Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 23

----

21/05/1446

----

3 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

علي رضی الله عنه  به روايت از رسول

‎الله  صلی الله علیه و سلم  مي‌گويد ايشان فرمودند: «أُعْطِيتُ مَا لَمْ يُعْطَ أَحَدٌ مِنَ الأَنْبِيَاءِ»، فَقُلْنَا مَا هُوَ يَا رَسُولَ الله، فَقَالَ: «نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ، وأُعْطِيتُ مَفَاتِيحَ الأَرْضِ، وسُمِّيْتُ أَحْمَدَ، وَجُعِلَتْ لِي التُّرَابُ طَهُوراً، وَجُعِلَتْ أُمَّتِي خَيْرَ الأُمَمِ». (به من چيزهايي داده شده‌است كه به هيچ‌يك از پيامبران داده نشده‌است، گفتم: اي رسول خدا، آنها چه هستند؟ فرمود: خدا رُعب و هراس از مرا در دل دشمنانم انداخت و با آن یاریم کرد و به من كليدهاي زمين داده شده، به اسم ‌احمد نام گذاري شدم، خاك برايم وسيله پاك كننده قرار داده شده و امتم بهترين امّتها قرار داده شده ‌است.
صحيح بخاري، ش335

 

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

فقه>مسائل فقهی>رمضان > 150 راه از راه های خیر و نیکی

شماره مقاله : 1474              تعداد مشاهده : 636             تاریخ افزودن مقاله : 28/1/1389

 به آنانکه ماه رمضان را دريابند... (150 راه از راه های خير و نيکي) 



سپاس خدای را و درود و سلام بر حضرت محمد آخرين پيامبران و مرسلين، و بر تمامی خاندان و يارانش باد، در ادامه:

اين مقاله در راستای بعهده گرفتن سهمی در بپاداشتن (طاعات و عبادات در) اين ماه بزرگوار، ماه رمضان، ماه بخشش و خرسندی پروردگار است که خداوند متعال در باب آن می فرمايد: "شهر رمضان الذی أنزل فيه القرآن هدى للناس و بينات من الهدى و الفرقان فمن شهد منكم الشهر فليصمه" "بقره: 185"
ترجمه ی آيه: "ماه رمضان [همان ماه] است كه در آن قرآن فرو فرستاده شده است [كتابى ] كه مردم را راهبر و [متضمن] دلايل آشكار هدايت و [ميزان] تشخيص حق از باطل است پس هر كس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد. "

بهتر ديديم که در اين مقاله دسته ای از احاديث و سنت انواع مباحث خير و نيکی را با تکيه بر مواردی که بر اين ماه مبارک تاکيد می نمايند، و همچنين تذکراتی در مورد لزوم پايبندی بر فرائض و نوافل آن گردآوری نماييم. و خداوند هدايتگر راه درست است:

1. اخلاص: خداوند متعال می فرمايد: و ما أمروا إلا ليعبدوا الله مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلاة و يؤتوا الزكاة و ذلك دين القيمة (بينه: 5) يعني: و فرمان نيافتند مگر اينکه خدا را به اخلاص کامل در دين (اسلام) پرستش کنند، و از غير دين حق روی گردانند و برپا دارند نماز را و بدهند زکات را و اين است دين درست. 

2. توبه و برگشتی بی آلايش بسوی خداوند تبارک و تعالي: من تاب قبل أن تطلع الشمس من مغربها تاب الله عليه .يعني: در صحيح ترمذی روايت شده است که: آنکه تا پيش از برآمدن آفتاب از مغرب، توبه کند خداوند توبه اش را می پذيرد. 

3. دعای هنگام ديدن هلال ماه : " اللهم أهله علينا باليمن و الأيمان ، و السلامة و الإسلام ، ربی و ربك الله" بدين معنا که : خداوندا! آن را برايمان هلالی با ميمنت و ايمان، تندرستی و اسلام گردان. (ای هلال ماه!) پروردگار من و پروردگار تو الله است. به روايت مسند امام احمد و ترمذي.

4. روزه داشتن ماه رمضان با ايمان و احتساب: "من صام رمضان إيمانا و احتسابا غفر له ما تقدم من ذنبه" در صحيحين مسلم و بخاری چنين روايت شده است : هرکس ماه رمضان را با ايمان و احتساب (يقين و حساب نمودن اجر و پاداش آن) روزه دارد، تمام گناهان پيشين وی آمرزيده می شوند. 

5. روزه داشتن شش روز از ماه شوال: "من صام رمضان و أتبعه ستا من شوال كان كصوم الدهر" در صحيحين مسلم و بخاری روايت شده است که : هرکه ماه رمضان را روزه گرفته و شش روز از شوال را به آن بيافزايد، گويی تمام عمر خويش روز داشته است 

6. بپاداشتن رمضان با ايمان و احتساب: " من قام رمضان إيمانا و احتسابا غفر له ما تقدم من ذنبه " در صحيحين مسلم و بخاری اين روايت آمده است که: هرآنکه رمضان را با ايمان و احتساب بپادارد، تمام گناهان پيشين وی آمرزيده می شوند. 

7. بپاداری شب قدر با ايمان و احتساب: "من قام ليلة القدر إيمانا و احتسابا غفر له ما تقدم من ذنبه" يعني: هرآنکه شب قدر را با ايمان و احتساب بپادارد، تمام گناهان پيشين وی آمرزيده می شوند. (روايت صحيحين مسلم و بخاري)


8. کوشش و جديت در طول 10 روز آخر ماه رمضان: "كان رسول الله صلى الله عليه و سلم إذا دخل العشر أحيا الليل و أيقظ أهله و شد مأزره " در صحيحين مسلم و بخاری چنين روايت شده است که: هروقت دهه ی آخر (رمضان) می آمد پيامبر صلی الله عليه و سلم شب را با عبادت زنده کرده و اهل خويش را (برای عبادت)بيدار نموده و کاملاً خود را آماده می ساخت. 

9. حج عمره: "العمرة فی رمضان تعدل حجة ، أو حجة معي" ترجمه: به روايت صحيحين مسلم و بخاري: عمره در رمضان با حج برابر است، يا با حجی که همراه من گزارده شود، برابری می کند. 

10. اعتكاف: "كان رسول الله صلى الله عليه وسلم يعتكف فی العشر الأواخر من رمضان" يعني: به روايت صحيح بخاري: پيامبر (صلی الله عليه وسلم) در دهه ی آخر ماه رمضان در مسجد اعتکاف می نمود. 

11. دادن افطاری به روزه دار: "من فطر صائما كان له مثل أجره غير أنه لاينقص من أجر الصائم شيئا " ترجمه: به روايت صحيح ترمذی (که آن را حسن صحيح دانسته) هرکه روزه داری را افطاری دهد به اندازه ی او به وی پاداش می رسد بی آنکه از پاداش روزه دار چيزی کاسته شود. 

12. قرائت و تلاوت قرآن: "اقرأوا القرآن فإنه يأتی يوم القيامة شفيعا لأصحابه" يعني: در صحيح مسلم روايت شده است که: قرآن بخوانيد چونکه در روز قيامت برای ياران خويش به وساطت خواهد آمد. 

13. يادگيری و آموزش قرآن: "خيركم من تعلم القرآن و علمه "ترجمه ی حديث: در صحيح مسلم روايت شده است که : بهترين تان کسی است که قرآن را بياموزد و بياموزاند. 

14. ذکر و ياد خدای متعال: "ألا أنبئكم بخير أعمالكم وأزكاها عند مليككم و أرفعها فی درجاتكم و خير لكم من إنفاق الذهب و الفضة و خير لكم من أن تلقوا عدوكم فتضربوا أعناقهم و يضربوا أعناقكم ؟ قالوا بلى . قال: ذكر الله تعالى" در صحيح ترمذی آمده است که : آيا شما را از نيکوترين و پاک ترين کارهای تان نزد پادشاهتان و والاترين آن ها در مرتبه های تان و چيزی که برای تان بهتر از آن باشد که طلا و جواهر ببخشيد و يا آنکه در برابر دشمنتان ايستاده و گردن هايشان را زده و گردنتان را بزنند باخبر سازم؟ گفتند: آري. فرمود: ذکر و ياد خداوند متعال. 

