|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>مسائل قرآنی و حدیث>قرآن > آيا ثواب خواندن قرآن به اموات مي رسد؟
شماره مقاله : 1367 تعداد مشاهده : 428 تاریخ افزودن مقاله : 10/11/1388
|
آيا ثواب خواندن قرآن به اموات مي رسد؟
ترجمه: مولوي حامد فيروزي
مقدمه
سبحان الله! مگر خداوند قرآن را براي چه نازل كرده است؟ آيا آن را نازل كرده تا در پوشها و پارچههاي مختلف و رنگارنگ بپيچند و روي سر كودكان وبيماران بگذارند؟ و آيا آن را نازل كرده كه در قبرستانها بر مردگان تلاوت كنند؟؟؟ و شيخ نماها و عالم نماها آن را وسيلهاي براي چاپيدن اموال مردم قرار دهند؟!!! آيا آن را نازل كرده تا دجالان و مكاران آن را بر ظرفها بنويسند، كه افراد ضعيف الايمان و مسحور از آن آب بنوشند؟!!! آيا آن را نازل كرده كه تنبلان و بيكاران آن را بر راهها و بر دروازهاي بارگاهها به ادعاي نجات و … بخوانند؟!!! آيا آن را نازل كرده تا در پوسترها نوشته شود و براي زينت و بركت بر در و ديوارها و … نصب و آويزان كنند كه از چشم زخم در امان بمانند… و به زنان بي حجاب و افراد بي بند وبار بسته و آويخته شود؟!!! آن را نازل كرده كه حيلهگران و شعبدهبازان از آن تعويذ بنويسند و بر دروازهاي مساجد و… بايستند همانند دستفروشها فرياد برنند: آية الكرسي!! معوذات!! آيات منجيات!! 50 تومان!!! آيا آن را نازل كرده تا آواز خوانان آن را همانند شعر و ترانه با نغمهها و موسيقياش شنوندگان را بوجد آورند تا جايي كه با داد و فرياد خواننده را چنان تشويق كنند كه گويا در سالن اجراي كنسرت و مراكز تفريح و سرگرمي هستند؟!!! آيا آن را نازل كرده كه در اول برخي صفحات بنويسند:«خوب» و در برخي صفحات بنويسند:«بد» و آنگاه با چاپ ونشر آن، از آن به عنوان استخاره و فال گيري، استفاده كنند؟!!! آيا آن را نازل كرده كه شب و روز طوطي وار آن را بدون فهم و تدبر تلاوت كنند؟!!! آيا آن را نازل كرده تا پس از آنكه مسلمانان در قرون اوليه با آن دنيا را فتح كردند، امروز ما آن را در طاقچهاي بگذاريم غبار آلود شود؟!!! و آيا آن را نازل كرده كه فقط به خاطر نام و شهرت آن را حفظ كنند و بخاطر شركت در مسابقات و كسب رتبه فقط به زيبا خواندنش اهميت بدهند و از عمل و اجراي احكام آن هيچ خبري نباشد؟!!! پروردگارا! ما را بيامرز! كه خوب ميدانيم هرگز كتابت را براي اينها نازل نكردي! بلكه قطعاً آن را نازل كردي كه مردم در آياتش تدبر كنند، و برايشان چراغي باشد كه راهشان را روشن كند و آن را نازل كردي تا براي دنيا مژده و هشدار باشد، آري! خداوند قرآن را براي زندها نازل كرده، نه مردگان! و خداوندا! خوب ميدانيم كه كتابت را فرستادي تا پيروان دينت قوانين و برنامههاي زندگيشان را در خانه، بازار، دانشگاه، دادگاهها و… از آن بگيرند. پروردگارا! راه سعادت و نيكبختي كه تو براي ما ترسيم كردي، گم كرديم لذا منحرف و سرگردان شديم و شرايط سرگرداني ديگران را فراهم كرديم و با گمراهي به حاشيهي زندگي رانده شديم و در اثر تخلف از اهداف و برنامههاي قرآنت به آتش هرج ومرج و سرگرداني گرفتار شديم. و باكمال تأسف! مفاهيم و معاني قرآن را به شيوهاي شگفت انگيزي تغيير دادهاند كه هرگز در امتي از امتهاي پيشين با تمام ستمهايي كه بر كتابهاي آسماني روا داشتند، سابقه ندارد. و سراغ نداريم كسي از آنان كتاب خدا را كالايي براي مردگان قرار داده باشند. ما با عمل خود ميليونها انسان را كه از ما پيمان گرفته شده براي بشارت و هدايتشان تلاش كنيم، به كام نابودي و هلاكت كشانديم، آري ما نسبت به تمام اينها بي تفاوت بوديم تا اينكه با اختراع تسليحات مخرب جنگي به خطرات وحشتناكي براي ما، خودشان و بسياري از مخلوقات خدا تبديل شدند. چهارده قرن پيش رسولالله(ص) به ما مژده داده و فرموده: «تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا: كتاب الله و سنة نبّيه»[1](در ميان شما دو چيز گذاشتم تا زماني كه به آن چنگ زنيد گمراه نميشويد، و آن كتاب خدا و سنت پيامبرش است). آري آنگاه كه گذشتگان ما حقيقتاً به آن چنگ زده و آن را برنامهي زندگي و چراغ راهشان قرار دادند، سروري و رهبري جهان را بدست گرفتند. در اين زمان نيز هستند كساني كه به كثرت قرآن ميخوانند اما از حنجرهايشان پايينتر نميرود. و حتي ما آن را از سلف صالحمان بيشتر ميخوانيم، اما بدون فهم، تدبر و عمل تا جايي كه ممكن است گفتهي برخي از سلف كه گفتهاند: «چه بسيارند تلاوت كنندگان قرآني كه قرآن آنان را لعنت ميكند» در بارهي بسياري از قاريان صدق كند، آيا وقت آن نرسيده كه از خواب غفلت بيدار شويم؟؟؟ آيا وقت آن نرسيده كه علما و دعوت گران با اين بدعتها و منكرات مبارزه كنند؟؟؟ اگر شهامت مبارزه را ندارند چرا راه، را باز نميگذارند كه ديگرمصلحان اين فرصت را داشته باشند و حداقل آنان را با لقبها و ماركهاي مختلف به خروج از دين متهم نكنند!!! در اين روزگار سختي كه خطرها و مشكلات خانوادگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي ما را احاطه كرده اميدواريم كه بتوانيم از اين خواب عميق بيدار شويم و به كتاب خدا باز گرديم و با تلاوت آن به آياتش همچون قانون اساسي و برنامهي زندگي عميقانه تدبر كنيم. در صفحات اين كتابچه بحثي بسيار مهم و خطيري را مطالعه ميكنيد كه به ياري خداوند ادلهي صحيح موجب مسدود شدن دروازهي دروغين دجالان و رسوايي حيلهي قاريان قبرستانها و مردگان و نابودي افتراها، دروغها و ادعاهاي باطل خواهد شد، انشاءالله و به صراحت شرح داده شده كه ادعاي آناني كه ميگويند: ثواب اين قرآن خوانيها به مردگان ميرسد، تا اموال مردم را به باطل بخورند و ارزش قرآن را از بين ببرند، دروغ و بي اساس است. اين مقدمه را با سخن يكي از متفكران تمام ميكنيم، ايشان ميگويند: «اي مسلمان همواره تو اسير كساني هستي كه گمانهايشان را دين ميپندارند و علم ودانش را احتكار ميكنند، اين امر موجب شده كه تو از دين، فقه و علم قرآن محروم بماني و تو با اين كتاب كه سر چشمه و منبع زندگي وقدرت توست هيچ رابطهاي نداري مگر زماني كه مرگت فرا رسد آنگاه ياسين را برايت ميخوانند تا جان تو به آساني گرفته شود، شگفتا! اين قرآني كه نازل شده به تو زندگي و قدرت ببخشد، اكنون در احتضار مرگت ميخوانند تا راحت بميري!!! اي مسلمانان بايد با رسمهايي كه از قرآن و سنت صحيح ثبوتي ندارد و بنام اسلام و به باور عبادت انجام ميشود، مبارزه كنيم و تا نابودي آنها دست بردار نباشيم. و بايد هرچيزي كه منجر به شرك و استعانت از غيرالله ميشود و انواع نذرها و قربانيها و واسطهطلبيهايي كه گمراهي و شركاند، مقابلهي جدي كنيم. خداوند متعال ميفرمايد:«و من اضل ممن يدعوا من دون الله من لايستجيب له الي يوم القيامة! و هم عن دعائهم غافلون»: (چه كسي گمراهتر از كسي است كه افرادي را بفرياد بخواند و پرستش كند كه تا روز قيامت پاسخش نميگويند و اصلاً آنان از پرستشگران و بفرياد خواهندهگان غافل وبي خبرند).(احقاف/5) وميفرمايد: «والذين تدعون من دونه ما يملكون من قطمير» (و بجز او كساني كه بفرياد ميخوانيد حتي مالكيت و حاكميت پوستهي خرمايي را ندارند). (فاطر/13) ما بايد براي پاك و آراسته نمودن دين مان از اوهام و اساطيري كه خرافاتيان و مبتدعان بر آن افزودهاند، تلاش كنيم تا حاكميت كامل و خالص آن در تمام جوانب زندگي فردي، اجتماعي، اقتصادي، و سياسي به تلاشمان ادامه دهيم. واز علما، متفكران، دعوتگران و همهي مسلمانان ميخواهيم مشعل اصلاح و مبارزه را بدست گيرند و با احساس مسؤليت براي اعلاي كلمة الله و سعادت بشرو نجاتشان از دست جباران و ستمگران تلاش كنند و در اين راه از جان، مال و... دريغ نكنند.
محمود مهدي اسلامبولي
آيا ثواب تلاوت قرآن به مردگان ميرسد؟ س: آيا ثواب تلاوت قرآن به مردگان ميرسد؟ و قرآن خواندن بر قبرستانها براي مردگان تأثيري دارد؟ و آيا اين عمل از قرآن و سنّت صحيح ثبوتي دارد؟ و آيا پولگرفتن براي قرآن خواندن جايز است؟ و آيا جلسات قرآنخواني كه براي اموات ميگيرند، درست است؟ و آيا در تعزيه بايد سورهي فاتحه و اخلاص و يا سورهاي از قرآن خوانده شود؟ در پاسخ سؤالهاي مذكور يكي از علماي مصر به نام محمد احمد عبدالسلام كتابچهاي بهنام: (حكم القراءة للاموات هل يصل ثوابها إليهم؟) نوشته است و پاسخ اين سؤالها را از قرآن، سنّت صحيح ، ديدگاه مفسّرين، محدّثين، علماي اصول و فقهاء توضيح داده و محمود مهدي استامبولي احاديث آن را تخريج كرده و در پاورقيها توضيحات بسيار مفيدي داده. و ما به دليل اهميت موضوع اين رساله را ترجمه كرديم تا مورد استفادهي همگان قرار گيرد. پاسخ سؤالها را با روش زيارت پيامبر(ص) از قبور شروع ميشود.
روش پيامبر اكرم(ص) در زيارت قبور ابوداود در سننش روايت ميكند كه پيامبر اكرم(ص) پس از دفن ميّت ميفرمود:«استغفروا لاخيكم و سلوا له التثبيت فإنه الان يسأل»[2](براي برادرتان طلب مغفرت كنيد و از خداوند بخواهيد كه او را ثابتقدم بدارد؛ زيرا هماكنون از او سؤال ميشود). و پيامبراكرم(ص) پس از آنكه ميّت را در لحد ميگذاشت، ميفرمود: «بسم اللهو بالله و علي ملة رسول الله[3]»: (بهنام خدا، براي خدا و برملت رسول الله). در اين روايات و غير اينها، نيامده كه پيامبر(ص) بر سر قبري سورهاي را خوانده باشد و حتي هيچ يك از اصحاب هم ـ مانند قاريان امروزي ـ بر سر قبر و يا در تعزيهها قرآن نخواندهاند. مسلم از ابوهريره رحمه الله روايت كرده كه: (پيامبر(ص) قبر مادرش را زيارت كرد وگريست و اطرافيانش را هم به گريه انداخت و فرمود: «استاذنت ربي في أن استغفر لها فلم ياذن لي، و استاذنته في ان ازور قبرها فاذن لي، فزوروا القبور.فانها تذكر الموت ـ وفيروايه ـ فان فيها عبره،فانها تزهد في الدنيا و تذكر الاخرة»: (از پرورگارم خواستم كه برايم اجازه دهد براي مادرم طلب استغفار كنم به من اجازه نداد و از او خواستم كه به من اجازه دهد قبرش را زيارت كنم، به من اجازه داد، لذا قبرها را زيارت كنيد، چون شما را به ياد مرگ مياندازد.ـ و در روايتي ديگر آمده ـ به زيارت قبرها برويدـ چون زيارت قبور موجب پند، عبرت وزهد در دنيا ميشود و انسان را به ياد آخرت مياندازد). بنابراين واضح است كه پيامبر (ص)هنگام زيارت قبور فقط براهل قبرستان سلام، دعاي خير وطلب استغفار ميكرده و درس عبرتميگرفته وآنچه معقول است و روايات صحيح[4] آن را تاييد ميكند، همين است و بس. نه تلاوت قرآن! در قرآن وسنت صحيح هيچ دليلي بر اين كه براي ميت قرآن خوانده شود، وجود ندارد.
