Untitled Document
 
 
 
  2024 Dec 03

----

01/06/1446

----

13 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "إن لله أقواما اختصهم بالنعم لمنافع العباد" (روايت طبراني)
«خداوند بندگان بخصوصى دارد كه آنها را براى منفعت به مردم برگزيده است».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > ریشه و اساس تأویل شیعه

شماره مقاله : 1686              تعداد مشاهده : 363             تاریخ افزودن مقاله : 4/3/1389

ریشه و اساس تأویل شیعه

س – اصل و ریشه این تأویلات  شیعی که برای قرآن ذکر می­کنند چیست، مثال بیاورید؟ 

ج – اولین کتابی که اینگونه تفسیرها را پایه­گذاری کرد تفسیر شیخ جابر بن یزید بن حارث جعفی کوفی (متوفای 127 هجری) بود، او به تکفیر صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  معروف بود، و از هواداران مؤسّس مذهب شیعه یعنی ابن سبأ یهودی بود ..

توضیح:

عجیب اینجاست که سخن شیعه در مورد موثوق بودن و تضعیف معرفی راوی ضد و نقیض است، برخی روایات می گویند که او (جابر حارث جعفي) از کسانی است که علم اهل بیت به او بر می­گردد و صفات خدایی به او می­دهند و می­گویند او علم غیب می­دانسته و از آنچه را در شکم زنان باردار بود خبر داشت، محمّد بن حسین مظفر می­گوید: «جابر تنها از امام باقر هفتاد هزار حدیث روایت کرده است»[1].

و در روایت دیگری به او طعنه می­زنند و او را دروغگو و فریبکار و شیّاد معرفی می­کنند. و از زراره روایت کرده­اند که گفت: «از ابا عبدالله در مورد احادیث جابر سؤال کردم؟ گفت: «جز یک دفعه او را نزد پدرم ندیده ام، و هرگز نزد من آمده است»[2].

 این تناقضگویی است در مورد حکم کردن بر راویان شیعه و بزرگان آنها، و از این بابت زیاد دارند!.

نکته­ای مهم این که کتاب­های شیعه اثنا عشری از جابر فوق الذکر روایت کرده­اند که  در مورد این آیه که فرموده:

{ كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلإنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ (١٦)} (حشر: ١٦)

گفته اند: شیطان عمر بن خطاب رضی الله عنه  است، و نیز گفته اند: او بیشتر از شیطان مورد تعذیب قرار می­گیرد.

ولی شیعه اثنا عشری عین این تفسیر را از جابر به ارث برده اند و بزرگانشان آن را در منابع اصلی و مورد اعتماد خود ذکر کرده و آن را از یکدیگر نقل کرده­اند، بلکه کسی را که آیه را اینگونه تفسیر نکند تکفیر کرده اند، حال آنکه اصل این تفسیر یهودی است.[3]

و بزرگان شیعه گفته­اند: ابوجعفر فرمود: «خداوند هیچ پیامبری را جز به ولایت ما و برائت از دشمنان ما مبعوث نگردانیده است، و این مصداق این آیه است که خداوند جل جلاله می­فرماید:

{ وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ } (نحل:36)

یعنی: ما به ميان هر ملّتي پيغمبري را فرستاده‌ايم كه خدا را بپرستيد و از طاغوت  دوري كنيد. خداوند گروهي از مردمان را هدايت داد ، و گروهي از ايشان گمراهي بر آنان واجب گرديد.

و می­گویند: منظور از گروهي از که گمراهي بر آنان واجب گرديد تکذیب آل محمّد است».

مراجع قدیم شیعه امثال کلینی { بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ }(نساء:51) را به ابوبکر و عمر رضی الله عنهما تفسیر کرده است، آنجا که کلینی از اباجعفر (که از این تهمتها بری است) روایت کرده که گفت: «جبت و طاغوت فلان و فلان هستند».[4]

مرجع عالی شیعه مجلسی می­گوید: «مراد از فلان و فلان ابوبکر و عمر است».[5]

همچنین امیرالمؤمنین عمر بن خطاب را به (ثانی)توصیف می­کنند، و روایت کرده­اند که ائمه در مورد این آیه:

 { وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لا يَنْفَعُهُمْ وَلا يَضُرُّهُمْ وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِيرًا (٥٥)}(الفرقان: ٥٥)

گفته اند: مراد از کافر (ثانی) است که علیه علی رضی الله عنه  بود چون فرموده: عَلَى رَبِّهِ.[6]

و در مورد تفسیر این آیه:

{ وَقَالَ اللَّهُ لا تَتَّخِذُوا إِلَهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ (٥١)}(نحل:

٥١) گفته اند: «یعنی دو امام را برنگزینید، چون امام فقط یکی است»[7].

