Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 23

----

21/05/1446

----

3 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم   فرموده است: 
(علیکم بسنتی و سنة الخلفاء الراشدین المهدیین من بعدی):
«به سنت من و سنت خلفای راشدین پس از من، چنگ بزنید».
سنن ابی داود (4/201) ترمذی (5/44)؛ این حدیث، حسن و صحیح است

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>آثار>عقیده > خطاهایی در رابطه با عقیده

شماره مقاله : 1912              تعداد مشاهده : 340             تاریخ افزودن مقاله : 2/4/1389

خطاهایی در رابطه با عقیده

از طرف عبدالعزیز بن باز به تمامی مسلمانانی که این رساله را می خوانند، خداوند متعال آنچه که مورد رضایتش می باشد را به آنها توفیق دهد و علم و ایمان ایشان را بیفزاید. آمین.

مطلع شدم که بسیاری از مردم در مورد عقیده دچار خطاهای زیادی می شوند و همچنین گمان می کنند که بعضی از کارها سنت است، حال انکه آنها بدعت می باشند، از این جمله:

اولاً: انکاری برتری خداوند و استواء او بر عرش، مشخص است که خداوند متعال در این مورد در کتاب خود بیان کرده است از آنجایی که فرمود: «ان ربکم الله الذی خلق السموت و الارض فی سته ایام ثم استوی علی العرش».
«همانا پرورگار شما آن ذاتی است که آسمانها و زمین را در مدت شش روز آفریده سپس بر عرش استواء شد».

خداوند متعال این آیه را در هفت جای قرآن کریم ذکر کرده است که یک آیه از آن ذکر گردید. زمانی که امام مالک رحمه الله در این مورد سؤال کرده شدند، فرمودند: «استواء معلوم، کیفیت آن مجهول و ایمان به آن موجب است و باقی ائمه سلف نیز به همین قائلند».
معنی استواء مشخص است، این کلمه در لغت عرب به معنای بلندی و ارتفاع می آید، خداوند متعال می فرماید: «فالحکم لله العلی الکبیر» [سوره غافر، آیه 12]. «پس فرمان خدای بلند قدر و بزرگوار است» و همچنین می فرماید: «و لایؤوده حفظهما و هوالعلی العظیم» [سوره بقره، آیه 225].
«و گران نمی شود بر وی نگهبانی این هر دو، و او بلند مرتبه بزرگ قدر است»
و در جایی دیگر می فرماید: «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه» [سوره فاطر، آیه 10]. «همه یکجا به سوی او بالا می رود سخن پاکیزه و عمل صالح را بلند می گرداند خدا».
در آیات زیادی آمده است که بر بزرگی و برتری خداوند متعال دلالت می کند و اینکه خداوند متعال بالای عرش وبالای تمامی مخلوقات است و این عقیده اهل سنت و جماعت از اصحاب پیامبرصلى الله عليه و سلم و غیر ایشان می باشد.

پس اعتقاد بر این اصل و وصیت کردن به آن و بر حذر داشتن مردم از مخالفت با آن واجب است.

دوماً: مسجد ساختن بر روی قبرها و نماز خواندن بر آن و قراردادن خیمه‎هایی بر آن ها، و همه اینها از وسائل شرکت هستند، پیامبر صلى الله عليه و سلم یهود و نصاری را لعنت فرمودند، چرا که آنها قبر پیامبرانشان را مسجد گرفتند (متفق علی صحته).

پیامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: «آگاه باشید کسانی که قبل از شما بودند قبر پیامبران و افراد نیکوکارشان را مسجد گرفتند، آگاه باشید که قبرها را به عنوان مسجد نگیرید، من از این کار شما را نهی می کنم».

جابربن عبدالله انصاری می فرمایند: «پیامبر صلی الله علیه و سلم از گچ کاری قبرها و نشستن و بنا کردن بر روی آنها نهی کردند».

بر مسلمانان واجب است که از این کارها پرهیز کنند و همدیگر را به ترک کردن آنها وصیت کنند.

چرا که پیامبر صلى الله عليه و سلم از این کارها بر حذر می داشتند، و برای اینکه انواع شرک از همین کارها و صاحبان قبر و دعا واستعاثه و طلب نصرت کردن از آنها شروع شد.