15. استغفار: "من لزم الإستغفار جعل الله له من كل هم فرجا و من كل ضيق مخرجا و رزقه من حيث لا يحتسب" در ابوداود و نسائی روايت شده که: کسی که پايبند استغفار باشد، خداوند در هر مشکلی برايش راه حلی و در هر تنگنايی برون رفتی عطا نموده او را بطريقی روزی دهد که گمان نمی برده است. 

16. کامل نمودن وضوء:" من توضأ فأحسن الوضوء خرجت خطاياه من جسده حتى تخرج من تحت أظفاره " هرکه به درستی وضو بگيرد، گناهان از بدنش خارج می شوند تا آنکه از زير ناخن هايش بيرون روند. (به روايت صحيح مسلم)

17. گفتن شهادتين بعد از وضوء: "من توضأ فأحسن الوضوء ثم قال : أشهد أن لا إله إلا الله و أشهد أن محمدا عبده و رسوله ، اللهم اجعلنی من التوابين و اجعلنی من المتطهرين. فتحت له أبواب الجنة يدخل من أيها شاء "يعني: در صحيح مسلم آمده است که: کسی که وضوء بگيرد و آن را به نيکويی گرفته باشد و سپس بگويد: أشهد أن لا إله إلا الله و أشهد أن محمدا عبده و رسوله ، اللهم اجعلنی من التوابين و اجعلنی من المتطهرين. (يعني: گواهی می دهم که جز الله هيچ معبودی نيست و آنکه محمد بنده و فرستاده ی اوست، بار الها! مرا از زمرهء آنانيکه زياد توبه نموده و بسيار پاکيزه کاری می نمايند، بگردان.) دروازه های بهشت بر او گشوده گردند، تا از هرکدام که بخواهد داخل شود. 

18. مراعات وضوء: "استقيموا و لن تحصوا واعلموا أن خير أعمالكم الصلاة و لن يحافظ على الوضوء إلا مؤمن " يعني: در صحيح ابن ماجه آمده است که: پايداری نماييد و نميتوانيد (همه اعمال را) دريابيد و بدانيد که بهترين اعمال شما نماز است و جز مومن کسی بر وضوء خويش مواظبت نمی کند. 

19. مسواک: "لولا أن أشق على أمتی لأمرتهم بالسواك مع كل صلاة] " رواه البخاری ومسلم[ در صحيحين روايت شده است که: رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: اگر بر امتم سخت تمام نمی شد، آنان را به مسواک کردن در وقت هر نماز امر می کردم. 

20. دو رکعت نماز پس از وضوء: "ما من أحد يتوضأ ، فيحسن الوضوء و يصلی ركعتين يقبل بقلبه و وجهه عليهما إلا وجبت له الجنة "در صحيح مسلم بيان شده که آنحضرت صلی الله عليه و سلٌم فرمودند: هر کس از شما بدرستی وضوء گرفته و دو رکعت نماز را بگونه ای که دل و رويش به نماز باشد بجای آورد، بدون ترديد بهشت بر او واجب می گردد. 

21. دعای بعد از اذان: "من قال حين يسمع النداء : اللهم رب هذه الدعوة التامة و الصلاة القائمة آت محمدا الوسيلة و الفضيلة و ابعثه اللهم مقاما محمودا الذی وعدته ، حلت له شفاعتی يوم القيامة " يعني: کسی که چون اذان را بشنود بگويد: اللَّهُمَّ رَبَّ هذِهِ... پروردگارا خداوند اين دعوت تام و درود ثابت، برای محمد صلی الله عليه وسلم و فضيلت را ارزانی کن! و او را به مقام نيکويی بفرست که بوی وعده کرده اي؛ در روز قيامت شفاعتم برايش لازم می شود. (در صحيح بخاری روايت شده است.)

22. دعای ميان اذان و اقامه: " الدعاء بين الأذان والإقامة لا يردّ" يعني: دعا در فاصله ی بين اذان و اقامه رد نمی شود. (صحيح بخاری)

23. مداومت بر نمازهای پنجگانه: "ما من امرىء مسلم تحضره صلاة مكتوبة فيحسن وضوئها و خشوعها و ركوعها ، إلا كانت له كفارة لما قبلها من الذنوب ما لم تؤت كبيرة، و ذلك الدهر كله" يعني: در کتاب صحيح مسلم روايت شده که: هيچ مسلمانی نيست که هنگام نماز فريضه اش برسد و او نيکو وضوء نموده و خشوع و رکوعش را به وجهی نيکو بجای آورد، مگر اينکه (اين کارها) کفاره است برای گناهان پيش از آن تا زمانی که گناهان کبيره انجام نشده باشد و اين امر در تمام وقت جاری است. 

24. مداومت بر ادای نماز سر وقت: "سئل رسول الله صلى الله عليه وسلم : أی العمل أفضل قال الصلاة لوقتها " ترجمه: از پيامبر صلى الله عليه وسلم سوال شد: بهترين اعمال کدام است؟ فرمودند: نماز سر وقت. (صحيحين بخاری و مسلم)

25. مداومت بر ادای نمازهای صبح و عصر: "من صلى البردين دخل الجنة" يعني: کسی که نماز دو خنکي(عصر و صبح) را بگزارد به بهشت داخل می شود. 

26. مداومت بر ادای نماز جمعه: "الصلوات الخمس، و الجمعة إلى الجمعة، و رمضان إلى رمضان، مكفرات ما بينهم إذا اجتنبت الكبائر" يعني: نمازهای پنجگانه، و جمعه تا جمعه و رمضان تا رمضان محو کننده ی گناهانی هستند که در بين آنها بوقوع پيوسته، ماداميکه از گناهان کبيره دوری جسته شود. (صحيح مسلم)

27. جستجوی زمان اجابت دعا در روز جمعه: "فيها ساعة لا يوافقها عبد مسلم و هو قائم يصلی يسأل الله شيئا إلا أعطاه إياه" يعني: در صحيحين روايت شده که: در آن ساعتی هست که هيچ بنده ی مسلمانی که ايستاده و نماز می گزارد، وارد آن نمی شود در حاليکه از خداوند چيزی را می طلبد، مگر اينکه آن را به وی می دهد. 

28. قرائت سوره ی کهف: "من قرأ سورة الكهف فی يوم الجمعة أضاء له النور ما بين الجمعتين" يعنی: نسائی و حاكم روايت نموده اند: هرکس در روز جمعه سوره ی کهف را بخواند، برای او ميان دو جمعه نور پرتو می افکند(و روشن می گردد). 

29. رفتن به سوی مسجد: " من غدا إلى المسجد أو راح أعد الله له نزلا فی الجنة كلما غدا أو راح" در صحيحين بخاری و مسلم آمده است: کسی که اول روز يا اول شب بسوی مسجد رود در هر صبح و يا هر شامی که می رود، خداوند برايش در بهشت ضيافت و تدارکی را فراهم می سازد. 

30. گزاردن نماز در مسجد الحرام: " صلاة فی مسجدی هذا أفضل من ألف صلاة فيما سواه من المساجد إلا المسجد الحرام . و صلاة فی المسجد الحرام أفضل من مائة ألف صلاة فی هذ" امام احمد و ابن خزيمه چنين روايت نموده اند: نماز در اين مسجد من از هزار نماز در هر مسجدی غير آن بجز مسجد الحرام برتر است، و نماز در مسجد الحرام از يکصدهزار نماز در اينجا برتر است. 

31. گزاردن نماز در مسجد نبوي: " صلاة فی مسجدی هذا خير من ألف صلاة فيما سواه إلا المسجد الحرام " در صحيح مسلم روايت شده که: نماز در اين مسجد من برتر است از هزار نماز در غير آن بجز مسجد الحرام. 

32. گزاردن نماز در بيت المقدس: " لا تشد الرحال إلا إلى ثلاثة مساجد : المسجد الحرام ، و مسجد الرسول صلى الله عليه و سلم ،و المسجد الأقصى" در صحيح بخاری آمده است: بار سفر را نمی بندند مگر به مقصد سه مسجد: مسجد الحرام، مسجد پيامبر صلى الله عليه و سلم، و مسجد الاقصی. 

33. گزاردن نماز در مسجد قبا: " من صلى فيه كان كعدل عمرة " ابن حبان روايت نموده است که: آنکه در آن نماز گزارد، برايش معادل يک عمره است. 

