|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>ادیان دیگر>مسیحیت > به بردگی کشیدن مردان دین از طرف کلیسا
شماره مقاله : 10982 تعداد مشاهده : 269 تاریخ افزودن مقاله : 12/9/1390
|
به بردگی کشیدن مردان دین از طرف کلیسا
از چیزهایی که باید بر آن گریست این است که کلیسا سلطه و قدرت عجیبی را بر مردان آن حاکم کرده است به طوری که با بدترین شیوه آنها را به بردگی گرفته است. و برای درست بودن و شرعی جلوه دادن این سلطه و قدرت به بعضی از نصوص انجیلهای تحریف شده استدلال میکنند، برای مثال در انجیل متی اصلاح شده هیجدهم شماره 18 آمده است: (آن چه حق است به شما میگویم، هر چه را روی زمین نگه دارید در آسمانها نیز نگه داشته میشود. و هر چه را در روی زمین رها و آزاد کنید، در آسمانها نیز آزاد میشود.)[1] * مسئلهای مهم که نکاتی از آن برداشت میشود: 1- فرد مسیحی در اعتقادات خویش آزاد نیست، به طوری که در معارف و دانش خود همان طور که عقلش او را راهنمایی میکند دخل و تصرف کند، بلکه چشم و قلب او به دو لب و دهان رئیسش که همان کاهن باشد بسته شدهاند. هر زمانی کاهن به فردی بگوید مسیحی نیست در جا همان میشود که گفته است. و اگر به او بگوید مسیحی است فوراً مسیحی میشود. 2- حتی انسان دارای فهم و شعور صحیح نصوص کتاب مقدس را نمیفهمد، بلکه باید فهم و معنی آن را از رؤسای کلیساها یاد بگیرد، تا از منحرف شدن از ایمان صحیح و سالم محفوظ بماند و شنونده جز اطاعت وظیفهی دیگری ندارد. پاپ در کشور روم در سال 1864 میلادی نامهی سرگشادهای را منتشر کرد که در آن آمده بود: هر کس نظر و عقیدهاش این باشد و بگوید درست است که کلیسا مطیع و فرمانبردار قدرت کشوری باشد خدا او را لعنت می کند. همین طور تمام کسانی را که کتاب مقدس را برخلاف رأی و نظر کلیسا تفسیر میکنند لعنت کرده بودند. وهمچنین هر کس که معتقد باشد نسبت به عقیده و عبادت پروردگارش آزاد است مورد لعن و نفرین قرار داده است. در سال 1868 پاپ نامهی سرگشادهی دیگری را منتشر کرد که در آن به مسلمانان اعلام کرد که بهای رهایی از نفوذ کلیسا فقط با جان و مالشان خواهد بود. لذا بر مسلمانان لازم است نظرات خود را نسبت به کلیسا تغییر دهند و کوتاه بیایند.[2] پس چه بردگی از این بدتر؟ تمام راهبان اموال مردم را به ناحق و باطل با روشهای گوناگون میخورند، از جمله به وسیلهی ضرب سکههای خندهآور بخشش گناهان. شاید خیلی مناسب باشد که در اینجا بحثی در مورد این سکههای مضحک و خندهآور داشته باشیم: محتوای واقعی سکههای بخشش گناهان به صورت زیر است: (پروردگار ما یسوع مسیحی به شما رحم کند ای ... (نام آن شخص که سکه را برای بخشش گناهان میخرد نوشته میشود)! به خاطر تمام ناراحتیهایی که یسوع کشیده است شما را حلال میکند. من بوسیلهی قدرت فرستادگی که به من داده شده است از تمام قصاصها، احکام و کارهای کلیسا که بر شما واجب بود و انجام ندادهای گذشت میکنم. همچنین از تمام افراطها و گناهان و خطاها هر چند بزرگ باشند با هر دلیلی که صورت گرفته باشند و مرتکب آنها شدهای شما را حلال میکنم با اینکه ارتکاب این گناهان برای پدر مقدس ما پاپ معلوم و مشخص هم باشد. تمام کثافت کاریهای گناهان وتمام کارهایی