|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>اسامه بن زید بن حارثه > آخرین سریه اعزامی پیامبر به فرماندهی اسامه بن زید
شماره مقاله : 1219 تعداد مشاهده : 321 تاریخ افزودن مقاله : 10/10/1388
|
آخرين سريهء اعزامي پيامبر به فرماندهي اُسامهبن زيدبن حارثه در صفر سال يازدهم هجرت دولتمردان روم، به حکم استکبار و ابرقدرت بودنشان، براي کساني که به خدا و رسولخدا ايمان بياورند، حق حيات قائل نبودند، و تحت تأثير انگيزههاي استکباري، هر يک از اعراب وابسته به روميان را که اسلام ميآوردند، به قتل ميرسانيدند؛ چنانکه فَروَه بن عمرو جُذامي را که کارگزار مَعان از جانب روميان بود، کشتند. براي پاسخگويي به اين گستاخي و سرکشي مستکبرانه، رسولخدا -صلى الله عليه وسلم- دست به کارِ آمادهسازي لشکري بزرگ شدند، و در ماه صفر سال يازدهم هجرت، اُسامهبن زيدبن حارثه را به فرماندهي آن لشکر منصوب، و آن لشکر را مأمور فرمودند که مناطق بلقاء و داروم را در سرزمين فلسطين ميدان تاخت و تاز خود قرار بدهند، و با اين کار ميخواستند روميان را به هراس بياندازند، و دلهاي اعراب ساکن مرزهاي شام را بار ديگر به اسلام و مسلمين اميدوار گردانند، تا هيچکس چنان نپندارد که قدرت کليسا برابري ناپذير است، و اسلام آوردن تنها براي ياران اسلام مرگ به ارمغان ميآورد!؟
راجع به فرمانده اين لشکر، بخاطر کمي سن او، در ميان مردم حرف و نقلهاي فراوان پديد آمد، و سعي داشتند پيامبراکرم -صلى الله عليه وسلم- را متقاعد کنند که اُسامه را به فرماندهي آن لشکر اعزام نکنند. اما رسولخدا -صلى الله عليه وسلم- فرمودند:
(إن تطعنوا في إمارته، فقد کنتم تطعنون في إمارة أبيه من قبل، وأيم الله إن کان لخليقاً للإمارة، وإن کان من أحب الناس إليَّ وإن هذا من أحب الناس إليَّ بعده) [1].
«حال درباره فرماندهي او بر من طعن ميزنيد؛ پيش از اين نيز درباره فرماندهي پدرش بر من طعن ميزديد؛ امّا، بخدا سوگند است که وي از هر نظر شايسته فرماندهي است، هرچند آنوقت، او محبوبترين افراد نزد من بود، و اينک اين جوان محبوبترين افراد نزد من است!»
مسلمانان، از هر سوي، داوطلبانه در اطراف اُسامه گرد آمدند، و از زمرة لشکريان وي درآمدند، و اين لشکر عملا از مدينه خارج گرديد، و در جُرف، يک فرسخي مدينه منزل کرد. جز آنکه اخبار نگرانکننده راجع به بيماري رسولخدا -صلى الله عليه وسلم- آنان را به درنگ واداشت تا بنگرند خداوند چه حکم ميفرمايد. حکم خداوند نيز چنان صادر گرديد که نخستين لشکرکشي دوران خلافت ابوبکر صديق با همين نيروهاي رزمي آماده صورت بپذيرد[2].
--------------------------------------------------------------------------------
[1]- صحيح البخاري، «باب بعث النبي اُسامة» ، ج 2، ص 612.
[2]- همان؛ سيرة ابنهشام، ج 2، ص 606، 650.
به نقل از: خورشيد نبوّت، ترجمه فارسي «الرحيق المختوم» مؤلف: شيخ صفي الرحمن مبارکفوري، برگردان : دکتر محمدعلي لساني فشارکي
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|