|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>آنوسی
شماره مقاله : 1938 تعداد مشاهده : 547 تاریخ افزودن مقاله : 4/4/1389
|
يهوديان مخفي در بين جوامع ديگر
آنوسي چيست ؟
هدف اين مقاله، صرفاً آشنا و آگاه ساختن ايرانيان مسلمان با نقش پنهان يهودياني است که در لباس مسلمين در ميان آنان زندگي ميکنند و با جلب اعتماد و حمايت مسلمانان، اهداف يهوديت و حکومت اسرائيل را به پيش ميبرند. بديهي است که اين مقاله قصد ندارد توهين يا افترايي را به مسلمين نسبت دهد و وجود چنين يهوديان مسلمان نما (=آنوسي) در لباس مردم عادي، روحانيون، دانشگاهيان، سياستمداران و … به معناي به زير سئوال بردن ساير افراد اين گروهها نيست. باشد که با آگاهي و هوشياري نسبت به فعاليتهاي دشمنان پنهان شده در لباس دوست، همچون گرگان پوشيده شده در پوست بره، از در افتادن به دام آنها برحذر باشيم.
تعريف آنوسي:
آنوسي يک کلمه عبري براي يهودياني است که به زور و يا داوطلبانه، به صورت ظاهري و به دلايل مختلف، از جمله ممانعت از طرد از سوي مسلمانان و فرار از پرداخت جزيه، به ظاهر تغيير دين ميدهند و مسلمان ميشوند.
بخشي از آنوسيان، به دين مسيحيت تظاهر ميکنند که در دنياي مسيحي، به مسيحيان صهيونيست مشهورند و خود مسيحيان نيز همچون ما مسلمانان، از باطن يهودي اين افراد غافلاند. بخشي از آنوسيان نيز در بين مسلمانان زندگي ميکنند و کنيسههاي زيرزميني خود را دارند. آنها در ظاهر مسلماناند، نماز ميخوانند، روزه ميگيرند، به حج ميروند و خمس و زکات مال خود را ميپردازند و در ظاهر جزيي از جامعه مسلميناند. تأکيد اين نوشتار، بيشتر شناسايي نقش همين آنوسيان در جوامع اسلامي است.
آنها براي جلب اعتماد مسلمين به هر کسوت و سيمايي در ميآيند؛ در صورت لزوم به حوزههاي علميه مسلمانان ميروند و تحصيلات حوزوي خود را تا بالاترين مقطع و مدارج ممکن، طي ميکنند. بخشي از آنها، نقش افراد ساده را بازي ميکنند و بعضي ديگر ادعاي فرزندي پيامبر اسلام (ص) را بر خود ميبندند و خود را «سيد» ميخوانند (به دليل پارهاي ملاحظات، از ذکر هر نامي از اين افراد صرف نظر ميشود و خوانندگان علاقهمند به آشنايي با علماي آنوسي در ايران، ميتوانند خود پيگير اين مطلب شوند. گروهي ديگر از آنان براي نفوذ به ميان مسلمين و حضور در خصوصيترين اجزاي زندگي آنها، به مشاغل خاص و به خصوص پزشکي روي ميآورند. بدين لحاظ، از جمله حرفههاي مورد علاقه آنان، پزشکي است و اصولاً به نظر ميرسد که لغت حکيم در معناي اصلي آن يعني طبيب، برداشتي از لغت حاخام به معناي دانا و دانشمند است و البته بايد در نظر داشت که زبانهاي عربي و عبري، داراي ريشههاي يکسان آرامياند.
شغل ديگر بسيار محبوب و فرحبخش و مورد علاقه يهوديان و آنوسيان، موسيقي است و عده زيادي از مشاهير موسيقي ايران و جهان، يهوديان آنوسي هستند که به اسامي برخي از آنان در ايران اشاره خواهد شد.
