|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>بهشت > وصف بهشت در قرآن کریم
شماره مقاله : 2062 تعداد مشاهده : 392 تاریخ افزودن مقاله : 14/4/1389
|
وصف بهشت در قرآن کریم
مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم: هیئت علمی انتشارات حرمین
آیههای مکی تا آخرین حد، توجه خود را به روز قیامت متمرکز نمود. کمتر سورة مکی یافت میشود که در آن برخی از حالات قیامت و حالات نعمت داده شدگان و حالات عذاب یافتگان و کیفیت حشر مردم و محاسبه آنان بیان نشده باشد، به گونهای که گویا انسان روز قیامت را با چشم مشاهده مینماید:
{ وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالأرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّماوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ (٦٧)وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الأرْضِ إِلا مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ (٦٨)وَأَشْرَقَتِ الأرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ (٦٩)وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ (٧٠)وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ (٧١)قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ (٧٢)وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ (٧٣)وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الأرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ (٧٤)وَتَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (٧٥) } (زمر، 67 – 75)
«آنان آن گونه که شایسته است، خدا را نشناختهاند. در روز قیامت سراسر زمین یکباره در مشت او قرار دارد و آسمانها با دست راست او در هم پیچیده میشود. خدا پاک و منزه از شرک آنان است. در صور دمیده خواهد شد. تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، میمیرند، مگر کسانی که خدا بخواهد. سپس بار دیگر در آن دمیده میشود. به ناگاه همگی به پا میخیزند و مینگرند و زمین با نور خداوندگارش روشن میشود و کتاب گذاشته میشود و پیغمبران و گواهان آورده میشوند و راست و درست میان مردم داوری میگردد و اصلاً بدیشان ستم نمیشود و به تمام و کمال سزا و جزای هر کاری را که انسان کرده است، بدو داده میشود و خدا بهتر میداند که آنان چه کارهایی را میکردهاند و کافران به سوی دوزخ گروه گروه رانده میشوند و هنگامی که بدانجا میرسند، درهای آن به رویشان گشوده میگردد و نگهبانان دوزخ بدیشان میگویند : آیا پیغمبرانی از جنس خودتان به میانتان نیامدهاند تا آیههای پروردگارتان را برای شما بخوانند و شما را از رویارویی چنین روزی بترسانند؟ میگویند : آری ولیکن فرمان عذاب بر کافران ثابت و قطعی است. بدیشان گفته میشود : از درهای دوزخ داخل شوید جاودانه در آن میمانید. جایگاه متکبران چه بد جایگاهی است و کسانی که از پروردگارشان میترسند، گروه گروه به سوی بهشت رهنمود میشوند تا بدانگاه که به بهشت میرسند؛ بهشتی که درهای آن باز است. بدین هنگام نگهبانان بهشت بدیشان میگویند : درودتان باد. خوب بودهاید و به نیکی زیستهاید، پس خوش باشید و داخل بهشت شوید و جاودانه در آن بمانید! و میگویند : سپاس و ستایش خداوندی را سزاست که با ما به وعدة خویش وفا کرد و سرزمین (بهشت) را از آن ما نموده است که هر جا بخواهیم منزل گزینیم و به سر ببریم، پاداش عمل کنندگان چه خوب و جالب است! فرشتگان را خواهی دید که گرداگرد عرش خدا حلقه زدهاند و به سپاس و ستایش پروردگار خود مشغولاند. در میان (بندگان خدا داوری میشود) و دادگرانه و واقعی در میانشان داوری میگردد و گفته میشود: حمد و ستایش، خداوند جهانیان را سزا است.»
