|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>بودایی
شماره مقاله : 1252 تعداد مشاهده : 424 تاریخ افزودن مقاله : 29/10/1388
|
تعريف: بودايى ديني است كه در قرن پنجم قبل از ميلاد، بعد از دين برهمي، در هند ظاهر گرديد، در ابتداي پيدايش متوجه به رعايت انسان بود، همچنانكه به تصوف، زندگي خشن، دور كردن عيش پرستي و رفاهيت، ايجاد دوستي، تسامح، و انجام دادن كارهاي نيك، دعوت مينمود، ولي بعد از مردن مؤسسش ديري نگذشت كه به طرف اعتقادات باطل بت پرستي تغيير كرد، و پيروانش در شخصيت مؤسس آن آنقدر افراد و غلو نمودند كه وي را پروردگار و معبود پنداشتند.
تأسيس و افراد برازنده : -مؤسس آن سدهارتا جوتاما ملقب به «بودا» ( 560- 480ق م ) است، «بودا» به معناي: عالم و دانشمند ميباشد، وي همچنان ملقب به «سكيا موني» بود كه معناي آن معتكف است، بودا در قريه اي از حدود نيبال نشأت نمود، چون امير بود در زندگي مترفانه و رفاه بخش بزرگ شد و در سن نوزده سالگي ازدواج نمود، چون به عمر 26 رسيد همسر خودرا ترك نمود و روبه زهد ، زندگي خشن ، تأمل و فكر در كاينات، و رياضت نفسي آورد، و به اين عزم شد كه بايد در راه نجات انسان از دردها و آلامش كه منبع آن شهوات است، كار كند، بعدا به سوي پذيرفتن نظريات و افكارش دعوت نمود، و تعداد زيادي از مردم از وي پيروي نمودند.
افكار و معتقدات: -بودايى ها عقيده دارند كه بودا پسر خدا است، و همانا وي است كه بشررا از غمها و دردهايش نجات ميدهد، و از آنان تمام گناهان شان را وي به دوش ميگيرد. -عقيده دارند كه تجسد بودا توسط حلول روح القدس در «مايا» عذراء بود. -ميگويند: وقتي بودا تولد شد باشندگان آسمان خوشحال گرديدند، وملائكه بخاطر مولود مبارك ترانه هاي خوشي سرودند. -ميگويند : حكماء بودا را مي شناختند و اسرار لاهوت وي را درك كرده بودند، يك روزهم از ولادتش نگذشته بود كه مردم وي را تحيه و سلام نمودند ، بودا در حاليكه طفل بود به مادر خود گفته بود كه وي بزرگترين همهء مردم است. -ميگويند : باري بودا در يكي از هيكل ها داخل شد و همهء بت ها وي را سجده كردند، و شيطان خواست كه وي را فريب دهد و اغوا كند ولي كامياب نشد. -عقيده دارند كه بودا در روزهاي آخر تغيير كرد و بر وي نوري نازل شد كه سرش را احاطه نمود و از جسدش نور بزرگي ميدرخشيد، و كساني كه ميديدندش ميگفتند: وي بشر نيست، بلكه وي إله و پروردگار بزرگ است. -بودائي ها براي بودا نماز ميگزارند وعقيده دارند كه وي آنان را داخل جنت خواهد كرد، و نمازشان در اجتماعاتي ادا ميشود و تعداد زيادي از پيروان بودا در آن حاضر ميشوند. -وقتي كـه بودا مرد پـيروانش گفتـند: وي بعد از آنكه وظيفهء خودرا در زمين انجام داد با جسد خويش به آسمان رفت. -عقيده دارند كه بودا بار ديگر به دنيا باز خواهد گشت تا امنيت و بركت را به آن باز گرداند. -عقيده دارند كه بودا يگانه موجود بزرگ ازلي است و وي از نور است نور غير طبيعي، و اوست كه از مردگان حساب ميگيرد. -عقيده دارند كه بودا فرائض و وظائفي را براي بشر گذاشت كه انجام آنها تاروز قيامت بالاي بشر ضروري است، و ميگويند كه بودا در روي زمين مملكت ديني را تشكيل داد. -بعضي تحقيق كنندگان ميگويند: بودا از الوهيت و نفس انساني منكر بود، و قائل به تناسخ بود. -در تعاليم بودا دعوت به سوي : محبت، تسامح، معامله به نيكي، صدقه بر فقراء، ترك ثروتمندي، ترك عيش پرستي، باعث ساختن نفس بر زندگي خشن، تحذير از زنان و مال، ترغيب به دوري از عروسي وجود دارد. -بالاي شخص بودايى التزام به هشت چيز ضروري است تا بعد از آن بتواند بر نفس و شهوات خود غالب ايد و آن هشت چيز اينها اند: 1-اقدام صحيح و درست كه خالي از سلطهء شهوات ولذات باشد، يعني در وقت شروع به هركار. 2-تفكر و سنجش درست و مستقيم كه متأثر از خواهشات نفساني نباشد. 3-كشف و اشراق درست ومستقيم. 4-اعتقاد درستي كه همراه باشد با اطمينان بر كار و عملي كه انجام ميدهد. 5-توافق زبان با قلب. 6-موافقت عمل با قلب و زبان 7-زندگي درستي كه اساس آنرا ترك لذت ها تشكيل دهد. 8-كوشش درست در راه مستقيم ساختن زندگي بر جاده علم و حق و ترك جمع آوري مال. -در تعاليم بودا آمده كه منبع بدي ها سه چيز است: 1-تسليم شدن به خواهشات و شهوات. 2-نيت بد در جمع آوري اشياء. 3-غبي و نادان بودن و عدم درك امور به وجه درستش.
