|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>المتقى باللَّه
شماره مقاله : 11037 تعداد مشاهده : 286 تاریخ افزودن مقاله : 20/9/1390
|
المتقى باللَّه
ابو اسحاق ابراهیم بن المقتدر، مادر او رومیه بود حلوت نام. بیعت او روز چهارشنبه بیستم ماه ربیع الاول سنه تسع و عشرین و ثلث مائه بود، چون او را بیعت کردند به نزدیک عم خود آمد القاهر باللّه، و او را میل کشیده بودند و گفت: مرا بر خلافت جبر میکنند، من بى رضاء تو قبول نکنم، عم او از وى راضى شد و گفت: برادر تست، الراضى بر من ظلم کرد، اما من از تو برین لطف راضى شدم و خود را خلع کردم، و خلافت بتو تسلیم کردم، پس هزار دینار سرخ از دفاین خود المتقى باللّه را داد، و در عهد متقى ما کان را، کردان در صحرا بکشتند و ترکان و لشکر بغداد بر ترکى جمع شدند، که نام او تورون بود، و او را بر لشکر امیر کردند، و متقى بر ترکان نا اعتماد شد. و نصر احمد سامانى در ولایت او در شعبان سنه تسع و عشرین و ثلث مائه برحمت حق پیوست، و از دار الخلافة نوح احمد را لواء و عهد عجم فرستادند، و متقى فرصت طلبید و بموصل رفت و تورون بواسط بود، تورون بموصل آمد، و میان متقى و تورون بآخر صلح شد که سر لشکر تورون باشد. چون متقى به لشکر گاه تورون رسید، تورون پیش او پیاده شد. چون متقى به سرا پرده او رسید، متقى را بگرفت، و میل کشید، و این حادثه روز شنبه نوزدهم ماه صفر سنه ثلاث و ثلثین و ثلث مائه بود، و روایت سلامى صفر سنه اربع. و مدت خلافت او سه سال و یازده ماه بود، و وفات او بعد آن در شعبان سنه سبع و خمسین و ثلثمائه بود و الله اعلم.
به نقل از کتاب: طبقات ناصرى، مؤلف: ابو عمر عثمان بن محمد المنهاج سراج الجوزجانى (م بعد 658)، تحقیق: عبد الحى حبیبى قندهارى، تهران، دنیاى کتاب، چ اول، 1363ش.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|