|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>مسائل تاریخ اسلام>یهود > هجرت یهودیان به جزیرة العرب
شماره مقاله : 1236 تعداد مشاهده : 351 تاریخ افزودن مقاله : 22/10/1388
|
يهوديان دست کم طي دو دوره به جزيره العرب هجرت کردند: دورة اول: يهوديان درگير و دار فتوحات بابليان و آشوريان در فلسطين براي نخستين بار به سرزمين عربستان هجرت کردند. اين هجرت ناشي از فشار فراواني بود که بر يهوديان وارد کرده بودند، و شهر و ديارشان را ويران، و معبدشان را به دست پادشاه بختنصر، به سال 587 پيش از ميلاد،نابود گردانيده بودند، و بسياري از آنان را به اسارت به بابل برده بودند. و از اين رو، گروهي از آنان سرزمين فلسطين را ترک گفتند و به حجاز روي آوردند و در مناطق شمالي آن اقامت گزيدند[1]. دورة دوم: دومين دورة هجرت يهوديان به عربستان، از اشغال فلسطين توسط روميان به فرماندهي تيتوس، به سال 70 ميلادي آغاز ميشود. بر اثر فشار سهمگين روميان بر يهوديان و ويران شدن ونابود شدن معبدشان، چندين قبيله از قبائل يهود به حجاز کوچيدند، و در يثرب و خيبر و تيماء استقرار يافتند، و در آن مناطق، قريهها و قلعهها و برج و باروها ساختند. به اين ترتيب، آيين يهود در ميان عدهاي از اعراب از طريق اين مهاجران انتشار يافت، و در حوادث سياسي پيش از اسلام و همچنين رويدادهاي صدر اسلام، تأثيري بسزا داشت. زماني که اسلام ظهور کرد، قبيلههاي مشهور يهود عبارت بودند از: خيبريان؛ بني النضير؛ بني المصطلق؛ بني قريظه؛ بني قينقاع. سمهودي آورده است که تعداد قبائل يهودي مهاجر در يثرب متجاور از 20 قبيله بوده است [2]. آيين يهوديت در يمن، از سوي تبان اسعد ابوکرب نفوذ کرد. وي به عنوان رزمنده به يثرب رفت، و در آنجا به آيين يهود گردن نهاد، و دو تن از احبار بني قريظه را به يمن آورد. به اين ترتيب، يهوديت دريمن رو به گسترش و رواج نهاد. وقتي پس از وي يوسف ذونواس به حکومت رسيد، بر مسيحيان نجران هجوم برد، و آنان را فراخواند تا به آيين يهوديت گردن نهند. مسحيان نجران از پذيرفتن آيين يهود ابا کردند وذونواس خندقهاي آتش براي آنان فراهم کرد، و آنان را به آتش کشيد، و با مرد و زن و کودکان خردسال و پيران سالخورده يکسان رفتار کرد. گويند: تعداد کشتگان بيست هزار تا چهل هزار بوده است [3]. اين ماجرا در ماه اکتبر سال 523 ميلادي اتفاق افتاده است [4]. خداوند متعال داستان اصحاب الاخدود را در قرآن کريم در سوره بروج آورده است؛ آنجا که ميفرمايد: ﴿قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ * النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ * إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ * وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ﴾[5]. «بر باد اصحاب اخدود. آتش سهمگين و مايهدار. آنگاه که بر سر آن خندقهاي آتش نشسته بودند. و خود بر آنچه با اهل ايمان ميکنند، گواهان بودند.»
[1]- قلب جزیرةالعرب، ص 251. [2]- وفاءالوفا، ج 1، ص 165؛ قلب جزیرةالعرب، ص 251. [3]- برای تفصیل مطلب، نکـ: سیرةابنهشام، ج 1، ص 20-22، 27، 31، 35؛ تفسیر سوره بروج در کتب تفسیر. [4]- الیمن عبرالتاریخ، ص 158-159. [5]- سوره بروج، آیات 4-7.
به نقل از: خورشيد نبوّت، ترجمه فارسي «الرحيق المختوم» مؤلف: شيخ صفي الرحمن مبارکفوري، برگردان : دکتر محمدعلي لساني فشارکي
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|