سوي شما آورده ، من اراده سخن با شما کردم ، سخنم را تضمين ازتحريف کردم(حجر/9) سخن و قانونم را کامل کردم(مائده/3) رسول مي رود و کلام و سخن من مي ماند . رضايت من در اين است که شما به سخنم گوش فرا دهيد. خداوند خبرداده است، همه انسان هايي که طالب پيام من باشند،ازابتدا تا انتهاي خلقت،به سخنم گوش فرا دهند، و متمسّک به آن شوند.«من آنان را مسلمان مي نا مم» دين اسلام پيام خالق است به مخلوقش انسان،و آنان که پذيرفتند،ازتسليم شدگان شدندوخداوند نام همه آنان را مسلمان ناميد.( هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هذَا«حج/78» او شمارا پيش از اين، و دراين قرآن مسلمان ناميده) دربرخورد باکتاب ارزنده دين اسلام يک ديانت جهاني است ، برآن شدم تا بخش جهاني بودن دين را به صورت اختصار به حضور مشتاقان عرضه کنم ،درابتدا لازم است به چند نکته اساسي اشاره شود: اوّل:اينکه عده اي از دينداران تصوّر مي کنند که دين الهي در اساس سير تکاملي طي کرده و خداوند دينش را ازنقص به سوي تکامل آورده است! دوّم : اينکه براي اقوام گوناگون، دين هاي مناسب محيطشان رافرستاده؟به موسي(ع)دين يهودو به مسيح (عليه السلام)دين مسيحيت وبه محمّد(صلي الله عليه وسلم)دين اسلام رابراي قوم عرب داده است ! امروزه اين افکاردرحالي مطرح شده که خودِ پديد آورنده آفرينش خبرازيک دين جهاني ثابت به همراه يک «آئين نامه» پايدار به دست انسان اوّليه و هبوط او به زمين داده است . انسان و شناخت يک خالق ـ يک مالک ويک پيام ، يک دين بود و يک معناي ثابت .................................«دين اسلام»............................... چون پيام آخر آمد دريک پيام همه پيام هاي قبلي هم زمان گشوده گشته (دليل آنهم نقل ازهمه انبياء گذشته و درخواست ها و پيامهاي يکسان آنان است) امّا همين دين ثابت همواره توسط علما نه مردم عادي دوران به تغييرو تحريف برده مي شد ، درنتيجه حضورپيامبربعدي جهت اصلاح لازم مي آمد ، تا زمان پيامبرآخر که او با «آئين نامه» حفظ شده مي آيد، که نام آن «آئين نامه» قرآن شد . در سوره شوري آيه 13جهاني بودن دين الهي را ياد آورمي شود که … شَرَعَ لَكُم مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحاً وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْه … يعني : از دين آنچه را كه به نوح سفارش كرده بود، براي شماهم همان رامقرركرد،همان رابه سوي تو وحي كرديم و همان را به ابراهيم و موسي و عيسي دستور داديم كه دين رابرپاداريدودر آن پراكنده نشويدو تفرقه ايجاد نكنيد كه اين بر مشركين گران است آنچه تو آنان را به سوي آن مي خواني … يعني ما همواره يک پيام جهاني مي فرستاديم ، ولي همين پيام جهاني راعلماي دکانداربه تدريج به مذاهب قومي تبديل مي کردند . تمايل به دين داري درفطرت بشر مثل حالت گرسنگي و تشنگي قرار داده شده ، به اين فطرت درنوع بشردر سوره اعراف آيه( 172)اشاره شده که : وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذَا غَافِلِين. يعني:و هنگامي كه پروردگارت ازپشت فرزندان آدم ذريه آنهاراپديدآوردوآنهارابرخودشان گواه گرفت(گفت) آيا من مالك شما نيستم ؟گفتند: آري گواهي مي دهيم. (اين پيمان براي اين بود) كه مبادا روز قيامت بگوئيد از اين پيمان ما بي خبر بوديم. يعني درمورد«ايمان»به وحدانيت و«عمل»طبق رضاي خدا از ابناي بشرپيمان گرفته( نه تنها بني اسرائيل) که حکايت ازجهاني بودن دينداري مي کند . خداشناسي و خداجوئي به صورتِ غريزه درنوع بشر به امانت نهاده شده که بيشتردرزمان بروز حوادث سهمگين به سراغ غريزه فطري رفته و متوجّه خالق خودمي شوند ، که درسوره روم آيه 30 وصف اين غريزه فطري جهاني را بيان مي کند نه وصف قال اورا . فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُون. يعني: پس به اين دين معتدل توجّه خود را برقرار نما، فطرت الهي است كه مردم را برآن پايه نهاده ودر آفرينش خداتغييرودگرگوني هم نيست،اين است دين راست ودرست وليكن بيشترمردم (جهان)نمي دانند. خداي تعالي ازقول شيطان درسوره نساءآيه 119 بدين عبارت بيان كرده… وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَأَمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلْأَمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيّاً مِن دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَاناً مُبِيناً يعني:(شيطان گفت)آنان را سخت گمراه كنم ودچار آرزوهاي دور و درازخواهم كرد و وادارشان ميكنم تا ـــ گوشهاي دامها را شكاف دهندوالبته وادارشان مي كنم تاآفريده خدارا(كه همان فطرت است) دگرگون سازند، ولي هركس به جاي خدا شيطان رادوست گيردقطعاً آشكارا زيان كار شده است. درسوره توبه درشکايت ازعلماي مذهبي درمقابل دين الهي مي فرمايد : يُرِيدُونَ أَن يُطْفِئُوا نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلَّا أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (32) مي خواهندنورخدا(پيام خدا)رابا دهانهايشان (تبليغاتشان) خاموش کنند و خدا جز اين نخواهد که نور خود را کامل گرداند ، هرچند کافران را ناپسند افتد. از آنجا که پيام خدا را کساني به بازيچه گرفته و دينش را بي آبرو ساخته اند که خداوند خبر مي دهد من دينم را نه تنها حفظ، بلکه رفعت هم مي دهم هرچند اديان و فرق و دکانداران ديني نپسندند، سرانجام مي فرمايد با اين همه جبهه گيري ها و تبليغات دين و آئين مورد رضاي خداوند دين غالب خواهد بود . هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون (توبه/33) او کسي است که رسولش را با هدايت وآئين راستين فرستاد تا دينش را برهمه اديان پيروز گرداند و اگرچه مشرکان را ناخوش آيد. آيه خبرمي دهد روزگاري با عمل به پيام جهاني(قرآن) دينِ الهي غالب و اسلام جايگزين مذاهب گشت،(چنانکه مذاهب يهود و مسيحيتِ تحريف شده را کنارزد) و باز خبرمي دهد اگر بازهم مسلمانان يا تسليم شدگان به پيام الهي با عمل به مفادپيام(قرآن)صداقت داشته باشنداين آئين جهاني مي شود . (اين آيات کوچکترين اشاره اي نمي کند که شخصي مي آيد و اين غلبه درآينده صورت مي گيرد،آن طوري که شيعه اماميه درتفسير آن مي گويند امام زمان مي آيد!) نکته : أحبار جمع حِبر به معني «عالم» است و رهبان جمع راهب به معني «ترسا» (خداترس)ـ احبار به جنبه علمي قضيه و رهبان به جنبه زهد آنان اشاره مي کند ؛يعني اکثراً عالم نمايان زهد فروش هستند، يعني کساني که ادعاي عالم شدن و زهد دارند، مال مردم را مي خورند. وخداوند عمل آنان را باطل کرده ، که اين گروه نه تنها نفعي براي مردم واجتماع ندارندبلکه ضرر هم مي رسانند ، چون مانع اصلي هستند که مردم با دين واقعي و جهاني آشنا شوند . خطاب آيه به مؤمنين هم هست که مبادا شما هم برده و بنده علماي ديني شويد(مطابق آيه 31 سوره توبه) يعني آنچه خداوندبراي يهودونصاري بد اعلام کرده براي شما مسلمانان هم بد است . يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (توبه/34) يعني :اي مؤمنان ، همانا بسياري از علما وترسايان اموال مردم را بــه باطل مي خورند و (مردم را) ازراه خدا بازمي دارند و کساني که زرو سيم مي اندوزند و آن را درراه خدا انفاق نمي کنند ، آنان را به عذابي دردناک خبرده . و اين آيه هم نشان مي دهدعالماي مذهبي جهت ارتزاق به وجوهات اکتفا نمي کنند، بلکه وجوهات شرعيه و صدها درآمد ديگرهم مي سازند تا ذخائر و ثروتشان بالا وبالاتر برود که خبر از عذاب آنان مي دهد.
سايت نوار اسلام IslamTape.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|