|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>مسائل تاریخ اسلام>شیعه > فرق شیعه پس از امام عسکری (ع)
شماره مقاله : 1621 تعداد مشاهده : 322 تاریخ افزودن مقاله : 31/2/1389
|
فرق شيعه پس از امام عسكري (ع)
پس از وفات امام حسن عسكري، پيروانش به پانزده فرقه تقسيم شدند:
1- فرقه اي كه به نام «اماميه» شناخته مي شوند، گفتند خدا را در زمين از فرزند «حسن بن علي»، حجتي است كه جانشين پدر است.
2ـ فرقة دوم گفتند "حسن بن علي" زنده است ولي غائب شده و او امام قائم است زيرا جايز نيست او كه فرزند يا جانشين مشخصي ندارد، بميرد!
3ـ فرقه اي گفتند درست است كه "حسن بن علي" در گذشت، ولي مجدداً زنده شد زيرا زمين از حجت ظاهر خالي نمي ماند و او امام قائم است، و روايتي از امام صادق نقل كردند كه فرموده است: "امام قائم را از آن رو قائم گويند كه او پس از مرگش قيام مي كند!"
4ـ عده اي گفتند مرگ "حسن بن علي" صحت دارد، زيرا اخبار مرگش بسيار است و خبري اين چنين را نمي توان تكذيب كرد، اخبار فرزند نداشتن او نيز چنين است و قابل تكذيب نيست، پس با ثبوت اين دو مسأله پس از "حسن عسكري" امامت ختم گرديد و كسي پس از وي امام نيست و اين امر عقلاً و قياساً نيز بلا اشكال است، زيرا همچنانكه نبوت و رسالت پس از پيامبر o ختم گرديد و پس از آن حضرت رسول نخواهد آمد، جايز است كه امامت نيز ختم شود.
5ـ گروهي ديگر گفتند "حسن بن علي" درگذشت و چون پسري نداشت امامت تا وقتي كه خداوند از آل محمد o قائمي را برانگيزد ختم گرديد و ممكن است آن فرد، خود "حسن بن علي" يا يكي از آباء وي باشد.
6ـ دسته اي ديگر گفتند حسن و جعفر بن علي هر دو امام نبودند و امام همان "محمد بن علي" معروف به "سيد محمد" بود كه در زمان پدرش وفات يافت، زيرا پدرش به امامت او تصريح كرده بود، ولي به امامت حسن و جعفر تصريح نكرده است.
برخي از ايشان ادعا كردند كه "سيد محمد" نمرده بلكه پدرش او را از بيم آنكه مقتول شود پنهان كرده و اگر همچنانكه امامت حسن و جعفر بن علي صحيح نبود، امامت "سيد محمد" نيز صحيح نباشد، در حقيقت امامت پدرش نيز صحيح نبوده و اين جايز نيست.
7ـ فرقه اي ديگر همچون فرقة "فطحيه" امامت را در برادر جايز دانسته و گفتند حسن بن علي در گذشت و جانشيني نداشت و پس از او برادرش "جعفر بن علي" امام است.
8ـ شماري ديگر نيز گفتند كه "جعفر بن علي" امام است زيرا پدرش "علي بن محمد" به امامت او اشاره كرده و اعتقاد به امامت "حسن بن علي" اشتباه و خطا بوده و واجب است كه امامت "جعفر" را بپذيريم.
9ـ گروهي ديگر قولي مشابه قول فقها و صاحب نظران "فطحيه" گفتند و ادعا كردند كه "حسن بن علي" در گذشت و او را پدرش به امامت نصب كرده بود و امامت جز در بزرگترين فرزندي كه پس از پدر باقي مانده، نيست، پس امام بعد از "حسن بن علي" برادرش "جعفر بن علي" است و براي غير او جايز نيست، زيرا حسن فرزند نداشت و نيز برادري غير از جعفر نداشت پس همچنانكه حضرت "جعفر بن محمد" امامت را به "عبد الله الأفطح" واگذاشت و پس از او امامت را به برادر وي "موسي" واگذار كرد، پس در اين مورد نيز "جعفر" امام است.
10ـ فرقه اي ديگر كه "نفيسيه" نام دارند، گفتند، امام "سيد محمد" بود كه توسط پدرش "علي بن محمد" براي امامت معرفي شده بود، آنگاه در امامت "سيد محمد" براي خدا "بدا" حاصل شد و او نيز به سفارش پدرش، امامت خود را به برادر خويش واگذار كرد.
11ـ دسته اي ديگر قائل شدند به اينكه "حسن بن علي" در گذشت ولي از او فرزند بالغي به نام "محمد" باقي مانده كه تنها فرزند حسن بن علي و امام پس از اوست. و حسن عسكري به امامت او اشاره فرموده اما به او امر كرده كه پنهان شود و او از بيم عمويش "جعفر بن علي" در تقيه و استتار است!