افزون بر اينها، سياست و حضور در عرصههاي گوناگون فعاليت سياسي، از جمله مشاغل بسيار پرطرفدار براي يهود است تا از اين طريق نيز قدرت پنهان يهود را افزايش دهند. آنان با تظاهر هر چه بيشتر به تدين، تا حد گزينش زندگياي به ظاهر ساده و فقيرانه و با مظلومنمايي و کسب ترحم و اعتماد، راه را براي قدرتيابي خود در ميان جامعه مسلمين هموار ميکنند و به محض رسيدن به مقام، براي صعود به مرتبه بالاتر، نقشه ميکشند و بدين ترتيب، دائما به هدف خود که ضربه زدن پنهان و از درون به مسلمين است، نزديکتر ميشوند. البته لازم به ذکر است که آنوسيان به قدرت رسيده، براي انتخاب کارگزار و زيردست خود، هرگز حق ندارند در صورت دسترسي به افراد آنوسي، فردي مسلمان را انتخاب کنند. به اين ترتيب، آنان هرم قدرت خود را روز به روز قويتر ميکنند و پنهان کاريشان، مانع از ظاهر شدن هويت واقعي يعني يهودي آنان ميشود.
اما بيشک، يکي از محبوبترين و مهمترين و در عين حال، ضد اجتماعيترين و ويرانگرترين پيشه هميشگي يهوديان، بانکداري و رباخواري است، چنانکه امروزه مهمترين بانکهاي جهان تحت مالکيت يک يا چند يهودي قرار دارند. يهوديان قرنهاست که از اين طريق، نبض و رگ حياتي ملتها را به دست گرفتهاند؛ دوستان خود را حمايت و دشمنانشان را ورشکسته ميکنند.
شناسايي آنوسيان پنهان شده در ميان مسلمين:
اصول کلي اين امر مبتني بر اين واقعيت است که يک يهودي و آنوسي، الزاماً در مسير اهداف و منافع قوم خود و يهوديت ميکوشد و از هر گونه فعاليت و اقدامي که منجر به زيان آن شود، تا حد امکان جلوگيري ميکند. در حقيقت، فرزندان يهودي از سوي خانواده و اطرافيان به گونهاي تربيت ميشوند که خود را قوم برتر دانسته و هر اقدامي و به هر بهايي را در جهت تأمين مصالح قوم خود مجاز و لازم بدانند. به همين دليل، امکاني ساده و ابتدايي براي شناخت آنها فراهم ميشود و طي فعاليتهايي که يهوديت را به طور جدي تهديد ميکند، ميتوان به آنوسي بودن يهوديان مسلماننما پي برد. ذيلاً به چند روش ساده شناسايي يهوديان آنوسي اشاره ميشود.
شيوههاي آنوسيان براي اختفاي ماهيت يهودي خود:
آنوسيها براي اختفاي ماهيت خود، تلاشهاي زيادي انجام ميدهند. اکثر آنها، تا حد افراط به اسلام اظهار ايمان ميکنند و از اين راه، وجهه اجتماعي مناسبي کسب ميکنند و بدين ترتيب، بر ماهيت يهودي خود سرپوش ميگذارند و با تظاهر به دين و مذهب اسلام، هم معتقدات اصلي خود را پنهان ميکنند و هم جايگاهي برابر با مسلمانان و حتي بالاتر از مسلمانان عادي به دست ميآورند و در عين حال از محظوراتي نظير نجس تلقي شدن و پرداخت جزيه و غيره در امان ميمانند (آنوسي ها را حتي مي توان در بين مراجعين تقليد نيز يافت)
نکته مهم در اين خصوص، افراط در تظاهرات اعتقادي از سوي آنان است؛ آنوسيان براي جلب اعتماد مسلمانان و نفوذ هر چه بيشتر در ميان آنان، دائما در نمازهاي جماعت حضور دارند، روزههاي خود را به طور کامل ميگيرند، به حج ميروند، ادعيه و اذکار اسلامي ميخوانند، در مراسم عزاداري و اعياد مذهبي شرکت ميکنند و خمس و زکات مال خود را در وقت معين و به افراد خاص، ميپردازند. همچنين يهوديان آنوسي ايران در دوران بعد از انقلاب، براي جلب اعتماد مسئولان حکومت در راهپيماييها و تظاهراتي نظير 22 بهمن و روز جهاني قدس و نيز انتخابات و … شرکت ميکنند و حتي براي برگزاري مراسم مذهبي کمکهاي مالي ميکنند و يهوديان به مقام رسيده، براي پنهان کردن ماهيت خويش و رفع ترديدهاي احتمالي و کسب اعتماد هر چه بيشتر ساير مسئولان حکومت ، حتي عليه اسراييل و صهيونيسم هم سخنراني کرده و براي حفظ ظاهر در راستاي مبارزه با اسراييل، سمينار و همايش و کنفرانس برگزار ميکنند. تمام اين گونه اقدامات برنامهريزي شده در نهايت به تثبيت موقعيت يهوديان آنوسي و حفظ منافع يهود ميانجامد.
