|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>آثار>نهج البلاغه
شماره مقاله : 1893 تعداد مشاهده : 368 تاریخ افزودن مقاله : 1/4/1389
|
نهج البلاغه
از جمله کتابهایی که در تحریف تاریخ صحابه سهم دارد کتاب نهج البلاغه است. این کتاب از حیث سند و متن مورد طعن میباشد، زیرا سه قرن و نیم بعد از وفات علی بن أبی طالب و بدون سند جمع آوری شده است. شیعه تألیف این کتاب را به شریف رضی نسبت دادهاند کهاین شخص از دیدگاه محدثان حتی اگر سندی را موافق با بدعت خود بیان کند مورد قبول نمیباشد، پس حال که در این کتاب بدون ذکر سند این مطالب را جمع آورده است چه وضعیتی دارد؟ کسی که در نگاه محدثان متهم میباشد برادرش علی است.[1] علما در مورد نهج البلاغه سخن گفتهاند، از جمله: · ابن خلکان در شرح حال شریف مرتضی میگوید: علما در مورد کتاب نهج البلاغه که گردآوری سخنان امام علی بن أبی طالب است با هم اختلاف دارند کهایا وی آن را گردآوری کرده است یا اینکه برادرش رضی آن را گردآورده است؟ گفتهاند: این کلام علی نیست، بلکه کسی که آن را جمع آورده و به علی منسوب کرده است همان کسی است که آن را جعل کرده است. و الله أعلم.[2] · ذهبی میگوید: هر کس نهج البلاغه را مطالعه نماید در مییابد که مطالب این کتاب به دروغ به أمیرالمؤمنین علی نسبت داده شده است، زیرا در آن به آشکارا ناسزاگویی شده و منزلت ابوبکر و عمر پایین آورده شده است. همچنین در آن تناقض و چیزهای رکیک و عباراتی وجود دارد که هر کس به صحابه قریشی و غیر قریشی از متأخران بعد از آنان شناخت داشته باشد یقین مییابد که اکثر آن باطل است.[3] · ابن تیمیه میگوید: علما میدانند که بیشتر خطبههای این کتاب به دروغ به علی منسوب شده است. به همین دلیل غالب مطالب آن در کتابهای قدیمیتر از آن به چشم نمیخورد و مطالب آن سند معروف و شناخته شدهای ندارند.[4] · ابن حجر شریف مرتضی را به جعل متهم میکند و میگوید: هر کس این کتاب را مطالعه کند یقین مییابد که به دروغ به علی نسبت داده شده و اکثر آن باطل است.[5] با استناد بهاین اخبار و اخباری دیگر تعدادی از پژوهشگران به بحث در مورد این موضوع پرداختهاند و قائل به عدم صحت نسبت این سخنان و مطالب به امام علی شدهاند.[6] میتوان مهم ترین مواردی را که علمای قدیم و جدید در تشکیک به صحت انتساب نهج البلاغه به امام علی بیان کردند در موارد زیر خلاصه کرد: · نداشتن سندهایی مؤید که نسبت کلام به گوینده آن را از حیث متن و سند و روایت استحکام بخشیده و تقویت کند. · خطبههای زیاد و طولانی، زیرا با کثرت و طولانی بودن خطبهها، حفظ و ضبط آن خطبهها قبل از عصر تدوین دشوار میباشد، زیرا خطبههای رسول خدا با وجود شدت اهتمام و توجهی که به آنها بوده است به صورت کامل و سالم بدست ما نرسیده است. · تعدادی از اقوال و خطبهها که در نهج البلاغه به علی بن أبی طالب منسوب شده است در منابع معتبر به افرادی غیر از علی بن أبی طالب منسوب شده است و افرادی که به روش و سبک آن افراد آشنایی دارند این اقوال و خطبهها را برای آن افراد تأیید میکنند. · در این کتاب از زبان علی بن أبی طالب چیزهایی در مورد ابوبکر، عمر و عثمان ذکر شده است که نه در شأن علی است و نه در شأن آن سه نفر. نیز با احترامیکه علی برای آنان قائل بود منافات دارد، مانند خطبه معروف به «شقشقیه» که در آن علی تمایل زیاد خود به خلافت را آشکار میکند و این درست بر خلاف پرهیزکاری و زهدی است که علی به آنها مشهور شده است. · در نهج البلاغه سجع به صورت زیادی دیده میشود، زیرا تعدادی از ادیبان معتقدند کهاین کثرت سجع با عدم تکلف عصر امام علی در سخن گفتن- گرچه سجع غیر ارادی و زیبا از روح و مبنای آن روزگار به دور نمیباشد- سازگار نیست. · کلام آکنده از صناعتهای ادبی که در آن آرایههای ادبیی به چشم میخورد که از نوع پیرایهها و تزئینات ادبی عصر عباسی است، مانند آنچه که در این کتاب در وصف طاووس و خفاش و زنبور و مورچه و کشت و زرع و ابر و امثال آن گفته شده است. · استفاده از عبارات فلسفی و کلامیکه در لابلای نهج البلاغه وارد شده است و فقط در قرن سوم نزد مسلمانان شناخته شد و رواج یافت، یعنی در زمانی که کتابهای یونانی و فارسی و هندی به عربی ترجمه شدند و بیشتر شبیه کلام منطق دانان و متکلمین میباشد تا کلام خلفای راشدین.[7] در هنگام بحث از صحابه و رویدادهای میان آنان و میان امیر المؤمنین علی باید از این کتاب پرهیز شود و نصوص آن بر قرآن و سنت عرضه شود و آنچه از آن که موافق قرآن و سنت بود اشکالی نیست که مورد استفاده قرار گیرد و آنچه از آن که مخالف قرآن و سنت باشد مورد توجه و استفاده قرار نگیرد.
به نقل از: سيره أميرالمؤمنين علي بن أبي طالب رضي الله عنه و شخصيت و عصر او، تألیف: دكترعلي محمد محمد صلابی
[1] - الأدب الإسلامی، نایف معروف، ص53. [2] - الوفیات3/124. [3] - میزان الإعتدال3/124. [4] - منهاج السنة4/24. [5] - لسان المیزان4/223. [6] - الأدب الإسلامی، نائف معروف، ص53. [7] - الأدب الإسلامی، ص54-55.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|