|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > حکایات رقاع چیست؟
شماره مقاله : 1873 تعداد مشاهده : 422 تاریخ افزودن مقاله : 31/3/1389
|
حکایات رقاع چیست؟
س – حقیقت(حکایات رقاع) و جایگاه آن در مذهب شیعه چیست ؟
ج – وقتی امام شیعیان حسن عسکری وفات یافت جانشین و فرزندی شناخته شده و آشکار از خود به یادگار نگذاشت، زنان و کنیزانش جهت اطمینان (توسط ماما) مورد بررسی قرار گرفتند و ثابت شد که هیچکدام ازآنها حامله نیست، بنابراین ارث به جا مانده از او میان مادر و برادرش جعفر تقسیم گردید، و مادرش وصیت او را اجرا کرد و این را قاضی و پادشاه وقت ثبت کردند[1]. از این رو این واقعه کمر شیعه را شکست. بعضی گفتند: امامت به پایان رسیده است[2].و برخی گفتند: حسن بن علی وفات یافت و فرزندی نداشت و امام بعد از او برادرش جعفر بن علی است[3]. و در پهنای این حیرت و سرگردانی و بی تابی و اضطراب که علمای شیعه در آن به سر میبردند، مردی به نام عثمان بن سعید عمری برخاست و ادعا کرد که حسن عسکری فرزندی پنج ساله دارد که از مردم پنهان است و به هیچ کس جز او خود را نشان نمیدهد، و او بعد از پدرش امام است، و این کودک او (یعنی عثمان) را برای دریافت اموال به وکیل گرفته، و او را نایب خود قرار داده تا به مسایل دینی پاسخ دهد[4]. هنگامی که در سال 280 عثمان بن سعید وفات یافت پسرش محمّد بن عثمان همان ادعای پدرش را تکرار کرد. و چون در سال 305 محمّد وفات یافت؛ حسن بن روح نوبختی به همان ادعا جانشین او گردید، و در سال 326 نوبختی در گذشت؛ و ابوالحسن بن علی بن محمّد بن محمّد سمری (متوفای 329) جانشین اوشد. وی از دیدگاه علمای شیعه آخرین کسی است که ادعای نیابت مهدی را مطرح کرد، و از آنجا که اموال هنگفتی از این طریق بدست میآید؛ افراد زیادی ادعای نیابت امام زمان را مطرح کردند، علمای شیعه فتوا دادند که نیابت تمام شده، و با وفات سمری غیبت کبری آغاز شد، و این جانشین امام همانطور که اموال افراد سادهلوح و نادان را از چنگشان در میآورد و چپاول میکرد، به سؤالات آنان گوش میداد، و (به ادعای خود) از سوی امام مورد انتظار برایشان پاسخ دریافت میکرد، و آن را (توقیعات) یا سند مینامیدند که به گفته آنها خط و امضای امام منتظرشان بود . اما جایگاه و ارزش خرافه (سند و رقعه و توقیعات و امضای امام) در مذهب شیعه بالا گرفت و مانند فرمودهی خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است، و حتی علمای شیعه این امضاها و نوشتهها را در زمان تعارض و مخالفت با روایات صحیح که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده ترجیح دادهاند. از جمله (ابن بابویه) مرجع بزرگ شیعه صحیحترین احادیث روایت شده نزد شیعه را به خاطر مخالفت با این خرافه ردّ کرده و گفت: «من به این حدیث فتوا نمیدهم، بلکه به سند با خط حسین بن علی علیه السلام فتوا میدهم که نزد من است». حر عاملی در توضیح این سخن گفته: «چون خط معصوم از آنچه توسط واسطهها نقل شده قویتر و معتبرتر است»[5]. و علمای معاصر شیعه میگویند این«رقعهها» آن سنّت هستند که باطلی بدان راه ندارد[6].
به نقل از: سؤال و جوابهايي در مورد شیعیان اثنا عشری، تألیف: عبدالرحمن بن سعد الشثری، مترجم: اسحاق دبیری
[1] - المقالات و الفرق ، ص 102 . [2] - بحار الانوار مجلسی ج 51 / 212 ، و الغیبة طوسی 224 . [3] - المقالات و الفرق سعد قمی ص 108 – 110 . [4] - حصائل الفکر فی احوال الامام المنتظر ، محمد بحرانی ص 36 – 37 . [5] - من لا یحضره الفقیه ابن بابویه قمی ، ج 4 / 151 ، وسائل الشیعه ج 20 / 108 ، و علمای شیعه به توقیعات و نوشته ها اهمیت داده و آن را تدوین کرده اند چون از دیدگاه آنان اینها وحی است که باطل از هیچ سویی به آن راه ندارد ! ، اصول الکافی 1/ 517 و اکمال الدین ابن بابویه ص 450 ، الغیبة طوسی ، ص 172 ، الاحتجاج ، ج 2 / 277 ، بحارالانوار 53 / 150 – 246 ، قرب الاسناد حمیری ، و الذریعه 4 / 500 . [6] - الدعوة الاسلامیه خنیزی ، ج 2 / 112 .
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|