34. مداومت بر نماز جماعت: "صلاة الجماعة أفضل من صلاة الفرد بسبع و عشرين درجة" در صحيحين بخاری و مسلم آمده است که: ثواب نماز جماعت بر نماز تنهائی 27 برابر است. 

35. حرص و اشتياق به حضور در صف اول نماز: "لو يعلم الناس ما فی النداء و الصف الأول ثم لم يجدوا إلا أن يستهموا عليه لاستهموا " يعني: در صحيحين بخاری و مسلم روايت شده است که: هرگاه مردم بدانند که چه مزيت و ثوابی برای اذان و صف اول است و سپس آن را بجز از طريق قرعه نيابند حتماً برايش قرعه می اندازند. 

36. مداومت بر نماز چاشتگاه: "يصبح على كل سلامى من أحدكم صدقة، فكل تسبيحة صدقة ، وكل تحميدة صدقة ، وكل تهليلة صدقة ،وكل تكبيرة صدقة ، وأمر بالمعروف صدقة ، ونهی عن المنكر صدقة ، ويجزئ من ذلك كله ركعتان يركعهما فی الضحى " يعني: برهر بندی از بندهای وجود انسان صدقه لازم می گردد. پس هر تسبيحی صدقه است و هر تحميدی و هر تهليلی و همچنان هر تکبيری و امر به معروف صدقه است و نهی از منکر نيز و به جای همه ی اينها دو رکعتی که شخص در چاشتگاه بگزارد، بسنده است. (صحيح مسلم)

37. پايبندی بر سنت های راتبه: "ما من عبد مسلم يصلی لله تعالى كل يوم اثنتی عشرة ركعة تطوعا من غير الفريضة ، إلا بنى الله له بيتا فی الجنة" يعني: در صحيح مسلم روايت شده است که: هيچ بنده ی مسلمانی نيست که روزانه 12 رکعت نافله غير از فريضه برای خدای تعالی بگزارد، مگر اينکه خداوند برايش در بهشت خانه ای می سازد.

38. ادای نمازهای نافله و راتبه (تطوع) در منزل: "اجعلوا فی بيوتكم من صلاتكم ،ولا تتخذوها قبورا " ترجمه: برخی از نمازهای تان را درخانه تان گزارده و خانه ی خود را گورستان مسازيد. (روايت صحيح بخاري)

39. بسياری سجده: "أقرب ما يكون العبد إلى ربه وهو ساجد ، فأكثروا الدعاء" معنی حديث: نزديکترين حالت بنده به پروردگارش، حالت سجده است، پس در آن زياد دعا کنيد. (صحيح مسلم)

40. نشستن در محل نماز پس از ادای نماز صبح به منظور ذکر: "من صلى الفجر فی جماعة ثم قعد يذكر الله حتى تطلع الشمس ، ثم صلى ركعتين كانت له كأجر حجة وعمرة " قال رسول الله صلى الله عليه وسلم " تامة ، تامة ، تامة" يعني: کسی که نماز صبح را با جماعت بجای آورده و بنشيند و به ذکر الله مشغول شود تا وقتی که آفتاب طلوع نمايد، آنگاه دو رکعت نماز بگزارد، پاداش يک حج و يک عمره خواهد داشت. (پيامبر خدا صلى الله عليه وسلم فرمودند: بطور کامل، بطور کامل، بطور کامل.) در صحيح ترمذی روايت شده و آن را حديث حسن دانسته است.

41. نماز بر ميت و تشييع جنازه: "من شهد الجنائز حتى يصلی عليها فله قيراط ، و من شهدها حتى تدفن فله قيراطان. قيل و ما القيراطان ؟ قال : مثل الجبلين العظيمين" يعني: کسی که بر ميت حاضر شود تا زمانيکه بر آن نماز گزارد، اين کار پاداشی معادل يک قيراط داشته و اگر در هنگام دفن نيز حاضر باشد دو قيراط خواهد داشت. پرسيدند: اين دو قيراط چيستند؟ فرمود: به اندازه ی دو کوه بزرگ. (صحيحين بخاری و مسلم)

42. استحباب نماز زن در منزل خويش: "لا تمنعوا نساءكم المساجد ، و بيوتهن خير لهن" يعني: زنان خويش را از رفتن به مساجد منع نکنيد، و با اينحال منزل آنها برای شان پسنديده تر است.(صحيح ابوداود)

43. ترغيب به گزاردن نماز عيد در مصلي: "كان رسول الله يخرج يوم الفطر و الأضحى إلى المصلى" يعني: در صحيح بخاری روايت شده است که پيامبر خدا الله صلى الله عليه وسلم در روز عيد فطر و قربان به سوی مصلی خارج می شد.

44. عادت دادن فرزندان به نمازگزاري: "مروا أبناءكم بالصلاة و هم أبناء سبع سنين ،و اضربوهم عليها لعشر ، و فرقوا بينهم فی المضاجع " يعني: اولاد خود را در هفت سالگی به نماز امر نموده و از ده سالگی به نماز امر نموده و آنها را بخاطر ترک نماز بزنيد و خوابگاهشان را جدا کنيد. (ابوداود)

45. عادت دادن فرزندان به روزه داري: "عن الربيع بنت معوذ قالت : فكنا نصومه بعد ، و نصوم صبياننا ، ونجعل لهم اللعبة من العهن" يعني: در صحيح بخاری از ربيع دختر معوذ روايت شده است که: از آن پس روزه می گرفتيم، و بچه هايمان را نيز روزه می داشتيم و برايشان از پشم اسباب بازی می ساختيم. 

46. ذکر و ياد خداوند بدنبال نمازهای فرض: "من سبح دبر كل صلاة ثلاثا و ثلاثين ، و حمد الله ثلاثا و ثلاثين ، و كبر الله ثلاثا وثلاثين ، فتلك تسعة و تسعون 0ثم قال : لا اله إلا الله وحده لا شريك له ، له الملك و له الحمد و هو على كل شئ قدير، غفرت له خطاياه و إن كانت كزبد البحر " يعني: آنکه بعد از هر نماز سی و سه بار سبحان الله و سی و سه بار الحمد لله و سی و سه بار الله اکبر بگويد، که می شود نود و نه بار، سپس بگويد: لا إلهَ إلاَّ اللَّه وحْدَه لا شَريك له، لَهُ المُلْكُ وَ لَهُ الحمْد، و هُو على كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ. گناهانش آمرزيده می شود، هر چند مثل کف دريا باشد. (صحيح مسلم)

47. پايبندی بر نماز تراويح: " أفضل الصلاة بعد الفريضة صلاة الليل" يعني: بهترين نمازها پس از فرائض نماز شب است. (مسلم)

48. شتاب در افطار نمودن: " لا يزال الناس بخير ما عجلوا الفطر" يعني: هميشه مردم به خيراند، تا ماداميکه در افطار شتاب نمايند. (صحيح بخاري).

49. افطار نمودن پيش از نماز: "كان النبی صلى الله عليه و سلم يفطر قبل أ ن يصلي" يعني: رسول الله صلی الله عليه و سلم قبل خواندن نماز افطار می نمود. (احمد)

50. شکستن روزه با خرما اگر يافت شود: " من وجد التمر فليفطر عليه ، ومن لم يجد التمر فليفطر على الماء ، فإن الماء طهور" يعني: كسی كه خرما بيابد بايد با خرما افطار نمايد و اگر نيافت، بايد با آب افطار کند، زيرا آب پاک کننده است. (روايت احمد و ابو داود و ترمذی)

51. پايبندی بر دعای موقع افطار: " ذهب الظمأ و ابتلت العروق و ثبت الأجر إن شاء الله تعالى" ترجمه: تشنگی برطرف شد، رگ ها تر شدند و پاداش ثابت گشت انشاءالله. (ابوداود و دار قطنی و حاكم)

52. دعای موقع افطار: "إن للصائم عند فطره دعوة لا ترد "يعني: دعای روزه دار در هنگام افطار رد نمی شود. (ابن ماجه)

53. دعا در هر حال: "إن الله يقول : أنا عند ظن عبدی بی ، و أنا معه إذا دعاني" يعني: خداوند می فرمايد: من با گمان بنده ام به خويش می باشم. و من با او هستم آنگاه که مرا ياد کند. (بخاری و مسلم)

54. خوردن سحري: " تسحروا فإن فی السحور بركة "يعني: سحری کنيد، زيرا در سحری ها برکت است. (بخاری و مسلم)