به اين ترتيب، تفکيک يهودي آنوسي از مسلمان واقعي، بسيار دشوار ميشود ولي در اين گفتار، تلاش ميشود تا حد امکان معيارهايي براي شناخت يهوديان آنوسي ارائه شود.
چگونه آنوسيان را بشناسيم؟
در ابتدا لازم به ذکر است که راههاي بيان شده در زير، به هيچ وجه قطعيت مطلق ندارند، ولي با اين حال ميتوان از طريق آنها تا حدودي به شناخت آنوسيها نزديک شد.
رفتارهاي فردي:
يهوديان آنوسي براي نفوذ در ميان هر يک از طبقات جامعه ايران به لباس آنان درميآيند. مثلاً يک آنوسي ممکن است به صورت روشنفکر مسلماني درآيد که لاييک است، به خدا و پيامبر اسلام (ص) توهين ميکند، قرآن را متني زميني يا سروده يک عرب ميداند و قايل به تحريف قرآن (علني يا تلويحي) است. همچنين آن روحانياي که نزديکي اديان را تبليغ ميکند ميتواند گام آگاهانه يا ناآگاهانه ديگري را در کنار کار آن روشنفکري که دين اسلام را مرتجعانه ميشناساند، براي رفع خصومت عليه يهوديت و اسرائيل به پيش ببرد، زيرا تکيه هر دو گروه بر تواريخ اسلامي موجود است که آنوسيهاي ديگري، در زمانهايي ديگر و با نامهايي ديگر نوشتهاند. چنين گروههايي، بيش از ذکر نام خداوند و يا پيامبر اسلام (ص)، از امامان ياد ميکنند و پي در پي داستانهايي را تکرار ميکنند که در آنها پيامبر بزرگوار اسلام (ص)، در نقش يک رهبر نظامي مسلح خونريز، مردي هوسران، ضعيف النفس، داراي مقاصد دنيوي، ناتوان در اداره امور، داراي بيماريهاي رواني – عصبي نظير صرع و دهها افتراي دروغين و مهوع ديگر، معرفي ميشوند. اگر در اين گونه افراد بيمنطقي و يا تعصب افراطي ديديد، گامي به شناخت آنها نزديک تر شده ايد.
رفتارهاي اجتماعي:
در رفتارهاي گروهي، مهمترين ويژگي يهوديان آنوسي، اقدام دسته جمعي و حمايت از فعاليتهاي يکديگر است؛ بدين معني که اگر يکي از آنها کاري ناپسند انجام دهد، فرد آنوسي ديگر که داراي سيما و وجهه موجهاي بوده و اعتبار لازم را از طريق اقداماتي نظير تظاهر به تدين و مشارکتهاي اجتماعي مثبت به دست آورده است، پا در مياني کرده و موضوع را به نحوي فيصله ميدهد. يا اگر يکي از آنها در کاري، چه کوچک و چه بزرگ، سنگ اندازي کرده و مانعتراشي کند، آنوسي ديگري که شخص موقر و مقبول عامهاي است، به او پيوسته و کار او را توجيه ميکند.
اين شيوه، در ادامه و در سطح کلان، به صورت درگيريهاي اجتماعي ديده ميشود و مثلا دو يا چند گروه داراي عقايد مختلف، در زمينه سياسي يا فرهنگي و اقتصادي، منازعهاي غير لازم را آغاز ميکنند که چند وجه مشخص دارد:
الف: فاقد نقطه آغاز و دليل موجه و روشن، يا بر سر مسائلي بسيار ساده است.
ب: هيچ کسي در هيچ گروهي، حرف قطعي و نهايي را نميزند و درگيريها به صورت سطحي و لفظي ادامه خواهد يافت. در عين حال، همواره همديگر را به افشاي مسائلي تهديد ميکنند با اين عبارت که اگر فلان مطلب گفته شود، کار طرف تمام خواهد شد، اما چنين اتفاقي هرگز رخ نداده و نخواهد داد.
ج: معمولاً اين گروهها خلق الساعهاند و بر مبناي هياهو پديدار ميشوند.
د: افراد اين گروهها به بهانه بياعتنايي يا بياهميتي از درگيري عقلي و عمومي آشکار با موضوع مورد نزاع ميگريزند.