پس از مرگ چه چيزهايي به انسان فايده ميرساند؟ آنچه شريعت اسلام درقرآن وسنّت صحيح رسول الله(ص) مقرر كرده به ميّت نفع ميرساند، رسول الله(ص) در حديث صحيحي ميفرمايد: «اذا مات الانسان انقطع عمله إلا بثلاث: صدقة جارية، او علم ينتفع به، أو ولد صالح يدعو له[5]» : وقتي انسان ميميرد، عملش قطع ميشود. بهجز سه چيز: (صدقه جاري، علمي كه ديگران از آن استفاده ببرند و يا فرزند نيكوكاري كه برايش دعاي خير كند). و آنچه در حديث زير آمده، پس از مرگ به انسان فايده ميرساند، پيامبر اكرم(ص)ميفرمايد: «إن مما يلحق المؤمن من عمله و حسناته بعد موته: علماً علمه و نشره و ولداً صالحاً تركه و مصحفاً ورثه، او مسجداً بناه، او بيتاً لابن السبيل بناه او نهراً اجراه، او صدقه اخرجها من ماله في صحته و حياته تلحقه بعد موته[6]»: (از آنچه از نيكيها و عمل مؤمن پس از مرگش به او ميرسد، اين است: علمي كه آن را آموزش و نشر داده است و فرزند صالحي كه از خود به جاي گذاشته و قرآني كه از او به ارث مانده يا مسجدي كه بنا كرده يا منزلي كه براي مجاهدان در راه خدا -يا مسافران- ساخته، يا جوي آبي كه براي استفادهي عموم راهاندازي كرده و يا صدقهاي كه در زندگي در حال صحتش در راه خدا داده، همهي اينها پس از مرگ هم به مؤمن ميرسد). زندهكردن سنت حسنهاي كه مردم پس از مرگ انسان هم به آن عمل كنند، نيز براي انسان مفيد و سودمند است، رسول الله(ص) ميفرمايد: «من سنّ في الاسلام سنة حسنة فله اجرها و أجرمن عمل بها من بعده من غير أن ينقص من اجورهم شيء[7]»: (هركس در اسلام سنت حسنهاي زنده كند، پاداش آن و پاداش هركس به آن عمل كند، بدون اينكه چيزي از پاداششان كم شود، به او داده ميشود).
ثوابِ صدقهاي كه از طرف ميّت داده ميشود، به او ميرسد بخاري روايت ميكند: (مردي به رسول الله(ص) گفت: مادرم وفات كرده اگر از طرف او صدقه بدهم ثوابش به او ميرسد؟ فرمود: آري! در مسند و كتابهاي سنن از سعدبن عباده روايت است كه گفت: اي رسول خدا مادر سعد وفات كرده، چه صدقهاي برايش افضلتر است؟ فرمود: آب. لذا سعد چاه آب آشاميدني حفر كرد و گفت: اين چاه مال مادر سعد است؛ بنابراين دادن آب از صدقاتي است كه فرزند ميتواند با وقف كردن آن ثوابش را به رفتگانش ببخشد و بهدليل اين حديث ثواب آن به ميّت ميرسد. روايت است، مردي به پيامبر (ص) گفت: پدرم وفات كرده و از او اموالي بهجاي مانده، وصيت هم نكرده، آيا كفايت ميكند كه من از طرف او صدقه بدهم؟ فرمودند: آري![8] دعا و استغفار مؤمنان براي مردگان مفيد و سودمند است؛ زيرا خداوند متعال ميفرمايد: «والذين جاووا من بعدهم يقولون ربنا اغفر لنا و لاخواننا الذين سبقونا بالايمان»: (كساني كه پس از آنان ميآيند، ميگويند: پروردگارا! ما و برادران ما كه پيش از ما ايمان آوردهاند، را بيامرز!). «حشر/10» در سنن روايت است كه، پيامبر(ص) فرمود: «اذا صليتم علي الميت فأخلصوا له الدعاء[9]»: (وقتي بر ميّت نماز خوانديد، خالصانه برايش دعا كنيد). در مواردي كه ذكر كرديم، زندگان ميتوانند به مردها سود برسانند، همانطور كه مشاهده ميكنيد در اينها حتّي يك دليل هم وجود ندارد كه از آن بوي جواز خواندن قرآن و يا سورهاي مخصوص مانند: (يس و غيره)، به مشام برسد، خواندن هزاربار سورهي اخلاص و يا هزار بار «لا اله الا الله»[10] گفتن به اين باور كه مردگان از عذاب آزاد ميشوند، هيچ اصلي در شريعت ندارد. در ادامه بحث – ان شاء الله- اقوال مفسّران قرآن، محدّثين، علماي اصول و ائمهي مذاهب معروف را ذكر ميكنيم، تا به روشني واضح گردد كه آنچه بسياري ازمردم در عزاداريها و بر سر قبرها انجام ميدهند با سنّت –صحيح- رسول الله(ص) سازگاري ندارد.
