|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > آيا امام حق تشریع و قانونگذاری دارد؟
شماره مقاله : 1913 تعداد مشاهده : 528 تاریخ افزودن مقاله : 2/4/1389
|
آيا امام حق تشریع و قانونگذاری دارد؟
تاليف: دكتر ناصر بن عبدالله بن علي القفاري
یکی از اصول توحید و ایمان این است که شارع تنها خداوند سبحان است و بس، فقط او حق تحریم و تحلیل دارد و هیچ شریکی ندارد، پیامبران تنها احکام خدای متعال را به مردم ابلاغ میکنند و هیچ حق و وظیفه دیگری ندارند، و هر کس ادعا کند که امامی حق تحلیل و تحریم دارد داخل حکم آیه زیر میگردد که میفرماید: { أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ } الشورى: ٢١ (شايد آنان انبازها و معبودهائي دارند كه براي ايشان ديني را پديد آوردهاند كه خدا بدان اجازه نداده است). شیعه بر اساس روایت خود گمان میکنند که خداوند متعال هزار سال قبل از آفریدن زمین و آسمان، محمد و علی و فاطمه را آفرید و بعد از این مدت مدید زمین و آسمان را هم خلق کرد و آنها را بر خلق زمین و آسمان شاهد گرفت و پیروی از آنها را بر مخلوقات واجب گردانید و اختیار کار را به آنها سپرد، پس میتوانند در تحریم و تحلیل دخالت کنند.([1]) شیخ مجلسی بعضی از آنها را بیان کرده که میگوید: در زمین و آسمان پیروی از آنها را جاری ساخت، یعنی بر همه مخلوقات حتی جمادات و سماوات و زمینها واجب گردانید که از آنها پیروی کنند، مثلاً شکافتن ماه و رو کردن درخت و تسبیح خرده سنگها از این مقوله هستند، پس خداوند متعال تحلیل و تحریم و عطا و بخشش را به آنها سپرده است....([2]) سپس بیان میکند که ظاهر نص دال بر این است منظور از تفویض احکام "احکام تحلیل و تحریم" بوده است. مجلسی در بحار و مفید در اختصاص روایاتی را از جعفر و دیگران ذکر میکنند که صراحتاً دال بر همین معنی هستند. مثلا از ابی جعفر روایت کردهاند که گفته: هر چیزی از احکام حرام ظالمین[3] را برای فردی حلال کنیم، حلال میگردد چون ائمه حق تحریم و تحلیل دارند هر چیزی را حرام کنند حرام است و هر چیزی را حلال کنند حلال است، چون خداوند چنین حقی را به آنها داده است.([4]) اینگونه اعلام میدارند که ائمه حق تحلیل و تحریم دارند و هر چه را از اموال مسلمین حلال کنند حلال و هر چه را حرام کنند حرام است... یعنی ائمه را به جایی خدا به الوهیت گرفته بودند، چون حق تحریم و تحلیل را برای آنها قایل هستند و چنین چیزی شرک در الوهیت است، حاکمیت و تشریع تنها حق انحصاری خداوند متعال است، همچنین اطاعت از آنها در قانون گذاری مخالفت با شریعت خداوند متعال میباشد، اگر حکم خدا را تخصیص یا تقید یا نسخ کنند و از آنها تبعیت شود عبادت کردن برای غیر خدا است و پرستش آنها به جای خدا است، حق تشریع تنها مال خدا میباشد، حتی پیامبران هم حق تشریع ندارند بلکه تنها باید احکام خدای متعال را به مردم ابلاغ کنند، هیچ کدام از آنها بدون اذن پروردگار نه چیزی را حلال میگردانند و نه چیزی را حرام معرفی میکنند. خداوند متعال در وصیف اقوامی که در تشریع و تحلیل و تحریم از شیوخ و آخوندهای خود پیروی کردهاند اینگونه میفرماید: { اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لا إِلَهَ إِلا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ (٣١)} التوبة: ٣١ (يهوديان و ترسايان علاوه از خدا، علماء ديني و پارسايان خود را هم به خدائي پذيرفتهاند). خداوند متعال پیروی از شیوخ را در تحلیل و تحریم و قانونگذاری عبودیت برای متبوع (شیوخ و آخوند) میداند همانگونه که مفسیرین همه بر این معنی اتفاق دارند.