بدین صورت آیههای کریمه، حالت بهشت را شرح و توصیف نمود و این موضوع در وجود صحابه تأثیر به سزایی میگذاشت. از جمله چیزهایی که در توصیف بهشت آمده است، اینکه بهشت، بینظیر است و درها و پلههایی دارد و جویبارها از زیر درختان و کاخهای آن روان است و در آن چشمهها، قصرها و خیمههایی وجود دارد و در آن درختان گوناگونی مانند سدرهالمنتهی و طوبی وجود دارد همچنین قرآن کریم از نعمتهای اهل بهشت و خوراکیها، نوشیدنیها، شرابها، ظروف، لباسها، زیورآلات، فرشها و خدمتگزارانشان و از گفتهها و زنانشان سخن گفته است و از بهترین چیزی که داده میشوند، سخن به میان آورده است که با این توصیفهای قرآن از بهشت، جوارح، احساسات، اذهان و دلهای مسلمانان، متوجه و شیفته آن شده بودند. از جمله توصیفهای بهشت، میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- بینظیر بودن بهشت نعمتهایی که خدا در بهشت برای بندگان پرهیزگارش آماده نموده است، از کرم، جود و بخشش الهی سرچشمه گرفتهاند و برخی از آنها برای ما توصیف شده است، اما آنچه خداوند از ما پنهان نموده است، عقلهای ما آن را درک نمینمایند و افکار ما به حقیقت آن نمیرسند. خداوند میفرماید:
{ تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ (١٦)فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (١٧) }(سجده، 16 - 17)
«پهلوهایشان از بسترها به دور میشود. پروردگار خود را با بیم و امید به فریاد میخوانند و از چیزهایی که بدیشان دادهایم، میبخشند. هیچ کس نمیداند در برابر کارهایی که انجام میدهند چه چیزهای شادی آفرین و مسرت بخشی برای ایشان پنهان شده است و خداوند نیز سبب این پاداش را چنین بیان نموده است که این به خاطر کارهای بزرگی از قبیل: شب زندهداری و انفاق در راه خدا میباشد.»
2- درجهها و مقامهای بهشت اهل بهشت براساس اعمال و توفیقی که خداوند به آنها برای انجام اعمال ارزانی نموده است، علاوه بر اینکه با یکدیگر متفاوت هستند، مقامهایشان نیز در آخرت متفاوت خواهد بود؛ چنانکه خداوند میفرماید:
{ وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى (٧٥) } (طه، 75)
«و هر که با ایمان و عمل صالح، پیش پروردگارش رود، چنین کسانی دارای مراتب والا و منازل بالایند.»
دوستان مؤمن خدا نیز در این مقامها بر حسب ایمان و تقوای خود قرار دارند. خداوند متعال میفرماید:
{ مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا (١٨)وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورًا (١٩)كُلا نُمِدُّ هَؤُلاءِ وَهَؤُلاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا (٢٠)انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلا (٢١) } (اسراء، 18 – 21)
«هر کس که دنیای زودگذر را بخواهد، آن اندازه که خود میخواهیم و به هر کس که صلاح میدانیم هر چه زودتر در دنیا بدو عطا خواهیم کرد؛ سپس دوزخ را بهرة او میکنیم که آتش آن میسوزد در حالی که مورد سرزنش و رانده و مانده است و هر کس که آخرت را بخواهد و برای آن تلاش سزاوار را از خود نشان دهد، در حالی که مؤمن باشد این چنین کسانی تلاششان بیسپاس نمیماند و ما هر یک از اینان و از آنان را از بخشش پروردگارت کمک میرسانیم. بخشش پروردگارت هرگز ممنوع نگشته است. ببین چگونه برخی را بر برخی دیگر برتری دادهایم و در آخرت، درجات بزرگتر و برتریها سترگتر است.»
3- نهرهای بهشت
قرآن کریم در آیههای زیادی از نهرهای بهشت، یاد نموده است و میفرماید:
{ مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ (١٥)}(محمد، 15)
«وصف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است، در آن رودبارهایی از آبی است که گندیده و بدبو نگشته است و رودبارهایی از شیری است که طعم و مزه آن متغیر نشده است و رودبارهایی از شرابی است که سراپا لذت برای نوشندگان است و رودبارهایی از عسلی است که خاص و پالوده است و در آن جا، آنان هرگونه میوهای دارند و از آمرزش پرودرگارشان برخوردارند (آیا چنین کسانی) همانند کسانیاند که در آتش دوزخ جاویدان میمانند و از آب داغ و جوشان مینوشند که اندرون و روده هایشان را پاره پاره میکند و از هم میگسلد.»
4- چشمههای بهشت در بهشت چشمههای زیادی است که طعم و جویبارهای آن مختلف است؛ چنانکه خداوند میفرماید:
{ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ (٤٥)} (حجر، 45)
«بیگمان پرهیزگاران در میان باغها و چشمهساران به سر میبرند.»
