Untitled Document
 
 
 
  2024 Dec 03

----

01/06/1446

----

13 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

جَرِير رضي اللَّه عنْهُ قَال: سألْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم عَنْ نَظَرِ الفجأةِ فَقَال: « اصْرِفْ بصَرَك » (روايت مسلم).
يعنى: "از جرير رضي الله عنه روايت شده که گفت: از رسول الله صلي الله عليه وسلم در مورد نگريستن ناگهاني پرسش نمودم، فرمود: "چشمت را بگردان".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > امام شیعان امروز کجاست؟

شماره مقاله : 2089              تعداد مشاهده : 484             تاریخ افزودن مقاله : 18/4/1389

امام شیعان امروز کجاست؟


س – ما حق داریم از علمای شیعه سؤال کنیم: امام شما امروز کجاست؟
ج – امام یازدهم شیعه حسن عسکری در سال 260 هجری بدون اینکه فرزندی داشته باشد وفات یافت[1]. کتاب­های شیعه هم اعتراف کرده­اند که: فرزندی از او آشکار نبود، بنابراین میراث او بین برادرش جعفر و مادرش تقسیم شد».[2]
و بعد از وفات حسن بدون آنکه فرزندی داشته باشد، علمای شیعه در مورد این که چه کسی جانشین او شود حیرت­زده و سرگردان دچار تفرقه گردیدند، تا اینکه در مورد جانشین او به چهارده فرقه تقسیم شدند، چنان که نوبختی[3] و شیخ مفید[4] گفته اند، و یا چنان که قمی می­گوید به پانزده فرقه تقسیم شدند،[5] و یا چنانکه مسعودی می­گوید به بیست گروه تقسیم شدند[6].
حتی برخی از علمایشان گفتند که امامت پایان یافت.[7]
بعضی گفتند: امامت بعد از حسن باطل گردید[8]، و نزدیک بود وفات حسن بدون فرزند برای جانشینی؛ منجر به پایان یافتن مذهب شیعه و شیعیان و شیعه­گری شود، چون اساس تشیّع که همان امام است فرو ریخت.
اما (اندیشه غیبت امام) پایه و اساسی بود که وجود و ساختار شیعه بعد از فروپاشی بر آن بنا گردید، و از نابودی اساس و ساختارشان جلوگیری کرد، بنابراین ایمان داشتن به غیبت فرزند حسن عسکری محوری است که عقاید ایشان بر آن می­چرخد، و بسیاری از شیعیان بعد از سرگردانی و حیرت بدان روی آوردند، و علمای شیعه پناهگاهی جز این مبدأ اعتقادی یعنی غیبت امام نداشتند، و بوسیله­ آن دسیسه و توطئه شیعه­گری را از فروپاشی و نابودی محافظت گردید.
وقتی استاد اساتید شیعیان نخستین؛ ابن سبا یهودی که عقیده منصوص بودن امامت علی رضی الله عنه  را وضع و ابداع کرد که اساس و شالوده­ی مذهب شیعه­ است،
اینجا ابن سبأ دیگری آمد و بعد از مرگ امام حسن عقیم و بدون فرزند که اندیشه امامت سقوط کرد؛ جایگزینی و معادلی برای آن ساخته و پرداخته کرد. یا اینکه این ابن سبأ دوّم یکی از مجموعه سازندگان این اندیشه است، اما به هر حال او چهره بر جسته این ادعا است، و این مرد کسی جز «ابو عمر عثمان بن سعید عمری اسدی عسکری متوفای سال 280 هجری» نیست،[9] که ادعا کرد امام حسن فرزندی داشته که از نگاه مردم پنهان است و هنوز چهار سال بیش ندارد[10].
و شیخ شیعه مجلسی می­گوید: «اکثر روایات حاکی از آن است که سن او چند ماه از پنج سال هم کمتر بود، یا عمرش یک سال و چند ماه از پنج سالگی کمتر بود»[11]!
با وجود آن که این فرزند چنان که کتاب های شیعه گفته­اند در زمان حیات پدرش حسن دیده نشده است، و بعد از وفاتش عموم مردم او را نشناخته و ندیده اند[12]، اما این مرد (یعنی عثمان) ادعا می­کند که او را می­شناسد و در گرفتن اموال شیعه و پاسخ دادن به پرسش های آنان وکیل اوست.
توضیح:
نکته بسیار عجیب و شگفت انگیز این است که شیعه ادعا می­کنند جز سخن امام معصوم را قبول نمی­کنند، و حتی آنها اجماع را بدون وجود معصوم قبول ندارند، امّا در اینجا در رابطه با یکی از مهم­ترین عقاید شیعی خود ادعای شخص غیر معصوم را قبول می­کنند، حال آنکه افراد دیگری نیز همان ادعای او را مطرح کردند و هر کدام ادعا می­کرد که دروازه­ای است به سوی امام غائب ، و کشمکش و اختلاف بین کسانی که از این راه شکم خود را سیر می­کردند شدید بود، هر یک از آنها امضا و خطی نشان می­داد و ادعا می­کرد که از سوی امام غایب صادر شده است، و در آن نوشته و سندها دیگران لعنت و تکذیب می­شدند. طوسی بعضی از اینها را در بحثی تحت عنوان:
«ذکر مذمت شدگانی که ادعای (باب) بودن و نمایندگی کردند، لعنت خدا بر آنها باد».[13].
عثمان و همراهانش در آغاز از آشکار کردن اسم این فرزند خیالی، و ذکر محل اختفای او خودداری می­کردند. از ابی عبدالله صالحی روایت است که گفت: «بعد از وفات ابو محمّد علیه السلام  یاران ما از من درخواست کردند از نام محل امام سؤال کنم، پاسخ آمد: «اگر اسم را بگویید آن را فاش می­کنند، و اگر جای او را بدانند آن را به دیگران نشان می دهند»[14].
و کلینی روایت کرده است که:«صاحب این امر را جز انسان کافر با نام خودش او را نمی­خواند». وقتی گفتند: چگونه او را یاد کنیم؟ گفت: «بگویید: حجت آل محمّد صلوات الله علیه و سلامه».[15]
رسوایی
به نظر می­رسد که پنهان کردن اسم و محل پسر حسن عسکری چیزی جز تلاش برای روپوش گذاشتن بر این دروغ نبوده­اند، زیرا چگونه علمایشان به پنهان کردن اسم و جای او دستور می­دهند در حالی که خودشان می­گویند: «هر کس از ما اهل بیت امام را نشناسد؛ او غیر خدا کسی دیگر را شناخته و عبادت کرده است»[16].
و همانطور که عثمان ندای عقیده غیبت را سر داد، بعد از او پسرش ابو جعفر محمّد بن عثمان (متوفای 304 هجری یا 305 هجری) از آن سخن گفت، و شیعه به چند گروه تقسیم شدند، و به علت طمع ورزی و چشم دوختن به جمع آوری اعمال یکدیگر را لعنت کردند، و از یکدیگر بیزاری جستند[17]، سپس محمّد بن عثمان ابو القاسم حسین بن روح نوبختی را بعد از خویش به عنوان نایب امام تعیین کرد، و این منصوب کردن کشمکش و اختلاف بزرگی در میان آنان که از این راه کسب در­آمد و روزی می­کردند ایجاد کرد، بنابراین از یکدیگر جدا شده و به لعنت کردن همدیگر پرداختند.[18]
و بالاخره برای رفع نزاع و کشمکش؛ ابن روح مقام بابیّت و نیابت را بعد از خود به علی بن محمّد سمری واگذار کرد.[19]
و سمری تا سه سال در این پُست باقی ماند؛ سپس احساس ناکامی­کرد و فهمید که مقام او به عنوان وکیل مورد اعتماد امام غایب مقامی ناچیز و حقیر است و هنگامی که در بستر مرگ قرار گرفت از او پرسیدند: چه کسی بعد از تو جانشین تو است؟ گفت: خداوند فرمان خود را می­رساند.[20]
 
غیبت صُغری
 دوران نیابت این چهار نفر برای مهدی؛ غیبت صغری نامیده می شود.  و علمای شیعه عقیده غیبت را تغییر دادند و به جای این که نیابت در دست یکی از علمای شیعه باشد و مستقیم از امام غایب فرمان بگیرد؛ اعلام کردند ارتباط مستقیم با مهدی قطع شده است، و تشکیلات اثنا عشریه سندی را با امضا و خط امام موهوم صادر کردند مبنی بر اینکه: «هر مجتهد شیعه نایب امام است»... و از جمله در آن سند آمده بود: «برای سؤال در مورد حوادث به راویان حدیث ما مراجعه کنید، زیرا آنها حجت من بر شما و من حجت خدا هستم»[21].
امّا چرا آنها را به قرآن و سنّت ارجاع ندادند، و چرا این کار را کردند و آن به باب سمری نسبت دادند؟
 
