|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>مسائل قرآنی و حدیث>حدیث > احتمالات شک در حدیث
شماره مقاله : 1951 تعداد مشاهده : 443 تاریخ افزودن مقاله : 4/4/1389
|
احتمالات شک در حدیث
تألیف : مهندس آدم غلامی
با مراجعه به علم آمار و احتمال، میتوان تمام احتمالاتی را که این علم در زیر سؤال بردن یک حدیث پیشنهاد میکند مشخص کرد. بدین ترتیب که ابتدا خود موارد شک را چه در سند و چه در متن متذکر میشویم و سپس احتمال وجود اولین عامل با عامل دوم و سپس اولی با دومی و سومی و سپس اولی با دومی و سومی و چهارمی و همینطور تا آخر. و اکنون همین را برای دومی و سومی و ... تکرار میکنیم که در این صورت میتوان تمامی احتمالات شک و تردید را در مورد صحت یک حدیث به دست آورد. هر چند که نظرات علمای حدیثشناسی و مذاهبشان از نظر بنیادی یکی است اما در شناسایی احادیث و درجهبندی آنها متفق القول نیستند. اکنون در این بخش تمام مواردی را که عوامل شک در یک حدیث[1] هستند مشخص میکنیم و در نظر گرفتن احتمالات را به عهدهی خواننده میگذاریم. به طور کلی مواردی که باید در صحت و سقم[2] یک حدیث مورد بررسی قرار گیرند به قرار زیر است: 1- آنچه که مربوط به رجال سند میشود. 2- آنچه که به ارتباط رجال سند (با هم) میپردازد. 3- آنچه که در مورد ارتباط سندهای مختلف یک روایت بحث میکند. 4- آنچه که به ارتباط متنها و سندهای یک روایت میپردازد. 5- آنچه که در مورد خود متن و محتوا و مفهوم آن بحث میکند. اکنون شرح مختصری از موارد فوق را میآوریم: 1- آنچه که مربوط به رجال سند است آیا مشخص است که این راوی کیست؟ اهل کجاست؟ نسبش از کجاست؟ چگونه آدمی است؟ چه زندگی داشته است؟ آیا اهل صداقت و راستی بوده است یا نه؟ آیا اهل روایت حدیث بوده است؟ آیا احادیث زیادی از او نقل شده است؟ آیا این حدیث را خودش مستقیما شنیده است؟ و اگر شنیده است آیا درست آن را فهم کرده است؟ و اگر فهم کرده است آیا درست آن را نقل کرده است؟ با توجه به این که همیشه نمیشود حدیث را لفظ به لفظ روایت کرد آیا در روایت مفهومی، راوی بر فهم روایت مسلط بوده است؟ آیا راوی اهل لغت عرب بوده است یا نه؟ آیا این شخص به نسبت مذهبی و یا فکری و یا آیینی و یا راه و روشی و حرکتی و یا رفتاری و یا عملکردی تعصب داشته است یا نه؟ و احادیثی را که روایت کرده است چه ارتباطی با تمایلات و گرایشهای فکری او دارد؟ آیا این شخص از لحاظ فکری و ذهنی و دماغی سالم است یا نه؟ و آیا دیوانه نیست و سابقهی دیوانگی نداشته است؟ و اگر قسمتی از حافظهاش را از دست داده و یا به کلی حافظهاش را از دست داده و دچار اختلال حواس شده است آیا این مسأله به بعد از روایت کردنش مربوط میشود و یا قبل از روایت کردنش؟ آیا به خاطر پیری حافظهاش در موقع روایت کردن ضعیف نشده است؟ آیا حافظهی راوی در دریافت و تلقی سخن دیگران و رساندن روایت به دیگران مورد اطمینان است؟ خود راوی تا چه حد به کارآیی و حافظهاش اطمینان داشته و بر آن واقف بوده است؟ تقوا و حذرش از روایت کردن در چه حد بوده است؟ آیا این فرد ناآگاهانه و یا به دلیل کم اهمیت دادن به موضوع و یا به دیل سستی عقل، غیر عمدی (با وجود حافظهی ضعیف) به روایت حدیث مبادرت نورزیده است؟ و آیا این شخص اهل زیانباری نبوده است؟ بدین معنی که: چیزی را شخصاً نشنیده باشد و چنان وانمود کند که شنیده است، کما این که معمول است. و یا از اسم شخصیتهای برجسته، در روایت کردن سوء استفاده نمیکند و نکرده است؟ و یا از وجود شخصیتهای برجسته، در برجسته نشان دادن شخصیت خودش سوء استفاده نکرده است؟ و آیا از تشابه اسمی اساتیدش، با اساتید معتبر دیگر، سوء استفاده نکرده است؟ لازم به ذکر است که موارد فوق شرح مختصری از عوامل اصلی جرح به نسبت رجال احادیث میباشند. 2- آنچه به ارتباط رجال سند، با هم میپردازد آیا راویان سند، واقعاً متن روایت را خود شخصاً از همدیگر شنیدهاند و در بین آنها چه آشکارا و چه پنهان، دروغی در روایت کردن از همدیگر، روی نداده است؟ آیا واقعاً مطابق ضوابط سند، این سند متصل و یکپارچه است؟ یا تشکیل شده از پارههایی ناهمگون، که با قدری تیزبینی مشخص میشود. این بخش درواقع به کشف انقطاع و ارسال در سند میپردازد. 3- آنچه که در مورد ارتباط سندهای مختلف یک روایت بحث میکند آیا در سندهای مختلف یک روایت، هیچ عامل مشکوکی ظاهری و باطنی که عقل سلیم را به تعجب وادارد پیدا نمیشود؟ و هر آن سؤالی که در این رابطه، باعث شک میشود آیا جوابی منطقی دارد؟ که این مورد را از طریق تبیین مخالف و علل الحدیث میتوان بررسی کرد. 4- آنچه که به ارتباط متنها و سندهای مختلف یک روایت میپردازد گاهی پیش میآید که یک روایت با وجود متن ثابت، سندهای مختلفی دارد و یا برعکس. و یا گاهی پیش میآید که یک روایت هم سندها و هم متنها مختلفی دارد. سؤال این است که این عدم همگونی متنها و اسانید را چگونه میتوان حل کرد و از تکثّر روایات در رابطه با یک موضوع، چه بهرههایی میتوان گرفت؟ تضاد روایات را چگونه میتوان حل کرد؟ و عوامل ضعف پیدا و ناپیدای روایات را چگونه میتوان شناسایی و علاج نمود؟ که این مورد را باید از طریق اختلاف الحدیث ریشهیابی کرد. میتوان برای فهم بیشتر این موضوع به کتاب «اختلاف الحدیث» اثر امام شافعی مراجعه کرد. 5- آنچه که در مورد خود متن و محتوا و مفهوم آن بحث میکند آیا متن احادیث با مقاصد تشریع آسمانی و آیات صریح قرآنی و مسلمات عقلی، منافاتی ندارد؟ اینها (به صورت بسیار فشرده) انواع مواردی است که باید در مورد هر حدیثی (چه از نظر سند و چه از نظر متن) تست شوند. برای فهم موارد کاربردی از مطالب فوق و مذاهب أئمهی حدیث در تصانیف و تألیفات و مراجع حدیث، بهتر است به فصول اولیهی کتاب مقدمهی ابن صلاح شاهرزوری» مراجعه کرد.
[1]- عوامل تردید در صحت و یا عدم صحت یک حدیث. [2]- معانی لغوی و عام آنها مدنظر است.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|