و در تفسیر این آیه:

{ وَأَشْرَقَتِ الأرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ (٦٩)} (زمر: ٦9)

می­گویند: «یعنی زمین با نور (امام) روشن گردید، پس آنگاه مردم به سبب نور و روشنایی امام از نور خورشید و ماه بی نیاز می­شوند»[8].

و در مورد تفسیر این آیه:

{ وَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لا إِلَهَ إِلا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (٨٨)} (قصص:88) مرجع شیعه قمی و غیره به نام ائمّه (با

دروغ و افتراء) این روایت را ساخته‏اند که گفته‏اند: «ما آن (وجه) هستیم که از آن طریق با خدا ارتباط می­یابند».[9]

توضیح:

نمونه­هایی از تفسیر علمای شیعه برای قرآن ارائه می­دهند و بیان گردید، در آن دوازده امام شیعه و مخالفشان ذکر شده­اند، و علمای شیعه هزاران روایت برای اثبات این مطلب آورده­اند و تأویلات باطنی که علمای شیعه آیات خداوند را با آن تفسیر می­کنند با ابی­ عبدالله رضی الله عنه  در میان گذاشته شد و به او گفتنند: «از شما روایت شده است که مراد از شراب و قمار و انصاب و ازلام که در قرآن آمده افرادی هستند؟ گفت: «خداوند بندگانش را با چیزی خطاب نمی­کند که آن را نمی­دانند»[10].

 این گفته ابی عبدالله رضی الله عنه در معتبر ترین کتاب های رجال در مذهب شیعه آمده است، و همه آن تحریفاتی را که علمایشان ساخته و پرداخته­اند نابود می­کند، و در حقیقت این تحریفات (الحاد و تحریف) کتاب الله است، و خداوند میفرماید:

 { إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (٢)} (یوسف:2).

و فرموده: { إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (٩)} (حجر: ٩)

 

مطالبی کمر شکن برای علمای شیعه

1- این تأویلات باطنی علمای شیعه که در کتابهای معتبر و مورد اتفاقشان آمده است، ابو عبدالله  رضی الله عنه در مورد این  تأویلات گفته­اند: هر کس اینها را گفته است از یهودیان و نصارا و مجوس و مشرکین بدتر است.

 و خود علمای شیعه از او روایت کرده اند که در مورد گویندگان این تأویلات  گفت: «آنها از یهود و نصارا و مجوس و مشرکین بدترند، سوگند به خدا که هیچ چیزی همانند آنها عظمت الهی را ناچیز قرار نداده است، سوگند به خدا اگر به آنچه اهل کوفه در مورد من می­گویند اقرار کنم زمین مرا فرو می­بلعد، حال آنکه من بنده­ای بیش نیستم و نمی­توانم به کسی سود و زیان برسانم»[11].

2- این تأویلات آراء اجتهادی نیستند که بین علمای شیعه قابل مناقشه و بحث باشند، بلکه از دیدگاه علمای شیعه این تأویلات نصوص مقدس و قطعی همچون وحی هستند، و حتّی از وحی هم بالاترند، چون اینها منسوخ نمی­شوند، بلکه وحی قرآنی بوسیله امامشان منسوخ می­شود، چنانکه عقیده آنها در این مورد بیان خواهد­شد. از سفیان سمط روایت کرده­اند که گفت: به ابی عبدالله گفتم: فدایت شوم مردی از شما بسوی ما می­آید که به دروغ گفتن معروف است، آنگاه حدیثی روایت می­کند که آن را زشت و ناپسند می­پنداریم، ابو عبدالله گفت: «اگر او ادعا کرد که من گفته­ام شب روز است و روز شب است او را تکذیب نکن، چون اگر او را تکذیب کنی مرا تکذیب کرده ای».[12]

3- همانطور که قبلاً گفته شد؛ تفسیر بزرگان شیعه ظاهر و باطن دارد، و هر دو معتبرند!.

