|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
سياست>مفاهيم و اصطلاحات سياسي>حزب قومی سوری
شماره مقاله : 1309 تعداد مشاهده : 717 تاریخ افزودن مقاله : 6/11/1388
|
تعريف: حزب قومي سوري حزبي است كه به سوي قوميت سوريه و مستقل بودن آن از قوميت عربي دعوت ميكند و اينكه وطن سوري همان جائي است كه در آن ملت سوري نشأت نموده است، حزب قومي سوري روح تاريخي و سياسي قومي خودرا از بالندگي هاي مردم سوريه ميگيرد، اين حزب نام « الحزب القومي الاجتماعي» را به خود أخذ نموده سمبول آن زوبعه ايست كه چهار سر دارد و سوي آزادي، واجب، نظام، وقوت، اشاره ميكند.
تأسيس و افراد برازنده : -در سال 1932م جواني كه از برازيل آمده بود در ساحه سياست در لبنان ظاهر گرديد، نام وي انطون سعادت بود، وي حزب منظم دقيق مركزيى تشكيل داد كه بنام « الحزب القومي السوري» معرفي گرديد. -اين حزب به ادعاي مقابله با طائفه گرائي و فرقه گرائي نشأت نموده از و جود عواطف و ديانات مختلفه در لبنان استفاده نمود، و به سوي رابطه اي دعوت نمود كه تمام مميزات و جدائي ها را ميان مردم لغو مينمايد و به يك رابطه آنان را ارتباط ميداد كه آن رابطهء سرزمين بود، از اين حزب غرب خيلي خوش شدو آنرا كمك مالي و نظامي نمود. -مفكورهء حزب با پيوستن جوانان با سواد پشرفت نموده به دست شخصيت بزرگ آن يعني انطون سعادت ترقي نمود، وي رهبر روحي و مناظر فكري حزب بود و سال 1949م توسط ضرب گلوله اعدام گرديد، اعدام وي در عقب قصدش بر كودتاي مسلحانه بود كه مركز دولت را در لبنان تهديد ميكرد. از جملهء شخصيات بارز و پيشقدمش غسان جديد بود كه در لشكر ( نصراني) سوري خيلي مقدم و پيشتاز بود، و از آنجمله: عصام محايري، دكتور عبدالله سعادت، فايز صايل و جورج عبد المسيح ميباشند و از جملهء رئيسانش در اواخر « انعام رعد» نصراني بود.
افكار و معتقدات : -مبادي و اصول حزب همان مبادي است كه آنرا انطون سعادت در كتاب خود «نشوء الأمم » ذكر كرده است: 1-جدائي دين از دولت. 2-منع نمودن رجال دين از دخالت در امور سياسي، قضائي و قومي . 3-دور كردن موانع ميان طائفه ها و مذاهب مختلف . 4-لغو نمودن اقطاع و تنظيم اقتصاد قومي بر اساس توليد، انصاف كارگر و حفظ مصلحت ملت و دولت . 5-آماده كردن يك لشكر قومي كه در تثبيت مصير ملت و وطن ارزش بالفعل داشته باشد. -همچنان حزب توجيهاتي دارد كه از افكار، معتقدات و تصورات خويش در بارهء سير تاريخ تعبير ميكند كه از آنجمله است: -سوريه از سوري ها است و سوري ها ملت واحد اند. -سوري ها از ديگر قوم عرب امتياز دارند همانطور كه فرانسوي ها از انگليس ها امتياز دارند، و همانطور كه روسي ها از آلماني ها امتياز دارند. -قضيهء سوريه همانا ملت سوري و وطن سوري است. -ملت سوريه همانا وحدت اقوام سوري است و طي تاريخ طولاني كه به ما قبل از تاريخ جلي باز ميگردد تولد شده اند. -ملت سوري يك تشكيل اجتماعي واحد است. -مصلحت سوريه بالاتر از هر مصلحت است [يعني در قدم اول مصالح سوريه در نظر گرفته شود]. -قوميت سوريه توسط تاريخ گذشتهء خيلي طولاني ممتاز اند، كه آنرا «فينقي ها» با بت پرستي،شراب نوشي، آلهه شان، عادات وتقاليد شان و لذت هاي شان به پيش ميبردند، و به ثقافت روحي و طرز عمراني كه سوريه در بحر سوري ( مشهور به بحر متوسط) انتشار داده است افتخار مينمايند. -افتخار به كارنامه هاي بزرگان امثال (كرينون - بيار صليبـي - يوحنا فم الذهب- افرام العمري - ديك الجن الحمصي - كواكبي - جبران- و …). -افتخار به جنگجويان تاريخي امثال ( سرجون كبير- اسرحدون سنحاريب- بخت نصر- آشوربانبال- هاني بعل- … تايوسف العظمة) ايشان در اين مورد از مشاهير بزرگان اسلام خود را به غفلت ميزنند، روشن ترين عصر در تاريخ سوريه – به نظر آنان – همان عصر فينقي بوده است. -فتح اسلامي نزد آنان فتح بيگانه شمرده ميشود، و در تاريخ اسلامي سوريه بعد از فتح تنها به تاريخي نظر ميكنند كه مختص به سوريه باشد، بناء معاويه رضی الله عنه بخاطر آنكه بيست سال قبل از خلافت در دمشق زندگي كرده سوري گرديده است، بزرگان اموي همهء شان بزرگان سوري محض ميباشند، نزاعي كه ميان معاويه وعلي رضی الله عنه بود در حقيقت نزاع بين قوميت سوري و قوميت عراقي بود، براي زمين، خاك و هوا تاثير سحر آميزي قائل اند كه انسان را در طي مدت اندكي از يك قوميت به قوميت ديگر و از يك تاريخ به تاريخ ديگر نقل ميدهد. -وقتي از سوريه سخن ميگويند مراد شان از آن سوريهء بزرگ است كه مشتمل بر سوريهء فعلي، لبنان، اردن، و فلسطين، ميباشد.