ه: مطالبات همه گروهها يکسان و منطقي به نظر ميرسد، اما در صورت برتري و غلبه يکي بر ديگري، موضوع مسکوت ميماند و تغييري در هيچ موردي ديده نميشود. اين سکوت تا زمان لازم ادامه خواهد يافت.
و: مهمترين هدف آنوسيان از اين اقدامات، يکي مشغول سازي جامعه با مطالب سطحي و ممانعت از ورود به بنيان مطلب، و ديگري جذب افراد جوان و ساده داراي گرايشات متفاوت در گروههاي مختلف و گاه متضاد است تا افراد نيروهاي خود را صرف مبارزات پوچ کرده و انرژي خود را هدر دهند.
راه ديگر شناخت آنوسيان، خصايص آيين يهود است که ميتواند در شناسايي افراد موثر باشد. از جمله برخورد يهوديان آنوسي با روز شنبه تعطيل و حرام بودن کار کردن در اين روز در آيين يهود، که آنوسيان از راههاي مختلف و با زيرکي تمام، در اين روز کار و تعطيلي را با هم توأم ميکنند. از جمله اقدامات آنها براي پرهيز از کار کردن در روز شنبه و عدم ارتکاب گناه، تلاش براي مرخصي گرفتن در مشاغل دولتي و يا خصوصي است. در کارهاي ديگر، ترفندهاي ديگري زده ميشود، نظير گرانفروشي غير قابل توجيه براي جلوگيري از انجام معامله، تمارض و ابراز گرفتاريهاي خانوادگي و … .
آنوسيان الگوهاي رفتاري ديگري نيز دارند که براي شناخت آنان چندان مفيد نيست، زيرا چندان از جانب آنها رعايت نميشود، نظير رعايت فاصله چند ساعتي بين غذاهاي داراي انواع گوشت با مأکولات لبني نظير ماست و بستني و …، بدين معني که آنوسيان، اکراه دارند مثلاً کباب و دوغ را با هم بخورند و معتقدند بايد بين اين دو، چند ساعتي فاصله باشد که البته اين مسائل چندان مراعات نميشود.
توليد شايعات:
يکي از فعاليتهاي اصلي آنوسيها توليد، ترويج، انتشار و تبليغ خرافات ديني (و طي اين سالهاي اخير توليد انواع اس. ام. اس.هاي موهوم براي تمسخر تمسخر اعتقادات ديني مسلمانان) است که شکل هاي متنوعي دارد:
الف: مثلاً نامهاي از زير درب منزل شما انداخته مي شود و در آن ادعا ميشود که فلان شيخ، فلان امام يا پيامبر اسلام (ص) را در خواب ديده است و به وي چنين و چنان گفته است و پس از کلي درد دل بيمورد و غير لازم و بيمعني، از او خواسته است که فلان کار را انجام دهد. در پايان از خواننده درخواست ميشود که آن برگه را به تعداد مشخصي تکثير کند و بدون اين که شناخته شود، پخش کند و به خواننده نويد ميدهد که در صورت اطاعت، پاداشي بزرگ نصيب او خواهد شد، چنان چه فلاني اين کار را کرد و در عرض يک هفته به ثروت کلاني رسيد و شخص ديگري، تخلف کرد و مثلاً از کوه پرت شد! و …. چنين شايعات و دروغهاي خرافهالودي همواره توسط آنوسيان ساخته شده و اشاعه داده ميشود.
ب: اخيراً اين طور باب شده است که ادعا ميکنند در فلان وقت که اغلب در ايام عزاداري ماههاي محرم و صفر است، تصويري از فلان شهيد ميدان کربلا روي ديوار افتاده است، يا اين ادعا که مثلاً فلان شهيد کربلا، بر فلان کودک يا زن يا مرد حاضر در جمع ظاهر شده است. اشاعهدهندگان اين خرافات (و احتمالاً همان کسي که بر ديدار اين مسائل گواهي ميدهد) احتمالاً آنوسي هستند.
