عبد الملک بن نوح
چون امیر عبد الملک بن نوح را به تخت نشاندند، و امیر محمود به بلخ رسیده بود خاصه او را ازین حادثه خبر داد ، به انتقام امیر منصور بدر مرو آمد و رسل در میان کردند، با محمود صلح افتاد، بران جمله که هرات و بلخ امیر محمود را باشد، و نشابور و مرو ایشان را. امیر محمود بازگشت در روز سه شنبه بیست و ششم ماه جمادى الاولى سنه تسع و ثمانین و ثلث مائه .
و درین حال دارا بن قابوس وشمگیر والى گرگان بود، جماعتى را از غلامان ملکى سامانى اغرا کردند تا عقب لشکر محمود بر طمع غارت حشم او تعاقب کردند. برادر محمود امیر نصر بن سبکتگین ساقه حشم محمود به آن جماعت جنگ پیوست. او مخبرى بخدمت محمود فرستاد، و از ان حال اعلام داد. امیر محمود بازگشت، تا بدان موضع رسید، امیر نصر ایشان را منهزم گردانیده بود و درهم زده. چون جماعت امرا را در مرو معلوم شد، که محمود بجانب ایشان مراجعت کرد، از مرو بجانب بخارا نقل کردند و فایق بعد از چند روز وفات کرد در ماه شعبان همین سال، و از کرده پشیمان گشته بود اما فایده نداشت و جمله بندگان سامانى متفرق شدند. امیر ابو الحسن ایلک نصر بن على برادر خان بزرگ فرغانه در ذى القعده سنه تسع و ثمانین و ثلثمائه به بخارا آمد. و با خلق چنان نمود: که بمدد امیر ابو الفوارس عبد الملک نوح آمده است. امیر عبد الملک امراء خود را باستقبال او فرستاد. چون بنزدیک او رفتند جمله را بگرفت، و در روز دهم ذى القعدة مذکور به بخارا در آمد و امیر عبد الملک مخفى شد، او را باز طلبید و بدست آورد، و به اوزجند فرستاد، و مدت ملک سامانیان منقرض گشت. و مدت ملک سامانیان از اول عهد اسماعیل تا بدین وقت صد و هشتاد سال بود. حق تعالى مملکت سلطنت سلطان معظم و شهریار اعظم ناصر الدنیا والدین. علاء الاسلام و المسلمین ملاذ الملوک و السلاطین، الحامى لبلاد الله، الراعى لعباد الله، شهاب السماء الخلافه، باسط العدل و الرافه، محرز ممالک الدنیا، مظهر کلمة الله العلیا ذى الامن و الامان لاهل الایمان، وارث ملک سلیمان، ابو المظفر محمود بن السلطان خلدا الله ملکه و سلطانه را تا دوام عالم، و قیام ساعت، باقى و پاینده داراد، بمنه.
به نقل از کتاب: طبقات ناصرى، مؤلف: ابو عمر عثمان بن محمد المنهاج سراج الجوزجانى (م بعد 658)، تحقیق: عبد الحى حبیبى قندهارى، تهران، دنیاى کتاب، چ اول، 1363ش.