معلوم است که شرک از بزرگترین و خطرناکترین گناهان است، پس بر ما واجب است که از آن و وسائل و ذریعه های آن اجتناب ورزیم، خداوند متعال نیز در آیات متعددی بندگانش را از این گناه بزرگ بر حذر می دارد: «ان الله لایغفران یشرک به و یغفرما دون ذلك لمن یشاء»

و همچنین خداوند متعال می فرماید: «و لقد اوحی الیک و الی الذین من قبلک لئن اشرکت لیحبطن عملک و لتکونن من الخسرین» [زمر، 65].
«و هر آئینه وحی فرستاد شد به سوی تو (اى محمد) و به سوی آنانکه پیش از تو بودند که اگر شریک خدا مقرر کنی البته نابود گردد عمل تو و البته شوی از زیانکاران».

و در جایی دیگر می فرماید: «و لو اشرکوا لحبط عنهم ما کانوا یعملون».

و آیات زیادی در این رابطه آمده است.

سوماً: دعای مردگان و غائبین و جنیان و بتها و درختان و ستارگان و طلب فریاد رسى کردن از آنان، و سؤال کردن از آنان در مورد شفاء مریضان و نصرت بر دشمنان، که این دین مشرکین اول از کفار قریش و غیرشان بود، چنانچه که خداوند متعال فرمودند: «و یعبدون من دون الله ما لا یضرهم و لاینفعهم و یقولون هولاء شفعاؤنا عندالله».

و همچنین فرمودند: «فاعبد الله مخلصاً له الدین الا لله الدین الخالص و الذین اتخذوا من دونه اولیاء ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی ان الله یحکم بینهم فی ما هم فیه یختلفون ان الله لا یهدی من هو کاذب کفار» [سور زمر آیه 2-3].

«پس عبادت کردن خدا را خالص کرده برای او پرستش را آگاه باش مر خدا را است پرستش کردن خالص- یعنی به غیر شرک- و آنان را دوستان گرفتند و جز خدا «و گفتند» عبادت نمی کنیم ایشان را مگر برای آنکه نزدیک سازند ما را به خدا در مرتبه قرب، هر آئینه حکم می کند خدا میان ایشان در آنچه ایشان در آن اختلاف دارند هر آئینه خدا را نمی نماید کسی را که او دروغ گوی بسیار ناسپاس است».

در این رابطه آیات زیادی آمده است و این آیات بر این دلالت می کند که مشرکین اول می دانستند که خداوند متعال خالق و روزی دهنده و نفع دهنده و ضرر رساننده است، ولی بتها و خدایان را عبادت می کردند تا اینکه آنان در نزد خداوند شفاعت ایشان را بکنند و آنها را به خدا نزدیک کنند، پس با همین اسباب به خداوند متعال کفر می کردند و خداوند متعال نیز کفر و شرکشان را علنی کرد و به پیامبرش صلى الله عليه و سلم امر کرد که با آنها بجنگد تا اینکه عبادت فقط برای خدا باشد چنانچه که خداوند متعال می فرماید: «و اقتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الدین کله لله».

علماء رحمه الله در این رابطه کتابهای زیادی نوشتند و حقیقت اسلامی را که خداوند متعال پیامبرش را به آن فرستاده و کتابهایش را در این رابطه با آن نازل کرده، واضح کردند و در این کتب دین جاهلیت و عقائد و اعمال مخالف با شریعت الهی را بیان کردند، که از جمله ایشان بزرگانی مانند: عبدالله پسر امام احمد و امام بزرگوار محمد بن خزیمه که کتاب توحید و تصنیف نمودند و همچنین محمد بن وضاح و غیر ایشان از ائمه می باشند.

بهترین کتابی که در این رابطه نوشته شده است کتاب شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله است که ایشان کتابهای زیادی در این رابطه نوشتند و مختصرترین کتاب ایشان (القاعده الجلیله فی التوسل و الوسیله) می باشد و همچنین در این رابطه شیخ عبدالرحمن بن حسن بن شیخ محمد عبدالوهاب رحمه الله در کتابشان (فتح المجید شرح کتاب التوحید) اشاره کردند.