55. حمد و سپاسگزاری از خداوند متعال پس از هر خوردن و نوشيدني: " إن الله ليرضى عن عبد أن يأكل الأكلة فيحمده عليها أو يشرب الشربة فيحمده عليها " يعني: همانا خداوند از بنده ای راضی می شود که چون لقمه ای بخورد و حق تعالی را بر آن ثنا گويد و چون آب بياشامد، حق تعالی را بر آن ثنا گويد. (صحيح مسلم)

56. زکات: {و ما أمروا إلا ليعبدوا الله مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلاة و يؤتوا الزكاة و ذلك دين القيمة} (البينة:5 ) ترجمه: خداوند متعال می فرمايد: "و فرمان نيافتند مگر اينکه خدا را به اخلاص کامل در دين (اسلام) پرستش کنند، و از غير دين حق روی گردانند و برپا دارند نماز را و بدهند زکات را و اين است دين درست. "

57. زکات فطر: " فرض رسول الله صلى الله عليه و سلم زكاة الفطر طهرة للصائم من اللغو و الرفث، و طعمة للمساكين . من أداها قبل الصلاة فهی زكاة مقبولة ، و من أداها بعد الصلاة فهی صدقة من الصدقات " يعني: رسول خدا صلى الله عليه و سلم زکات فطر را به عنوان پاکی روزه دار از کلام بيهوده و دشنام، و روزی مسکينان فرض قرارداد. کسی که آن را قبل از نماز ادا نمايد، زکات وی زکاتی مقبول است و هركس آن را بعد از نماز ادا نمايد، صدقه ای مانند باقی صدقه ها خواهد بود. (ابوداود)

58. انفاق در راه خدا: {وما تقدموا لأنفسكم من خير تجدوه عند الله إن الله بما تعملون بصير} (البقرة:110) ترجمه: "و هر گونه نيكى كه براى خويش از پيش فرستيد آن را نزد خدا باز خواهيد يافت آرى خدا به آنچه مى‏كنيد بيناست"

59. صدقه: "فالصدقة تطفئ الخطيئة كما يطفئ الماء النار" يعني: صدقه گناه را خاموش می کند همانگونه که آب آتش را فرو می نشاند.(ترمذی).

60. صدقه ی تنگدست: " يا رسول الله، أی الصدقة أفضل؟ قال: جهد المقل، و ابدأ بمن تعول" يعني: سؤال کردند: ای پيامبر خدا (صلى الله عليه و سلم)، از همه ی صدقه ها کدام بهتر است؟ فرمود: در تنگدستی کوشش کردن، و از کسی شروع کن که سرپرستی او به عهده ی توست. (ابوداود و ابن خزيمه و حاكم)

61. صدقه ی پنهاني: "صنائع المعروف تقی مصارع السوء، و صدقة السر تطفئ غضب الرب، و صلة الرحم تزيد فی العمر" ترجمه: کردارهای نيک از گرفتاری های ناخوشايند جلوگيری می نمايد، و صدقه ی پنهانی خشم پروردگار را فرومی نشاند، و نيز صله ی رحم عمر را می افزايد. (طبرانی (

62. فضيلت کارگزار در دادن صدقه(فضل العامل على الصدقة) : "إن الخازن المسلم الأمين الذی ينفذ ما أمر به فيعطيه كاملا موفرا، طيبة به نفسه ، فيدفعه إلى الذی أمر به، أحد المتصدقين. " يعني: خزانه دار امين مسلمان که آنچه بدان دستور داده شود را اجرا نموده و (بخشش ها را) کامل و تمام می دهد و با رضايت خاطر به کسی که باو امر شده می پردازد، يکی از دو صدقه دهنده است. (بخاری و مسلم)

63. ساختن مساجد: "من بنى مسجدا يبتغی به وجه الله بنی له مثله فی الجنة" يعني: هرکه مسجدی را به خاطر رضای خداوند بناکند، برايش در بهشت بنايی همانند آن ساخته می شود. (بخاری و مسلم)

64. آشکار ساختن سلام و دادن طعام: " أيها الناس، أفشوا السلام، وأطعموا الطعام، وصلوا الأرحام، و صلوا بالليل و الناس نيام " .يعني: ای مردم، سلام را آشکار کنيد و طعام دهيد و روابط خويشاوندی را بر قرار داريد و شبانگاهان نماز بخوانيد، در حاليکه مردم خواب هستند. (ترمذي)

65. دور کردن موانع و دشواری ها از سر راه: " لقد رأيت رجلا يتقلب فی الجنة، فی شجرة قطعها من ظهر الطريق، كانت تؤذی الناس" ترجمه: مردی را ديدم که در بهشت می گشت، چون درختی را که از بالای راه سبب اذيت مسلمين می شد قطع نموده بود. (صحيح مسلم)

66. نيکی با پدر و مادر و فرمانبردن از آنان: "رغم أنفه ثم رغم أنفه ثم رغم أنفه . قيل: من يا رسول الله؟ قال: من أدرك والديه عند الكبر أحدهما أو كليهما، ثم لم يدخل الجنة " پيامبر فرمودند: ذليل و بدبخت شد، ذليل و بدبخت شد، ذليل و بدبخت شد. پرسيدند: چه کسی ای پيامبر خدا؟ فرمود: آنکه پدر و مادرش يکی يا هردو را در هنگام پيری دريابد، ولی داخل بهشت نگردد. (صحيح مسلم)

67. اطاعت زن از همسرش: " إذا صلت المرأة خمسها، وصامت شهرها ، وحصنت فرجها، وأطاعت بعلها- أی زوجها - دخلت من أی أبواب الجنة شاءت" يعني: آن زن که پنج نوبت نمازش را بجای آرد، و يک ماهش را روزه بگيرد، و پاکدامنی پيشه نموده، و از شوهرش اطاعت کند از هر کدام از دروازه های بهشت که بخواهد داخل شود. (ابن حبان)

68. کسب روزی حلال و کار با دست و بازو: "سئل رسول الله صلى الله عليه وسلم: أی الكسب أطيب؟ قال: عمل الرجل بيده، و كل كسب مبرور "يعني: از رسول خدا صلى الله عليه وسلم سؤال کردند: از بين کسب و کارها کدام پاکيزه تر است؟ فرمود: کار انسان با دستش، و هر کسب و کاری مقبول است. (حاكم)

69. دادن نفقه ی همسر و فرزندان: " إذا أنفق المسلم نفقة على أهله و هو يحتسبها كانت له صدقة" ترجمه: هرگاه فرد مسلمانی درجهت رضای خداوند برای خانواده اش خرج نمايد، برايش صدقه بحساب می آيد. )بخاری ومسلم)

70. انفاق به بيوه ها و تنگدستان: " الساعی على الأرملة و المسكين كالمجاهد فی سبيل الله " أو قال " كالقائم لا يفتر، و كالصائم لا يفطر " معنی حديث: کسی که برای معيشت بيوه و مسکين تلاش کند، مانند مجاهد راه خداست. و شايد فرمود: نمازگزاری است که سست نشود و مانند روزه داری است که افطار نکند. (صحيح بخاری)

71. سرپرستی يتيم و دادن خرجی او: " أنا و كافل اليتيم فی الجنة هكذا، و قال بإصبعيه: السبابة و الوسطى." ترجمه: پيامبر می فرمايد: من و سرپرست يتيم اينگونه ايم، و با دو انگشت اشاره و وسط خود اشاره فرمود. (صحيح بخاری)

72. دست كشيدن بر سر کودک يتيم و دلسوزی کردن برای او:" شكا رجل إلى رسول الله صلى الله عليه و سلم قسوة قلبه، فقال: " امسح رأس اليتيم، و أطعم المسكين" " مردی نزد رسول خدا رسول الله صلى الله عليه و سلم از قساوت قلب خويش شکايت نمود، فرمود: بر سر يتيم دست بکش و تهيدستان را سير کن. (احمد) 

73. برآوردن نياز دوستان: "لأن يمشی أحدكم فی قضاء حاجة – و أشار بإصبعه - أفضل من أن يعتكف فی مسجدی هذا شهرين". يعني: رفتن فردی از شما برای برآوردن نيازی – و با انگشت اشاره نمود - بهتر است از اينکه در اين مسجد من دو ماه اعتکاف نمايد. (حاكم )