 ظاهر تفسیر برای عموم شیعیان گفته شده، و باطن آن فقط برای خواص شیعه که ویژگی تحمل را دارا هستند گفته می­شوند!

عبدالله بن سنان از ذریح محاربی روایت می کند که گفت:به ابی عبدالله گفتم:خداوند در کتابش مرا به امری فرمان داده است دوست دارم آن را انجام دهم، گفت:آن فرمان چیست؟گفتم: فرموده الهی که می­فرماید:

{ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ (٢٩)} (الحج:

٢٩).گفت: { ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ }  یعنی: دیدار با امام، { وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ } آن مناسک هستند، عبدالله بن سنان می­گوید: آنگاه نزد ابا عبدالله آمدم و عرض کردم: فدایت شوم { ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ }  یعنی چه؟ فرمود: «یعنی گرفتن موی سبیل و کوتاه کردن ناخن و امثال آن. می­گوید: گفتم: فدایت شوم ذریح محاربی از تو برایم روایت کرده که گفته­ای: یعنی دیدار با امام و آن مناسک، فرمود: ذریح راست گفته و تو هم راست می­گویی، قرآن ظاهر و باطن دارد، و چه کسی توانایی تحمل آنچه را دارد که ذریح توانایی تحمل آن را داشته باشد».[13]

توضیح:

در این عبارت و منصوص دیگر تصریح شده که قرآن یک معنی ظاهری دارد که برای عموم شیعه است، و معنایی باطنی دارد که ویژه­ی خواص است که قدرت تحمل آن را دارند گفته می شود و آنها افراد اندک و کمی هستند و ممکن است یافت نشوند (چه کسی توانایی تحمل آنچه را دارد که ذریح توانایی تحمل آن را دارد) !!!

سوال اینجاست:

وقتی ائمه­ی شیعه از نشر و بیان این علم باطنی بخل می­ورزند، و از بیان آن برای عموم پرهیز می­کنند مگر کسانی که در سطح ذریح باشند!! پس چرا کتابهای شیعه اثنا عشری با شیوه و روش ائمه خود مخالفت کرده­اند، و این علم را برای خاص و عام منتشر نموده­اند، و بلکه برای دشمنان دینشان یعنی اهل سنّت نیز پخش کرده­اند؟! {إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ } :واقعاً اين (حرفي كه مي‌زند) چيز شگفتي است.(ص:٥)

 

ولی جای شگفت نیست، چون شیعه خود را به بی­پروایی و عدم کتمان وصف کرده­اند. مرجع بزرگ شیعه کلینی از علی بن حسین رضی الله عنه روایت کرده که گفت: «وَدِدْتُ والله أني افتديتُ خَصلَتين في الشيعةِ لنا ببعضِ لَحْمِ ساعدي : النَّزَقَ،وقلَّةَ الكتمانِ»[14]: به خدا سوگند دوست داشتم با گوشت بازویم فدیه­ی دو خصلت و اخلاق شیعه را می­دادم، بی­پروایی و عدم رازداری.

 4- این تأویل و تفسیرهای باطنی که علمای شیعه برای قران ذکر می­کنند و به آن معتقدند و به سوی آن دعوت می­دهند الحاد و تحریف کتاب خدا و آیات قرآن ، و خداوند متعال می­فرماید:

{ إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَنْ يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (٤٠)} : كساني

كه آيات ما را مورد طعن قرار مي‌دهند و به تحريف (حقائق و معاني) آن دست مي‌يازند، بر ما پوشيده نخواهند بود آيا كسي كه به آتش دوزخ انداخته مي‌شود بهتر است يا كسي كه (در سايه ايمان) در نهايت امن و امان ، روز قيامت (به عرصه محشر) مي‌آيد ؟ هر كاري كه مي‌خواهيد بكنيد ، او مي‌بيند هر آنچه را كه انجام مي‌دهيد . (فصلت:٤٠)



[1] - الامام الصادق  محمد حسین مظفر  ص 143 .

[2] - مستدرک الوسائل  ج 12 / 299  و بحار الانوار  260 / 70 ، و الغیبة ص 164 واکمال الدین ابن بابویه قمی  ج2/349 .

