|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>استحاضه
شماره مقاله : 149 تعداد مشاهده : 449 تاریخ افزودن مقاله : 14/5/1388
|
[اصطلاح فقهي]
1-تعريفآن: استحاضه، عبارت است از جريان خون مداوم از زن پس از روزهاي عادت ماهانه و در غير وقت آن -جريان هميشگي خون از شرمگاه زن -
2-احوال زن مستحاضه = زني كه هميشه در حيض باشد: اينگونه زنان از سه حالت بيرون نيستند: الف -زني كه قبل از مستحاضه شدن، مدت و دوران قاعدگي مشخص و معين داشت، در اين حالت هر ماه، آن مدت معين را، مدت حيض محسوب ميدارد و بقيه را دوران استحاضه به حساب ميآورد. زيرا ام سلمه گفته است:" أنها استفتت النبي صلى الله عليه وسلم في امرأة تهراق الدم فقال: (لتنظر قدر الليالي والايام التي كانت تحيضهن وقدرهن من الشعر، فتدع الصلاة، ثم لتغتسل ولتستثفر ثم تصلي) [او از پيامبر صلي الله عليه و سلم دربارهي زني كه هميشه خون ريزي دارد، استفتاء نمود، پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود: هر ماه به اندازه آن مدت معين از روزان و شبان كه عادت ماهانه داشت منتظر بماند و نماز نخواند سپس بايد غسل كند و با پارچهاي شرمگاه خويش را محكم ببندد و بطور عادي نمازهايش را بخواند]". مالك و شافعي و بجز ترمذي پنج نفر از محدثين آنرا روايت كردهاند. نووي گفته است اسناد اين حديث شرايط مالك و شافعي را دارد. خطابي گويد: اين حكم زني بودكه روزهاي قاعدگي ماهيانهاش در زمان صحت و تندرستي معلوم بوده است و بعد از آن مستحاضه گرديده است و خونريزي وي بصورت هميشگي در آمده باشد، كه پيامبر صلي الله عليه و سلم، به او دستور داد كه هر ماه باندازهي همان روزهاي معين عادت ماهيانهاش در زمان صحت، نماز را ترك نمايد و بعد از اتمام آن روزها يكباره غسل ميكند و حكم زنان طاهر را دارد و نماز خود را از سر ميگيرد . ب - زني كه خونريزي هميشگي دارد و روزهاي عادت ماهيانهي او قبلا معلوم نبوده است. بدانجهت كه آن را فراموش كرده، يا بحالت مستحاضه بودن، به سن بلوغ رسيده است و نميتواند خون قاعدگي را، از غير آن تشخيص دهد. در اين صورت بنا به عادت اغلب زنان، ايام قاعدگي او شش يا هفت روز ميباشد، زيرا حمنه بنت جحش گفته است: “من فراوان قاعده ميشدم و قاعدگي من شديد و بسيار بود، لذا به حضور پيامبر رفتم تا از ايشان استفتاء كنم و به وي خبر دهم، او را در منزل خواهرم زينب بنت جحش يافتم، وگفتم “اي رسول خدا، من فراوان و بسيار شديد، قاعده ميشوم، و مرا از نماز و روزه باز ميدارد، نظر شما در اين باره چيست"؟ فرمود:" (أنعت لك الكرسف (1) فإنه يذهب الدم) [من ترا به استعمال پنبه توصيه ميكنم، زيرا پنبه خون را متوقف ميكند]". حمنه گفت: بيشتر از آنست كه با پنبه متوقف شود، فرمود:" (فتلجمي بر جاي خون همچون لگام پارچهاي محكم بر آن ببندد. حمنه گفت: "خون من بشدت ميريزد”. پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" (سآمرك بآمرين) أيهما فعلت فقد أجزأ عنك من الاخر، فان قويت عليها فأنت أعلم، فقال لها: (إنما هذه ركضة من ركضات الشيطان، فتحيضي ستة أيام إلى سبعة في علم الله ثم اغتسلي، حتى إذا رأيت أنك قد طهرت واستنقيت، فصلي أربعا وعشرين ليلة، أو ثلاثا وعشرين ليلة وأيامها، وصومي، فإن ذلك يجزئك، وكذلك فافعلي في كل شهر كما تحيض النساء وكما يطهرن بميقات حيضهن وطهرهن، وإن قويت على أن تؤخري الظهر وتعجلي العصر، فتغسلين ثم تصلين الظهر والعصر جميعا، ثم تؤخرين المغرب وتعجلين العشاء وتجمعين الصلاتين فافعلي، وتغتسلين مع الفجر وتصلين، فكذلك فافعلي وصلي وصومي إن قدرت على ذلك...) وقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: (وهذا أحب الامرين إلي) [ من به تو دستور خواهم داد كه از دو كار يكي را انجام دهي، هر كدام را انجام دادي بجاي ديگري برايت كافي است. اگر توانستي هر دو را انجام دهي، خودت بهتر ميداني و بحال خود داناتري: پيامبر صلي الله عليه و سلم به وي فرمود: بيگمان اين حالت حركتي است از حركات شيطان و بيماري است، پس شش روز يا هفت روز را براي قاعده بگذار - خدا ميداند -سپس غسل كن تا اينكه خيال ميكني كه تو پاك شدهاي و پاكيزه گشتهاي، آنوقت تا مدت ٢٤ شبانه روز يا ٢٣ شبانه روز نمازت را بخوان و روزهات را بگير، بيگمان اين براي تو كافي است، و بهمين ترتيب در هر ماه رفتار كن، همانطوريكه زنان بموقع خود قاعده ميشوند و پاك ميگردند. و اگر توانستي و امكان داشتي كه نماز ظهر را به تاخير