([5]) در اصول کافی چیزی آمده که این اصل را تأیید میکند، ابو عبدالله گفته: سوگند به خدا آنها را به پرستش خود دعوت نکردهاند و اگر دعوت هم میکردند مردم به آنها جواب نمیدادند، بلکه برای آنها حلال را حرام و حرام را حلال کردند و آنها هم در این تحریم و تحلیل از آنها پیروی کردند.([6]) پس عبادت آنها تنها از جهت تحلیل و تحریم و پیروی از آنها در این قانون گذاری بوده است، این حکم تنها باید از خداوند حکیم گرفته شود.([7]) اعتقاد شیعه در مورد امامان همانند اعتقاد نصاری در مورد احبار و رهبانهایشان است، هر دو احبار و رهبان را به جای خدا عبادت میکنند. وقتی شیعه معتقد هستند که امامان حق تحریم و تحلیل را دارند، یعنی مدعی هستند که همه مردم بندگان آنها هستند و جهت توضیح بیشتری برای ادعای شرک آنها به این روایت توجه نمایید که امام رضای آنها گفته: همه مردم در پیروی بنده ما هستند و ما سرپرست دین آنها هستیم، این حکم را حاضرین به غائبین برسانند.([8]) در حالی که خداوند متعال میفرماید: { يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (٧١)} آل عمران: ٧١ (اي اهل كتاب! چرا حق را با باطل ميآميزيد و كتمانش ميكنيد، و حال آن كه شما ميدانيد (كه عقاب و عذاب خدا در برابر چنين كاري چيست))؟ همه مردم تنها بنده خدا هستند و هیچ کسی غیر از خدا حق آقايی ندارد، هر چند از بندگان مقرب خداوند متعال هم باشند، مانند پیامبران که کتاب و نبوت و حکمت گرفتهاند، اگر آنها چنین حقی نداشته باشند امام شیعه یا مدعیان امامت چه حقی دارند. اگر بر اساس عقیده شیعه امامان حق تحریم و تحلیل داشته باشند، باید حق کتمان هم برای آنها قایل بود و در آن هم آزاد باشند. در کافی و غیره از معلی بن محمد بن وشاء روایت شده که گفته از رضا پرسیدم و گفتم: فدایت شوم منظور از اهل ذکر در آیه 43 سوره نحل و آیه 7 سوره انبیا چه کسانی هستند؟ { وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلا رِجَالا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ } النحل: ٤٣ ((مشركان ميگويند: ميبايست خداوند فرشتهاي را براي ابلاغ رسالت ميفرستاد ؛ نه تو را كه فردي تهيدست و انساني چون ما هستي. بايد بدانند كه) ما پيش از تو نيز جز مرداني را كه بديشان وحي فرستادهايم، (به ميان مردم) روانه نكردهايم. پس (براي روشنگري) از آگاهان (از كتابهاي آسماني همچون تورات و انجيل) بپرسيد، اگر (اين را) نميدانيد (كه پيغمبران همه انسان بودهاند نه فرشته)). گفت: ما هستیم و از ما پرسیده میشود. گفتم: آیا شما مسؤل و ما هم سائل هستیم؟ گفت: بله. گفتم: بر ما واجب است از شما بپرسیم؟ گفت: بله . گفتم: بر شما نیز واجب است که جواب بدهید؟ گفت: نه اگر بخواهیم جواب میدهیم و اگر بخواهیم انجام نمیدهیم.