ج: اقدام ديگر يهوديان آنوسي براي ترويج خرافات ديني، برگزاري جلسات مذهبي نظير آموزش قرآن يا روضهخواني همچون ساير مسلمانان است. آنوسيان اغلب جلسات زنانه را هدف قرار ميدهند به چند دليل: اولاً غالب افراد جلسات زنانه خانهدار بوده و اوقات فراغت بيشتري دارند که طي آن با يکديگر مرتبط بودهاند و ميتوانند با تکرار مکرر اين مسائل، به آن دروغها پايداري ببخشند. ثانياً بعضاً داراي سطح اطلاعات و بينش بالايي نبوده و قابليت بيشتري براي پذيرش و ترويج دروغ دارند. دليل سوم و تقريباً اصلي، نقش اين افراد به عنوان مادر است که با پذيرش اين عقايد، آن را به طور کامل به نسلهاي بعدي انتقال ميدهند و نسل بعدي، به دليل اعتماد فطرياي که به مادر دارد، غالب آراء، نظرات، انديشهها و اعتقادات ديني و غير ديني او را ميپذيرد و همين عامل، يادآور تأکيد قرآن است بر عدم تبعيت کورکورانه از اعتقادات والدين در عين احسان و احترام به ايشان.
در تمام موارد، نقش رسانهها و media، کاملاً عيان و غير قابل انکار است. البته از نقش آنوسيان داخل شده در قشر روحانيت که به دليل سيماي ظاهري موجه، داراي قابليت نفوذ تقريباً مطلق و سراسري در جامعه اسلامي هستند و در عين حال وظيفه رهبري آنوسيان خردهپا را نيز بر عهده دارند هم نبايد غافل شد. آنوسيان معمولاً خود را به شدت مذهبي جلوه ميدهند و براي فريب مردم به عضويت گروههايي نظير بسيج و حزب الله و … در ميآيند و ضمن گزارش به مراکز مافوق خود در مورد نوع و نحوه فعاليتهاي مذهبي و افراد انقلابي، به گسترش و توسعه اسراييليات و خرافات مذهبي در ميان افراد اين گروهها ميپردازند. همچنين آنوسيان در گروههاي موسقي نيز حضور چشمگيري دارند تا بتوانند از اين طريق هزليات و امور بيارزش را در جامعه اسلامي توسعه و گسترش دهند.
تحريف قرآن کريم و توسل به منابع نامطمئن غير قرآني:
براي ايجاد انحراف در اعتقاد مسلمين، شايد هيچ روش ديگري تا اين اندازه مفيد نباشد. به همين دليل تأکيد بيشتري بر روي اين بخش شده و دستهبندي کاملتري صورت ميگيرد.
1- قرآن از سوي آنوسيها هرگز مورد استناد جدي قرار نميگيرد و در صورت نياز به قرآن، هيچگاه اين کتاب آسماني مورد رجوع مستقيم قرار نميگيرد، بلکه همواره به تفسير قرآن مراجعه ميشود که در اين مورد هم تقريباً هميشه، تفاسيري مورد رجوع قرار ميگيرند که نويسنده آن نيز آنوسي بوده است تا از اين طريق باز بتوانند از متن و بيان اصلي قرآن بگريزند.
2- آنوسيها اهميت فراوني به ادعيه ميدهند و اغلب يک دعا نيز در جيب يا کيف خود دارند، در حالي که قرآن را حتي ورق هم نميزنند.
3- در مورد قرآن، بيشتر به آيات قتال و جهاد اشاره ميکنند و ضمن تظاهر به اعتقاد به قرآن، با بيان اين موضوعات، مخاطب را تحت تأثير قرار ميدهند تا تصويري خشن از اسلام در ذهن او بسازند.
4- ادعا ميکنند که رژيم اشغالگر اسراييل و صهيونيسم بايد نابود شود و حتي اقدام به تاسيس بنيادهايي براي کمک به مردم فلسطين ميکنند، اما هرگز عملي انجام نميشود و اين مسائل هرگز از حد شعار فراتر نميرود، چنان که با وجود اين همه مبارزات شهادتطلبانه، هنوز هم بعد از دهها سال رژيم اشغالگر قبلهي اول مسلمانان، به حيات خود ادامه ميدهد.
در عين حال، آنوسيها با توسل به انديشهها و تفکرات اومانيستي و برابري تمام انسانها با هم، حتي بدون توجه به جنس و آزادي اعتقاد و انديشه، به ظاهر براي صلح ميان يهود و مسلمان تلاش ميکنند.
5- اصرار دارند و تبليغ ميکنند که صهيونيزم و يهوديت دو مقوله کاملاً جداگانهاند و به اين مطلب اشاره نميکنند که تمام افکار و اهداف صهيونيسم دقيقاً همانهايي است که در تورات به کرات به آنها اشاره شده است، چنان که يهوديان در تورات مکرراً به قتلعام همسايگان و دست يافتن بر ارض موعود فراخوانده ميشوند. همچنين به اين موضوع نيز عامداً بيتوجهاند که خداوند در کتاب خود با يهوديت، به طور عام و در هر فرقه و جامه و کسوتي برخورد کرده و تفکيکي ميان يهودي يا گروهها و زيرمجموعههاي فکري آن همچون صهيونيسم قائل نشده است.