74. ديدار دوستان به خاطر خداوند:" النبی فی الجنة، و الصديق فی الجنة ، و الرجل يزور أخاه فی ناحية المصر لا يزوره إلا لله فی الجنة" معنی حديث: پيامبر اهل بهشت است، و صديق اهل بهشت است، و مردی که به ديدار دوستش در جانبی از شهر می رود و بجز بخاطر خدا وی را ديدار نمی کند، اهل بهشت است. )طبرانی)

75. عيادت بيمار: " من عاد مريضا لم يزل فی خرفة الجنة. قيل يا رسول الله و ما خرفة الجنة؟ قال جناه" يعني: آنکه بيماری را عيادت نمايد، هميشه در خرفه ی بهشت است، سؤال کردند: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم خرفه ی بهشت چيست؟ فرمود: ميوه اش که چيده شود. ( صحيح مسلم )


76. بر قرار ساختن رابطه ی خويشاوندی حتی اگر آنان قطع نمايند: "الرحم معلقة بالعرش، تقول: من وصلنی وصله الله، و من قطعنی قطعه الله " .رحم (خويشاوندی) بر عرش معلق و آويزان بوده و می گويد: آنکه مرا پيوسته دارد، خدا او را پيوسته دارد و آنکه مرا می برد خدا او را ببرد. )صحيحين بخاری و مسلم(

77. شاد کردن يک مسلمان: "من لقی أخاه المسلم بما يحب يسره بذلك سره الله عز و جل يوم القيامة" :کسی که برادر مسلمانش را با آنچه وی دوست دارد ملاقات نمايد تا بدان دلش شاد گردد، خدای عزوجل در روز قيامت او را شاد گرداند. (طبرانی)

78. سهلگيری با تنگدست: " من يسر على معسر يسر الله عليه فی الدنيا و الآخرة" : کسی که با فرد تنگدستی سهلگيری کند، خداوند در دنيا و قيامت با او سهلگيری می کند. (صحيح مسلم)

79. آسان گيری با زيردستان و کارگران در رمضان: " من خفف عن مملوكه فيه غفر الله له، و أعتقه من النار" : کسی که بر (زيردست) غلامش آسان بگيرد، خداوند به سبب آن او را آمرزيده و از دوزخ رهايش سازد. (ابن خزيمه آن را بطور مفصل روايت نموده است.) 

80. دلسوزی و شفقت با ضعيفان و مهرورزی و رحم بر آنان: " الراحمون يرحمهم الرحمن، ارحموا من فی الأرض يرحمكم من فی السماء " : آنان که رحم می آورند خداوند رحمان بر ايشان رحم می آورد، بر زمينيان رحمت آريد تا آنکه در آسمان است بر شما رحمت آرد. (ابوداود و ترمذی)

81. اصلاح آوردن ميان مردم: " ألا أخبركم بأفضل من درجة الصيام و الصلاة و الصدقة؟ قالوا بلى يا رسول الله قال إصلاح ذات البين ". می خواهيد شما را آنچه از روزه و نماز و صدقه برتر است باخبر سازم؟ پاسخ دادند: آری، ای رسول خدا (صلی الله عليه و سلم). فرمود: اصلاح آوردن ميان مردم. (ابوداود و ترمذي)

82. خوشرفتاري: " سئل رسول الله صلى الله عليه و سلم عن أكثر ما يدخل الناس الجنة؟ فقال: تقوى الله و حسن الخلق. " از رسول الله صلی الله عليه و سلم از آنچه که بيشتر مردم را به بهشت داخل می سازد پرسيده شد. فرمود: تقوای خدا و اخلاق نيکو.) ترمذی) 

83. حيا: "الحياء من الإيمان، و الإيمان فی الجنة. البذاء من الجفاء و الجفاء فی النار" : حيا از ايمان است، و ايمان در بهشت، و بددهنی از سنگدلى است و سنگدلى در دوزخ است. ) احمد و ابن حبان و ترمذی اين را روايت کرده و گويند حديث حسن صحيح می باشد.)

84. راستگويي: "عليكم بالصدق، فان الصدق يهدی إلى البر، و ان البر يهدی إلى الجنة " : راستگويي پيشه گيريد که همانا راستی انسان را بسوی نيکوکاری راهنمائی می کند، و نيکو کاری انسان را به بهشت رهنمون می گردد. (صحيحين بخاری و مسلم)

85. بردباری، گذشت و فرو بردن خشم: قال تعالى:} و الكاظمين الغيظ و العافين عن الناس و الله يحب المحسنين) { آل عمران:134). و قال رسول الله صلى الله عليه و سلم للأشج بن قيس: "إن فيك خصلتين يحبهما الله تعالى: الحلم و الأناة "رواه مسلم. يعنی: خداوند متعال در سوره ی آل عمران، آيه ی 134، می فرمايد: " و خشم خود را فرو مى‏برند و از مردم در مى‏گذرند و خداوند نكوكاران را دوست دارد." و در صحيح مسلم روايت شده که پيامبر خدا الله صلى الله عليه و سلم به أشج ابن قيس فرمودند: "در تو دو خصلت وجود دارد که خدای تعالی آن را دوست می دارد: بردباری و تأنی کردن "

86. مصافحه(دست دادن): " ما من مسلمين يلتقيان فيتصافحان إلا غفر لهما قبل أن يتفرق" : دو مسلمان با هم روبرو شده و مصافحه نمي نمايند، مگر قبل از اينکه از هم جدا شوند، گناه شان آمرزيده می شود. (أبوداود وترمذی روايت نموده و آن را حسن دانسته اند.)

87. گشاده رويی: "لا تحقرن من المعروف شيئا و لو أن تلقى أخاك بوجه طليق" هيچ چيزی از کار خير را خوار مشمار، هر چند که با چهره ای گشاده با برادرت روبرو شوی. (صحيح مسلم )

88. جوانمردی در خريد و فروش: " رحم الله رجلا سمحا إذا باع و إذا اشترى و إذا اقتضى" يعنی: خدا رحمت کند، مردی جوانمرد را که هرگاه بفروشد، يا بخرد و يا طلب نمايد جوانمردی را مراعات کند. )صحيح بخارى)

89. چشم پوشيدن از محارم خدای متعال: " النظرة سهم مسموم من سهام إبليس، من تركها مخافتی أبدلته إيمانا يجد حلاوته فی قلبه. "يعنی: نگاه (به نامحرم) تيری زهرآلود از تير های ابليس است، آنکه از آن به خاطر ترس از (عقاب) من در گذرد آن را تبديل به ايمان و باوری می کنم که شيرينی آن را در دلش بچشد. (طبرانی)

90. امر به معروف و نهی از منكر: " من رأى منكم منكرا فليغيره بيده، فان لم يستطع فبلسانه، فان لم يستطع فبقلبه، و ذلك اضعف الإيمان " يعنی: هرگاه کسی از شما کار بدی را ديد بايد آنرا به دست خويش تغيير دهد، اگر نتوانست به زبان خود آنرا منع کند و اگر نتوانست به دل خود آن را بد بداند و اين ضعيف ترين مرحله ی ايمان است. (صحيح مسلم)

91. هم نشينی با نيکوکاران و برگزيدگان: " لا يقعد قوم يذكرون الله عز وجل الا حفتهم الملائكة، و غشيتهم الرحمة، و نزلت عليهم السكينة، و ذكرهم الله فيمن عنده" يعنی: هيچ گروهی نمی نشينند که ذکر خدا را نمايند، مگر اينکه ملائکه آنان را احاطه نموده و رحمت آنها را می پوشاند و بر ايشان آرامش و سکون فرود آيد و خدای تعالی آنها را در بين کسانی که نزد اويند، ياد فرمايد. (صحيح مسلم)

92. نگهداری زبان و شرمگاه: " من يضمن ما بين لحييه و ما بين رجليه أضمن له الجنة " ترجمه: آنکه ميان ريش و ميان دو پايش (شرمگاه) را برايم ضمانت کند، من بهشت را برای او ضمانت می کنم. (بخارى ومسلم)

93. فرستادن درود و صلوات بر پيامبر صلى الله عليه وسلم: " من صلى علی صلاة ، صلى الله عليه بها عشرا " يعنی: هر کس که بر من يکبار درود بفرستد، خداوند در برابر آن بر وی ده بار درود می فرستد. )صحيح مسلم)

94. فراهم نمودن زمينه ی کار نيک و رهنمون ساختن به کار خير: " كل معروف صدقة ، والدال على الخير كفاعله" رواه البخاری ومسلم،" ومن دل على خير ،فله مثل أجر فاعله" يعنی: در صحيحين مسلم و بخاری آمده است که: "هرکار نيکی صدقه محسوب می شود، و راهنمای انجام نيکی مانند فاعل آن است." و در صحيح مسلم چنين روايت شده که: "آنکه به کار خير راهنمايی کند، برای او مانند مزد انجام دهنده ی آن داده می شود."