چهارماً، قسم خودرن به غیر خدا، مانند قسم خوردن به پیامبر صلى الله عليه و سلم یا مردم دیگر و همچنین قسم خوردن به امانت و همه اینها از منکرات و محرمات شرکی می باشد، چرا که پیامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: «کسی که به غیر خدا قسم بخورد شرک کرده است» و در جایی دیگر فرمودند: «کسی که به غیر خدا قسم بخورد، کفر یا شرک کرده است» و همچنین از ایشان ثابت شده که فرمودند: «کسی که به امانت قسم بخورد از ما نیست» و در این مورد، احادیث زیادی وارده شده است.
قسم به غیر خدا در نزد اهل علم از انواع شرک اصغر می باشد، پس واجب است که از آن نیز پرهیز کنیم و این وسیله ای است به شرک اکبر.

و همچنین این گفته که اگر خدا و فلانی بخواهند، اگر خدا و فلانی نمی بود، این از جانب خدا و فلانی است، نیز از قبیل جملات شرک اصغر می باشد، بلکه باید بگوییم آنچه که خداوند بخواهد، سپس فلانی بخواهد، اگر خداوند نمی بود، سپس فلانی نمی بود، این از جانب خدا پس از جانب فلانی است.

از پیامبر صلى الله عليه و سلم ثابت شده که فرمودند: «نگوئید آنچه که خدا و فلانی بخواهد، بلکه بگوئید آنچه که خداوند، سپس فلانی بخواهد».

پنجماً، آویزان کردن تمیمه- مهره یا چیزی مانند آن که برای دفع چشم زخم و ارواح خبیث برگردن کودکان می اندازند- و تعویزهایی از استخوان یا مهره یا غیر آن که به آنها تمیمه می گویند، پیامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: «کسی که تمیمه ای را آویزان کند خداوند کارش را به پایان نمی رساند و کسی که مهره آویزان کند خداوند او را در حفاظت خود نگه نمی دارد و کسی که تمیمه ای آویزان کند، شرک کرده است».

و همچنین پیامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: «رقیه و تمیمه و نخی که به گردن خود آویزان می کنند شرک است».

این احادیث، تعویزها و تمیمه ها را از دیدگاه قرآن و دیگر منابع در بر می گیرد چرا که پیابمر صلى الله عليه و سلم چیزی را استثناء نکردند و به خاطر اینکه آویزان کردن تمیمه ها از قرآن وسیله ای برای آویزان کردن غیر آن می باشد، پس واجب است که از همه اینها منع کرده شود تا اینکه سوی برای ذرائع شرک و تحقیقی برای توحید و عملی به عموم احادیث باشد، مگر رقیه دادن، چرا که پیامبر صلى الله عليه و سلم آنچه که شرک نمی باشد را استثناء کردند و فرمودند: «رقیه تا زمانی که شرک نباشد اشکالی ندارد» و بعضی از اصحاب ایشان صلى الله عليه و سلم نیز رقیه می دادند، پس رقیه دادن هیچ اشکالی ندارد و زمانی که از قرآن کریم و سنت یا کلمات واضحی که در آن الفاظ شرکیه و منکر نباشد، در این صورت است که جزء اسباب شرعی قرار می گیرد.

ششماً، جشن گرفتن برای بچه ها، فرقی نمی کند که برای تولد باشد یا غیر آن، چرا که نه پیامبر صلى الله عليه و سلم ، نه خلفاء راشدین و نه بقیه صحابه (رضوان الله علیهم اجمعین) و نه پیروان ایشان در سه قرنی که مورد فضیلت قرار گرفتند این کار را انجام دادند، و این امر در قرن چهارم و ما بعد آن به دست فاطمیین و دیگر شیعیان به وجود آمد، پس از آن اهل سنت نیز از روی ناآگاهی که نسبت به احکام شرعی داشتند و تقلید برای اهل بدعتی که این کار را انجام می دادند، شروع به انجام دادن این کار کردند، پس واجب است که ما از این گونه اعمال جداً خودداری کنیم، چرا که این عمل از جمله بدعتهایی است که در این گفته پیامبر صلى الله عليه و سلم داخل است: «ایاکم و محدثات الامور، فان کل محدثه بدعه، و کل بدعه ضلاله»
«بر حذر باشید که کارهای جدید و نو پیدا چرا که هر نو پیدایی بدعت است و هر بدعتی گمراهی است».