که باعث توبیخ و ملامت شما میشود و آنها را انجام دادهای در این فرصت همه آنها را محو و نابود میکنم. تمام قصاصهایی که ظاهراً ملزم به تحمل رنج و مشقت آن بودی از شما بر میدارم. دوباره شما را در اسرار کلیسا شرکت میدهم و شما را به قدسیان نزدیک میکنم. دوباره شما را وارد طهارت، پاکی و نیکی مینمایم، آن پاکی و نیکویی که هنگام غسل دادن با شما خواهد بود. به طوری که هنگام مرگ آن دری که به خاطر گناهان به محل عذاب و انتقام منتهی میشود بر روی شما بسته خواهد شد. و دری که منتهی به فردوس و بهشت اعلا و شادی میباشد برای شما باز میشود. و اگر چنان چه سالهای طولانی در این دنیا زنده باشی، این خوشیها و بهرهها بدون اینکه تغییر کنند تا آخرین لحظات زندگیت با نام پدر و پسر و روح القدس برای شما ماندگار خواهد شد.[3] راستی چه کار زشت و بیهودهای از این زشتتر؟ چه چپاول و غارتی از این بدتر و زشتتر است؟ که به نام دین این چنین کالاهای خود را به مردم میفروشند و دنیا را کسب میکنند!! با این کارها به عقلهای ساده و غافل و ناآگاه مردم میخندند! کجایند عقلهای ناراضی که هرگز زیر بار پستی نمیروند؟ کرامت و شأن انسانی کجاست؟ کجاست آزادی؟ آیا جز الله که تنها و بیشریک و حاکم و حسابرس است، کسی دیگر حق بخشش گناهان را دارد؟!! زمانی که از نتیجهی این بردگی از جانب راهبان نسبت به مسیحیها پرسش کنیم جواب را از آیهی 31 سورهی توبه خواهیم شنید: « اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِيَعْبُدُواْ إِلَهًا وَاحِدًا لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ» «(یهودیان و راهبان علاوه بر خدا)، علماء دینی و راهبان خود را هم به خدایی پذیرفتهاند (چراکه علما و راهبان حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال میکنند و خودسرانه قانونگذاری مینمایند و دیگران هم از ایشان فرمان میبرند سخنان آنان را دین میدانند و کورکورانه به دنبالشان روان میگردند راهبان مسیحی افزون بر آن) مسیح پسر مریم را نیز خدا میشمارند. (در صورتی که در همهی کتابهای آسمانی و از سوی همهی پیغمبران الهی) بدیشان جز این دستور داده نشده است که تنها خدای یگانه را بپرستند، جز خدا معبودی نیست و او پاک و منزّه از شرک ورزی و چیزهایی است که ایشان آنها را انباز قرار میدهند. مسیحیها خدایان و شریکهایی را با خدا قرار میدهند وآن چه را برای آنها حلال یا حرام کنند از آنها اطاعت میکنند. پس نتیجه میگیریم تسلط روحانیهای مسیحی و راهبان بر مردم و به بردگی کشیدن آنها با واجب کردن روشها و مراسم معین و تقدیم کردن شعارهای دینی و حرام کردن حلالها و حلال کردن حرامها، و اطاعت و پیروی بدون چون و چرا و کورکورانه و بدون اندیشه و ... همهی اینها بدون شک از طرف خدا نبوده و خودشان آن را به وجود آوردهاند. این اطاعت و پیروی و یا هر اطاعت دیگری که منجر به معصیت خدا شود، درست همان شریک قراردادنی است برای خدا که در آیهی شریفهی گذشته معین شده است.
زيرنويسها: ([1]) العهد الجدید، ص 42. ([2]) النصرانیة والإسلام، ص 147. ([3]) مقارنة الأدیان – دکتر احمد شبلی، (2/254).
سایت مهتدین Mohtadeen.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|