Untitled Document
 
 
 
  2024 Dec 03

----

01/06/1446

----

13 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "من سره أن يظله الله يوم لا ظل إلا ظله، فَلْيُيَسِّر على معسر أو ليضع عنه" (حديث صحيح)
«هر كس‌ دوست‌ دارد كه‌ خداوند او را در سايه‌ عرش‌ خويش‌ جاي‌ دهد - در روزي ‌كه‌ سايه‌اي‌ جز سايه‌ او نيست‌ پس ‌بايد بر تنگدست‌ آسان ‌بگيرد، يا اصلا وام‌ را بر او ببخشد».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>سنت > وظیفه ی مسلمانان در برابر سنت

شماره مقاله : 1583              تعداد مشاهده : 375             تاریخ افزودن مقاله : 18/2/1389

 وظیفه ی مسلمانان در برابر سنت


دکتر یوسف قرضاوی
مترجم:محمد علی آریا نژاد


سنّت پیامبر،آیین مفصل زندگی فردی و اجتماعی مسلمین بوده است و مفسّر قرآن و اسلام و نمونۀ عملی شریعت است جون گفتار و کردار پیامبر(ص) در حقیقت مبیِّن قرآن،و الگوی واقعی و عینی اسلام بود، سیرت پیامبر(ص)در پنهان و آشکار ، و در حضر و سفر، در خواب و بیداری ، در زندگی خصوصی و اجتماعی،به هنگام ارتباط با خدا و با مردم،و در برخورد با نزدیکان و افراد غریب،و در روبر و شدن با دوستان و دشمنان، در حالت صلح و جنگ ،در آسایش و سختی همان اسلام بود. و مسلمین وظیفه دارند این برنامۀ مفصل زندگی پیامبر(ص) را با تمام ویژگی هایی:توازن،فراگیری و سادگی آن بشناسند و نسبت به مفاهیم استوار الهی و انسانی و اخلاقی موجود در آن معرفت پیدا کنند،که این وظیفه،ضرورت شناخت و فهم صحیح سنت را الزامی می سازد.

امت اسلامی و چگونه سنت اصیل را بشناسد؟ چگونه بینش و رفتار خود را با آن تطبیق دهد؟ و چگونه به روش بهترین نسل این امت یعنی:صحابه و تابعین ،در زمینۀ تعامل با سنت دست یابند؟

به نظر نگارنده بحران فکری _ نه بحران ضمیر و وجدان _ در بین نابسامانی های عصرما،از اولویت برخوردار است،و بارزترین نمونۀ بحران ،همین بحران در فهم و ادراک صحیح سنت و تعامل با آن است، علی الخصوص که چنین بحرانی در بعضی از جماعتهای اسلامی که به بیداری اسلام تلاش می کنند، و مسلمانان در شرق و غرب چشم امید به حرکت آنه دوخته اند، نیز مشاهده می شود.



حذر از آفت سه گانه

پیامبر اکرم(ص)در روایتی ارشاد فرمودند که علم نبوت و میراث رسالت الهی را باید از تعرض سه گروه:غلات، مبطلین و جُهَّال محفوظ داشت. 

«یَحمِلُ هَذَا العِلمَ مِن کُلِّ خَلفٍ عُدُولُهُ، تَحرِیفَ الغَالِینَ، وَ انِحَالَ المُبطِلِینَ، وَ تَأوِیلَ الجَاهِلِینَ»

«افراد عادل، پس از نسل و قرنی ، حامل علم حدیث می شوند و تحریف اهل غلوّ ، جعل و یاوه گویان ، و تأویل افراد نادان را از آنان دور می سازند»



تحریف اهل غلوّ

منظور تحریفی است که توسط افراد مشکل پسند و افراطی در فهم و عمل به دین ایجاد می گردد و سبب انحراف از ویژگی های اعتدال،گذشت، و آسانی می شود ، اعتدالی که امتیاز دین اسلام محسوب شده و گذشتی که صفت ممتاز امت مسلمان است و سادگی که از مشخصات تمام تکالیف این شریعت است.

