|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>بدعت > روایتی در بیان بدعت حلقات ذکر جمعی
شماره مقاله : 10976 تعداد مشاهده : 710 تاریخ افزودن مقاله : 12/9/1390
|
روایتی در بیان بدعت حلقات ذکر جمعی و گمراهی اصحاب آن
عن عمر بن يحيى بن عمرو بن سلمة الهمداني قال : حدثني أبي قال : حدثني أبي قال : ” كنا نجلس على باب عبد الله بن مسعود قبل صلاة الغداة ، فإذا خرج مشينا معه إلى المسجد ، فجاءنا أبو موسى الأشعري ، فقال :أخرج إليكم أبو عبد الرحمن بعد ؟ قلنا : لا ، فجلس معنا حتى خرج ، فلما خرج قمنا إليه جميعا ، فقال له أبو موسى : يا أبا عبد الرحمن ! إنى رأيت في المسجد آنفا أمرا أنكرته ، و لم أر والحمدلله إلا خيرا ، قال : فما هو ؟ فقال: إن عشت فستراه ، قال : رأيت في المسجد قوما حلقا جلوسا ، ينتظرون الصلاة ، في كل حلقة رجل ، و في أيديهم حصى ، فيقول : كبروا مائة ، فيكبرون مائة ، فيقول هللوا مائة ، فيهللون مائة ، و يقول سبحوا مائة ، فيسبحون مائة ، قال : فماذا قلت لهم؟ قال : ما قلت لهم شيئا انتظار رأيك ، قال : أفلا أمرتهم أن يعدوا سيئاتهم ،و ضمنت لهم أن لا يضيع من حسناتهم شيء ؟ ثم مضى و مضينا معه ، حتى أتى حلقة من تلك الحلق ، فوقف عليهم ، فقال : ما هذا الذي أراكم تصنعون ؟ قالوا : يا أباعبدالرحمن! حصى نعد به التكبير و التهليل و التسبيح ، قال : فعدوا سيئاتكم فأنا ضامن أن لا يضيع من حسناتكم شيء ، ويحكم يا أمة محمد ! ما أسرع هلكتكم !هؤلاء صحابة نبيكم صلى الله عليه وسلم متوافرون ، و هذه ثيابه لم تبل ، و آنيته لم تكسر ، والذي نفسي بيده إنكم لعلى ملة هي أهدى من ملة محمد ، أو مفتتحوا باب ضلالة ؟ ! قالوا والله : يا أبا عبد الرحمن ! ما أردنا إلا الخير ، قال : و كم من مريد للخير لن يصيبه ، إن رسول الله صلى الله عليه وسلم حدثنا : (إن قوما يقرءون القرآن ، لا يجاوز تراقيهم ) ، وايم الله ما أدري لعل أكثرهم منكم ! ثم تولى عنهم، فقال عمرو بن سلمة : فرأينا عامة أولئك الحلق يطاعنونا يوم النهروان مع الخوارج ” .
عمرو بن یحیی می گوید:از پدرم شنیدم که از جدم حکایت می کرد که او گفت: ما قبل از نماز صبح بر دروازه منزل عبدالله بن مسعود رضی الله عنه (صحابی گرانقدر پیامبر صلی الله علیه وسلم) می نشستیم تا اینکه او بیرون می آمد و همراه با او به مسجد می رفتیم، در یکی از روزها که کنار دروازه ایشان به انتظار نشسته بودیم، ابو موسی اشعری به نزد ما آمد و پرسید: ابو عبدالرحمان تاکنون بیرون نیامده است؟ گفتم: خیر، او نیز با ما منتظر ماند تا اینکه عبدالله بن مسعود رضی الله عنه خارج شد و همه برخاستیم و نزدش رفتیم، ابوموسی رضی الله عنه به او گفت: ای ابوعبدالرحمان، اندکی پیش در مسجد امری ناآشنا مشاهده کردم و البته بحمد الله چیزی جز خیر ندیدم. ابن مسعود رضی الله عنه: چه دیدی؟ ابو موسی رضی الله عنه: اگر زنده ماندی خود نیز آن را خواهی دید، مردمی را دیدم که در مسجد حلقه زده و به انتظار نماز نشسته بودند و سنگریزه هایی در دست داشتند و در هر حلقه ای مردی با صدای بلند می گفت: صد مرتبه لااله الا الله بگویید و آنها نیز می گفتند، و سپس می گفت: صد مرتبه سبحان الله بگویید و آنها نیز می گفتند. ابن مسعود رضی الله عنه:تو به آنها چه گفتی؟ ابوموسی رضی الله عنه: چیزی نگفتم، به انتظار نظر و امر تو ماندم. ابن مسعود رضی الله عنه: چرا به آنها نگفتی تا بدیهای خود را بشمارند؟ و به آنها ضمانت ندادی که از خوبی هایشان چیزی گم نمیشود؟ عبد الله بن مسعودرضی الله عنه به راه افتاد و ما نیز همراه او حرکت کردیم تا اینکه نزد یکی از آن حلقهها آمد و کنار آنان ایستاد و پرسید: دارید چه کار می کنید؟ -ای ابو عبدالرحمان، با این سنگریزهها اذکار و تسبیحات را می شماریم. -ابن مسعود رضی الله عنه: بهتر است بدیهای خود را بشمارید من ضامن هستم که از نیکی های شما چیزی گم نشود، وای بر شما، ای امت محمد، چه زود دارید هلاک می شوید، یاران پیامبر شما در همه وجود دارند، لباسهای پیامبر صلی الله علیه وسلم تا کنون کهنه نشده و ظرفهایشان هنوز نشکستهاند، سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، یا شما بر دینی برتر از دین محمد هستید و يا اینکه گشایندگان دروازه ضلالت و گمراهی هستید. -ای ابوعبدالرحمان، والله، ما ارادهای جز خیر نداشتیم. -ابن مسعود رضی الله عنه: چه بسیارند افرادی که اراده خیر دارند اما به آن نمی رسند، رسول الله صلی الله علیه وسلم به ما فرمودند: گروهی قرآن را می خوانند ولی قرائتشان از ترقوه (استخوان بالای سینه و زیر گردن) آنان نمی گذرد، سوگند به خداوند، نمیدانم شاید اکثر آن افراد از شما باشند. سپس از آنان روی گردانید. عمرو بن سلمه می گوید: بیشتر افراد آن حلقهها را دیدم که در جنگ نهروان همراه با خوارج، با ما می جنگیدند. [حدیث صحیح؛ منبع: سنن دارمی حدیث شماره210، مجمع الزوائد هیثمی ج1/ص181، السلسلة الصحیحة للالبانی، حدیث شماره 2005] (نقل ترجمه با اندکی اصلاح از: کتاب “شیوه های نبوی در برابر اشتباهات مردم” ص37، انتشارات شیخ الاسلام احمد جام)
به نقل از سايت: راه جهاد
rahejehad.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|