و میفرماید:
{ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي ظِلالٍ وَعُيُونٍ (٤١)}(مرسلات، 41)
«بیگمان پرهیزگاران در سایهها و چشمهها به سر میبرند.»
و در توصیف آن دو باغی که برای کسی آماده نموده است که از پروردگارش میترسد، میفرماید :
{ فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ (٦٦)}(رحمان، 66)
«در آن باغها چشمههایی است که قلقل کنان از زمین میجوشند.»
در بهشت نیز دو چشمه وجود دارد که بندگان مقرب، آبهای خالص آن را مینوشند و نیکوکاران از این دو چشمه آب آمیخته و مخلوط مینوشند و یکی از آنها چشمة کافور است؛ چنانکه میفرماید:
{ إِنَّ الأبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا (٥)عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا (٦)}(انسان، 5 – 6)
«نیکان جامهای شرابی را سر میکشند و مینوشند که آمیخته به کافور است. (این جامها پر میشود از) چشمهای که بندگان خدا از آن مینوشندو هر کجا که بخواهند، با خود روان میکنند و میبرند.»
خداوند خبر داده است که نیکان نوشیدنی مرکبی مینوشند، در حالی که برخی از بندگان خدا، آن را خالص مینوشند.
چشمة دوم، چشمة تسنیم است؛ چنانکه خداوند میفرماید:
{ إِنَّ الأبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ (٢٢)عَلَى الأرَائِكِ يَنْظُرُونَ (٢٣)تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ (٢٤)يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ (٢٥)خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ (٢٦)وَمِزَاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ (٢٧)عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ (٢٨)} (مطففین، 22 – 28)
«بیگمان نیکان در میان انواع نعمتهای فراوان بهشت به سر خواهند برد. بر تختهای مجلل تکیه میزند و مینگرند. خوشی و خرمی و نشاط را در چهرههایشان خواهید دید. به آنان از شراب زلال و خالصی داده میشود که دست نخورده و سربسته است. مهر در بند آن، از مشک است مسابقه دهندگان باید برای به دست آوردن این با همدیگر مسابقه بدهند و بر یکدیگر پیشی بگیرند. آمیزة آن تسنیم است که مقربان از آن مینوشند.»
یکی از چشمههای دیگر بهشت، چشمهای است که سلسبیل نامیده میشود. خداوند متعال میفرماید:
{ وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنْجَبِيلا (١٧)عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلا (١٨)} (انسان، 17 – 18)
«در آن جا جامهای شراب بدیشان میدهند که آمیزة آن زنجبیل است، چشمهای که در بهشت است و سلسبیل نامیده میشود.»
5- توصیف برخی از درختهای بهشت الف – سدرةالمنتهی:
خداوند از این درخت در قرآن یاد نموده و خبر داده است که رسول خدا جبرئیل را در صورت اصلی خود نزد این درخت دیده است و نزد آن، جنت مأوی است؛ چنانکه خداوند میفرماید:
{ عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى (١٤)عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى (١٥)إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى (١٦)مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى (١٧)}(نجم، 14 – 17)
«نزد سدرهالمنتهی که در کنار آن بهشت که منزلگاه است وجود دارد. آن گاه که سدره را فرا گرفت آنچه فرا گرفت. چشم به خطا نرفت و سرکشی نکرد.»
ب – درخت طوبی:
طوبی، درخت بزرگی است که لباسهای بهشتیان از آن ساخته میشود؛ چنانکه ابوسعید خدری رضي الله عنه میگوید: پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم فرمود: «طوبی، درختی است در بهشت که مسیر آن صد سال است و لباسهای اهل بهشت از برگهای آن، ساخته میشوند.»[1]
یک سوار، سایة آن را صد سال طی مینماید. درخت بزرگی است که اندازه آن را کسی جز خدا نمیداند. فقط رسول خدا میزان بزرگی آن را در حدیثی که بخاری از ابوهریره نقل کرده، چنین بیان فرموده است: «در بهشت درختی وجود دارد که سوارکار، در صد سال سایه آن را طی مینماید.» و خداوند توصیف این درخت را چنین یاد میکند:
{ وَظِلٍّ مَمْدُودٍ (٣٠)} (واقعه، 30)[2]
«و در میان سایههای فراوان و گسترده و کشیده.»