اين فرقه "جعفر بن علي" را فرزند امام نمي دانند و او را به غير پدرش نسبت مي دهند و در بارة او قولي عظيم دارند!!
12ـ فرقة ديگر قول فرقة يازدهم را كه مدعي است آن حضرت فرزندي به نام "محمد" داشته تكذيب كرده و گفتند كه فرزند "حسن بن علي"، محمد نيست بلكه آن حضرت فقط يك فرزند به نام "علي" داشته كه خواص اصحاب پدرش او را ديده اند!
13ـ گروهي ديگر گفتند كه "حسن بن علي" فرزندي داشته كه هشت ماه پس از وفات وي به دنيا آمده و او مخفي است و نام و مكانش معلوم نيست! و روايتي از امام رضا نقل كردند كه فرمود: در آينده به جنيني در شكم مادرش و به طفلي شير خوار آزمايش شويد!
14ـ فرقة چهاردهم گفتند حسن بن علي اصلاً فرزندي نداشته است زيرا ما با تمام و سائل و آشكار و پنهان و چه در زمان حيات حسن و چه بعد از وفاتش، تحقيق كرديم و اثري از فرزند نيافتيم، اگر بتوان گفت كه "محمد بن علي" درگذشت اما او فرزندي آشكار و شناخته شده نداشت بلكه فرزندي داشته كه مستور است، مي توان در بارة هر متوفاي بي فرزندي نيز چنين ادعايي مطرح كرد، از جمله "فطحيه" نيز مي توانند نسبت به "عبد الله بن جعفر" چنين ادعا كنند و حتي مي توان ادعا كرد كه رسول خدا o نيز فرزندي مستور داشته كه پيامبر است!!
15ـ فرقة پا نزدهم قائل اند كه ما نمي دانيم در اين باره چه بگوييم، امر بر ما مشتبه گرديده است و نمي دانيم كه "حسن بن علي" پسري داشته يا نه؟ و آيا برادرش جعفر امام است يا خير؟ ما منكر مرگ "حسن عسكري" نيستيم و به رجعت او نيز عقيده نداريم و در مورد فرزند غير او نيز قائل به امامت نيستيم، بدين سبب توقف مي كنيم و كسي را امام نمي شماريم تا اينكه خدا هر گاه كه بخواهد امر خود را ظاهر نموده و حقيقت را برايمان بيان فرمايد.
اين بود شمه اي از اختلاف دوستداران اهل بيت در عصر أئمه كه ما چنانكه گفتيم به اختصار تمام از معتبرترين كتب ملل و نحل كه تأليف دو تن از قدماي دانشمندان شيعه است نقل كرديم.
اگر احاديثي كه در آنها امامت ائمة اثني عشر يكي پس از ديگري به صراحت ذكر شده حقيقت مي داشت آيا اين همه طوائف و فرق گونا گون در دوستداران اهل بيت و شيعيان خالص و مخلص ائمه پيدا مي شد؟
آيا امكان داشت كه امام منصوب من عند الله بر خلاف آن نصوص، نخست فرزندي را به امامت معرفي كرده و پس از مرگ وي، فرزند ديگرش را معرفي فرمايد؟
آيا ممكن بود كه شيعيان در اين موضوع كه آيا امامت در غير از حسنين A قابل انتقال به برادر هست يا نه، تا اين اندازه دچار ترديد و اختلاف شوند؟ و آيا هاديان امت، آن نصوص را از امت پنهان مي كردند؟!
آيا واقعاً بر رسول خدا از هر فريضه اي واجب تر نبود، به جاي آنكه ائمه را در خلوت به جابر بن عبد الله و ................. معرفي فرمايد كه اثري در هدايت اكثريت أمت نداشته است، تعداد و نام ائمه و اصول و احكام امامت را چنان به أمت اعلام فرمايد كه شبهه اي براي احدي و يا لا أقل براي دوستداران اهل بيت باقي نماند و حجت بر آنان تمام شود و اين اندازه سرگردان نشوند؟!
باري با اندكي انصاف و دقت و تحقيق بي غرضانه در اين نصوص مي توان در يافت كه اغراض سوء سياستها و خصومت دشمنان لدود مسلمين، اين ادعا را به ميدان آورد و بر أثر آن أمت اسلامي به بلاياي عظيمي مبتلا شدند كه از همه بدتر و زيانبارتر اختلاف و افتراق است!
به نقل از کتاب: شاهــراه اتّحــاد ( بررسـي نصـــوص امــامــت )، تأليف: حيدر علي قلمداران، با مقدمه و حواشي آية الله العظمى علاّمه «سيد أبو الفضل البرقعي»
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|