ريشه هاي فكري و اعتقادي : شخصيات اين حزب با دين توسط تمام قوت خويش محاربه و مقابله مينمايند، و رابطهء ديني را ميان مردم خيلي بد مي بينند، و در اين مورد معتقدات و افكار مختلف دارند: -مفكورهء خدا پرستي را انسان وقتي اختراع نمود كه زير سلطان خوف، وهم وخرافات ذليل شده بود. -مفكورهء شان در بارهء كاينات، انسان و زندگي مفكورهء ماديت بوده از وجود خدا، قيامت ، رسالت و آخرت منكر هستند. -خون اسلام در اصل جامد بوده، آنرا خلفاء و فقهاء مترقي ساخته است. -به جدائي دين از دولت شعار ميدهند ، در حاليكه اين عقيده ايست كه اسلام آنرا به حيث اجمال و تفصيل رد مينمايد. -اجتماع بر اساس دين را از خطرناكترين موانع در راه پيشرفت و ترقي ميدانند، [و ميگويند: بايد اين از بين برده شود] تاكيان قومي سوري از تناقضات محفوظ بماند. -دعوت شان در حقيقت دعوت جانبگرائي است كه محدود در وطن ميباشد، بناء اين دعوت جهان بزرگ عربي و اسلامي را از بين برده آن را داخل يك منطقهء كوچك ومحدود ميسازد، آنهم در عصر اجتماعات عالمي و عمومي و لشكر سازي هاي بين الدولي. -اين دعوت جانبگرا، خدمت مصالح غرب استعمارگر، و خدمت صهيونيزم را در پاره پاره كردن وطن بزرگ اسلامي واز بين بردن قوتي كه اسرائيل را احاطه نموده است، مينمايد. -به سوي بي پروائي واستهتار در مقابل ارزشهاي اخلاقي فراميخواند تا بدين وسيله فرصت را براي فريفتن پسران و دختران جوان آماده ساخته و آنان را در مجالس بي حيائي خويش جذب نمايند، مجالسي كه شراب در آن چرخ ميزند و بد اخلاقي هاي جنسي نيز به اوج خود ميرسد.
انتشار و جاهاي نفوذ : -اين حزب لبنان را به حيث مركز انتخاب نموده، و پيرواني در سوريه نيز يافته، ولي از طرف حكمرانان مختلف مورد هجوم قرار گرفت ، زيرا اين حزب با مفكورهء قوميت عربي كه نفوذ بيشتري دارد مخالف است، در لبنان به شكل آشكارا فعاليت مينمايد و نام جديدي هم بنام « الحزب القومي الاجتماعي» براي خود اتخاذ نموده است. -انطون سعادت دركتاب خود « نشوء الامم» از حدود قوميت سوري چنين تعبير ميكند كه اين يك منطقهء جغرافيائي جدا از غيرش ميباشد، كه از كوه هاي طوروس در شمال تا كانال سويس در جنوب مشتمل بر جزيرهء سيناء و خليج عقبه واز بحر سوري ( متوسط) در غرب تا الصحراء در شرق به دجله امتداد دارد، ولي حالا حزب رو به كاهش شديد است.
مراجــع : 1- نشوء الامم انطون سعادت. 2-المحاضرات العشر في الندوة انطون سعادت. الثقافية 3-تعاليم و شروح في العقيدة انطون سعادت. القومية و الاجتماعية. 4-الإسلام في رسالتيه المسيحية و انطون سعادت. المحمدية 5-جريدة الشهاب الدمشقية مقالاتي از دكتور مصطفى سباعي. لعام 1955م 6-العروبة بين دعاتها و معارضيها ساطع حصري. 7-حركات و مذاهب في ميزان الإسلام فتحي يكن. 8-لبنان في التاريخ فليب حتى. به نقل از: موسوعه آسان در بيان فرقه ها و گروهها (به زبان فارسی)، نويسنده : دکتر حماد الجهني، مترجم : محمد طاهر (عطائي)، الناشر: مركز الثقافة الإسلامية " بخارى".
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|