95. دعوت به سوی خدای متعال: " من دعا إلى هدى، كان له من الأجر مثل أجور من تبعه، لا ينقص ذلك من أجورهم شيئ" يعنی: آنکه بسوی هدايتی دعوت کند، برای او مزد کسانی که از او پيروی می کنند، داده می شود بدون اينکه از مزد شان چيزی کم شود. (صحيح مسلم)

96. پرده پوشی از مردم: " لا يستر عبد عبدا فی الدنيا إلا ستره الله يوم القيامة" يعنی: نمی پوشاند بنده ای (عيوب) بنده ای ديگر را مگر اينکه خداوند در روز قيامت (عيوب) او را می پوشاند. (صحيح مسلم)

97. صبر: "ما يصيب المسلم من نصب ولا وصب و لا هم و لا حزن و لا أذى و لا غم حتى الشوكة يشاكها إلا كفر الله بها من خطاياه" : هيچ خستگی و مرض، غم و اندوه و اذيت و شکنجه ای به مسلمان نمی رسد و حتی خاری که بپايش می خلد، مگر اينکه خداوند جل جلاله در برابر آن گناهانش را می آمرزد. (صحيح بخاری)

98. كفاره ی مجلس : " من جلس جلسة فكثر لغطه فقال قبل أن يقوم من مجلسه ذلك : سبحانك اللهم وبحمدك أشهد أن لا اله إلا أنت أستغفرك وأتوب إليك إلا غفر له ما كان فی مجلسه ذلك : " آنکه در مجلسی بنشيند و سخنش در آن بسيار شود – سخنی که از آن خير آخرت متصور نيست – و قبل از اينکه از اين مجلس برخيزد، بگويد: " سبْحانَك اللَّهُمّ وبحَمْدكَ..." بار خدايا پاکيست ترا و به ثنای تو ترزبانم، گواهی می دهم که معبود برحقی جز تو نيست، از تو آمرزش می طلبم و بسويت توبه كارم، مگر آنکه آنچه در آن مجلس از (لغزش ها از) وی صادر شده بخشيده می شود. (أبوداود وترمذی(

99. دو رکعت نماز در هنگام ارتکاب گناه: "ما من عبد يذنب ذنبا فيحسن الطهور، ثم يقوم فيصلی ركعتين، ثم يستغفر الله إلا غفر له " : هيچ بنده ای نيست که زمانيکه گناهی از او سر بزند وضوی صحيحی بگيرد و آنگاه برخاسته و دو رکعت نماز بگزارد، و از خداوند طلب آمرزش نمايد، مگر آنکه گناهش آمرزيده شود. (أبوداود(

100. پرورش و سرپرستی دختران: " من كان له ثلاث بنات ، يؤويهن ، و يرحمهن ، و يكفلهن ، و جبت له الجنة" : کسی که سه دختر داشته باشد، آنان را مأوی داده، مورد رحمت قرار داده، و سرپرستی نمايد، بهشت بر او واجب گردد. ( روايت أحمد)

101. نيکی با حيوانات: " أن رجلا رأى كلبا يأكل الثرى من العطش ، فأخذ الرجل خف فجعل يغرف له به حتى أرواه ، فشكر الله له ، فأدخله الجنة " مردی سگی را ديد که از شدت تشنگی زبان از کامش برآمده بود، از تشنگی خاک را می خورد. پس موزه اش(كفش) را برگرفت وبا آن از چاه آب گرفت و سگ را سيراب کرد، خداوند مزد اين عمل را داد و او را وارد بهشت نمود. (صحيح بخاری)

102. از کسی چيزی را سؤال و درخواست نکردن: " من تكفل لی ألا يسأل الناس شيئا أتكفل له بالجنة" يعنی: چه کسی به من تضمين ميدهد تا از مردم چيزی را نطلبد و من بهشت را برای او ضمانت کنم؟ (اصحاب سنن)

103. تهليل و تسبيح : " من قال لا اله إلا الله، وحده لا شريك له، له الملك و له الحمد وهو على كل شيء قدير، فی يوم مائة مرة، كانت له عدل عشر رقاب، و كتبت له مائة حسنة و محيت عنه مائة سيئة و كانت له حرزا من الشيطان يومه ذلك حتى يمسی، و لم يأت أحد بأفضل مما جاء به إلا رجل عمل أكثر منه " و " من قال: سبحان الله و بحمده مائة مرة حطت خطاياه و إن كانت مثل زبد البحر" : "آنکه در هر روز صد بار بگويد: لا إله إلاَّ اللَّه وَحْدَهُ لا شرِيكَ لَهُ... نيست معبود بر حقی جز الله تعالی که يگانه است و شريکی او را نيست، پادشاهی و حمد و ثنا او راست و او بر هرچه خواهد، قدرتمند است. برايش برابر آزاد کردن ده برده است و برايش صد نيکی نوشته می شود و از او صد گناه کم می گردد و برای او در آن روز تا شام حفظ و پناهی از شيطان می باشد و هيچكس بهتر از آنچه که وی آورده نمی آورد، مگر مرديکه بيش از او عمل نموده است" و فرمود: "آنکه روزی صد بار سبحان الله و بحمده گويد گناهانش محو می شود، هرچند مانند کف دريا باشد. "( بخاری ومسلم )

104. صدقه ی جاريه: " إذا مات الإنسان انقطع عمله إلا من ثلاث، إلا من صدقة جارية، أو علم ينتفع به، أو ولد صالح يدعو له" يعني: در صحيح مسلم چنين روايت شده که: وقتی انسان می ميرد ثواب اعمال او قطع می گردد. مگر سه چيز: بجز صدقه ی جاريه، يا علمی که از آن به مردم نفع برسد يا فرزند صالح که برای او بعد از مردن دعا کند.

105. تشويق زنان به دادن صدقه: " تصدقن يا معشر النساء، ولو من حليكن" : در صحيحين بخاری و مسلم اين روايت آمده است که: ای زنان صدقه دهيد، هر چند که از زيور آلات شما هم باشد.

106. صدقه دادن زن از منزل شوهرش:" إذا أنفقت المرأة من طعام بيتها، غير مفسدة كان لها أجرها بما أنفقت، و لزوجها أجره بما كسب، و للخازن مثل ذلك، لا ينقص بعضهم أجر بعض شيئا " وقتی که زن از غذای منزل خود از چيزی صدقه کند که خراب و فاسد نشود، پس به او ثواب آن خرج کردن می رسد و شوهرش را به اين خاطر ثواب می رسد که آن را کسب نموده است، و به کسی که خزانه دار است نيز به همين طريق (از دادن صدقه) ثواب می رسد. به سبب ثواب يکی از ثواب ديگری کم نمی شود. ( بخاری و مسلم(

107. دست بالا بهتر است از دست پائين: " اليد العليا خير من اليد السفلى، فاليد العليا هی المنفقة، و السفلى هی السائلة" يعنی: همانا دست بالا بهتر است از دست پائين، ودست بالا دستی است که خرج می کند، و دست پائين دست سؤالگری است. (بخاری و مسلم) 

108. راستگويی در خريد و فروش: " البيعان بالخيار مالم يتفرقا، فإن صدقا و بينا بورك لهما فی بيعهما، و إن كذبا و كتما محقت بركة بيعهم" : هردو معامله کننده (فروشنده و خريدار) اختيار(فسخ) دارند تا زمانی که از هم جدا نشوند، اگر راست گفتند و بيان نمودند در معامله شان برکت نهاده می شود. اگر پوشيدند و دروغ گفتند، برکت معامله شان از ميان می رود.) صحيح بخاری) 

109. ياری رساندن به مسلمانان: " من نفس عن مسلم كربة من كرب الدنيا نفس الله عنه كربة من كرب يوم القيامة" : کسی که مشکلی از مشکلات دنيوی مؤمنی را حل کند، خداوند مشکلی از مشکلات روز قيامت او را حل می کند. (صحيح مسلم)

110. خودداری از آزار مسلمانان: " سئل رسول الله صلى الله عليه و سلم: أی الإسلام أفضل؟ فقال: من سلم المسلمون من لسانه ويده " سؤال کردند: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم! کدام اسلام بهتر است؟ فرمود: آنکه مسلمانان از دست و زبان او در امان بمانند. ) بخاری و مسلم ( 

111. همکاری با نيکوکاران و کمک رساندن به آنان: "كل سلامى عليه صدقة كل يوم، يعين الرجل فی دابته يحامله عليها، أو يرفع عليها متاعه صدقة" يعنی: هر روز بر هر بند استخوان صدقه ای لازم است، آنکه کسی را در سوار شدن بر سواری کمک نمايد، يا وسايل او را بلند کرده به دستش دهد نيز صدقه است. (صحيح بخاری)

112. وساطت برای برآوردن نياز مسلمانان" : اشفعوا تؤجروا، و يقضی الله على لسان نبيه ما شاء" معنی حديث: در صحيح بخاری آمده است که: شفاعت کنيد، مزد داده می شويد، و ادا می کند خداوند به زبان پيامبرش آنچه را که دوست بدارد.