6- از کمکهاي کشور ها به مردم فلسطين انتقاد کرده و ميگويند چرا کشورهايي که خود محتاج امکانات و دارايي خود هستند و بدهيهاي بينالمللي دارند، ثروتشان را صرف نيازهاي داخلي خود نميکنند و براي فلسطينيان هزينه ميکنند؟ اين آنوسيها و روشنفکرنماهاي دنبالهرو آنان هرگز نميپرسند که چرا جامعه سرمايهداري غرب با تمام امکانات به يهوديان براي سرکوب فلسطينيان و ضديت عليه مسلمانان کمک ميکند؟
7- آنوسيها به هنگام شدت يافتن وحشيگريهاي اسراييل عليه فلسطينيان مبارز، احساساتي شده و رمانتيک حرف ميزنند و ضمن عدم اشاره به راه حل صرفاً صورت مسئله را پاک کرده و مثلاً ميگويند: به هر حال بهتر است اعراب و اسراييل به نحوي با هم کنار بيايند! چون هر دو انساناند!
8- يهوديان آنوسي داراي گرايشات باستان پرستانه بعضاً افراطي هستند، همواره کورش و داريوش را به نيکي ياد کرده و وسيعاً ميکوشند تا کورش را همان ذوالقرنين قرآن جا بزنند.
9- آنان فيلم «تختگاه هيچکس» را که مستندي در باب نيمه کاره بودن تخت جمشيد است، دروغ و جعل معرفي ميکنند، افراد را به نديدن آن فرا ميخوانند، مراکز رسمي دولتي را از نمايش عمومي آن بازميدارند، آن را بدون هيچ دليلي، رد و غير قابل اعتنا مينامند و مورد تمسخر قرار ميدهند.
10- موضوع وقوع رخداد پوريم را که نسلکشي همه جانبه بني اسراييل در منطقه ايران و عراق و ترکيه کنوني است، رد کرده و ذکر ماجراي آن در بخش تواريخ تورات را اشتباه چند خاخام ميدانند و منکر وقوع آن هستند، اما اگر تحت شرايطي ناچار به پذيرش اين واقعيت شوند، آن را محدود دانسته و منکر توقف حيات بشري درآن مقطع ميشوند و در مورد نبود هيچ اثري از تمدنهايي نظير عيلام و اکد و آشور و بابل و سارد و ليدي و فينيقيه و …، ادعا ميکنند که آنها در تمدن فرضي هخامنشي مستحيل شدهاند و نه اين که نابود شده باشند و دليل اين استحاله را هم قدرت يا تمدن برتر هخامنشيان ميدانند، در حالي که هيچ سندي براي اين برتري غير عادي در منطقه وجود ندارد.
11- آنوسيهاي ايران، مثل همه يهوديان جهان از اعراب نفرت دارند، آنها را وحشي و بيدين و بيتمدن و نابود کننده تمدن موهوم ساساني ميدانند، اما در عين حال معتقدند که ايرانيان موفق شدهاند از همان افراد بيدين، دين اسلام را به صورت صحيح و کامل أخذ کنند.
راههاي ديگر شناسايي يهوديان آنوسي:
راههاي کم اهميتتر ديگري نيز براي شناخت آنوسيها وجود دارد که قابليت استناد زيادي ندارند، اما به هر حال ميتوانند مؤثر باشند. نکته ظريف در اين خصوص اين است که چنين نشانههايي، در عين در حاشيه قرار گرفتن، گاه ميتوانند آغازگر ظن و گمان در مورد يهوديان آنوسي باشند. در ذيل به بعضي از اين راهها اشاره ميشود.
آنوسيها معمولاً در اطراف خود از لوازمي استفاده ميکنند که به نوعي با ستاره داود مرتبط باشد، مثلاً از قاب عکسهايي با ستاره 6 و 8 پر استفاده ميکنند که تصوير دو مربع و يا دو مثلث هم اندازه است که با چرخشي 45 درجه اي و 180 درجه اي، بر روي هم قرار گرفتهاند.