بيندازي و نماز عصر را زود بخواني، غسل ميكني سپس نماز ظهر و عصر را با هم جمع ميكني، سپس نماز مغرب را به تاخير مياندازي و نماز عشاء را زود ميخواني بدين معني كه غسل ميكني و هر دو نماز را با هم ميخواني، (اگر توانستي) اين كار را بكن ، و براي نماز صبح هم غسل ميكني سپس نماز را ميخواني، پس چنين ميكني و نمازت را ميگزاري، و روزهات را ميگيري اگر آنرا توانستي، و پيامبر فرمود: اين شيوهي دوم را بيشتر دوست دارم]. اين حديث را احمد و ابوداود و ترمذي روايت كردهاند. و ترمذي گفته است كه “حديث حسن و صحيح“ است. و گفته است: در بارهي آن از بخاري پرسيدم، گفت: حديثي است “حسن“. و احمد بن حنبل گفته است: حديثي است “حسن و صحيح“. خطابي در تعليق بر اين حديث گفته است: اين مطلب دربارهي زني است كه قبلا ايام قاعدگي وي معلوم نبوده و از آغاز (بلوغ) مستحاضه بوده است و خون حيض را از غير آن تميز نميدهد و خونش ادامه داشته و بر وي غلبه كرده است، كه پيامبر صلي الله عليه و سلم كار وي را بر طبق عرف ظاهر و احوال اغلب زنان، بيان فرموده است و بنا به عادت غالب زنان، كار قاعدگي او را، هر ماه يكبار گفته است، و سخن پيامبر صلي الله عليه و سلم كه مي فرمايد:" (كما تحيض النساء ويطهرن بميقات حيضهن وطهرهن) "بر اين مطلب دلالت دارد. خطابي گفته است: اين حديث مستند قياس بعضي از زنان بر بعضي ديگر در مسئلهي حيض و آبستني و بلوغ و امثال آن، قرارگرفته است. (بنابر اين ميتوان احوال آنها را بر همديگر قياس كرد). ج-زني كه عادت ماهيانه نداشته باشد ولي مي تواند خون حيض را از غير آن تميز دهد. در اين حالت آن زن بر حسب تميز و تشخيص خود عمل ميكند. زيرا فاطمه بنت ابي حبيش گفته است كه: او مستحاضه ميشد، و پيامبر صلي الله عليه و سلم، به وي فرمود: (إذا كان دم الحيض فإنه أسود يعرف، فإذا كان كذلك فأمسكي عن الصلاة، فإذا كان الاخر فتوضئي وصلى فإنما هو عرق "اين حديث (و ترجمهي آن) قبلاگذشت. ٣-احكام مستحاضه: مستحاضه احكامي دارد كه بشرح زير خلاصه ميگردد: الف-فقط يكبار بر او غسل واجب است و آنهم وقتي است كه حيض او قطع ميگردد، (يعني وقتي كه قطع حيض محسوب ميگردد كه در ضمن احاديث مربوط به آن بيان گرديد)، پس براي نماز خواندن و ديگر كارها، غسل واجب نيست، جمهور علماي سلف و خلف بر اين راي هستند. ب-براي هر نماز بر او واجب است كه جداگانه وضو بگيرد. زيرا در روايت بخاري آمده بودكه: ”(ثم توضئي لكل صلاة)[سپس براي هر نمازي وضو بگير]". و به راي امام مالك وضو گرفتن براي هر نمازي مستحب است. وضو براي هر نمازي واجب نيست مگر اينكه وضويش باطل شده باشد (يعني اگر وضويش باطل نشده باشد مثل ديگر زنان ميتواند با يك وضو چند نماز بخواند). ج-بايستي قبل از وضو، شرمگاه خود را بشويد و براي دفع نجاست يا بحداقل رساندن آن، با پارچهاي يا پنبهاي، آنرا بپوشاند و روي آن بگذارد. اگر خون بدينوسيله دفع نشد علاوه بر آن بايد آنرا با پارچهاي محكم و بصورت لگام مانندي روي آنرا ببندد، البته اين هم واجب نيست بلكه بهتر است كه چنان كند. د -بنا به راي جمهور فقهاء نبايد قبل از دخول وقت نماز وضو بگيرد. چون طهارت و وضو گرفتن او بنا به ضرورت انجام ميگيرد. پس نبايد قبل از وقت نياز، بدان مبادرت شود. هـ-براي شوهرش جايز است كه در حال جريان خون با او نزديكي كند. زيرا به راي جمهور علماء دليي مبتني بر تحريم جماع و نزديكي در اين باره وارد نشده است. ابن عباسگفته است: “شوهر زن مستحاضه با وي نزديكي ميكند، زيرا آن زن نماز ميخواند و نماز بزرگتر است“. بخاري آن را روايت نموده است -يعني، اگر روا باشد كه در حال خونريزي نماز بخواند و نماز بزرگترين كاري است كه طهارت و پاكي براي آن شرط است، پس جماع و نزديكي نيز رو است -از عكرمه بنت حمنه روايت شده است كه: “او مستحاضه بود و شوهرش با او نزديكي مينمود” ابوداود بيهقي آن را روايت كردهاند. و نووي گفت كه اسناد اين حديث، حسن است. و -زن مستحاضه (در غير اوقاتي كه برايش مدت حيض محسوب ميگردد) حكم زنان ديگر را دارد كه پاك هستند. بنابر اين نماز ميخواند و روزه ميگيرد و ميتواند (در مسجد) اعتكاف كند و قرآن بخواند و به مصحف دست بزند و آنرا حمل كند و هر نوع عبادتي را انجام دهد. اين مطلب به اجماع علماء است. -خون حيض فاسد و آلوده است، وليكن خون استحاضه خون طبيعي است لذا در مدت خون حيض عبادات ترك ميشود بخلاف خون استحاضه.
به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|