([9]) این در حالی است که چنین چیزی برای رسول اکرم صلی الله علیه و سلم ممکن نیست. خداوند میفرماید: { وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ } النحل: ٤٤ (و قرآن را بر تو نازل كردهايم تا اين كه چيزي را براي مردم روشن سازي كه براي آنان فرستاده شده است). یا میفرماید: { يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ } المائدة: ٦٧ (اي فرستاده (خدا، محمّد مصطفي!) هر آنچه از سوي پروردگارت بر تو نازل شده است (به تمام و كمال و بدون هيچ گونه خوف و هراسي، به مردم) برسان (و آنان را بدان دعوت كن)، و اگر چنين نكني، رسالت خدا را (به مردم) نرساندهاي). و تهدید شدیدی برای افرادی که دین را کتمان میکنند در نظر گرفته شده است: { إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللاعِنُونَ (١٥٩)} البقرة: ١٥٩ (بيگمان كساني كه پنهان ميدارند آنچه را كه از دلائل روشن و هدايت فرو فرستادهايم، بعد از آن كه آن را براي مردم در كتاب (تورات و انجيل) بيان و روشن نمودهايم، خدا و نفرينكنندگان (چه از ميان فرشتگان و چه از ميان مؤمنان انس و جان)، ايشان را نفرين ميكنند (و خواستار طرد آنان از رحمت خدا خواهند شد)). در سنت هم حدیثی از راههای متعددی از پیامبر روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: «من سئل عن علم ثم كتمه ألجم يوم القيامة بلجام من نار». (هر کس علمی را کتمان کند، خداوند متعال در روز قیامت لگامی از آتش را در دهانش میگذارد).([10]) آیا حقی که مردم نیازمند آن هستند و باید به آنها ابلاغ گردد در اختیار اراده و آرزوی امامان است؟ و جائز است بگویند: بر ما واجب نیست اگر بخواهیم جواب میدهیم و اگر بخواهیم جواب نمیدهیم؟!!!([11]) چون در مسلک شیعه بیان دین و تعلیم آن تابع اراده و آرزوی امامان است، چنین حالتی برای آنها پدید آمده ـ همانطور که روایات آنها میگویند ـ که حلال و حرام و مناسک حج و غیره را نمیدانستند تا ابو جعفر این در را بر آنها گشود و مناسک حج و حلال و حرام را برای آنها بیان کرد.([12]) شیعه تنها به این اکتفا نکردند، بلکه گمان میکنند که امامان حق دارند مردم را گمراه کنند و جوابهای متناقصی به مردم داده شود چون تبیین همچون حقی به آنها داده شده است. در اختصاص مفید از موسی بن اشیم روایت شده که گفته: بر عبدالله وارد شدم و در مورد مسئلهای از او پرسیدم او هم جواب داد، سپس مردی دیگر آمد و همان مسئله را از او پرسید، ولی خلاف جواب من را به او جواب داد، سپس مردی دیگر آمد و در مورد همان مسئله سؤال پرسید این بار خلاف من و نفر دوم را به او جواب داد. خیلی تعجب کردم و شگفتزده شدم، وقتی مردم همه رفتند به من نگاه کرد و گفت: ای ابن اشیم! خداوند متعال در خصوص نعمتها داود را مختار قرار داد و فرمود: { هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ (٣٩)} ص: ٣٩ ((ما بدو وحي كرديم كه) اين (چيزهائي كه به تو دادهايم) عطاء ما است، پس (به هر كس كه ميخواهي) ببخش يا (آن را از هر كس كه ميخواهي) بازدار، بدون هيچ گونه حساب و كتابي (كه در برابر دادن يا ندادن، از تو كشيده شود)). و همچنین امر دین را به محمد صلی الله علیه و سلم تفویض کرده و فرمود: { وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا } الحشر: ٧ (چيزهائي را كه پيغمبر براي شما (از احكام الهي) آورده است اجراء كنيد، و از چيزهائي كه شما را از آن بازداشته است، دست بكشيد). پس خداوند متعال آنچه را به محمد صلی الله علیه و سلم سپرده به ما هم سپرده، از اینرو دچار حیرت و تعجب نشو.