|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم > والدين رسول الله صلي الله عليه و سلم كجا هستند؟
شماره مقاله : 1203 تعداد مشاهده : 376 تاریخ افزودن مقاله : 9/10/1388
|
والدين رسول الله صلي الله عليه و سلم كجا هستند؟
تالیف شیخ محمد صالح بن العثیمین رحمه الله تعالی
از رسول الله صلي الله عليه و سلم روايت شده كه پدرش در آتش مي باشد.
در حديث شماره 203 مسلم اينگونه آمده:
عَنْ أَنَسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّ رَجُلا قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ ، أَيْنَ أَبِي؟ قَالَ: فِي النَّارِ. فَلَمَّا قَفَّى دَعَاهُ ، فَقَالَ: إِنَّ أَبِي وَأَبَاكَ فِي النَّار
(از انس رضي الله عنه روايت نموده كه مردي از رسول الله صلي الله عليه و سلم پرسيد: اي رسول خدا پدرم كجا هستند؟ فرمود: در آتش. مرد سؤال كننده از سؤال خود پشيمان شد. رسول الله صلي الله عليه و سلم فرمود: پدر من و پدر تو در آتش هستند).
نووي - رحمه الله- در شرح حديث مي فرمايد: كسي كه در حالت كفر بميرد اهل آتش مي باشد و خويشاوندي مقربين به خداوند نفعي به او نمي رساند. و اين مؤاخذه بعد از ابلاغ دعوت است زيرا آنها بر دين ابراهيم و ساير انبياء صلوات الله تعالي و سلامه عليهم دعوت شده بودند.
مسلم در حديث شماره 976 مي گويد:
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: اسْتَأْذَنْتُ رَبِّي أَنْ أَسْتَغْفِرَ لأُمِّي فَلَمْ يَأْذَنْ لِي، وَاسْتَأْذَنْتُهُ أَنْ أَزُورَ قَبْرَهَا فَأَذِنَ لِي
(از ابوهريره رضي الله عنه نقل شده كه گفت: رسول الله صلي الله عليه و سلم فرمودند: از پروردگارم اجازه خواستم كه به براي مادرم طلب استغفار و بخشش كنم. به من اجازه نداد. از او اجازه خواستم كه به نزد قبرش بروم؟ به من اجازه داد).
در عون المعبود آمده است:"چون كافر بود به او اجازه نداد كه برايش استغفار كند زيرا طلب بخشش براي كافران جايز نيست."
و نووي - رحمه الله- در شرح اين حديث گفته است:"از طلب بخشش براي كافران نهي شده است."
شيخ ابن باز - رحمه الله- مي گويد: هنگامي كه رسول الله صلي الله عليه و سلم مي فرمايد همانا پدر من و پدر تو در آتش هستند از روي علم اين سخن را مي گويد نه از روي هوا و هوس. همانگونه كه الله تعالي مي فرمايد:[وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى*مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى*وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى*إِنْ هُوَ إِلا وَحْيٌ يُوحَى][1]
« قسم به ستاره هنگامي كه فرو افتد. يار شما گمراه نشده و سرگردان نگشته است. و از روي هوس سخن نمي گويد و اين قرآن جز وحي كه به او مي شود، چيز ديگري نمي باشد.»
اگر بر عبدالله بن عبدالمطلب، پدر رسول الله صلي الله عليه و سلم، اتمام حجت نشده بود رسول الله صلي الله عليه و سلم در حق او چنين نمي فرمود. حجت بر او تمام شده و آن حجت دين ابراهيم عليه الصلاة والسلام بود. ايشان بر امت ابراهيم بودند تا اينكه عمرو بن لحي خزاعي آن را تغيير داد و مردم در انتشار دادن عبادت بتها و درخواست كردن از غير الله دنباله رو عمرو شدند. به عبدالله ابلاغ شده بود كه دلايل قريش براي عبادت بتها باطل است. اما از ايشان تبعيت كرد. در نتيجه حجت بر او تمام شده است.
همچنين در حديث آمده كه رسول الله صلي الله عليه و سلم اجازه خواست كه براي مادرش استغفار نمايد، به او اجازه داده نشد. زيرا يا پيام به او رسيده و حجت بر او تمام گشته بود يا براي اين بوده كه اهل جاهليت در احكام دنيا به شيوه كفار رفتار كرده اند. پس براي ايشان دعا و طلب بخشش نمي شود. زير ايشان در ظاهرشان كافر بودند و در ظاهر با كافران بودند و به شيوه كافران رفتار مي كردند و امرشان در آخرت با الله است.[[2
سيوطي- رحمه الله- به سوي اين شيوه رفته كه پدر و مادر رسول الله صلي الله عليه و سلم را الله تعالي بعد از فوتشان زنده كرده و به او ايمان آورده و نجات يافته اند. اين سخن را تمامي اهل علم انكار مي كنند. و حكم كرده اند كه احاديث وارده در اين باره موضوع يا بسيار ضعيف است.