113. سر زدن به دوستان والدين و نيکی کردن با آنان: " إن البر صلة الولد أهل ود أبيه" يعني: احسان اينست که شخص دوستی پدرش را استمرار دهد با دوستان پدرش و با دوستان پدرش پيوستگی کند. (صحيح مسلم)

114. گفتار نيکو: " اتقوا النار ولو بشق تمرة، فإن لم تجدوا فبكلمة طيبة" يعني: بپرهيزيد از جهنم هر چند به نيم دانه ی خرما باشد و اگر نيافتيد، پس بسنده كنيد به گفتاری نيکو. )بخاری و مسلم (

115. نرمی با زيردستان و کارگران و امثال آنان: " اللهم من ولی من أمر أمتی شيئا فشق عليهم فاشقق عليه. و من ولی من أمر أمتی شيئا فرفق بهم، فارفق به" يعني: بار خدايا کسيکه سرپرستی چيزی از کار امتم را بدوش گيرد و بر آنها سختگيری کند با او سختگيری کن، وکسی که سرپرستی چيزی از کار امتم را بدوش گرفته و با آنها نرمی کند، با او نرمی کن. ( صحيح مسلم)

116. مداومت بركردار پسنديده هرچند اندک باشد: " أحب الأعمال إلى الله أدومها و إن قل" يعنی: دوست داشتنی ترين کارها نزد خداوند پيوسته ترين آنهاست اگرچه اندک باشد. (صحيح مسلم)

117. خوشرفتاری با همسايگان: " من كان يؤمن بالله و اليوم الآخر فليكرم جاره" يعني: کسی که ايمان به خدا و روز آخرت دارد، بايد همسايه اش را گرامی بدارد .( صحيح مسلم(

118. گرامی داشتن مهمان: " ليلة الضيف حق على كل مسلم، فإن أصبح بفنائه فهو عليه دين، فإن شاء اقتضى، و إن شاء ترك " يعنی: يك شب (پذيرائی) از مهمان بر هر مسلماني واجب است، و در صورتيکه (مهمان) صبح را نيز در سرای او بماند بدهکار است، (و صاحبخانه) اگر خواست آنرا طلب نمايد و اگر خواست درگذرد. ( احمد و ابوداود و ابن ماجه)

119. دعا برای والدين: " إن الله عز وجل ليرفع الدرجة للعبد الصالح فی الجنة، فيقول يارب، أنى لی هذا؟‍‍‍ ‍ فيقول: باستغفار ولدك لك "يعنی: خداوند عزوجل مرتبه ی بنده ی نيک را در بهشت بالا می برد، و او می پرسد: پروردگارا، اين (ترقی منزلت) از چه جهت نصيب من گشت؟ می فرمايد: به جهت طلب آمرزش فرزندت در حق تو! ( احمد (

120. دعا در غياب برادر مسلمان: " ما من عبد مسلم يدعو لأخيه بظهر الغيب إلا قال الملك: و لك بمثل" هيچ بنده ی مسلمانی نيست که برای برادرش در غياب وی دعا نمايد، مگر اينکه فرشته ای می گويد: و برای تو مانند آن باد! (صحيح مسلم )

121. دعا وطلب آمرزش برای مسلمانان: قال تعالى : {والذين جاءوا من بعدهم يقولون ربنا اغفر لنا ولإخواننا الذين سبقونا بالإيمان ولا تجعل فی قلوبنا غلا للذين آمنوا ربنا إنك رؤوف رحيم}) الحشر:10 ( ترجمه آيه: خداوند متعال می فرمايد: " و [نيز] كسانى كه بعد از آنان [=مهاجران و انصار] آمده‏اند [و] مى‏گويند پروردگارا بر ما و بر آن برادرانمان كه در ايمان آوردن بر ما پيشى گرفتند ببخشاى و در دلهايمان نسبت به كسانى كه ايمان آورده‏اند [هيچ گونه] كينه‏اى مگذار پروردگارا راستى كه تو رئوف و مهربانى."

122. پاک و تميز نمودن مساجد: قال تعالى: {وطهر بيتی للطائفين والعاكفين والركع السجود}) الحج:26( ترجمه ی آيه: " و خانه‏ام را براى طواف‏كنندگان و قيام‏كنندگان و ركوع‏كنندگان [و] سجده‏كنندگان پاكيزه دار."

123. خوشرفتاری با همسر: " خيركم خيركم لأهله، و أنا خيركم أهلی" يعنی: بهترين شما کسی است که بهترين رفتار را با خانواده اش داشته باشد، و من بهترين شما در رفتار با خانواده ام می باشم. ) ابن حبان و سايرين (

124. کاستن مهريه ی زوج ها: " خير النكاح أيسره" يعنی: بهترين ازدواج ها آسانترين شان است.) ابن حبان)

125. غيرت و مردانگی در رابطه با زنان: ( قال سعد بن عبادة : " لو رأيت رجلا مع امرأتی لضربته بالسيف غير مصفح. فبلغ ذلك النبی صلى الله عليه وسلم فقال: ( أتعجبون من غيرة سعد؟ لأنا أغير منه، والله أغير منی." يعنی: باری سعد بن عباده می گفت: اگر مردی را با همسرم ببينم با شمشيرم ضربه ای بيدرنگ به او می زنم. اين سخن به پيامبر صلى الله عليه وسلم رسيد و ايشان فرمودند: از غيرت سعد تعجب می کنيد؟ پس بدانيد که من از او غيرتمندتر و خداوند از من نيز غيرتمندتر است. (صحيح بخاری)

126. آموزش دادن همسر: " ثلاثة لهم أجران و رجل كانت عنده أمه فأدبها فأحسن تأديبها، وعلمها ثم احسن تعليمها، ثم أعتقها فتزوجها، فله أجران " يعنی: سه کس است که برای شان دو مزد است: ... و مردی که کنيزی داشت و آن را نيکو ادب نمود و نيکو آموزش داد و سپس وی را آزاد نموده با وی ازدواج کرد، برايش دو مزد است.) صحيح بخاری(

127. رد مظالم وطلب حلاليت از صاحبان حق: " من كانت عنده مظلمة لأخيه فليتحلله منها ، فإنه ليس ثم دينار ولا درهم من قبل أن يؤخذ لأخيه من حسناته، فإن لم يكن له حسنات أخذ من سيئات أخيه فطرحت عليه" يعنی: آنکه حقی از برادرش بر اوست، بايد از وی بخشش طلبد، که پس از آن درهم و ديناری در کار نيست. قبل از اينکه از عمل صالح به گرفته شده و به برادرش داده شود، و اگر عمل نيک نداشته باشد، از گناههای رفيقش (طرف خصومت او) گرفته شده و بر دوش او نهاده می شود. (صحيح بخاری)

128. نيکی در مقابل بدی: " اتق الله حيثما كنت، و اتبع الحسنة السيئة تمحها، و خالق الناس بخلق حسن" يعنی: از خدا بترس هر کجايی که بودی و در مقابل بدی نيکی کن تا آنرا محو نمايد، و با مردم به شيوه ی نيکو و اخلاق حسنه رفتار کن. (احمد و حاكم)