يک راه ديگر شناسايي آنها بر اساس نام فاميل است، زيرا که برخي از نامهاي خانوادگي در انحصار آنهاست و در روابط داخلي آنان همانند يک کد شناسايي عمل ميکند. متأسفانه تاکنون هيچ محققي به فکر تدوين چنين فرست اسامي نيفتاده است، اما گروهي از القاب و عناوين و صفتها و الفاظ وجود دارند که با پيشوند و پسوندهاي مختلف به عنوان نام خانوادگي در ميان آنوسيها، از قديم اليام رواج داشتند، ولي چون ممکن است برخي از خانوادهها اينک فقط ميراث بر آن اسامي باشند نه آنوسي، لذا از ذکر آنها خودداري ميشود. اما ذکر اين نکته ضروري به نظر ميرسد که اين اسامي، بار معنايي خاصي نيز دارند. به علاوه خانوادههاي آنوسي داراي يک نام خانوادگي معمولاً مشابهتهايي نيز با هم دارند. مثلاً برخي از نامهاي خانوادگي مخصوص آنوسيهاي داراي گرايشات شديد مذهبي است، برخي ديگر اشاره به مشاغل محبوب آنان چون طب و مطربي دارد. اين قبيل آنوسيان در هر کجاي ايران که باشند، صفات يکساني را بروز ميدهند و برخي ديگر از اسامي نيز اشاره به قوميت ظاهري فرد آنوسي دارند و مثلا نشان دهنده زندگي فرد در بخش ترک يا کرد يا لرنشين ايران هستند.
اهداف آنوسيان:
آنوسيها اهداف متعددي دارند که در اين جا به مهمترين آنها اشاره ميشود.
عمدهترين هدف آنها ايجاد چند دستگي و اختلاف در ميان مسلمين و بازي با اجناس و قيمت کالاهاي مورد نياز جوامع مسلمان است. آنها با اختيار داشتن سرمايه مخفي و اين روزها علني، تقريباً تمام درآمد مسلمين را به صورت ربا و نظاير آن از آنان پس ميگيرند و به جيب خود ميريزند تا مسئله رشد اجتماعي در بين مسلمين متوقف بماند و کيسه يهوديان بدون زحمت متورمتر شود. طبق قرارهاي داخلي، يهوديان درآمد خود را به کنيسه ميرسانند و در صورت بروز هر مشکلي نيز از طرف آنها حمايت ميشوند.
راههاي مقابله با آنوسيان:
براي مقابله با اين افراد، گام نخست آگاهي از اهداف آنان است که البته بخش کوتاهي از اهداف مهم آنها ذکر شد. لذا با اطلاع از نقش عمدهي آنان در ايجاد تفرقه در بين مسلمانان، لازم است تا در مسير خلاف آن حرکت کنيم. بدين لحاظ، به نظر ميرسد که شروع اين امر منوط به ايجاد تحولي در بين علماي اعلام اسلام در سراسر سرزمينهاي اسلامي است تا با بررسي صحت و سقم اطلاعات عمدهترين و اصليترين منابع اسلامي، در اصول و فروع که موجد اختلافات مذهبي است و تعيين تکليف با آنها، مسلمين را از دشمني بيجهت با يکديگر باز دارند و با شناخت مزاحمان و مانعتراشان بر سر راه اتحاد دوباره اسلامي، نقاب را از چهره دشمنان واقعي مسلمين يعني آنوسيان بردارند.
آنوسيهاي مشهور:
برخي از آنوسيها با پوشش اسلامنمايي خود خدمات شاياني به قوم يهود انجام دادهاند. عمدهي اينان داراي فعاليتهاي مذهبي به ظاهر اسلامي بودهاند و اقدامات بسيار بزرگي در ايجاد تفرقه و ساخت انواع فرقههاي منتسب به اسلام همچون بهاييت داشتهاند. متأسفانه به دليل احتمال ايجاد بعضي التهابات و ايراد اتهامات صرفاً احساساتي و متعصبانه و بدون پشتوانه مستدل و منطقي، از ذکر اسامي اين فرقهها صرف نظر شده و خوانندگان علاقهمند را به تحقيق در اين زمينه دعوت مي کنم.
و خداوند متعال در قرآن کريم نيز براي شناخت اين افراد فرموده: "و چيزهائي با دست خود مي نويسند و مي گويند از جانب خداوند است."
سايت نوار اسلام
IslamTape.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|