|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > آيا امام رب است؟
شماره مقاله : 1914 تعداد مشاهده : 420 تاریخ افزودن مقاله : 2/4/1389
|
آيا امام رب است؟
تاليف: دكتر ناصر بن عبدالله بن علي القفاري
در روایات آنها آمده که علی گفته: من پروردگار زمین هستم و زمین با آن قابل سکونت است.([1]) به این غلو و افراط نگاه کن... آیا غیر از خدا کسی دیگر پروردگار زمین است؟ آیا غیر از خدا کسی دیگر زمین و آسمان را حفظ میکند؟ آیا غیر از خدا کسی دیگر مبدع و آفریننده آن است؟ خداوند میفرماید: { إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ أَنْ تَزُولا وَلَئِنْ زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا } فاطر: ٤١ (خداوند آسمانها و زمين را نگاهداري ميكند و نميگذارد (از مسير خود) خارج و نابود شوند. هر گاه (هم بخواهند از مسير خود) خارج و نابود شوند، جز خدا هيچ كس نميتواند آنها را (در مسير خود) نگاه و محفوظ دارد. خداوند شكيبا است (و در مجازات تعجيل روا نميدارد) و آمرزنده است (و توبه بزهكاران را ميبخشايد)). ولی امام آنها میگوید: من نگاهدارنده و رب زمین هستم یعنی: من امام زمین هستم، گمان کرده که منظور از آیهی ذیل او است که خداوند میفرماید: { وَأَشْرَقَتِ الأرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا } الزمر: ٦٩ (و زمين (محشر و عرصات قيامت) با نور (تجلّي) خداوندگارش روشن ميشود) و در مورد آیه 87 سوره کهف گفتهاند: { قَالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلَى رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ عَذَابًا نُكْرًا } الكهف: ٨٧ ((ذوالقرنين بديشان) گفت: امّا كساني كه (بر كفر بمانند و بدين وسيله به خود) ستم كنند، آنان را (در دنيا با كشتن) مجازات خواهم كرد، سپس در آخرت به سوي پروردگارشان برگردانده ميشوند و ايشان را به عذاب شديدي گرفتار خواهد كرد). هدف این است که به امیر المؤمنین برگردانده میشود و عذاب سختی را به او میچشاند.[2] در مورد آیه 110 سوره کهف در تفسیر عیاشی آمده: { وَلا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا (١١٠)} الكهف: ١١٠ (و در پرستش پروردگارش كسي را شريك نسازد). یعنی تسلیم علی شوید و در خلافت، کسی دیگر را شریک او قرار ندهید که اهل خلافت نباشند.([3]) گمان نمیکنم اینگونه تأویلات از باب «ربی» باشند که در لغت عرب به معنی صاحب و سید میآید، چون سیاق آیات در مورد خداوند سبحان هستند و احتمال دیگری ندارد، اضافه کردن عبادت به رب این معنی را ثابت میکند. ائمه لغت میگویند: اگر «ال» تعریف بر لفظ «رب» داخل شود، تنها بر خداوند سبحان اطلاق میگردد.([4]) امام ابن تیمیه میفرماید: اسماء و صفات دو گونه هستند: نوعی مخصوص پروردگار مانند اله و رب العالمین و امثال آنها، این نوع بر بنده هرگز اطلاق نمیگردند، مشرکین در این نکته دچار انحراف شدهاند که برای خداوند شریک قرار میدهند. نوع دوم: اسماء و صفاتی که برای خدا و بنده صفت میشوند مانند حی، عالم و قادر، این نوع صفات بر بنده هم اطلاق میگردد ولی مثل هم نیستند یعنی علم خدا با علم بنده تفاوت اساسی دارد....([5]) اما آنها لفظ رب که مخصوص پروردگار است در خلال تأویلات فراوان بر امامان خود اطلاق میکنند. چنین تأویلاتی را زنادقه برای اهل تشیع جعل نمودهاند تا آنها را از پروردگار جهانیان منصرف گردانند... شاید گروهی از آنها که علی را خدا میدانند و صدای نحس آنها در گذشت زمان به گوش میخورد و حضور نامبارکشان به این دوران هم کشیده شده از همین باطلاق بد بو نوشیدهاند که کتب اهل تشیع را پر کردهاند. به نقل از كتاب: نقد و بررسى اصول و پايههاى مذهب شيعه دوازده امامى مصدر: سايت نوار اسلام IslamTape.Com
پانویسها: ------------------------------------------------------------- ([1])ـ مرآة الانوار، ص95، او هم از کتاب «بصائر الدرجات» نوشتهی: صفار، نقل کرده است. [2] مرآة الانوار ص 59، و او هم آنرا به «کنز الفوائد» نسبت داده است ([3])ـ تفسیر عیاشی، ج2، ص353، البرهان، ج2، ص270، تفسیر صافی، ج3، ص270 و نمونه همین تأویل در تفسیر قمی، ج2، ص47 آمده است. ([4])ـ المصباح المنیر، ص254. ([5])ـ منهاج السنة، ج1، ص342.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|