جنگ بر سر نیابت همچون سگهای لاش­خور
یکی از نائبان مهدی که شیخ شیعه ابو جعفر محمّد بن علی شلمغانی است می­گوید: «ما می­دانیم چرا با ابوالقاسم حسین بن روح در این قضیه وارد شدیم، ما بر سر این مسأله با هم به کشمکش و دعوا پرداختیم همانگونه که سگهای لاش­خور بر سر خوردن به جنگ و درگیری می­پردازند».[22]
آری، مسئله غیبت امام یکی از ارکان مهم مذهب شیعه، و از مسائلی است که بسیاری از علمای شیعه را سرگشته و حیران کرده است، چون آنها در مورد غیبت و طولانی بودن غیبت امام، و قطع شدن اخبار او مشکوک شدند، که واقعاً حق هم داشتند.
 
حیرت شیعیان
شیخ شیعه ابن بابویه قُمی گفت: «به نیشابور برگشتم و در آن اقامت گزیدم، دیدم که بیشتر شیعیانی که نزد من می­آیند از مسئله غیبت امام حیران و سرگشته بودند، و در مورد امام قائم علیه السّلام دچار شبهه شده بودند...»[23].
خواننده دانا و منصف:
شیعه در زمان شیخ و عالم خود ابن بابویه (متوفای 381 هجری) در مورد امامی که در انتظارش هستند شک و تردید داشتند، آیا اکنون بعد از گذشت قرن های متمادی در مورد آن شک ایجاد نمی­شود؟


به نقل از: سؤال و جوابهايي در مورد شیعیان اثنا عشری، تألیف: عبدالرحمن بن سعد الشثری، مترجم: اسحاق دبیری


[1] - کتاب الغیبه ، طوسی ، ص 258 .
[2] - المقالات و الفرق قمی ، ص 102 ، و فرق الشیعه نوبختی ، ص 96 .
[3] - فرق الشیعه ، ص 96 .
[4] - الفصول المختارة مفید ، ص 258 .
[5] - المقالات و الفرق ، ص 102 .
[6] - مروج الذهب ، ج 4 / 190 .
[7] - المقالات و الفرق قمی ، ص 108 ، الغیبه طوسی ، ص 135 .
[8] - بحارالانوار ، ج 37 / 21 ، و الفصول المختارة ص 320  .
[9] - الغیبة طوسی ، ص 214 .
[10] - کتاب الغیبه ، طوسی ، ص 258.
[11] - بحارالانوار ، ج 25 / 103 و 123 .
[12] - الارشاد مفید ، ص  345 .
[13] - کتاب الغیبه ، طوسی ، ص 244 .
[14] - اصول کافی ، ج 1 / 181 .
[15] - اصول کافی ، ج 1 / 333 .
[16] - اصول کافی ، ج 1 333 .
[17] - کتاب الغیبه ، طوسی ، ص 245.
[18] - کتاب الغیبه ، طوسی ، ص 241.
[19] - بحارالانوار ، ج 51 / 107 و108 و 343 و 347 و 348 و 352 و 362 و ج 74 / 197 ، و الغیبه ، طوسی ، ص 244 .
[20] - الغیبه ، طوسی ، ص 242 .
[21] - مراة العقول مجلسی ، ج 4 / 55 ، و وسائل الشیعه عاملی ، ج 18 / 101.
[22] - بحارالانوار مجلسی ، ج 51 / 267 – 368 و کتاب الغیبة طوسی ، ص 213 241 و 391 - 392 .
[23] - اکمال الدین و تمام النعمة ابن بابویه قمی ، ص 2 ، و بحارالانوار مجلسی ، ج 1 / 73 .



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

کلام امام محمد غزالی رحمه الله:  بهترین علم و باشرف ترین علوم، علم به خدا و افعال اوست؛ زیرا کمال انسان و سعادت و صلاح او در گرو چنین علمی است. (در محضر غزالی، مؤلف: صالح احمد الشامی، مترجم: جهانگیر ولدبیگی)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1451
دیروز : 3590
بازدید کل: 8969208

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010