و این گفته پیامبرصلى الله عليه و سلم که فرمودند: «من احدث فی امر نا هذا ما لیس منه فهورد». (متفق علیه)
«کسی که در دین ما چیزی به وجود آورد که از آن نیست، عملش مردود است».

و همچنین این گفته پیامبرصلى الله عليه و سلم که در خطبه شان فرمودند: «اما بعد، بهترین کلام، کلام خداوندی است و بهترین هدایت، هدایت محمد صلى الله عليه و سلم است و بدترین امور چیزهای نو پیدا است و هر بدعتی گمراهی است». و به خاطر اینکه مجلس گرفتن و جشن گرفتن برای تولد فرزند از وسائل غلو و شرک می باشد، پس برای ما واجب است که از آن اجتناب ورزیم و همدیگر را به استقامت نسبت به سنت و ترک آنچه که مخالف آن است وصیت کنیم.

از خداوند مسئلت داریم که ما و شما و سائر مسلمانان را در آنچه که مورد رضایت اوست موفق بگرداند و فقه و دانش در دینش و استقامت بر آن را بر همه ما ارزانی فرماید و ما و تمامی مسلمانان را از آزمایشات گمراه کننده و وسوسه های شیطانی پناه دهد، چرا که او این را عهده دار شده و بر آن قادر است. السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

زیارت قبور ما بین مشروع و ممنوع

س1: حکم دین اسلام در مورد زیارت قبور و توسل به اموات و ذبح کردن خروف (بز نر که چهار ماهه یا کمتر از آن باشد) و اموالی برای توسل به آن، مانند زیارت سید بدوی و حسین و زینب رضى الله عنها چیست؟ این اطلاعات را به ما بدهید، خداوند شما را نفع رساند.

جواب: زیارت قبور بر دو نوع است.

1- مشروع و مطلوب: و این در صورتی است که به خاطر دعا برای اموات و ترحم بر آنان و به خاطر به یاد آوردن مرگ و آمادگی برای آخرت باشد، چرا که پیامبرصلى الله عليه و سلم فرمودند: «قبرها را زیات کنید، چرا که این کار، شما را به یاد آخرت می اندازد» و خود پیامبرصلى الله عليه و سلم و صحابه ایشان نیز قبرها را زیارت می کردند، ولی این کار مخصوص مردان است نه زنان، برای زنان مشروع نیست، بلکه واجب است که آنها را از این کار نهی کنیم، چرا که از پیامبرصلى الله عليه و سلم ثابت شده است که ایشان زنانی که قبور را زیارت می کنند را لعنت فرموده اند، زیرا وقتی که آنها به سر قبرستانها می روند، فتنه هایی به وجود می آید، یا به خاطر صبر خیلی کمی که دارند و زیاد آه و ناله می کنند و همچنین برای آنها مشروع نیست که جنازه ها را تا قبرستان همراهی کنند، چرا که در حدیث صحیحی از ام عطیه رضى الله عنها روایت شده است که فرمودند: «ما از اتباع جنازه ها نهی کرده شدیم، وی در این مورد خیلی تشدد برای ما صورت نگرفته است» این گفته بر این دلالت می کند که زنان از اتباع جنائز تا قبرستانها منع شده اند، چرا که خوف فتنه و کم صبری از جانب آنها می باشد.

اصل در این نهی پیامبرصلى الله عليه و سلم تحریم است، چرا که خداوند متعال فرمودند: «و ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا» [حشر، 7]. «و هر چه بدهد شما را پیامبر بگیرید آن را و هر چه منع کند شما را از این باز ایستید».

اما نماز بر میت برای زنان و مردان مشروع و جائز است، چرا که احادیث زیادی در این مورد از پیامبرصلى الله عليه و سلم و اصحاب ایشان رضى الله عنه ثابت شده است.