129. نيكی با خاله و دايی: " الخالة بمنزلة الأم " يعنی: خاله مانند مادر است. (صحيح بخاری)

130. ادای امانت و وفای به عهد: " لا إيمان لمن لا أمانة له، ولا دين لمن لا عهد له " يعنی: آنکه امانت نگاه نمی دارد از ايمان، و آنکه به عهد خويش وفا نمی کند از دين بی بهره است. )احمد)

131. رحم بر کوچکترها و گرامی داشتن بزرگترها " : ليس منا من لم يرحم صغيرنا، ويعرف حق كبيرن" يعنی: کسی که به کوچکترهای ما رحم نکرده و به شرافت بزرگترهای ما آشنا نباشد، از ما نيست. )احمد و ترمذی)

132. عطوفت و مهرورزی مسلمانان و اهتمام در مسائل آنان: " مثل المؤمنين فی توادهم وتراحمهم وتعاطفهم كمثل الجسد، إذا اشتكى منه عضو تداعى له سائر الجسد بالسهر والحمى " يعنی: مثال مومنان در محبت و رحمت و مهربانی شان به همديگر مانند يک جسد است، که هرگاه عضوی از آن بدرد آيد، ديگر اعضای جسد در تب و بيدار خوابی با آن همراهی می کنند. ) بخاری و مسلم)

133. سکوت و نگه داری زبان بجز برای خير و نيکی: " من كان يؤمن بالله واليوم الآخر فليقل خيرا أو ليصمت" يعنی: کسی که باور به خدا و روز آخرت دارد، بايد سخن خوب گويد و يا سکوت اختيار کند. (صحيح بخاری) 

134. دفاع از آبروی مسلمانان: "من رد عن عرض أخيه رد الله عن وجهه النار يوم القيامة" يعنی: آنکه از آبروی برادرش دفاع کند، خداوند در روز قيامت آتش را از رويش می گرداند. (صحيح ترمذی) 

135. صفاي قلب وترك دشمنی: " تفتح أبواب الجنة يوم الاثنين و الخميس، فيغفر لكل عبد لا يشرك بالله شيئا، إلا رجلا كانت بينه و بين أخيه شحناء. فيقال: انظروا هذين حتى يصطلح". يعنی: درهای بهشت روز دو شنبه و پنجشنبه باز می شود و برای هر بنده ای که به خدا شرک نورزد، آمرزش می شود، مگر مرديکه ميان او و برادرش دشمنی و عداوت باشد و گفته می شود: اين دو را بتأخيراندازيد تا با هم آشتی نمايند. (صحيح مسلم)

136. عدالت بين مردم: " كل سلامى من الناس عليه صدقة كل يوم تطلع فيه الشمس، يعدل بين الناس صدقة" يعنی: بر هر مفصل و بند از مردم در هر روزی که آفتاب بر آنان می تابد، صدقه ای لازم است. همينکه ميان مردم عدالت می کنی صدقه است. (صحيح بخاری (

137. تعاون و همياری با مسلمانان در مسائلی که در آن خير و نيکی باشد: قال تعالى: {وتعاونوا على البر و التقوى ولا تعاونوا على الإثم و العدوان}) المائدة:2) وفی الحديث: " المؤمن المؤمن كالبنيان يشد بعضه بعضا0ثم شبك بين أصابعه" يعنی: خداوند متعال می فرمايد: " و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد " و در حديث بيان شده است که: مسلمان برای مسلمان (يعنی رابطه ی مسلمانها با همديگر در تعاون و همکاری) چون ساختمانی است که برخی، برخی ديگر را محکم می سازد. سپس آنحضرت صلی الله عليه وسلم انگشت های دو دست خود را در همديگر آوردند (شبکه کردند). (صحيح بخاری(

138. ياری رساندن به نيازمند رنجور " :على كل مسلم صدقة "... الحديث.. و فيه: " فيعين ذا الحاجة الملهوف" يعنی: "بر هر مسلمان صدقه لازم است…" ادامه ی حديث... تا آنجا که می فرمايد: "به نيازمند رنج کشيده کمک رساند." (صحيح بخاری)

139. پذيرفتن دعوت به خير و نيکی و بخشش به سؤالگر:" من استعاذ بالله فأعيذوه، و من سأل بالله فأعطوه، ومن دعاكم فأجيبوه، و من صنع إليكم معروفا فكافئوه " يعنی: آنکه بنام خدا به شما پناه جست، او را پناه دهيد. و آنکه بنام خدا چيزی را طلب کرد، به وی بدهيد و کسی که شما را دعوت کرد، او را اجابت کنيد و آنکه به شما احسانی نمود، تلافي نماييد. (احمد و نسائی و ابوداود)

140. شكر و سپاسگذاری در برابر نيکی و دادن مزد و تلافی آن به شخص مورد نظر: " من صنع إليه معروف فليجزه، فإن لم يجد ما يجزيه فليثن عليه، فإنه إذا أثنى عليه فقد شكره، وإن كتمه فقد كفره " يعنی: در صحيح بخاری در باب ادب مفرد روايت شده است که: آنکه در حقش احسانی شد مزد آن را بدهد، و اگر چيزی نداشت که در ازای آن پرداخت نمايد پس او را ثنا و درود گويد، چنانچه او را ثنا گويد شکرش را بجای آورده است و اگر نيکی او را پنهان دارد ناسپاسی اش نموده است.

141. پخش و توزيع كتاب و نوار اسلامی سودمند در بين اعضای خانواده، و دوستان در محل کار، مدرسه، يا محله و غيره.

142. استفاده از هواچاران نامه نگاری که نامشان از در نشريات يا رسانه های عربی و يا بيگانه برده می شود و اينکار با نامه نگاری به شيوه ی تربيتی ملايم و کارآمد.

143. بررسی اخبار و مسائل همسايگان دور و نزديک، و ايجاد پرونده رسيدگی به مسائل دينی و دنيوی ايشان.

144. هماهنگی با بازرگانان و صاحبان اماکن فروش پوشاک و ساير مايحتاج عيد، وتوزيع آن ها ميان فقرا و نيازمندان، تا آنکه شادی روز عيد شامل همه گردد.

145. تشويق تمام منازل به همکاری جهت دادن افطاری به روزه داران، هركس به اندازه ی توان خود، آن مقدار غذا را که بتوانند به مسجد محله خويش بفرستند، يا با غذا خوری ها در اين زمينه همانگی نمايند.

146. در مسجد برای بچه های محله حلقه ی تعليم قرآن فراهم ساخته و برای اين کار معلمی را نيز در نظر بگيرند، همراه با پرورش دادن روحيه ی پيشی گرفتن به سوی خير و نيکوکاری در بين كودکان با استفاده از برگزاری مسابقات دوره ای، و در نهايت تشوق آنان با دادن يکسری جوائز.

147. برگزاری برنامه ی آموزشی خانوادگی بطور هفتگی، يا ماهی دو بار، بگونه ای که در آن تمام افراد خانواده به ميزان توان شركت نمايند.

148. استفاده از خطابه های عمره ای که در ماه مبارك رمضان ايراد می شوند با آماده ساختن سخنانی از برنامه های دينی وعلمی وفرهنگی برای حاضران با عنايت به اينکه هرکدام سفرها را عالم يا طالب علمی همراهی می کند که از دانش او مي توان بهره گرفت.

149. آماده ساختن مطالبی تا در خلال ماه رمضان و پس از نمازهای تراويح ايراد شوند، و در مسجد در تابلويي به صورت فهرستي مشخص و واضح به نمايش گزارده شود.

150. اقدام به ديدار با بيماران در بيمارستان ها و دادن دلداری و تشويق به شکيبايی و اميد به دريافت پاداش آن به همراه تقديم هديه های دينی سودمند به آنان.

وصلى الله على محمد وعلى آله وصحبه وسلم . 
ترجمه: مسعود
مصدر: سايت نوار اسلام
IslamTape.Com


فرستادن | چاپ |نظ



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

 از ابو حنيفه در مورد اختلافات و نزاع حضرت على و معاويه سؤال شد، آن حضرت گفت: اگر من نزد خداوند حضور يابم، مرا از تكاليف شرعى سؤال و پرس ميكند كه آيا انجام داده ام يا نه و از كار و بار آنها از من سؤال نخواهد كرد"

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1613
دیروز : 5831
بازدید کل: 8834927

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010