غلو و زیاده روی همان پدیدۀ منفوری است که گروهی از اهل کتاب را به سبب افراطی که در مسائل اعتقادی و عبادی و رفتاری داشتند ،به هلاکت رساند.خداوند در این باره در سوره مائده آیه 77 می فرماید:« قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيراً وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ»

ترجمه:« ‏بگو : اي اهل كتاب ! به ناحق در دين خود راه افراط و تفريط مپوئيد و از اهواء و اميال گروهي كه پيش از اين گمراه شده‌اند و بسياري را گمراه كرده‌اند و از راه راست منحرف گشته‌اند ، پيروي منمائيد .‏»

ابن عباس از پیامبر(ص)روایت می کند:«أیِّامُم وَ الغِلُوَّ فِی الدِّینِ ،فَإنَّمَا هَلَکَ مَن کَانَ قَبلَکُم بِالُغُوِ فِی الدِّینِ»

معنی:«از افراط دط دین بپرهیزید، که پیشینیان شما به سبب غلو در دین هلاک شدند.»

ابن مسعود از رسول اکرم (ص) روایت می کند:«هَلَکَ المُتَنَطِعُونَ قَالَهَا ثَلاثاً»

پیامبر خدا(ص)سه مرتبه فرمود:«افراد مشکل پسند و افراطی هلاک شدند.»



جعل یاوه گویان

اهل باطل سعی می کنند از راه جعل حدیث چیزی را به برنامۀ پیامبر(ص) بیفزایند که حدیث پیامبر(ص)از آن مبرا است و بدعتهایی را بدان نسبت می دهند که طبیعت و سرشت و عقیده و شریعت و اصول و فروع دین،آن را رد می کند و از آن بیزاری می جوید.وقتی دشمنان از تحریف قرآن عاجز شدند ، که قرآن محفوظ در سینه ها و مسطور در مصاحف و جاری بر زبانها امکان چنین چیزی را از آنها سلب نمود ، و به گمان باطل خود، دست بردن زدن در سنت مبادرت کردند و رسم و آیین های نادرست و بدعتهای ناسازگار با طبیعت این دین را به سنت نبوی افزودند، به خیال خام آنها گفتن:«قال رسول الله»آن هم بدون هیچ اسناد و سندی کار ساده ای بود، غافل از این که عقیده و شریعت اسلامی چنینی بدعنهایی را نمی پذیرد و اصول و فروع اسلام از چنین نو آوریهایی بیزار است.

ولی مردان بی باک امت اسلامی ، و حافظین سنت، راههای جعل و تحریف را مسدود کردند زیرا هیچ حدیثی را بدون سند نپذیرفتند، و هیچ سندی را قبول نکردند مگر آن که راویان آن را یکی یکی شناختند و حالات آنها را از تولد تا وفات بررسی کردند،و به پاسخ این سؤالات در مورد یکایک راویان رسیدند:در کدام حلقۀ درس بوده است؟استادان او چه کسانی بوده اند؟مصاحب و هم نشینان او کدامند؟شاگردانش چه کسانی بوده اند؟تا چه اندازه با راویان مورد اعنماد و مشهور همراه بوده است؟امانتداری و تقوای او چگونه بوده است؟قدرت حافظه و ضبط و نگهداری او چقدربود؟و چه تعدا احادیث غریب(حدیث غریب، به حدیثی گفته می شود که یک راوی داشته باشد یعنی در همۀ طبقات سند یک نفر و یا در بعضی از آنها یک نفر باشد.)از او نقل شده است؟از این رو گفته اند :اسنادجزء دین است و اگر سند روایت نباشد هر کس هر چه دلش می خواست می گفت.و طالب علم بدون سند را چون هیزم کش شب دانسته اند ، که هر چیزی را بنام هیزم جمع می کند .

محدثین فقط حدیث با سندِ متصل را پذیرفتن یعنی حدیثی که راویان آن از ابتدا تا انتها از افراد ثقه ، عادل، و با حافظه، و ضابط باشد و در متن سند آن فاصله ای نباسد و از هر نوع عیب و نقص مبرا باشند.این دقت علمی در مراعات کردن شروط و قیود اسناد از ویژگی های امت اسلامی است و مسلمانان در وضع این روش نقد و بررسی، گوی سبقت را از دیگران ربوده اند، چنان که تمدن معاصر ،اخیراً علم تاریخ و روش علمی تجزیه و تحلیل حوادث تاریخی را شناخته است.
 


تأویل جاهلان

تفسیر و تأویل نادرست باعث می شود حقیقت اسلام مسخ شود و پیامهای دینی از مواضع اصلی و اهدافشان دور می افتد و پیکر تفکر اسلامی ناقص معرفی شود،و احکام و تعالیم اصیل دینی از متن دین خارج شده و تقدیم و تأخیر مطالب مراعات نگرد و با اسلام همان رفتار اهل باطل روا داشته شود، و مسایل غیر دینی را به نام دین به خورد مردم دهند.