اما این گفته ام عطیه رضى الله عنها که فرمودند: «بر ما تشدد و سخت گیری صورت نگرفته» بر جواز اتباع جنائز برای زنان دلالت نمی کند، چرا که نهی کردن از جانب پیامبرصلى الله عليه و سلم برای منع شدن و باز آمدن از آن کار کافی می باشد و این گفته ام عطیه رضى الله عنها مبنی بر اجتهاد و گمان خودشان بوده است و اجتهاد ایشان هیچ تعارضی با سنت ندارد.

نوع دوم: بدعت است، که در این نوع زیارت قبور به خاطر دعا خواستنی از اهل قبور و طلب کمک کردن از آنها یا ذبح و نذر کردن برای آنها صورت می گیرد که این کار، ناپسند و شرک اکبر است- خدا عافیت بدهد- و اینکه به قبرستان می روند تا در نزد قبور دعا کنند و نماز و قرآن بخوانند، و این نیز بدعت و غیر مشروع و از وسائل شرک به حساب می‏آید.

پس در حقیقت این مسئله به سه نوع تقسیم می شود:

نوع اول: مشروع است، اینکه برای اهل قبرستان دعا کند و یا اینکه به خاطر یادآوری آخرت برود.

نوع دوم: اینکه قبرها به خاطر خواندن نماز یا قرآن یا ذبح کردن نزد آنها زیارت شوند که این بدعت است و از وسائل شرکت می باشد.

نوع سوم: اینکه برای ذبح برای میت و نزدیکی به میت به واسطه ذبح، یا دعا کردن برای برای میت از غیر خداوند یا طلب کمک کردن و طلب فریاد رسى و نصرت کردن از میت قبرها را زیارت کنند که اینها شرک اکبر هستند – از خدا می خواهیم ما را از نوع شرکی نجات دهد- پس برای ما واجب است که از این زیارتها بدعتی کناره گیری کنیم، و این را باید در نظر داشته باشیم که هیچ فرقی نمی کند که صاحب قبر پیامبر باشد، یا فرد نیکوکاری و یا هر فرد دیگری که باشد.
بعضی از جاهلین که نزد قبر پیامبرصلى الله عليه و سلم یا حسین یا بدوی و یا شیخ عبدالقادر یا غیرشان دعا می کنند و از آنها طلب فریاد رسی می کنند نیز در این نوع داخل می شوند. «و الله المستعان»

حکم سئوال کردن از میت و طلب فریاد رسی و کمک خواستنی از میت:

س2: کاری که بعضی از جاهلان در اطراف برخی قبرها انجام می دهند، از قبیل: سئوال کردن از میت و طلب فریاد رسى و شفاء و طلب نصرت کردن از آنها بر دشمنان یا کمک خواستنی، حکم این چیست؟ چرا که این عمل در بسیاری از مناطق دیده می شود.
جواب: بسم الله و الحمد الله.
این عمل از جمله شرک اکبر است و آن شرک مشرکین اول از قریش و غیر شان بوده که آنها لات و عزی و منات و بتهای زیاد دیگری را عبادت می کردند و از آنان بر علیه دشمنانشان کمک می خواستند، چنانچه که ابوسفیان در روز احد گفت: ما عزی داریم و شما ندارید، پیامبرصلى الله عليه و سلم برای صحابه فرمودند: شما نیز برایش بگوئید: خداوند مولای ماست و شما مولا ندارید» ابوسفیان گفت: «بلند باد هبل» منظورش این بود که: بلند شو ای هبل بتی بود که قریشی ها در مکه عبادت می کردند، پیامبرصلى الله عليه و سلم فرمودند:جوایش را بدهید، گفتند: چه بگوئیم ای رسول خداصلى الله عليه و سلم ، فرمودند: بگوئید خداوند بلند و برتر است.

