س – اعتقاد علمای شیعه در مورد تفسیر و تاویل قرآن چیست؟
ج – اول اینکه علمای شیعه معتقدند قرآن معانی باطنی دارد که با ظاهر آن مخالف است، بنا براین، ابواب زیادی را می بینیم که چنین عنوان گذاری شده اند : (باب: در مورد اینکه قرآن ظاهر و باطنی دارد).
توضیح:
انگیزه و عاملی که علمای شیعه را بر آن داشته تا این عقیده را داشته باشند این است که قرآن خالی از ذکر دوازده امام است، و با صراحت دشمنان شیعه یعنی اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ذکر نشدهاند، و این مسئله خواب را از چشمان علمای شیعه ربوده است، و کارشان را خراب کرده، و با وجود این به صراحت گفته اند که در قرآن ذکری از ائمه به میان نیامده است. بنابراین روایتی ساخته و پرداخته اند مبنی بر اینکه: «اگر قرآن به همان صورتی که نازل شده خوانده شود شما خواهید دید که ما در آن نام برده شده ایم».
خداوند همه را به راه راست هدایت کند، ابتدا گفتند: هر آیه یک معنای ظاهری و یک معنای باطنی دارد!.
سپس قضیه پیشرفت کرد و گفتند: قرآن یک ظاهر دارد و یک باطن، و در باطن و درونش هفت باطن دیگر نهفته است. سپس تخمین و اندازهگیریهای علمای مذهب شیعه طغیان کرد و بالا رفت و گفتند: «چنانکه از روایت بر میآید هر آیهای هفتاد و هفت باطن دارد».
و علمای شیعه اعتراف کرده اند که همه این باطنها به خاطر اثبات دو مسئله است: یکی فضیلت و جایگاه سادات و ائمه ....، و اصلاً حقیقت روشن این است که اغلب آیات مربوط به انعام و اکرام و ستایش، و حتی کل آنها در مورد ائمه اطهار و دوستدارنشان نازل شده اند. مسئله دوم؛ اثبات قضیه سرزنش و اعتراض و تهدید است که همه در مورد مخالفان ائمه یعنی صحابه و کسانی هستند که بعد از آنها میآیند، و خداوندY همه باطنهای قرآن را در دعوت به امامت و ولایت قرار داده است، همانطور که ظاهر قرآن در مورد توحید و نبوت و رسالت است».
دوم: اینکه علمای شیعه معتقدند بیشتر قرآن در مورد آنان و دشمنانشان یعنی صحابه نازل شده است.
فیض کاشانی میگوید: «بخش عمدهای از قرآن در مورد ائمه و دوستان و دشمنانشان نازل شده است».
و هاشم بن سلیمان بحرانی کتکانی (متوفای1107)ادعا میکند که فقط علی رضی الله عنه در قرآن 1154 بار ذکر شده است، و او کتابی تألیف کرده و اسم آن را «اللوامع النورانیة فی اسماء علی و اهل بیته القرانیة» ، نامیده است و که در سال 1394 در چاپخانه حوزه علمیه قم به چاپ رسیده است.
توضیح:
خواننده محترم اگر شما قرآن را بدست بگیرید و ورق بزنید و از همه فرهنگ لغتهای زبان عربی استفاده کنی، حتی اسم یکی از دوازده امام آنها را در قرآن نمیبینی، سپس قضیه نزد علمای شیعه پیشرفت کرد، چنانکه پیشرفت کردن در دروغ و جعل و روایت عادت همیشگی آنهاست، و گفتند: «از ابو عبدالله روایت است که گفت: قرآن در چهار بخش نازل شده است، یک چهارم آن در مورد حلال و یک چهارم دیگر از حرام سخن میگوید، و یک چهارم هم در بیان سنّت و احکام است، و یک ربع باقی مانده هم اخبار پیشینیان و حوادثی آنچه بعد از شما پیش می آید و داوری میان شما است».
توضیح:
بعضی از علمای شیعه کوشیده اند تا این مسئله را جبران کنند، چون در روایت گذشته از ائمه ایشان نام برده نشده است، بنابراین روایتی را ساخته و ارائه داده اند و گفته اند: «قرآن در سه بخش نازل شده، یک بخش آن در مورد ما و دشمنان ما نازل شده، و یک بخش آن سنّتها و امثال است، و یک بخش دیگر آن فرائض و احکام می باشند».
سپس بار دیگر به جبران پرداخته و سهم ائمه را افزایش دادند و گفته اند: «از ابی جعفر روایت است که گفت: قرآن در چهار بخش نازل شده است، یک بخش آن در مورد ما است، و بخشی دیگر در مورد دشمنان ما، و بخشی دیگر از آن سنّت ها و امثال و بخشی دیگر فرائض و احکام میباشند».
وقتی بعضی از مسلمین ملاحظه کردند که ائمه ویژگی منحصری به فرد ندارند که فقط آنها در قرآن نام برده شوند، برخی از علمای شیعه هم متوجه این امر شدند، بنابراین روایت چهارم را با همان متن سابق ساخته و پرداختند و این قسمت را بدان افزودند: «و خوبیهای قرآن برای ما است». و صاحب تفسیر صافی به این اشاره کرده و میگوید: «عیاشی به روایت افزوده: خوبیهای مذکور در قرآن متعلق به ما است».
سؤال و جوابهايي در مورد شیعیان اثنا عشری، تألیف: عبدالرحمن بن سعد الشثری، مترجم: اسحاق دبیری