این بد فهمی و تفسیر ناشایست از دین، تهدیدی است که افراد نا آشنا و جاهل ، در حق دین روا می دارند، همان کسانی که روح اسلام را درک نکرده، و چشم و دل آنها را از دیدن حقایق دینی کور بوده و نور علم واقعی، دلهایشان را روشن نساخته است، و در نتیجه گرفتار کج فهمی ، و اعراض از محکمات ، و اتباع متشابهات ، و فتنه جویی، و پیروی از هوی و هوس گمراه کننده، و تأویل نادرست شده اند. 

این همان تأویل جاهلان است، اگر چه از افرادی ملبس به لباس علما و متظاهر به القاب حکما سرزند.به منظور پرهیز و باز داشتن خود و دیگران از چنین پدیده ای ضرورت دارد که نسبت به آن آگاهی کافی و لازم وجود داشته باشد ، و اصول و قواعدی برای مبارزه با آن وضع شود ، در حقیقت همین تأویل نادرست سبب هلاکت بسیاری از مذاهب جدا شده از امت، دور افتاده از عقیده و شریعت اسلامی ، و منحرف از صراط مستقیم شده است.

اما ابن قیم در کتاب «الروح» در ضرورت فهم صحیحِ سنتِ رسول الله(ص)مطالب ارزشمندی ذکر کرده و می گوید:باید مراد و منظور رسول خدا را بدون هیچ گونه افراط و تفریط درک کرد، و کلام مبارکش را به معانی دور تعبیر نکنیم ، و در فهم آنچه به منظور هدایت بیان شده کوتاهی نشود...بد فهمی سنت ریشۀ هر بدعت و گمراهی پدید آمده در اسلام است و بلکه هر خطا و لغزش در زمینه اصول و فروع ذر گرو همین کج فهمی هاست ، به ویژه اگر سوء نیت را به آن اضافه کنیم ممکن است عالمی ، حتی با داشتن حسن نیت گرفتار بد فهمی شود،اما مقلدش با سوء نیت از وی پیروی کند.پس وای به حال دین و پیروان آن! پناه برخدا.

و آیا چیزی جز بد فهمی نسبت به گفته های خدا و پیامبر(ص)سبب انحراف قدریه و مرجئه و خوارج و معتزله و جهمیه و دیگر طوایف بدعتگرا شده است؟

و در نتیجۀ همین بد فهمی ها و کج اندیشی ها، دین، امروزه به این وضعیت اسف بار دچار شده است و آنجه را که اصحاب و پیروان آنها از خدا و پیامبر خدا (ص)فهمیدند، رها شده است و توجهی بدان نمی شود. و این گروه ها نیم نگاهی هم بدان نمی کنند...کار به جایی رسیده است که گاهی انسان کتابی را از اول تا آخر مطالعه می کند لی در هیچ حا نمی بیند که نویسنده منظور خدا و پیامبر(ص)را آنگونه که شایسته است ، فهمیده باشد . و این حقیقت را کسی در می یابد که پس از درک نظر مردم، آن را ، بر حدیث پیامبر خدا(ص) عرضه کند(و آنچه را که با احادیث مطابقت داشت ، بپذیرد) ولی کسی که برعکس کار کند، یعنی:احادیث پیامبر(ص) را با عقیده و نظر شخصی خود سازگار و هماهنگ سازد و عقیدۀ خود را از راه تقلید کور کورانه از کسانی که نسبت به آنها حسن ظن دارد، فراگرفته باشد، قابل اعتنا نسیت، چنین شخصی را رها کن چون سخن با او هیچ نفعی در بر ندارد و خدایی را سپاس کن که تو را از درد و مرض او مصون داشته است.

----------------------------------------------------------

منبع :فهم صحیح سنت
مولف:دکتر یوسف قرضاوی
مترجم:محمد علی آریا نژاد
انتشارات :احسان /چاپ اول1379



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

عن قيس قال: «رأيت أبا بكر أخذا بطرف لسانه ويقول هذا الذي أوردني الموارد».  قيس مي‌گويد: «ابوبكر را در حالي ديدم كه كناره‌ي زبانش را گرفته بود و مي‌گفت: اين، همان چيزي است كه مرا به گناه و عذاب گرفتار مي‌سازد». "صفة الصفوة" (2/253)‏.

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1841
دیروز : 3590
بازدید کل: 8969598

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010