مقصود این است که دعا خواستنی از مردگان و بتها و سنگها و درختان و دیگر مخلوقات و طلب فریاد رسی کردن و کمک خواستن از آنها و ذبح کردن و نذر و طواف برای آنها، همه اینها از جمله شرک های اکبر است، چرا که همه اینها از جمله عبادت برای غیر خدا هستند و از اعمال مشرکین اول و آخر می باشد، پس بر ما واجب است که از این گونه کارها دوری کنیم و در حضور خداوند متعال توبه کنیم و بر اهل علم و دعوتگران راه خداوندی واجب است کسانی که این گونه کارها را انجام می دهند را نصیحت کنند و به آنها تعلیم دهند و آنها را ارشاد و راهنمائی نمایند و برای آنها توضیح دهند که این شرک مشرکین اول هست که خداوند متعال در مورد آنان می فرماید: «و یعبدون من دون الله ما لا یضرهم و لا ینفعهم و یقولون هولاء شفعؤناعندالله» [یونس، 18].

«و می پرستند به غیر از خدا چیزی که نه ضرر دهد ایشان را و نه سود رساند به ایشان و می گویند ایشان شفاعت کنندگان مایند نزد خدا».

و در جایی دیگر می فرماید: «ان الله لا یغفران یشرک به ویغفر ما دون ذلک لمن یشاء» [نساء، 48].
«هر آئینه خدا نمی آمرزد کسی که او را شریک مقرر کرده شود و می آمرزد غیر از آن هر کرا خواهد».

و همچنین می فرماید: «و لو اشرکوا لحبط عنهم ما کانوا یعلمون» [انعام، 88].
«و اگر شریک مقرر می کردند نابود می شد از ایشان آنچه کرده بودند».

و در جایی دیگر می فرماید: «انه من یشرک بالله فقد حرم الله علیه الجنه و مأواه النار و ما للظالمین من انصار» [مائده، 72]. «هر آئینه کسی که شریک به خدا مقرر می کند حرام کرده است خدا بهشت را بر وی و جای او دوزخ است و نیست ستمکاران را هیچ یاری دهنده».

و در آیه ای دیگر خداوند متعال بینش محمد صلى الله عليه و سلم را مخاطب قرار می دهد و می فرماید: «و لقد اوحی الیک و الی الذین من قبلک لئن اشرک لیحبطن عملک و لتکونن من الخاسرین».

و پیامبر خدا صلى الله عليه و سلم نیز فرمودند: «کسی که در حالی بمیرد که برای خدا شرک آورده داخل جهنم می شود» و در جایی دیگر فرمودند: «حق خدا بر بندگان این است که او را عبادت کنند و برای او شریک قائل نشوند» و در جایی دیگر نیز می فرمایند: «اگر کسی در حالی خداوند متعال را ملاقات کند که برایش شریک قائل نشده است داخل جنت می شود و اگر او را در حالی ملاقات کند که به او شرک آورده است داخل آتش خواهد شد».

از خداوند متعال می خواهیم که فقه در دین را نصیب همه مسلمانان بگرداند و ما را از هر چیزی که او را خشمگین می کند پناه دهد و به وسیله توبه نصوح ما را از هر بدی در امن نگهدارد و علماء مسلمین را در هر مکانی که هستند برای نشر علم و راهنمایی جاهلین و توحید و طاعت الهی و هر آنچه که به خاطر آن خلق شده اند موفق گرداند و دینش را نصرت کند و کلمه اش را بلند گرداند و به فرمانروایان و روسای مسلمین بصیرتی نسبت به دینشان و محکم کردن شریعت خداوندی عنایت فرماید و به آنها توفیق دهد که ملت را نیز اینگونه بسازند، خداوند سخی و بزرگوار است.

و صلی الله و سلم علی بنینا محمد و آله و صحبه و سلم.

ترجمه : خواهر انصاری (طلبه انوار العلوم خیر آباد- تایباد)
مصدر: سايت نوار اسلام
IslamTape.Com




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال أحمد رحمه الله : «الناس محتاجون إلى مداراة ورفق في الأمر بالمعروف بلا غلظة إلا رجل معلن بالفسق فلا حرمة له». "جامع العلوم والحكم " (ص : 342). امام احمد رحمه الله فرمودند: «مردم در هنگام امر به معروف به مدارا و نرمی نیاز دارند نه شدت و تندی، مگر برای مردی که علناً گناه و فسق می کند که دیگر حرمتی برایش نیست».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 2087
دیروز : 5831
بازدید کل: 8835401

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010