در عون المعبود آمده است: و آنچه در مورد زنده شدن والدين رسول الله صلي الله عليه و سلم و ايمان و نجاتشان آمده بيشترشان موضوع، دروغ و افتراست. و بعضي از ايشان شديداً ضعيف ميباشند. اين تغيير احوال (زنده شدن بعد از مردن) به اتفاق ائمه حديث دارقطني، جوزقاني، ابن شاهين، خطيب، ابن عساكر، ابن ناصر، ابن جوزي، سهيلي، قرطبي، محب طبري، فتح الدين بن سيد الناس، ابراهيم حلبي و جماعتي ديگر نادرست مي باشد.
ابراهيم حلبي در رساله مستقلي در باره عدم نجات والدين رسول الله صلي الله عليه و سلم كلام را بسط داده و علامه علي قاري در شرح فقه الاكبر در رساله مستقلي آن را توضيح داده است كه اين حديث رسول الله صلي الله عليه و سلم صحيح مي باشد.(اين حديث كه مي فرمايد: پدر من و پدر تو در آتش هستند، منظور مي باشد).
و شيخ جلال الدين سيوطي در اين باره مخالف حافظان حديث و علماي محقق را كرده است و رسالههاي متعدد در اين باره نوشته است. از آن جمله مي توان به رساله التَّعْظِيم وَالْمِنَّة را نام برد كه در آن پدر و مادر رسول الله صلي الله عليه و سلم را بهشتي دانسته است.
از شيخ الاسلام - رحمه الله- سؤال شد كه آيا اين درست است كه خداوند پدر و مادر رسول الله صلي الله عليه و سلم را زنده كرد كه بر دست او ايمان بياورند و سپس بعد از آن فوت كردند؟ در جواب گفتند: آن از هيچ يك از اهل حديث ثابت نشده است. بلكه اهل معرفت و شناخت اتفاق دارند بر اينكه آن كذب و ساختگي مي باشد... و در اين باره بين اهل معرفت نزاع و اختلافي نيست زيرا آن از آشكارترين موضوعات است كه كذب مي باشد همانگونه كه اهل علم بر آن تصريح كرده اند. آن در كتابهاي متعدد حديث، صحيح، سنن، مسانيد و كتابهاي مشهور حديث نيامده و همچنين در كتاب مغازي و تفسير ذكري از آن نشده است. اگر آن موجود بود ضعيف را نيز به مانند صحيح روايت مي كردند. دروغ بودن آن بر دينداران پوشيده نيست. اگر اين مورد واقع مي شد براي نقل آن تمام تلاش خود را به كار مي بستند زيرا آن از بزرگ ترين امور خارق العاده از دو جهت مي باشد: از جهت زنده شدن مرده و از جهت ايمان آوردن بعد از مردن. زيرا نقل اين موارد اولي تر از نقل نكردنش مي باشد. اينكه هيچ يك از اهل مورد اعتماد آن را روايت نكرده اند دانسته مي شود كه آن كذب مي باشد.... سپس در ادامه مي فرمايد: اين خلاف كتاب و سنت و اجماع است. الله تعالي مي فرمايد:[إنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا * وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ[3]
«نزد خداوند توبه براي كساني است كه از روي ناداني مرتكب گناه مي شوند، سپس به زودي توبه مي كنند. ايشان كساني هستند كه خداوند توبه آنها را مي پذيرد و خداوند عليم و حكيم است. و توبهي كساني كه گناه مي كنند تا زمانيكه وقت مرگ يكي از ايشان مي رسد، مي گويد: حالا توبه كردم، قبول نمي شود و توبه كساني كه در حالت كفر مي ميرند، نيز قبول نمي گردد.»
الله تعالي بيان مي دارد: براي كسي كه در حال كفر بميرد، توبه اي نيست. و الله تعالي مي فرمايد:[فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إيمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْكَافِرُونَ][4]
«هنگامي كه عذاب ما را مشاهده كردند، ديگر ايمانشان به حال آنها سودمند نيست. سنت خداوند است كه در باره بندگانش بدين گونه جاري شده و كافران اينجاست كه خسارتمند شده اند.»
الله تعالي خبر مي دهد كه سنت او بر بندگانش اين است كه بعد از ديدن عذاب ايمان به ايشان نفعي نمي رساند. پس چگونه است كه بعد از مردن نفع مي رساند؟! و نصوص ديگري نيز در اين باره وجود دارد... سپس دو حديثي را كه در ابتداي جواب آورده شد را ذكر مي كند.[5]
و صلي الله علي نبينا محمد و علي آله و صحبه و سلم
-------------------------------------------------------------
[1] نجم 1-4
[2] فتاوى "نور على الدرب"
[3] نساء17-18
[4] غافر85
[5] مجموع الفتاوى" (4/325-327) . باختصار
به نقل از سايت ايمان
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|