که این آفرینش شگفتانگیز بر قدرت سازندة آن دلالت مینماید.
6- خوراک و نوشیدنیهای اهل بهشت خدا میفرماید: در بهشت خوردنیها و نوشیدنیهایی است از هر نوعی که در دل انسان بخواهد.»
{وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ} (واقعه، 20)
«هر نوع میوهای را که برگزینند.»
{ يُطَافُ عَلَيْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الأنْفُسُ وَتَلَذُّ الأعْيُنُ وَأَنْتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (٧١)} (زخرف، 71)
«برایشان کاسهها و جامهای زرین به گردش انداخته میشود و هر چه دلشان بخواهد و هر چه چشم از آن لذت ببرد، در بهشت وجود دارد و شما در آن جا جاودانه خواهید بود.»
خداوند نیز برای آنها استفاده از خوبیها و انواع خوراکیها و نوشیدنیها را که تمایل داشته باشند، مباح و جایز قرار داده است:
{كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ} (حاقه، 24)
«در برابرکارهایی که در روزگاران گذشته انجام میدادهاید، گوارا بخورید و بنوشید.»
7- نوشیدنیهای اهل بهشت از نوشیدنیهایی که خداوند به اهل بهشت ارزانی مینماید، شراب است و خاصیت شراب بهشت این است که از عیب و آفتهایی که شرابهای دنیا دارند، پاک و مبرا است. شرابهای دنیا عقل انسان را از بین میبرد و سر و شکم را به درد میآورد و جسم را بیمار میکند و کیفیت و رنگشان هم معیوب است، اما شراب بهشت از همة این عیبها خالی است و علاوه بر آن زیبا، زلال و گوارا میباشند.[3]
چنانکه خداوند میفرماید:
{ يُطَافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ (٤٥)بَيْضَاء لَذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ (46) لَا فِيهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا يُنزَفُونَ (47)} (صافات، 45 – 47)
«قدحهای می برگرفته از رودبار جاری شراب گرداگرد آنان در گردش است. سفیدرنگ است و خوشگوار برای نوشندگان. نه در آن تباهیها و گرفتاریهایی است ونه میخواران از آن به حالت تهوع در میآیند.»
خداوند زیبایی رنگ آن را سفید توصیف نموده است، سپس بیان میکند که انسان از نوشیدنش لذت میبرد و خسته نمیشود.
در جایی دیگر شراب بهشت را این گونه توصیف مینماید:
{يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ (17) بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ (18) لَا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنزِفُونَ} (واقعه، 17 – 19)
«نوجوانانی همیشه نوجوان برای (خدمت بدیشان پیرامونشان درآمد و رفت هستند و باده را) برای آنان میگردانند. (و به گردش در میآورند) قدحها و کوزهها و جامهایی از رودبار روان شراب را. از نوشیدن آن نه سردرد میگیرند ونه عقل و شعور خود را از دست میدهند.»
{يُسْقَوْنَ مِن رَّحِيقٍ مَّخْتُومٍ (25) خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ (26)} (مطففین، 25 – 26)
«به آنان از شراب زلال و خالصی داده میشود که دست نخورده و سر بسته است. مهر و در بند آن از مشک است. مسابقه دهندگان باید برای به دست آوردن این با همدیگر مسابقه بدهند و بر یکدیگر پیشی بگیرند.»
