|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم > چوپانی پیامبر اکرم
شماره مقاله : 1444 تعداد مشاهده : 388 تاریخ افزودن مقاله : 13/1/1389
|
چوپانی پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم
علی محمّد صلّابي
مترجم هیئت علمی انتشارات حرمین
ابوطالب، فردی تنگدست و فقیر بود. پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم برای اینکه کمکی به عمویش کرده باشد، به چرانیدن گوسفندانش پرداخت. او در مورد خود ودیگر پیامبران فرموده است که گوسفند چرانیدهاند. پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم در سنین نوجوانی برای مردم مکه گوسفند میچراند و مزدش را دریافت میکرد. در حدیث صحیح آمده است که پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم فرمود: «خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر اینکه گوسفند چرانیده است. اصحاب پرسیدند: شما هم گوسفند چرانیدهاید؟ فرمود: من برای اهل مکه در قبال چند قیراط، گوسفند میچرانیدم[1].» چرانیدن گوسفند آرامشی را که وجود بزرگوار او نیاز داشت، فراهم مینمود و فرصت بهرهمندی از زیبایی صحرا را در اختیار او قرار میداد و میتوانست به مظاهر شکوه خداوندی در پهنای جهان آفرینش چشم بدوزد و نیز در آرامش شب و در پرتو ماه و در میان نسیم درختان فرصت مناجات را برای او فراهم مینمود. شبانی برای آن حضرت نوعی تربیت روانی بود؛ زیرا بردباری و شکیبایی و مهربانی و توجه به ناتوان و کاوش برای یافتن جاهای سرسبز و دوری از مواقع نابودی و ترس، چیزهایی هستند که در زندگی دور از بیابان به دست نمیآیند.[2] گوسفند چرانیدن رسول الله صلي الله عليه و سلم موجب گردید تا احادیثی را بیان دارند مبنی بر اینکه مسلمانان میبایست با حیوانات به نیکی رفتار نمایند[3]. پس گوسفند چرانیدن ایشان تمرینی بود برای پرداختن به امور ملتها و فرصتی بود برای فراگیری خصلتهای زیر: 1- صبر: فردی که گوسفند میچراند از طلوع خورشید تا غروب صبر مینماید؛ زیرا گوسفند آهسته آهسته میخورد بنابراین، چوپان به صبر و تحمل نیاز دارد و تربیت انسان نیز چنین است.[4] چوپان، در قصری باشکوه و در ناز و نعمت زندگی نمیکند؛ بلکه در فضایی به شدت گرم به خصوص شبه جزیره عربستان که خیلی گرم است زندگی خود را سپری مینماید، لذا چوپان به آب فراوان نیاز دارد تا تشنگیاش را رفع نماید و او جز سختی در زندگی و غذای خشک چیزی نمییابد بنابراین، طبعاً خود را به تحمل این شرایط سخت وادار مینماید و به آن انس میگیرد و صبر را پیشه میسازد.[5] 2- فروتنی: یکی از خصلتهای تربیتی که چوپان فرا میگیرد، تواضع و فروتنی است؛ زیرا وظیفة چوپان عبارت است از خدمت رسانی به گوسفندان و نظارت و مواظبت آنان به هنگام زاییدن و پاسداری از آنان و خوابیدن در کنار گوسفندان و چه بسا با ادرار و سرگین گوسفندان آلوده شدن که به تدریج تکبر و خود بزرگ بینی از وجود چوپان رخت میبندد و خصلت فروتنی و تواضع جایگزین آن میگردد[6]. در صحیح مسلم آمده است که پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم فرمود: «هر کس به اندازه دانه خردلی تکبر در دل داشته باشد، وارد بهشت نخواهد شد. مردی گفت: ای پیامبر خدا کسی دوست دارد که لباس خوب بپوشد؟ فرمود: خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. تکبر یعنی نپذیرفتن حق و تحقیر مردم.»[7] 3- شجاعت: معمولاً چوپان با حیوانات وحشی و درنده برخورد مینماید بنابراین، باید در حد زیادی شجاع باشد تا بتواند درندگان را از دریدن گوسفندانش باز دارد.[8] 4- مهربانی و عطوفت: گوسفندان اگر بیمار شوند یا دست و پای گوسفندی بشکند یا مشکلی برای آنها پیش بیاید ناگزیر چوپان به پرستاری آنها میپردازد و نسبت به گوسفندان مهربان میشود و هر کس که با حیوانات مهربان باشد با انسانها مهربانتر خواهد بود به ویژه اگر آن فرد از جانب خداوند برای راهنمایی انسانها ونجاتشان از آتش جهنم و سعادت آنان، به پیامبری مبعوث شود.[9] 5- کسب درآمد از طریق تلاش و کوشش: یقیناً خداوند میتوانست، محمد را از چرانیدن گوسفندان بینیاز سازد، ولی میخواست به او و امتش لذت استفاده نمودن از نتیجه تلاش و زحمتشان را بچشاند. به ویژه کسی که صاحب دعوت است باید از آنچه مردم دارند بینیاز باشد و با دعوتش بر آنان متکی نباشد؛ زیرا هر گاه از مردم بینیاز باشد ارزش اوهمچنان باقی میماند و جایگاه بلندی خواهند داشت و کارش خالصانه برای خدا انجام میگیرد و شبهة کافران ستمگر که برای مردم چنین وانمود میکنند که هدف پیامبران از دعوتشان رسیدن به اهداف دنیوی بوده است، مردود میگردد.