اقوال مفسّران قرآن امام ابنكثير : ايشان در تفسير آيات: «أم لم ينبأ بما في صحف موسي و ابراهيم الذي وفي. الا تزر وازرة وزر أخري. و أن ليس للإنسان إلا ما سعي و أن سعيه سوف يري. ثم يجزاه الجزاء الاوفي»: (يا بدانچه در تورات موسي بوده است، مطّلع و با خبرش نكردهاند؟ يا از آنچه در صحف ابراهيم بوده است، مطّلع و با خبرش نكردهاند؟ ابراهيمي كه به بهترين وجه ادا كرده است كه هيچكس بار گناهان ديگري را بر دوش نميكشد. و اينكه براي انسان پاداش و بهرهاي نيست جز آنچه خود كرده و براي آن تلاش نموده است. و اينكه قطعاً نتيجه سعي و كوشش او ديده خواهد شد. سپس سزا و جزاي كافي داده ميشود). «نجم/36-41» مينويسد: هركس با كفر ورزيدن يا ارتكاب گناه به خودش ستم كند، بار گناه آن را كسي جز خود آن فرد بهدوش نميكشد، همانطور كه در جايي ديگر ميفرمايد: «وأن تدع مثقله الي حملها لا يحمل منه شيء و لو كان ذا القربي»: (و اگر انسان سنگين باري(گنه كاري) كسي را براي حمل گناهانش بفرياد خواند، چيزي از بار گناهانش برداشته نميشود، هر چند از نزديكان و بستگان باشد) «فاطر /18» «وان ليس للانسان الا ما سعي»: (همانطور كه كسي بارگناه ديگري را بهدوش نميكشد، به همين صورت به كسي پاداشي جزآنچه خود انجام داد، داده نخواهد شد. ابنكثير در ادامه ميگويد: «امام شافعي و كساني كه از او پيروي كردهاند، با استنباط از همين آيات ميگويند: ثواب تلاوت قرآن به مردگان نميرسد؛ زيرا تلاوت قرآن توسط ديگران از عمل و كسب خود فرد نيست، به همين دليل رسول الله(ص) اين كار را نكرده و انجام آنرا براي امّتش به عنوان مستحب يا سنّت قرار نداده وآنان را برخواندن قرآن براي مردگان چه به صورت صريح يا بهصورت اشاره، تشويق و يا راهنمايي نكرده است و حتي يك روايت صحيح هم نيست كه كسي از اصحاب پيامبر(ص) بر مردگان قرآن خوانده باشد، اگر در خواندن قرآن براي مردگان فايدهاي ميرسيد قطعاً آنان از ما سبقت و پيشي ميگرفتند. و بايد توجه داشته باشيم كه ذكر و بيان ثواب و پاداش معين فقط با نصوص قرآن وسنّت ثابت ميشود، و نميتوان در آن با قياس و آراء شخصي دخل و تصرف نمود. در اينكه ثواب دعا و صدقه به ميت ميرسد به دليل نصوصي كه در اين باره ثابت است، علما اتفاق نظر دارند.[11] در توضيح حديثي كه مسلم روايت كرده كه پيامبر فرموده: (هرگاه انسان بميرد، عملش پايان مييابد، بهجز در سه مورد: فرزند صالحي كه برايش دعا كند يا صدقهي جاريهاي كه پس از او بماند، يا علمي كه بعد از او ديگران از آن استفاده كنند[12]). ابن كثير ميگويد: در حقيقت اين موارد از تلاش و زحمت خود فرد است؛ پيامبر(ص) ميفرمايد: «ان اطيب ما اكل الرجل من كسبه و ان ولده من كسبه[13]»: (قطعاً پاكيزهترين چيزي كه انسان ميخورد همان است كه از دسترنج خودش باشد و همانا فرزند او از دسترنج خودش است). ونيزصدقهي جاري مانند وقف و امثال آن از نشانهها و آثار عمل خود فرد است. خداوند متعال ميفرمايد: «إنا نحن نحيي الموتي و نكتب ما قدّموا وآثارهم»: (ما مردگان را زنده ميكنيم و آن چه پيش فرستادهاند و اثر عمل نيكشان را مينويسيم) و علمي كه آنرا در ميان مردم پخش كرده و نشر داده و مردم به او اقتدا كردهاند، نيز از عمل و تلاش خود فرد است، پيامبر(ص) ميفرمايد: «من دعا الي هدي كان له من الاجر مثل اجور من تبعه من غير أن ينقض من اجورهم شيئاً[14]»: (هركس به هدايت –قرآن و سنّت صحيح- دعوت دهد، برايش همانند پاداش آناني است كه از او پيروي كردهاند داده ميشود، بدون اينكه چيزي از پاداششان كاسته شود).
تفسيرامام شوكاني شوكاني درتفسيرآيهي :«وأن ليس للانسان الا ماسعي» مينويسد: معناي آيه اين است كه: بجز پاداش تلاش وعمل خودش -ميت- به او داده نخواهد شد و عمل كسي براي كس ديگر فايدهاي نمي رساند. اين آيه عام است وبا آيهي: «الحقنا بهم ذريتهم»: (-دربهشت- فرزندانشان را به ايشان ملحق ميگردانيم) (طور/21) و نيز با شفاعت پيامبران، ملائكه براي بندگان و دعاي زندگان براي اموات و امثال اينها كه براي انسان پس از مرگ مؤثر است، خاص مي شود. واينكه برخيگفتهاند: آيهي مذكور با موارد فوق منسوخ شده، صحيح نيست؛ زيرا خاص عام را منسوخ نميكند بلكه آنرا تخصيص ميدهد و هرچه طبق ادلهي قرآن و سنت صحيح به ثبوت رسيده كه براي انسان پس از مرگش سودمند است، عام اين آيه را خاص ميكند.
تفسير المنار مؤلف المنار درتفسير آيهي : «ولاتكسب كل نفس الا عليها و لا تزر وازرة وزرأخري»: (هيچكسي جز براي خود كار نميكند، وهيچكسي گناه ديگري را بردوش نميكشد). (انعام/164) پس از بحثي طولاني مينويسد: تمام قرآن خواندنها، اذكاري كه ثواب آن را به مردگان ميبخشند، اجارهكردن قاريان و وقف كردنها برايشان، همه بدعت و ناجايزاند و نيز آنچه به نام ساقطكردن نمازهاي ميت ميدهند، نيز بدعت است و اگر در دين اصلي ميداشت قطعا سلف صالح از آن بيخبر نميبودند و يقينا در عمل به آن كوتاهي نميكردند. در ادامه مينويسد: حديث خواندن سورهي «يس» برمردگان صحيح نيست، هر چند منظور از آن حديث كساني است كه در احتضار مرگ هستند. و همانطور كه دارقطني گفته در اين باره هرگز حديثي صحيح وجود نداشته و ندارد. بايد دانست در مورد آنچه از خواندن سورهي فاتحه براي مردگان عام و رسم شده، حديثي صحيح ويا ضعيف هم وجود ندارد و اين از بدعتهايي است كه با نصوص قطعياي كه ذكر كرديم مخالف است. اما با كمال تاسف! به دليل سكوت و تأييد آناني كه لباس علما را به تن كرده وهمگام با