Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم ميفرمايد:
«سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ كُفْرٌ» (بخارى:48)
«فحش وناسزا گفتن به مسلمان، فسق است و جنگيدن با او، كفر مي باشد».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم > پیامبر تحت کفالت جد و عموی بزرگوارش

شماره مقاله : 1443              تعداد مشاهده : 374             تاریخ افزودن مقاله : 13/1/1389

 پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم بعد از وفات مادرش، تحت کفالت جد و عموی بزرگوارش قرار می‌گیرد
 

علی محمّد صلّابي 

مترجم هیئت علمی انتشارات حرمین

 

 

محمد، شش سال سن داشت که مادرش در منطقه «ابوا» واقع بین مکه و مدینه درگذشت. او برای دیدار دایی‌هایش، بنی عدی ابن نجار، رفته بود و هنگام بازگشت به سوی مکه زندگی را بدرود گفت[1] و در همانجا به خاک سپرده شد. بعد از مرگ مادر، پدر بزرگش یعنی عبدالمطلب سرپرستی او را به عهده گرفت. پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم تحت کفالت و سرپرستی او زندگی می‌نمود. عبدالمطلب او را بر فرزندان خود یعنی عموهای پیامبر ترجیح می‌داد. اومرد با هیبتی بود که هیچ کدام از فرزندانش بر زیرانداز او نمی‌نشستند. ولی محمد روی زیرانداز جدش می‌نشست. عموهایش تلاش می‌کردند تا او را از نشستن روی زیرانداز پدرشان منع بکنند، اما پدر بزرگ می‌گفت: با او کاری نداشته باشید. عبدالمطلب نشانه‌های خیر را در سیمای محمد مشاهده می‌کرد و می‌دانست که به زودی جایگاه بزرگی خواهد داشت[2]. پدر بزرگ، او را خیلی دوست می‌داشت و هر کاری به او محول می‌نمود، آثار خیر و برکت را مشاهده می‌نمود. روزی او را به دنبال شتری فرستاد مدتی گذشت و از محمد خبری نشد، آن گاه عبدالمطلب در حالی که کعبه را طواف می‌نمود چنین می‌گفت: [3]
رب رد راکبی محمدا رده لی و اصنع عندی یدا
«پروردگارا! سوارم، محمد، را به من برگردان و در حق من لطف کن.»
هنگامی که پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم برگشت و شتر را آورد، عبدالمطلب گفت: فرزندم! من همانند زنان برایت نگران شدم.[4]
در سن هشت سالگی پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم عبدالمطلب درگذشت و فرزندش، ابوطالب، را در مورد او سفارش نمود. از آن پس ابوطالب سرپرستی او را به عهده گرفت و با او مهربانی می‌نمود.[5]
اقتضای حکمت الهی چنین بود که پیامبر یتیم باشد و تنها مورد عنایت و توجه خداوند، قرار بگیرد، به دور از دستانی که برای راهنمایی او تلاش نمایند و مالی که به رفاه او کمک کند، رشد نماید و شیفتة مال و مقام نگردد و از ریاست و رهبری متأثر نشود تا تقدس نبوت برای مردم با مقامهای دنیوی مشتبه نگردد و اینکه مردم چنین نپندارند که هدف وی از ادعای نبوت، رسیدن به مال و مقام است[6][7]. مصیبتهایی که پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم از دوران کودکی با آن مواجه گردید مانند وفات پدر و محروم شدن از مهر مادری و وفات پدر بزرگش باعث شد که بارها طعم غم را بچشد و این مصیبتها او را مهربان و دارای درکی عظیم نموده بود؛ زیرا غم و اندوه، آلایشها و چرکهای سنگدلی و تکبر و غرور را از قلب و وجود انسان می‌زداید و او را مهربان‌تر می‌نماید.
در گذشت پدر ومادرش در دهه بیست بهار زندگی آنان، بر اثر لاغری و ناتوانی جسمی و یا ناشی از بیماری خاصی نبود؛ بلکه خداوند آنها را پس از اینکه وظیفه خود را انجام دادند از جهان برد تا هر کسی که پدر و مادرش یا یکی از آنها را از دست می‌دهد و یتیم می‌شود، محمد را الگوی خود قرار بدهد و برای اینکه ادب و اخلاق پیامبر با وجود اینکه یتیم بود دلیلی بر این باشد که خداوند تربیت و پرورش او را به عهده گرفته است. خداوند او را یتیم گرداند تا با اراده‌ای قوی و مصمم و بدون اینکه در کارهایش به کسی تکیه نماید، رشد کند و نیز تا پدر و مادرش هیچ اثری در دعوت او نداشته باشند[8] و تا دست انسانی در تربیت و توجیه او دخالتی نداشته باشد و تنها خداوند مربی او باشد و تا اینکه از مفاهیم و سنتهای جاهلیت چیزی را فرا نگیرد و چیزی به او تلقین نشود؛ بلکه تنها از خداوند فرزانه و آگاه آموزش ببیند و خداوند پدر بزرگ و عمویش را برای تهیه و تدارک امور مادی زندگی‌اش برگماشت در حالی که تربیت روانی و اخلاقی و فکری او بر اثر عنایت الهی انجام می‌گرفت.[9]
 
به نقل از: الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم) (جلد اول)، مؤلف علی محمّد صلّابی، مترجم هیئت علمی انتشارات حرمین

[1]- السیره ابن هشام، ج 1، ص 168. 
[2]- السیرة النبویه، ابو فارس، ص 101.
[3]- صحیح السیرة النبویه، علی، ص 56.
[4]- اخرجه الطبرانی فی الکبیر : 5524 و صححه ابراهیم العلی فی صحیح السیرة النبویه، ص 56.
[5]- السیرة النبویه، ابی فارس، ص 101.
[6]- مدخل لفهم السیره، الیحیی، ص 191.
[7]- فقه السیره، بوطی، ص 46.
[8]- رسائل الانبیاء، عمر احمد، ج 3، ص 20.
[9]- فقه السیرة النبویه، غضبان، ص 84، 85.
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

اسماعیل بن محمد بن سعد بن ابی‌وقاص می‌گوید: «پدرمان، جنگ‌ها و غزوه های رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم  را به ما آموزش می‌داد و آنها را برای ما برمی‌شمرد و می‌گفت: اینها، شرف و نیکی بجای‌مانده‌ی پدرانتان می‌باشد؛ از این‌رو یاد آن را از بین نبرید». البداية و النهاية (2/242).

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 10231
دیروز : 5614
بازدید کل: 8800390

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010