«رحیق» شرابی است که برای آن دو وصف بیان شده است: اول اینکه شراب سر بسته و دست نخوردهای است. دوم اینکه وقتی آن را مینوشنددر پایان، بوی مسک از آن میتراود.[4]
8- خوراکیها و نوشیدنیهای اهل بهشت، آلودگی به همراه ندارد بهشت سرایی است پاکیزه و اهل بهشت نیز از آلودگیها پاک هستند؛ چنانکه پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلمفرمود: «اولین گروهی که از امت من وارد بهشت میشوند، چهرههایشان چون ماه شب چهارده است. سپس چهرههای کسانی که بعد از آنها وارد بهشت میشوند، بسان درخشندهترین ستاره آسمان میباشد. کسانی که بعد از این دو گروه واردبهشت میشوند، دارای مراتب متفاوتاند واهل بهشت ادرار و مدفوع و خلم و بزاق ندارند.»[5]
مورد دیگری که اهل بهشت با یکدیگر در آن تفاوت دارند و حدیث به آن تصریح نموده است، بهرهمندی از نور و روشنایی است. البته در پاک بودن از آلودگیها، همه مشترکاند؛ یعنی، هیچ کدام، ادرار و مدفوع و تف و آب دهان و آب بینی ندارد و فضلههای خوراک و نوشیدنیها به عرقی مانند عرق مشک که از بدنهایشان میتراود، تبدیل میشود؛ چنانکه برخی از آن به آروغ تبدیل میشود که از آن بوهای خوش و عطرآگینی به مشام میرسد و رسول خدا صلي الله عليه و سلم فرمود: «اهل بهشت، در آنجا میخورند و مینوشند و تف نمیاندازند و ادرار و مدفوع و خلم ندارند. گفتند: پس خوراکی که میخورند چه میشود؟ فرمود : به آروغی مانند بوی مشک تبدیل میشود.»[6]
9- لباس و زیورآلات اهل بهشت اهل بهشت، لباسهای مجلل و بسیار زیبایی همانند لباسهای ابریشمی میپوشند و با انواع زیورآلات از قبیل: دستبندهای طلا و نقره و جواهرات گران قیمت خود را میآرایند؛ چنانکه خداوند میفرماید:
{جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ (33)} (فاطر، 33)
«باغهای اقامتی است که بدانها داخل میشوند و در آن جاهها با دستبندهای طلا و مروارید آراسته میگردند و لباسشان در آن جا ابریشمی است.»
{عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا (21)} (انسان، 21)
«بر تن ایشان، لباسهای ابریشمی نازک و سبز و دیبای ضخیمی است و با دستبندها و النگوهای سیمین، زیب و زینت داده شدهاند. پروردگارشان بدیشان شراب پاک مینوشاند.»
لباسهایشان رنگهای مختلفی دارد و از انواع لباسهایی که میپوشند، لباس سبز از حریر نازک و ضخیم میباشد.
{أُوْلَئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَيَلْبَسُونَ ثِيَابًا خُضْرًا مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا (31)} (کهف، 31)
«آنان کسانی هستند که بهشت جاویدان از آن ایشان است، بهشتی که در زیر آن جویبارها روان است. آنان در آن جا با دستبندهای طلا آراسته میشوند و جامههای سبز حریر نازک و ضخیم میپوشند درحالی که بر تختها و مبلمانها تکیه زدهاند. چه پاداش خوبی است، چه منزل و مقر زیبایی است؟»
همچنین پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم خبر داده است که اهل بهشت شانههایی طلایی دارند و با عود خوشبو خود را دود میکنند و بخور میدهند و بوی خوب مشک از بدنشان میتراود؛ چنانکه فرمود: «ظرفهایشان از طلا و نقره است و آنچه در بخوردانهایشان میسوزد، عود عطر است و عرقهایشان مشک است.»[7]
لباسها و زیور آلات اهل بهشت کهنه نمیشوند و از بین نمیرود. پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم فرمود: «هر کس وارد بهشت شود، در ناز و نعمت قرار میگیرد و رنجور و ناراحت نمیگردد، لباسش کهنه نمیشود و جوانی او از بین نمیرود.»[8]
10- اجتماع اهل بهشت و سخنان آنان اهل بهشت به دیدار یکدیگر میروند و در مجلسی زیبا گرد هم میآیند و با هم گفتگو مینمایند و از آنچه برایشان در دنیا اتفاق افتاده و از وارد شدن به بهشت که خداوند به آنها ارزانی نموده است، یاد میکنند؛ چنانکه خداوند در توصیف گردهم آیی اهل بهشت فرموده است:
{وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ} (حجر، 47)
«و کینهتوزی و دشمنانگی را از سینههایشان بیرون میکشیم و برادرانه بر تختها رویاروی هم مینشینند.»