عموم مردم به آن عمل ميكنند امروزه از سنتهاي مؤكده يا حتي فرايض قطعي به حساب ميآيد. در ادامه ميگويد: خلاصهي سخن اينكه: اين مسئله –قرآن خواندن برمردگان- از امور تعبدي است كه واجب است درآن به نصوص قرآن و سنت و عمل سلف صالح –خير القرون –بسنده كنيم و از نصوص صريح قرآن و احاديث صحيح دانستيم كه در قيامت به انسان هيچ پاداشي جز آنچه خودش انجام داده، و يا اعمالي كه ازنصوص شرعي ثابت است، نميدهند؛ زيرا الله تعالي ميفرمايد:«يوم لاتملك نفس لنفس شيئا»: (روزي است كه هيچ كس براي ديگري نميتواند كاري كند). (انفطار/19) و ميفرمايد:«واخشوا يوما لا يجزي والد عن ولده ولا مولود هوجاز عن والده شيئا» (واز روزي بترسيدكه نه پدري مسئوليت اعمال فرزندش را قبول ميكند وكاري براي او برآورده ميكند، ونه فرزندي مسئوليت اعمال پدرش را ميپذيرد). (لقمان/33) پيامبر(ص) به دستور پروردگار به خانواده و خويشاوندانش اعلان نمود كه: «أن اعملوا لا أغني لكم من الله شيئا»: ( به دستورات الله و رسول(ص) عمل كنيد كه من نميتوانم براي شما در برابر الله كاري بكنم). مدار و محور نجات در قيامت اين است كه انسان نفسش را با ايمان و عمل صالح تزكيه كند. رشيد رضا ميگويد از حافظ ابن حجر در مورد كسي كه قرآن ميخواند و ميگويد: پروردگارا، ثواب اين تلاوت را جهت افزون شدن شرف محمد(ص) قرار بده، سوال كردند: در پاسخ گفت: اين بدعتي است كه قاريان متاخر ازخودشان ساختهاند و من از سلف كسي را سراغ ندارم چنين كاري كرده باشد. بسياري از عالمنمايان كه حتي معناي يك آيه از قرآن را هم نميفهمند و بويژه معناي آيهي: «و ما آتاكم الرسول فخذوه ومانهاكم عنه فانتهوا»: (هر چه پيامبر براي شما آورد بپذيريد و از هر چه شما را نهي كرد باز آييد) و حديث صحيح : «من عمل عملا ليس عليه أمرنا فهو رد» (هركسي عملي انجام دهد كه مطابق دستور ما –دين اسلام- نباشد، مردود است). «مسلم» و اينكه پيامبر(ص) ميفرمايد: «و شر الامور محدثاتها و كل محدثة بدعة و كل بدعة ضلالة» (بدترين امور، امور نوپيدا -درعبادت- هستند و هر نوپيدايي بدعت است و تمام بدعتها گمراهياند) (مسلم) را نفهميده و اينها كساني هستند كه قرآنيخواني را وسيلهي ارتزاق وامرار معاش قرار دادهاند وحسابشان با خدا است.[15]
ديدگاه پيشوايان حديث امام نووي در شرح صحيح مسلم، باب: (وصول ثواب الصدقه عن الميت اليه) در شرح حديث عائشه(رضي الله عنها) كه روايت كرده: مردي نزد پيامبر (ص) آمد وگفت: اي رسول خدا مادرم ناگهان وفات كرد ووصيتي نكرده فكر مي كنم اگر مي توانست وصيت كند، به صدقه دادن سفارش مي كرد، آيا اگر از طرف او صدقه بدهم، ثوابش به او ميرسد؟ پيامبر (ص) فرمود: آري! ميگويد: از اين حديث چنين بر ميآيد كه صدقه دادن از طرف ميت، برايش مفيد است وعلما بر اين امر اجماع كردهاند، و بر اين كه ثواب دعا و دادن قرض ميت به دليل نصوص شرعي به ميت مي رسد، نيز اتفاق نظر دارند. و به دليل احاديث صحيح حج كردن از طرف ميت وروزه گرفتن از طرف او، جايز است، اما قول مشهور در مذهب ما ـ شافعيها ـ در مورد قرآن خواندن براي ميت اين است كه ثواب آن به ميت نميرسد. امام اميراسماعيل صنعاني در كتاب «سبل السلام» در شرح حديث ابن عباس(ص) گويد: پيامبر(ص) ازكنار قبور مدينه ميگذشت كه گفت: (سلام بر شما اي اهل قبور، خداوند ما و شما را مغفرت كند ، شما گذشتگان ما هستيد وما هم در پي شما ميآييم). ترمذي با سند صحيح مينويسد اين حديث دليلي است بر اينكه وقتي انسان براي كسي دعا و استغفار ميكند براي خودش دعا و براي آن شخص استغفار ميكند، دعاهاي قرآني نيز به همين صورت است. به عنوان مثال: خداوند ميفرمايد: «ربنا اغفرلنا ولاخواننا الذين سبقونا بالايمان»: (پروردگارا از ما واز برادرانمان كه در دينداري از ما سبقت گرفتهاند درگذر). (حشر/10) و ميفرمايد: «فاستغفر لذنبك وللمؤمنين»: (براي گناهانت وگناه مؤمنان طلب استغفاركن). «محمد/19» از اين حديث وآيات استنباط مي شود كه دعا كردن براي ميت مفيد است و در اين اختلا في نيست ولي در مواردي غير از اين، مانند تلاوت قرآن، امام شافعي ميگويد: (ثواب آن به ميت نميرسد). امام شوكاني در شرح منتقي ميگويد: (قول مشهور در مذهب شافعي وگروهي از يارانش اين است كه ثواب خواندن قرآن به ميت نميرسد). يكي ديگر از ادلهاي كه بر عدم وصول ثواب قرآن خواني بر ميت و عدم جواز قرآن خواندن بر قبرها دلالت دارد اين است كه پيامبر(ص) ميفرمايد: «اقرءوا سورة البقرة في بيوتكم و لاتجعلوها قبورا»: (سورهي بقره را درخانههايتان تلاوت كنيد وخانههايتان را قبرستان نكنيد). و ميفرمايد: «صلوا في بيوتكم و لاتتخذوها قبورا»: (درخانههايتان نماز ـ سنت راـ بخوانيد وآنها قبرستان قرار ندهيد). اگر قرآن خواندن براي ميت نفعي ميداشت خواندن آن برقبرها جايز بود وپيامبر(ص) كه نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است نميگفت خانههايتان را به قبرها تبديل نكنيد بلكه در آنها قرآن ونماز بخوانيد، پيامبر(ص) اين سخن را به اين دليل فرموده كه قبرستان محل تلاوت قرآن وخواندن نماز نيست. به همين دليل يك حديث با سند صحيح، حسن ومقبول هم از پيامبر(ص) روايت نشده كه در تمام عمر مباركش يك بار بر قبري قرآن خوانده باشد، اين در حالي است كه پيامبر(ص) به كثرت به زيارت قبور مي رفت ونحوهي صحيح زيارت قبور را به اصحابش(رض) ميآموخت اما در عمل وگفتار وآموزشش هيچ سخني يا بحثي از تلاوت قرآن برقبرستان نداشته است .