[3] - ن ک کتاب کلینی که در حاشیه مراة العقول فی شرح اخبار الرسول مجلسی  ج 4 / 416 چاپ شده است ، و تفسیر عیاشی  ج 2 / 223 تفسیر صافی  ج 3 / 84 ، و البرهان  ج 2 / 309 و بحار الانوار ج 3 / 378 .

[4] - أصول الكافي ج1/324-325 (كتاب الحجة ح83 باب فيه نكت ونتف من التنزيل في الولاية )

[5] - بحار الأنوار ج23/306 ح2 (باب أنهم أنوار الله ، وتأويل آيات النور فيهم عليهم السلام) .

[6]

[7] - تفسیر البرهان  ج 2 / 373  و تفسیر صافی کاشانی  ج 3 / 134 و تفسیر نور الثقلین حویری  ج 3 / 60

[8] - تفسیر قمی  ج 2 / 253  و تفسیر البرهان  ج 4 / 87  و تفسیر صافی  ج 4 / 331 .

[9] - تفسير القمي ج2/147 (سورة القصص) ج2/345 (سورة الرحمن )،كنز الفوائد ص219 ابي الفتح محمد بن علي كراجكي ت449،مناقب آل أبي طالب ج3/343 ابي جعفر رشيد الدين بن شهر آشوب مازندراني متوفای سال 588،تفسير الصافي ج5/110 (سورة الرحمن )،بحار الأنوار ج24/192 ح7 (باب أنهم عليهم السلام جنب الله ووجه الله ويد الله وأمثالهاتفسير القرآن الكريم ص378  عبد الله بن محمد بن رضا شُبَّر متوفای سال 1242 (سورة القصص )

[10] - وسائل الشیعه   حر عاملی  ج 17 / 167 و رجال کشی ، ص 291

[11] - رجال كشي ج4/252  شماره  126 ح30 (ما روي في محمد بن أبي زينب،اسمه مقلاص،أبو الخطاب البراد الأجدع الأسدي )،بحار الأنوار ج25/294-295 ح53 (باب نفي الغلو في النبي والأئمة صلوات الله عليه وعليهم،وبيان معاني التفويض،وما لا ينبغي أن يُنسب إليهم منها وما ينبغي أن ينسب) .بحار الانوار  ج 25 / 294  و رجال کشی ص 300 .

[12] - بحار الانوار مجلسی  ج 2 / 211 – 212  و اللوامع النورانیه بحرانی  ص 549 – 550 .

[13] - الفروع الکافی  ج 4 / 549 ، من لا یحضره الفقیه  ج 2 / 190 – 191 و تفسیر صافی  ج 3 / 367 و نور الثقلین  ج 2 / 492  و تفسیر البرهان  ج 3 / 88 – 89  و وسائل الشیعه  ج 10 / 253 و مفتاح الکتب الاربعه موسوی ج 5 / 228

( [14]) أصول الكافي ج2/575 (كتاب الإيمان والكفر حديث رقم1 باب الكتمان )،وسائل الشيعة ج16/235 ح2 (باب وجوب كتم الدين عن غير أهله مع التقية )،بحار الأنوار ج68/416 ح40 (باب الحلم،والعفو،وكظم الغيظ) .

 

سؤال و جوابهايي در مورد شیعیان اثنا عشری، تألیف: عبدالرحمن بن سعد الشثری، مترجم: اسحاق دبیری



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

ومر عمر بن الخطاب رضي الله عنه على قوم يسيئون الرمي، فقرعهم، فقالوا: إنا قوم " متعلمين " ، فأعرض مغضباً، وقال: والله لخطؤكم في لسانكم، أشد علي من خطئكم في رميكم. [عمر بن خطّاب رضي الله عنه بر جماعتى گذشت كه تير مى انداختند و خطا مى كردند. عمر آنان را سرزنش كرد. گفتند: انّا قوم متعلمين به جاى انّا قوم متعلمون، عمر به خشم روى گردانيد و گفت: خطاى شما در زبان بدتر از خطاى شما در تير انداختن است.] (ترجمه معجم الادباء ياقوت حموى، مترجم عبد المحمد آيتى)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1169
دیروز : 3590
بازدید کل: 8968926

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010