قرآن فقط بخشی از سخنانی که آنها در مجالسشان میگویند، ذکر نموده و فرموده است:
{وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ (25)} (طور، 25)
«پرسشکنان رو به همدیگر میکنند (و از نعمتهای بهشت با یکدیگر سخن میگویند).»
از جمله در مورد اهل شر، آنهایی که مؤمنان را به شک میانداختند و آنها را به کیفر و ناسپاسی فرا میخواندند، چنین یاد میکند:
{فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ (50) قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ (51) يَقُولُ أَئِنَّكَ لَمِنْ الْمُصَدِّقِينَ (52) أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَدِينُونَ (53) قَالَ هَلْ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ (54) فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاء الْجَحِيمِ (55) قَالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدتَّ لَتُرْدِينِ (56) وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ (57) أَفَمَا نَحْنُ بِمَيِّتِينَ (58) إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (59) إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (60) لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلْ الْعَامِلُونَ (61)} (صافات، 50 – 61)
«بعضی رو به بعضی دیگر میکنند و از یکدیگر میپرسند. یکی از آنان میگوید: من همنشینی داشتم. میگفت آیا تو از زمره کسانی هستی که باور میکنند (که بعد از مرگ، زندگی و رستاخیزی هست) آیا زمانی که مردیم و خاک و استخوان شدیم آیا ما مورد بازخواست قرار میگیریم و سزا و جزا میبینیم. میگوید: آیا شما میتوانید نگاهی بیندازید و او را بنگرید. پس آن گاه خودش دیدهور میشود و او را در وسط دوزخ میبیند. میگوید : به خدا سوگند نزدیک بود مرا، با خود به دوزخ، پرت کنی و هلاکم سازی. اگر نعمت پروردگارم نبود، من هم از احضارشدگان (در دوزخ) بودم. آیا ما دیگر نمیمیریم. مگر مرگ نخستینی که داشتیم و ما هرگز عذاب داده نمیشویم. این نعمت واقعاً پیروزی بزرگ است. برای رسیدن به چنین چیزی، کارکنان باید کار کنند.»
11- زنان اهل بهشت همسر دنیوی انسان مؤمن، در آخرت نیز زنش خواهد بود به شرط اینکه ایمان داشته باشد:
{جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالمَلاَئِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ} (رعد، 23)
«باغهای بهشت است که جای ماندگاری است و آنان همراه کسانی از پدران و فرزندان و همسران خود بدانجا وارد میشوند که صالح باشند و فرشتگان از هر سویی بر آنان وارد میشوند.»
آنها در بهشت، همراه با همسرانشان از نعمتها بهرهمند هستند و در زیر سایههای درختان بهشت، شاد و خوشحال تکیه میزنند:
{هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِؤُونَ (56)} (یس، 56)
«آنان و همسرانشان در زیر سایههای پر فراخ بر تختها تکیه زدهاند.»
{ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ} (زخرف، 70)
«شما و همسرانتان به بهشت درآیید. در آن جا شادمان و شادکام و مکرم و محترم خواهید بود.»
12- حوران بهشتی خداوند میفرماید:
{كَذَلِكَ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ} (دخان، 54)
حور از کلمه حورا گرفته شده است؛ یعنی، سفیدی و سیاهی چشم آنان خیلی است «عین» جمع کلمه عیناء، یعنی درشت چشم است و خداوند در قرآن حوران را چنین توصیف مینماید که آنها دوشیزگان نوجوان همسن و سالی هستند که پستانهایشان تازه برآمده است؛ چنانکه میفرماید:
{إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا (31) حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا (32) وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا (33)} (نبأ، 31 – 33)
«مسلماً برای پرهیزگاران رستگاری، باغهای سرسبز و انواع روزیها بهره ایشان میگردد و دختران نوجوان تازه پستان و همسن و سال بهرة ایشان میشود.»