از وصاياي بودا: 1-زندگي هيچ زنده جان را بايد از بين نبري. 2-دزدي مكن، غصب مكن. 3-دروغ مگو. 4-به أشياء نشه آور و مسكر نزديك مشو. 5-زنا منما. 6-خوراكي كه در غير موسمش پخته شده باشد آن را مخور. 7-رقص مكن و در مجالس رقص و سرود حاضر مشو. 8-خوشبويي و عطريات را از خود دور دار. 9-بستر نرم به خود مگير. 10-طلا و نقره براي خود مگير.
بودايى ها به دو بخش تقسيم اند: 1-بودايی هاي متدين: اين جماعت به همهء رهنمايی ها و وصاياي بودا پابند اند. 2-بودايى هاي شهر نشين و متمدن: اينها فقط به بعضي از تعاليم و وصاياي بودا عمل مينمايند. -مردم در نظر بودا همه برابر اند هيچكسي بالاي هيچگسي برتري ندارد مگر به معرفت و غلبه بر خواهشات نفساني .
بودايی ها دو مذهب بزرگ دارند: 1-مذهب شمالي: پيروان اين مذهب در بارهء شخصيت بودا خيلي افراط كرده اند، حتى كه به مرتبهء خدايى وي را رسانيده اند. 2-مذهب جنوبي: غلو و افراط، نسبت به بودا در عقايد اين مذهب كمتر است. -روابط شان با مسلمانان خوب است، دشمني شديد باآنان ندارند، و براي دعوت اسلامي، ميان آنان مجال خوبي وجود دارد. كتاب هاي بودايی ها: كتب شان منزل از آسمان نيست و نه خودشان ادعاي آنرا مينمايند، بلكه عباراتي است مسنوب به بودا، و يا حكاياتي از افعال وي است كه آن را بعضي پيروان هايش ثبت نموده اند، عبارات اين كتاب ها، نظر به انقسام بودايی ها به دو بخش، از هم فرق ميكند، كتاب هاي بودايی هاي شمال مشتمل بر خرافات زيادي است كه تعلق به شخصيت بودا دارد، ولي كتاب هاي جنوب قدري از خرافات دورتر اند.
-كتاب هاي شان به سه بخش تقسيم ميشود. 1-مجوعهء قوانين و روشهاي بودايی ها. 2-مجموعهء خطبه هايى كه بودا آنرا ايراد نموده است. 3-كتابي كه مشتمل به اصول مذهب و مشتمل به افكاريست كه مذهب از آن سرچشمه گرفته.
ريشه هاي فكري واعتقادي: -شواهدي در دست نداريم كه ثابت سازد براي مذهب بودايى ريشه هاي فكري و اعتقاديى وجود دارد، ولي كسيكه اديان وضعي قبل از وي و يا معاصر وي را مطالعه كند ميان آنها و ميان بودايى همانندي هايى در بعض از جوانب ميابد ، مثل: 1-هندويى: در قول به تناسخ و توجه به طرف تصوف. 2-كنفوشيه: در عقيدهء توجه به انسان و رها سازي وي از دردها. 3-مناسب است كه مشابهت و همانندي بزرگي كه ميان بودايى و نصرانيت وجود دارد نيز ملاحظه كرده شود، خصوصا ميان اموريكه تعلق به ولادت عيسى u و زندگي اش و اموريكه تعلق به زندگي بودا ميگيرد، و اين مشابهت تأكيد مينايد كه نصرانيت دربسياري از معتقدات خود متأثر از بودايى است.
انتشار و جاهاي نفوذ: -دين بودايى در ميان تعـداد زيادي از اقوام آسـيايى پخـش و منتشر گرديـده است، وچنانكه قبلا گفتيم بودايى دو مذهب بزرگ دارد. 1-مذهب شمالي: كتب مقدس اين مذهب به زبان سنسكريتي تدوين شده و اين مذهب در چين، جاپان،تبت، نيبال، و سومطره رائج است. 2-مذهب جنوبي: كتب مقدس اين مذهب به زبان بالي مدون ميباشد، و اين مذهب در برما، سيلان و سيام نفوذ دارد. مراجع: 1-الملل و النحل ج 2 محمد عبد الكريم شهرستاني. 2-مقارنة الأديان ( الديانات القديمه) محمد أبوزهره. 3-في العقايد و الأديان د. محمد جابر عبد العال الحيني. 4-Encyclopaedia Britannca, Vol. 3,p 369-414 (Press 1976)
به نقل از: موسوعه آسان در بيان فرقه ها و گروهها (به زبان فارسی)، نويسنده : دکتر حماد الجهني، مترجم : محمد طاهر (عطائي)، الناشر: مركز الثقافة الإسلامية " بخارى".
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|