[10] { قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاء فِي الأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ } (یونس، 78) «گفتند: (ای موسی!) آیا به پیش ما آمدهای تا ما را از چیزهایی منصرف گردانی که پدران و نیاکان خود را بر آن دیده و یافتهایم و میخواهید بزرگی در زمین برای شما دو نفر باشد؟ ما به هیچ وجه به شما ایمان نمیآوریم». این بود سخن فرعون به موسی و از آن جا که صحبت دنیا و اموال آن بر عقلهایشان چیره بود چنین میپنداشتند که هر اندیشه و هر حرکت به خاطر دنیا میباشد. و چون پیامبران به این امور نیازی نداشتند، به اقوامشان میگفتند: { وَيَا قَوْمِ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالاً إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللّهِ وَمَا أَنَاْ بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّهُم مُّلاَقُو رَبِّهِمْ وَلَكِنِّيَ أَرَاكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ } (هود، 29) «ای قوم من! من در برابر آن، از شما مالی نمیخواهم؛ چرا که مزد من جز بر عهدة خدا نیست و من کسانی را که ایمان آوردهاند، از خود نمیرانم. آنان خدای خود را ملاقات میکنند و اما من شما را گروه نادانی میدانم.» بخاری از مقدام رضي الله عنه و او از پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم روایت میکند که فرمود : هیچ کس غذایی بهتر از دسترنج خود نخورده است و پیامبر خدا، داوود از دسترنج خود میخورد.[11] شکی نیست که تکیه بر درآمد حلال، به انسان آزادی کامل و قدرت سخن گفتن و آشکار کردن حق میبخشد[12] و چه بسامردانی که سرهایشان را در برابر طاغوتیان پایین میاندازند و در برابر باطل سکوت اختیار میکنند و با هواخواهی آنان همراهی میکنند از ترس اینکه مبادا حقوقشان قطع بشود.[13] همانا صاحب هر دعوتی، اگر مخارج زندگی او پس از دعوتش تأمین شود یا براساس بخشش و صدقات مردم، تأمین گردد، از اهمیت دعوت او در میان مردم کاسته خواهد شد. بنابراین، داعیان دعوت اسلامی بیش از دیگران نیازمند تأمین مایحتاج زندگی خود میباشند؛ چراکه هیچ کس بر او منت و فضلی نداشته باشد تا او را از آشکار کردن حق باز بدارد. اگرچه محمد نمیدانست که به زودی دعوت و رسالت الهی به او سپرده میشود، اما روشی که خداوند برای زندگی او تدارک دیده بود، این حکمت را در بردارد و روشن میشود که خداوند چنین خواسته بود که زندگی قبل از بعثت پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم با زندگی بعد از بعثت پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم چندان تفاوتی نداشته باشد تا مانعی بر سر راه دعوت او باشد یا تأثیر منفی بر آن بگذارد.[14] روی آوردن پیامبر به گوسفند چرانی، جهت کسب روزی و تأمین زندگی به دلائل مهمی در شخصیت مبارک او اشاره مینماید که از آن جمله میتوان به امور ذیل اشاره نمود: اولاً: احساس دقیق و سلیقه خوشی که خداوند، پیامبرش را به آن آراسته بود، با آنکه عمویش او را کاملا مورد عنایت و توجه قرار میداد و در مهربانی و شفقت با پیامبر چون پدری مهربان بود، اما پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم به محض اینکه احساس کرد که میتواند به کسب و کار بپردازد، شروع به کار کرد و حتی خود را برای کمک به عمویش در مخارج زندگی آماده نمود و این بیانگر شهامت طبع و نیکوکاری و تلاش وی میباشد.[15] ثانیاً: بیانگر نوع زندگیی است که خداوند برای بندگانش در سرای دنیا میپسندد. طبعاً برای خداوند آسان بود که در ابتدا برای پیامبرش اسباب رفاه و آسایش و وسائل زندگی را به اندازهای فراهم نماید تا او را از زحمت و کار و چرانیدن گوسفندان به خاطرتأمین زندگی بینیاز کند، اما حکمت الهی به ما میآموزد که بدانیم بهترین مال آن است که از دسترنج خود حاصل نماید و صرف خدمت به جامعه و همنوعانش باشد و بدترین مال آن است که انسان بدون تلاش آن را کسب نماید بدون اینکه در راه بدست آوردن آن خستگی و رنجی ببیند و بدون اینکه کوچکترین فایدهای از مالش به جامعه برساند.[16]
به نقل از: الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم) (جلد اول)، مؤلف علی محمّد صلّابی، مترجم هیئت علمی انتشارات حرمین
زيرنويسها:
[1]- البخاری، کتاب الاطعمه، ج 9، ص 488، شماره 2262. [2]- محمد رسول الله، محمد الصادق عرجون، ج 1، ص 177. [3]- السیرة النبویه الصحیحه، عمری، ج 1، ص 106. [4]- مدخل لفهم السیره، الیحیی، ص 124. [5]- السیرة النبویه، ابی فارس، ص 114، 115. [6]- همان. [7]- مسلم، ش 1. [8]- السیرة النبویه، ابی فارس، ص 114. [9]- مدخل لفهم السیره، ص 127. [10]- همان، ص 137. [11]- البخاری، کتاب البیوع، شماره 2072. [12]- مدخل لفهم السیره، ص 128. [13]- فقه السیره، غضبان، ص 93. [14]- فقه السیره، بوطی، ص 50. [15]- همان. [16]- همان.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|