«کاعب» به زنی گفته میشود که زیبا باشد و پستانهایش برآمده باشند و «اتراب» یعنی هم سن و سال. حور عین از آفریدههای خداوند در بهشت است که آنها را خلق نموده و آنان را دوشیزگان هم سن و سال مورد علاقه همسرانشان قرار داده است؛ چنانکه میفرماید:
{إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء (35) فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْكَارًا (36) عُرُبًا أَتْرَابًا (37)} (واقعه، 35 – 37)
دوشیزه بودن آنان اقتضا مینماید که قبلاً هیچ کس با آنها ازدواج نکرده باشد؛ چنانکه خداوند میفرماید:
{فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ (56)} (رحمان، 56)
«در آن (کاخها حوریانی) دیده فروهشته هستند که پیش از آنان دست هیچ انس و جنی به آنها نرسیده است.»
و خداوند از زیبایی زنان بهشت سخن گفته و فرموده است:
{وَحُورٌ عِينٌ (22) كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ (23)} (واقعه، 22 – 23)
و منظور از مکنون، پوشیده و محفوظ است که صفای رنگ آن را نور خورشید و بازی دستها تغییر نداده و در جایی دیگر آنها را به یاقوت و مرجان تشبیه نموده است:
{فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ (56) فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (57) كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ (58)}(رحمان، 56 – 58)
«در آن (کاخها، حوریانی) دیده فروهشته هستند که پیش از آنان دست هچ انس و جنی به آنها نرسیده است، پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را دروغ میانگارید؛ گویی آنها یاقوت و مرجاناند.»
«یاقوت و مرجان» دو سنگ گران قیمت و زیبا میباشند و چشماندازی زیبا و شگفتانگیز دارند و همین کافی است که خداوند به حسن و زیبایی آنها شهادت میدهد:
{فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ (70) فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (71)} (رحمان، 70 – 71)
«در آن کاخها، زنان برگزیده و زیبایی هستند، پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را دروغ میانگارید.»
باید دانست که زنان بهشت مانند زنان دنیا دارای حیض و نفاس و آب دهان و آب بینی و ادرار و مدفوع نیستند.[9]
پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم در مورد زیبایی مردان و زنان بهشت فرموده است: «اولین گروهی که وارد بهشت میشوند، چهرة آنان بسان ماه شب چهارده میدرخشد. آب دهان و آب بینی و مدفوع ندارند. ظرفها و شانههایشان از طلا و نقره میباشد و از معده وشکمهایشان عطر خوشبویی میتراود و عرقهایشان خوشبو و پاک است.»
13- بهترین هدیة اهل بهشت پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم فرمود: «وقتی اهل بهشت وارد بهشت میشوند، خداوند خطاب به آنها میگوید : علاوه بر آنچه به شما دادهام، چیزی میخواهید؟ میگویند مگر چهرههایمان را سفید نکردهای، مگر ما را وارد بهشت نساختهای و مگر ما را از دوزخ نجاتمان ندادهای؟ آن گاه حجاب بین خالق و مخلوق برداشته میشود. بنابراین، نعمتی پسندیدهتر از نگاه کردن به پروردگارشان داده نشدهاند.» و در روایتی دیگر آمده است که رسول الله این آیه را تلاوت نمود:
{لِّلَّذِينَ أَحْسَنُواْ الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ وَلاَ يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلاَ ذِلَّةٌ أُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(26)}(یونس26)
«کسانی که نیکی کردهاند، بهشت از آن ایشان است و افزون بر آن، غبار غم و اندوه بر پیشانی ایشان نمینشیند و خواری و رسوایی نمیبینند. آنان اهل بهشتند و جاودانه در آن میمانند.»