([13]) به همینسان بر زبان ائمه دروغ میسازند، همانگونه که روایاتشان میگویند ائمه حق تشریع و قانون گذاری دارند و میتوانند خودشان اشیاء را حرام یا حلال کنند و حتی از این هم بدتر میتوانند علم و دین را کتمان کنند و هرگاه خواستند به مردم بر اساس هوا و آرزوی خود جواب بدهند از این بدتر میتوانند خلاف حقیقت را به مردم جواب بدهند و آنها را گمراه کنند، بدین علت تا دوران امام باقر، شیعه در مورد حج در جهل مرکب بسر می بردند، چون روایات اصحاب را قبول نمیکردند، بلکه فقط گوش به فرمان ائمه خود هستند و ائمه هم بر اساس هوا و آرزو تا آن دوران آنرا کتمان کرده بودند تا باقر فرا رسید و آنرا بیان كرد. به این افترائات و دروغها بر زبان ائمه، پیامبر صلی الله علیه و سلم و... ادامه میدهند، و با ادعای پیروی از اهل بیت این دروغها و تفکرات شرکآلود را بین مردم با این نام پخش میکنند، آیا چنین افرادی پیرو علی، حسن، حسین و علی بن حسین هستند؟ آیا چنین افرادی اینگونه دروغ میگویند؟.. همه اینها افترائات و دروغ هستند، میخواهند با این دروغها ثابت کنند که کتمان دین جرم نیست و حتی یکی از موارد تحلیل و تحریمهای اختیاری ائمه همین کتمان دین و گمراه کردن مردم است؟!!! به نقل از كتاب: نقد و بررسى اصول و پايههاى مذهب شيعه دوازده امامى مصدر: سايت نوار اسلام IslamTape.Com
------------------------------------------------------------------------------------------------------------ پانوشتها: ([1])ـ اصول کافی، ج1، ص441، بحار الانوار، ج25، ص340. ([2])ـ بحار الانوار، ج 25، ص341و342. [3] ظالم در فرهنگ آنها به جز امیر المؤمنین علی بن ابی طالب و فرزندش حسن بر خلفاء اسلامی اطلاق میشود، چون به غیر از این دو هیچ کدام از امامان آنها یک روز م خلافت را به دست نگرفتند، از اینرو از نظر آنها هر خلیفهای ظالم و غاصب است. ([4])ـ الاختصاص، ص330، بحار الانوار، ج25، ص334، بصائر الدرجات، ص113. ([5])ـ طبری، ج10، ص113و114، ابن کثیر، ج2، ص373و374. ([6])ـ اصول کافی، ج1، ص53. نمونه همین تفسیر در طبرسی، ج3، ص48و49 و البرهان بحرانی، ج2، ص120و121 و تفسیر صافی کاشانی، ج2، ص336 ذکر شده است. ([7])ـ ابن عطیه/المحرر الوجیز، ج8، ص166. ([8])ـ امالی/مفید، ص48، بحار الانوار، ج25، ص279. ([9]) اصول کافی، ج1، ص210و213، تفسیر قمی، ج2، ص68، بحار الانوار، ج23، ص174. در همین معنی روایات فراوان دیگری در اصول کافی باب «اهل الذکر الذین امر الله الخلق بسؤالهم هم الائمة علیم السلام»، ج1، ص210و212 و بحار الانوار باب «انهم اهل الذکر و هم المسؤلون، و انه فرض علی شیعتهم المسأله و لم یفرض علیم الجواب»، ج23، ص172و188، تفسیر عیاشی، ج2، ص261 و قرب الاسناد، حمیری، ص152و153 روایت شده است. ([10])ـ امام احمد، ج2، ص263 و 305 و 344 و 353 و 495 و 499 و 508، ابو داود کتاب علم باب «کراهت منع علم»، ج4، ص67، شماره 3658، ترمذی کتاب علم باب «کتمان علم»، ج5، ص29، شماره 2649، حاکم، ج1، ص101، ابن حبان، ص260. ([11])ـ اصول کافی، ج1، ص212. ([12])ـ اصول کافی، ج2، ص20. ([13])ـ الاختصاص، ص329و330، بحار الانوار، ج23، ص185.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|