ديدگاه بعضي از مذاهب فقهي اهلسنت[16] 1ـ مذ هب امام ابوحنيفه رحمه الله : ملا علي قاري حنفي در شرح (فقه الاكبر/110) ميگويد: (تلاوت قرآن بر سر قبرها در نزد امام ابوحنيفه، امام مالك و امام احمد مكرو ه است)، و در جاي ديگر نقل ميكند كه خواندن قرآن بر سر قبرها مكروه است چون از امور نو پيدا و بدعت است و از سنت ثبوتي ندارد، واين سخن (شارح الاحياء) نيز ميباشد. 2ـ مذهب امام شافعي رحمه الله : امام شافعي با استدلال به آيهي «وأن ليس للانسان الا ما سعي» و حديث : (إذا مات ابن آدم انقطع عمله الا من ثلاث … ) ميگويد: (ثواب تلاوت قرآن به ميت نميرسد). امام نووي در شرح حديث فوق مينويسد: (اينكه انسان قرآن تلاوت كند، نماز بخواند و... و ثواب آن را به ميت هديه كند، امام شافعي و جمهور علما ميگويند: ثواب آن به ميت نميرسد). شايان ذكر است كه نووي اين قول را در چند جاي شرح مسلم تكراركرده است، و اين دلالت بر تأكيد نظريهاش دارد. ابن نحوي شافعي در شرح منهاج مينويسد: (قول مشهور در مذهب ما اين است كه ثواب تلاوت قرآن به ميت نميرسد). از عِزبن عبدالسلام[17] پرسيدند: آيا قرآني كه ميخوانند و ثوابش را به ميت هديه ميكنند به او مي رسد؟ در پاسخ گفت: ثواب تلاوت قرآن مخصوص تلاوتكننده است و به كسي ديگر نميرسد و گفت: شگفتا! كه برخي از مردم رسيدن ثواب تلاوت قرآن را به ميت به دليل خوابهايي كه ديدهاند ثابت ميدانند – بايد توجه داشته باشيم كه خوابها از ادلهي شرعي نيست-.
3. مذهب امام مالك رحمه الله : شيخ ابوجسره دركتاب «المدخل» ميگويد: قطعا خواندن قرآن بر سر قبرها بدعت است و به هيچ وجه سنت نيست. شيخ دردير در«الشرح الصغير1/180» ميگويد: تلاوت قرآن در هنگام مرگ و پس از آن بر قبرها به دليل عدم ثبوت آن از سلف مكروه است، فقط شايسته است بر ايشان دعا، طلب مغفرت و رحمت كنيم و از مرگ آنها پند و عبرت بگيريم. و علامه عدوي نيز درحاشيهاش بر شرح ابو الحسن همين را نوشته است.
4ـ مذهب امام حنبل رحمه الله : امام احمد به كسي كه بر سر قبري قرآن ميخواند گفت : بدان كه خواندن قرآن بر قبر بدعت است. اين نظريهي جمهور سلف است و متقدمين حنبلي بر همين عقيده بودهاند و نيز امام احمد گفته است خواندن قرآن براي ميت پس از مرگش بدعت است و گفته است سلف (صحابه ، تابعين وتابع تابعين) چنين عادتي نداشتند كه هرگاه نماز، روزه و يا حج مستحبي انجام دهند و يا قرآن بخوانند، ثوابش را به مردگان تقديم كنند؛ لذا نبايد از راه و روش سلف منحرف شويم. ناگفته نماندكه حديث، بر مردگانتان(يس) بخوانيد معلول و مضطرب الاسناد است و در سند آن جهالت وجود دارد و بر فرض صحت آن، قطعا بر جواز خواندن قرآن براي مردگان دلالت ندارد؛ زيرا منظور از «موتاكم» اين است كه آن را براي كساني كه در احتضار مرگاند، بخوانيد. و براي توضيح بيشتر در اينباره ميتوان به شروح كتب معتبرحديثي مراجعه كرد.
ديدگاه علماي اصول مولف كتاب: «طريق الوصول الي ابطال البدع بعلم الاصول» پس از ذكر قاعدهي اصوليِ:«الاصل في العباده المنع إلا أن يستدل بدليل في تحليلها» ارزشمند ميگويد از اين قاعده ميفهميم كه آنچه بيشتر مردم انجام ميدهند از بدعتهاي ناشايست است و ما به عنوان نمونه مثالهايي ذكر ميكنيم. مثال اول: تلاوت قرآن بر سر قبرها به قصد جلب رحمت براي ميت و يا غير آن، كه پيامبر(ص) و اصحابش(رض) آن را انجام ندادهاند، بر اساس قاعدهي مذكور حرام است و ترك تلاوت قرآن براي ميت، سنت بوده و انجام آن بدعتي ناشايست است. چگونه عقل ميپذيرد كه رسولالله(ص) چيز سودمندي را كه موجب رحمت براي امت است ترك كرده و در طول زندگياش حتي يك مرتبه براي يك ميت هم قرآن نخوانده است...!؟ مثال دوم: خواندن سورهي اخلاص يا اسم جلاله( الله) به تعداد معيني، در اصل خواندن قرآن و شنيدن آن براي خواننده و شنونده ثواب دارد و موجب نزديكي او به خدا ميشود. در اين موضوع هيچ كس بحث و نزاعي ندارد فقط در اينكه قرآن خواندن موجب نجات ميت از آتش ميگردد و برايش سودمند است، اختلاف است اين در حالي است كه همه ميدانند قرآن براي مردهها نازل نشده بلكه فقط براي زندهها نازل شده تا به آن عمل كنند و خداوند متعال در سورهي يس ميفرمايد: «إن هو إلا ذكر و قرآن مبين لينذر من كان حيا و يحق القول علي الكافرين»: (اين كتاب يادآوري و قرآن واضح و حجت است و هدف از فرو فرستادن قرآن اين است كه افراد زنده با آن بيم داده شوند و بر كافران فرمان عذاب مسلم گردد).(يس/71 70 ) قرآن نازل شده تا براي اطاعت كنندگان مژده و بشارت و براي سركشان و نافرمانان بيم و هشداري باشد و نازل شده تا با آن قلبهايمان را پاك كنيم و امور زندگيمان را سروسامان بخشيم خداوند قرآن را نازل كرده تا همچون ديگر كتابهاي آسماني علاقهمندان به آن عمل كنند، و به پيروي از قوانين و هشدارهايش زندگي كنند. خداوند ميفرمايد: «إن هذا القرآن يهدي للتي هي أقوم و يبشر المؤمنين الذين يعملون الصالحات أن لهم أجرا كبيرا و أن الذين لا يؤمنون بالاخرة أعتدنا لهم عذابا أليما«: (اين قرآن به راهي رهنمود ميكندكه مستقيمترين راههاست و به مؤمناني كه كارهاي شايسته و پسنديده ميكنند مژده ميدهد كه براي آنان پاداش بزرگي است و براي كساني كه به قيامت ايمان نميآورند عذاب دردناكي آماده كردهايم) (اسراء/ 9ـ10) آيا تا بحال كه يكي از كتابهاي آسماني بر مردگان خوانده شود؟ و يا در برابر خواندن آنها پاداش و صدقات دريافت كنند؟؟؟؟ خداوند متعال خطاب به پيامبرش مي فرمايد: »قل ما أسئلكم عليه من أجر وما أنا من المتكلفين، إن هو إلا ذكر للعالمين و لتعلمن نبأه بعد حين»: (بگو من از شما در مقابل تبليغ قرآن و رساندن دين خدا هيچ پاداشي نميطلبم و از زمرهي مدعيان نيستم، اين قرآن چيزي جز پند و اندرز براي جهانيان نميباشد و خبر آن را بعد از مدت زماني خواهيد دانست). (ص/8688) آيا پيامبر(ص) بر اصحابش كه وفات ميكردند عدد معيني از سورهي اخلاص و يا اسم جلاله را ميخوانده؟! تا آنان از عذاب آتش نجات يابند!! اين در حالي است كه ميدانيم تمام كساني كه معصوم نيستند به بخشيده شدن گناهان و بالارفتن درجاتشان نيازمندند. يا سنت پيامبر(ص) اين بوده كه هر يك از اصحابش را دفن ميكرد و هركس با عمل خودش به پيشگاه الله ميرفت و چيزي جز آنچه پيش ميفرستادند نداشتند؟ و پيامبر(ص) بعد از خاك سپاري ميت ميفرمود: برايش دعا كنيد. اين سنت و راه و روش پيامبر(ص) بوده است و خداوند متعال ميفرمايد: «لقدكان لكم في رسول الله اسوة حسنة لمن كان يرجو الله واليوم الاخر»: «سرمشق و الگوي زيبايي در پيامبر خدا براي شما است، براي كساني كه اميد به خدا داشته و جوياي قيامت باشند». (احزاب/21) لذا بر ما لازم است، همانطور كه در انجام اعمال به رسولالله(ص) اقتدا ميكنيم در ترك افعال نادرست نيز به رسول الله(ص) اقتدا كنيم و او را الگو بگيريم[18]. وآنچه از عبدالله بن عمر رحمه الله روايت شده كه وصيت كرده سورهي فاتحه و آيات آخر سورهي بقره را بر قبرش تلاوت كنند، اثر شاذي است، و سند آن صحيح نيست، و كسي از صحابه موافق چنين عملي نبوده است و نيز تلاوت سورههاي فاتحه، اخلاص و معوذتين، تكاثر و بخشيدن ثواب آنها به اهل قبرستان بدليل مخالفت با اقوال و عمل پيامبر(ص) و صحابه، حرام و باطل است.
* در مباحث گذشته با ادله از قرآن، سنت صحيح، اقوال مفسران قرآن، محدثان و علماي اصول توضيح داديم كه: خواندن قرآن براي مردگان هيچ ثبوتي ندارد. از آنجايي كه خواندن قرآن براي اموات در جلسههاي عزاداري و… در بسياري از مناطق رسم است، اين امر موجب شده كه برخي به فتواي مذكور اعتراض كنند، لذا ما فتواي اين قسمت را به پاسخ شبهات اختصاص داديم. شبهات عبارتند از: 1) حديث: «إذا مات الانسان إنقطع عنه عمله إلا من ثلاثة اشياء إلا من صدقة جارية او علم ينتفع به او ولد صالح يدعو له»:(آن گاه كه انسان بميرد، عملش تمام ميشود ـ پروندهي اعمالش بسته ميشود ـ بجز سه چيز: صدقهي جاري، علمي كه پس از او براي مردم نفع داشته باشد و يا فرزند صالحي كه برايش دعا كند)[19] 2) حديث: «كل معروفٍ صدقة»: (هركار نيكي صدقه است).«بخاري و مسلم» 3) قاعدهي: «الاصل في الاشياء الاباحة»: (اصل در اشياء مباح بودن است). در مورد حديث اول: بايد بگوييم آنچه در اين حديث آمده سه چيز است كه عبارتند از : «صدقهي جاريه ميت، علمي كه از آن، پس از او به ديگران نفع برسد و دعاي فرزند صالح». واضح است كه: صدقهي جاري و علم ميت از سعي تلاش خود اوست، اما دعاي فرزند صالح، از عائشه روايت است، پيامبر(ص) فرمود:«إن اطيب ما أكل الرجل كسبه و إن ولده من كسبه»[20]: (قطعاً پاكترين و حلالترين چيزي كه انسان ميخورد حاصل تلاش خود اوست و فرزند او از كسب ـ حاصل تلاش ـ خود اوست). و پيامبر(ص) خطاب به فردي كه از پدرش در خصوص استفاده نمودن از مالش شكايت ميكرد، فرمود: «أنت مالك لابيك»: (تو با مالت از آن پدرت هستي).«ابنماجه/2291» بنابراين دعاي فرزند صالح از تلاش و سعي خود فرد است. و حديث دوم كاملاً واضح است كه منظور ازآن كارهاي نيكي است كه خود افراد براي خودشان انجام ميدهند، و عموم شارحان حديث گفتهاند: منظور از معروفي كه در اين حديث آمده كارهايي است كه: هر فرد در طول زندگياش انجام ميدهد، بطور مثال ميتوان به شرح السنهي بغوي، اكمال المعلم قاضي عياض، شرح مسلم نووي و ديگر شروح معتبر رجوع نمود؛ بنابراين هر كارنيكي كه انسان انجام ميدهد براي خودش صدقه است، نه براي ديگران، اما قياس رسيدن ثواب تلاوت قرآن به دعا قياس باطلي است كه بدليل عبادت بودنش قطعاً نياز به دليل شرعي دارد؛ چون اصل در عبادات حرام بودن است. در خصوص قاعدهي:«الاصل في الاشياء الاباحة» بايد بگوييم كه اين قاعده همه چيز جز عبادات را در بر ميگيرد، چون در عبادات اصل حرام بودن است، دكتر محمد سليمان الاشقر در «الواضح في اصول الفقه» مينويسد: قاعده:«الاصل في العبادات التحريم والاصل في غيرها الاباحة»: (اصل در عبادتها حرام بودن است و اصل در غير عبادات مباح بودن است). در ادامه توضيح ميدهد كه: از آنجايي كه عبادت الله بايد به روش و كيفيت خاصي باشد كه از جانب خداوند تعيين ميشود، لذا براي هيچ كس جايز نيست، عملي به قصد عبادت الله، بدون دليل شرعي انجام دهد؛ چون عبادت الله جايز نيست مگر به همان صورتي كه خودش در شريعت قرار داده است. و هر كس ادعا ميكند كه مثلاً فلان عمل مانند عبادتي ديگر مشروع است، به او گفته ميشود: دليلي بياور كه ثابت شود اين عملي كه ميگويي، عبادت است. در چنين حالتي آن فرد نميتواند بگويد: اگر اين عمل ناجايز است دليل عدم جواز آن را بياور، يعني: هر كس عبادتي را ثابت ميداند بايد دليل بياورد، چون اصل در عبادات منع وعدم جواز است ونفي كنندهي عبادت نيازي به دليل ندارد، چون اصل با اوست و ادعاي هر كس با اصل موافق باشد، بر اولازم نيست كه دليل ديگري بياورد، لذا هركس الله را با دليل و روشي كه الله در شريعت قرار نداده عبادت كند، بيقين كه در دين بدعتي آورده كه از دين نيست. وتمام بدعتهاي در دين گمراهياند. البته در غير عبادات، اصل بر مباح بودن است،نه تحريم چون خداوند متعال زمين و آنچه در آن است را براي مصلحت بني آدم آفريده و همه را در اختيار و تسخير آنان قرار داده و ميفرمايد:«وسخرلكم ما في السموات و ما في الارض جميعاً منه» الجاثيه/13 :(وآنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، همه را مسخر شما كرده). خداوند متعال اينها را آفريده تا از آنها استفاده كنيم وما را در روي زمين خليفه قرار داده و ما را بر آنچه در زمين است مسلط كرده، لذا شايسته است، استفادهي از آنها براي ما مباح باشد، با توجه به اين اصل عمومي، اگر مادهي جديدي كه قابل خوردن باشد بيابيم، خوردنش براي ما مباح است ولازم نيست، تا زمان اطمينان از مباح بودنش منتظر بمانيم، ونيز طبق اين اصل استفاده از وسايل سواري، آسايش، ابزار و… مباح است. و در معاملات نيز اصل بر مباح بودن است، لذا هركس معاملهاي كه از طرف شريعت تحريم نشد را مباح بداند، نيازي به دليل ندارد، اما هر كس معاملهاي را تحريم كند كه خداوند حرام نكرده مانند كسي است كه حرام خدا را حلال كرده است، دليل اين قاعده فرمودهي خداوند است: «قل هلم شهداءكم الذين يشهدون أن الله حرم هذا فإن شهدوا فلا تشهد معهم»: (بگو گواهان خود را بياوريد كه گواهي ميدهند بر اين كه خداوند اين چيزها را حرام كرده است، در صورتي كه گواهي دادند با آنان گواهي مده). الانعام/150 در پايان لازم به ياد آوري است كه برخي ميگويند در فلان كتاب نوشتهاند: «ثواب خواندن قرآن به اموات ميرسد». در پاسخ بايد بگوييم كه: نوشتن در يك، دو و حتي دهها كتاب نميتواند دليل شرعي باشد مگر زماني كه براساس دليلي معتبر از قرآن، سنت، و... نوشته شده باشد و همانطور كه در مباحث گذشته گفتيم هيچ دليل صحيح و صريح در منابع معتبر وجود ندارد كه ثابت شود قرآن خواندن براي مردگان سنت، مستحب، ويا حتي جايز باشد.
www.bidary.com بيداري اسلامي
-------------------------------------------------------
پانوشت: [1] اين حديث را حاكم با سند حسن روايت كرده است. [2] اين حديث حسن است. [3] ابوداود و ديگران اسناد اين حديث را حسن است. [4] خلاصه روش پيامبرr در زيارت قبور اين است كه: بر اهل قبرستان سلام و دعاي خير كرده و عبرت ميگرفتند و سورهي فاتحه و يا هيچ سورهي ديگري نميخواندند. [5] بخاري، مسلم، نسايي، بيهقي، طحاوي، ابوداود و احمد. صلاة الجنائز آلباني [6] ابن ماجه و ابن خزيمه، سند آن حسن است، ر.ك. مشكاة مصابيح محقق [7] مسلم اين حديث را در در صحيحش روايت كرده است. [8] مسلم. [9] سند اين روايت جيّد است. ر.ك به صحيح الجامع الصغير و زياداته. [10] و 999 بار يالطيف، يالطيف گفتن، يكي ديگر از بدعتهايي است كه بر سر قبرها خوانده ميشود. شايان ذكر است كه اسماء حسناي خداوند را بهصورت مفرد خواندن مانند: الله، الله گفتن يكي ديگر از بدعتهايي است كه هيچ اصلي در اسلام ندارد، ليكن در ميان بسياري از صوفيها رواج دارد و ذكر صحيح همان است كه در احاديث صحيح از پيامبرr روايت است؛ مانند: لا اله الا الله، سبحان الله. بجز ذكرهايي كه در سنّت صحيح آمده، هيچ ذكر ديگري ثواب ندارد. (محمود مهدي) [11] به شرط اينكه توسط يكي از خويشاوندان ميّت باشد. (محمود مهدي) [12] اين حديث را مسلم در صحيحش روايت كرده است. [13] سند اين حديث صحيح است. (محمود مهدي) [14] اين حديث را مسلم روايت كرده و ادامهاش چنين است: (هركس به گمراهي دعوت دهد، گناه آن عمل و همانند گناه تمام كساني كه از او پيروي كنند، بدون اينكه از گناهانشان كم شود، بهدوش وي خواهد بود). [15] امام قرطبي در تفسير آيهي: «و أن ليس للانسان...» پس از ذكر روايتي كه از قول ابن عباس مبني بر نسخ اين آيه نقل ميكنند، مينويسد: اكثر مفسران قرآن گفتهاند: اين آيه محكم است (منسوخ نشده) و عمل هيچ كس نميتواند براي كسي ديگر فايدهاي داشته باشد و اجماع كردهاند كه هيچ كس نميتواند براي كسي ديگر نماز بخواند. و امام مالك روزه گرفتن، حج رفتن و صدقه دادن از طرف ميت را جايز نميداند اما ميگويد: اگر ميتي سفارش به حج كرد و مٌرد، جايز است از طرف او به حج بروند... نگاه: احكام القرآن 17/114 «مترجم» [16] نا گفته نماند كه هستند در ميان فقهاء كساني كه با استناد به اين كه خواندن قرآن همانند دعاست قياس ميكنند كه ثواب قرآن خواندن نيز به مردگان ميرسد. [17] قرطبي در التذكرة مينويسد: قاضي امام مفتي انام عبدالعزيز بن عبدالسلام فتوا داده كه ثواب قرائت قرآن به اموات نميرسد و به آيهي: «أن ليس للانسان... » استناد كرده است. نگاه: التذكرة/7 «مترجم» [18]. ر. ك به طريق الوصول الي علم الاصول. [19]. بخاري، مسلم، نسائي، بيهقي و طحاوي [20] .اسناد اين حديث صحيح است، ر.ك. ابن ماجه/2292، احمد/6678 وصحيح ابن حبان
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|