در مورد رضایت خداوند که شامل حال اهل بهشت میشود، از ابوسعید خدری چنین نقل شده است: «خدا به بهشتیان میگوید: ای اهل بهشت! آنان میگویند: لبیک و خیر در دست تو است. خداوند میگوید: آیا راضی هستید؟ میگویند: چرا راضی نشویم، حال آنکه چیزهایی به ما دادهای که به هیچ یک از بندگانت ندادهای؟ پس میگوید: آیا بهتر از آن را به شما ندهم؟ میگویند: پرودگارا و چه چیزی بهتر از آن است؟ پس میگوید : از شما راضی و خشنودم و بعد از این، هرگز از شما ناراض نخواهم شد.»[10]
14- سخن پایان بخش مجلس بهشتیان { الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (٢)} «ستایش پروردگار جهانیان را سزاست» جملهای است که بهشتیان، مجالس خود را با آن به پایان میرسانند. مؤمنان برای رسیدن به بهشت مراحل خطرناک گوناگونی را طی نمودهاند: از پل صراط عبور نمودهاند و ترس و وحشت آنجا را مشاهده کردهاند و اکنون بعد از اینکه خدا غم و اندوه را از آنها دور کرده و آنان را وارد باغهای بهشت نموده است، به بیان پاکی و ذکر خدا مشغول هستند؛ چراکه خداوند، غم و اندوه را از آنان دور نمود و به وعدهای که به آنها داده بود، وفا نمود و آنها را در بهشت، جایگزین کرده است: { جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ (33)وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ(34)} (فاطر، 33 – 34)
و ختم گفتار و دعایشان در باغهای بهشت، این است که ستایش پروردگار جهانیان را سزاست:
{دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلاَمٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}(یونس، 10)
«در بهشت دعای مؤمنان این است: پروردگارا تو منزهی و احوالپرسی آنان، سلام است و ختم دعا و گفتارشان این است : شکر و سپاس، شایستة پروردگار جهانیان میباشد.»
پس رسول خدا، شاگردانش را چنین تربیت نموده بود که برای به دست آوردن خشنودی خداوند بکوشند تا آنها را وارد بهشت نماید. بنابراین، لازم بود تا براساس آیههای قرآنی، باغهای بهشت را برای آنها توصیف نماید، به گونهای که گویا صحابی در آن لحظه بهشت را در جلوی چشمانش مشاهده میکرد و طوری از آن متأثر میشدند که گویا هم اکنون آن را آشکارا مشاهده میکنند و این از اعجاز زیبای تعبیر قرآنی است تا حدی که آخرت، که هنوز نیامده، چنان به نظر میآید که گویا حاضر است و انسان در آن به سر میبرد[11]. تصور شگفتانگیز و زیبای بهشت و باور قطعی به آن در نهضت و بیداری امت، بسیار مهم است؛ پس وقتی که سیمای بهشت در ذهن افراد امت متجلی میگردد، برای نیل به رضامندی خداوند به پیش میروند و گرانبهاترین چیزها را تقدیم میدارند و از بزدلی و ترس و مرگ رهایی مییابند و وجودشان از نیروهای بزرگ و شگرفی لبریز میگردد که آنها را با پشتکار و قاطعیت برای یاری کردن دین خدا پیش میبرد. پس از بررسی معرکههای سرنوشتساز و پیروزیهای بزرگی که امت در تاریخ زرین به دست آورده است، به این نتیجه رسیدم که یکی از عوامل واضح و روشن پیروزی این امت، شیفتگی فرماندهان و سربازان به شهادت در راه خدا و علاقمندی آنها به بهشت بوده است. برای صحت این مدعا میتوان به نبرد زلاقه که سربازان به فرماندهی یوسف بن تاشفین بر نصاری در اسپانیا پیروز شدند و مانند معرکه حطین به فرماندهی صلاح الدین و عین جالوت به فرماندهی قطز و فتح قسطنطنیه به فرماندهی محمد فاتح و غیره اشاره نمود.
الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد اول، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم: هیئت علمی انتشارات حرمین.
-------------------------------------------------------------------------------- [1]- سلسلة الاحادیث الصحیحه، آلبانی، ج 4، ص 639، شمارة 1985.
[2]- بخاری، کتاب بدءِ الخلق، ج 6، ص 368.
[3]- الیوم الاخر الجنة و النار، عمر الاشقر، ص 23.
[4]- تفسیر ابن کثیر، ج 6، ص 514.
[5]- مسلم، کتاب الجنه، باب اول زمره تدخل الجنه، شمارة 2834.
[6]- همان، شمارة 2835.
[7]- البخاری، کتاب بدء الخلق، باب صفه الجنه، شمارة 3246.
[8]- مسلم، کتاب الجنه، باب دوام نعیم الجنه، ج 4، ص 218، شماره 2836.
[9]- الوسطیة فی القرآن الکریم، ص 433.
[10]- مشکاة المصابیح، بغوی، ج 3، ص 88.
[11]- دراسات قرآنیه، محمد قطب، ص 81.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|