Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

«خَيْرُ أُمَّتِي قَرْنِي ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ …» [متفق عليه]. 
بهترين مردمان، مردم قرن من است، سپس مردمي كه بعد از قرن من مى آيد، سپس مردمي كه بعد از قرن دوم مى‌آيد (سه قرن پس از پيامبر)

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>مفاهيم قرآني و حديثي>عباد الرحمن

شماره مقاله : 2147              تعداد مشاهده : 355             تاریخ افزودن مقاله : 23/4/1389

بندگان‌ رحمان‌


خداوند متعال در سوره فرقان آیه 63 می فرماید:
وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا (٦٣)
«و بندگان‌ رحمان‌ كساني‌اند كه‌ بر روي‌ زمين‌ فروتنانه‌ راه‌ مي‌روند» هون: آرامش‌ و وقار، بدون‌ تكبر، گردن‌كشي‌ و فخرورزي‌ است‌. البته‌ مراد اين‌ نيست‌ كه‌ فرمان‌ خداي‌ رحمان‌ اين‌ است‌ كه‌ بندگان‌ به‌ مانند بيماران‌ ـ به‌طور ساختگي‌ و ريايي‌ ـ به‌شكستگي‌ راه‌ روند بلكه‌ مراد اين‌ است‌ كه‌ آنان‌ با عزت‌ و گردن‌فرازيي‌ گام‌ برمي‌دارند كه‌ نشانه‌ مؤمن‌ متواضع‌ براي‌ خداY است‌ چنان‌كه‌ رسول‌ خدا ص در راه‌ رفتن‌ چنان‌ حركت‌ مي‌كردند كه‌ گويي‌ از مكان‌ بلند و مرتفعي‌ فرود مي‌آيند. بعضي ‌از سلف‌ صالح‌ نيز راه‌ رفتن‌ به‌ پژمردگي‌ و تصنع‌ را مكروه‌ مي‌دانستند تا بدانجا كه‌ روايت‌ شده ‌است: عمرt جواني‌ را ديد كه‌ سست‌ و پژمرده‌ راه‌ مي‌رود، فرمود: تو را چه‌ شده است‌، آيا بيماري‌؟ گفت: نه‌ اي‌ اميرالمؤمنين‌! آن‌گاه‌ عمرt شمشير خويش‌ را بر سرش‌ بلند كرد و به‌ او فرمان‌ داد تا با نيرومندي‌ و چابكي‌ راه‌ برود. «و» بندگان‌ رحمان‌ كساني‌ هستند كه‌ «چون‌ جاهلان‌ آنان‌ را طرف‌ خطاب‌ قرار دهند، با سلام‌ پاسخ‌ مي‌دهند» يعني: بر آزارهايي‌ كه‌ از سوي‌ اهل‌ جهالت‌ و ناداني ‌مي‌بينند، روش‌ تحمل‌ و بردباري‌ را در پيش‌ گرفته‌ و مانند آنان‌ جهالت‌ نمي‌كنند بلكه‌ مي‌گويند: سلام‌! كه‌ اين‌ سلام‌، البته‌ سلام‌ درود و تحيت‌ نيست‌ بلكه‌ سلام ‌متاركه‌ است‌ كه‌ نه‌ در آن‌ خيري‌ است‌ و نه‌ شري‌. يا مراد از «سلام‌» اين‌ است: در برابر جاهل‌ سخني‌ ملايم‌ و حكيمانه‌ مي‌گويند كه‌ از آزار او به‌ سلامت‌ مانند.
وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا (٦٤)
«و» بندگان‌ رحمان‌ «كساني‌اند كه‌ شب‌ را براي‌ پروردگارشان‌ سجده‌كنان‌ و قيام‌كنان‌ مي‌گذرانند» يعني: آنان‌ تمام‌ شب‌ يا بيشتر قسمتهاي‌ آن‌ را سجده‌كنان‌ بر روهايشان‌ و قيام‌كنان‌ بر پاهايشان‌ در حال‌ نماز و تهجد به‌ روز مي‌آورند.
وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا (٦٥)
«و» بندگان‌ رحمان‌ «كساني‌ اند كه‌ مي‌گويند: پروردگارا! عذاب‌ جهنم‌ را از ما بگردان‌، بي‌گمان‌ عذاب‌ آن‌ پايدار است‌» غرام: لازم‌ و دائمي‌ است‌.
إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا (٦٦)
«به‌راستي‌ آن‌ بدقرارگاه‌ و بد مقامي‌ است‌» يعني: در حقيقت‌ آتش‌ دوزخ‌ براي ‌اقامت‌، بد جايگاه‌ و بدمكاني‌ است‌. پناه‌ مي‌بريم‌ به‌ خدواند متعال از دوزخ‌.
وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا (٦٧)
«و» بندگان‌ رحمان‌ «كساني‌ اند كه‌ چون‌ انفاق‌ كنند، نه‌ اسراف‌ مي‌كنند و نه‌ بخل ‌مي‌ورزند» اسراف: در گذشتن‌ از حد با انفاق‌ كردن‌ بسيار است‌، هرچند راهي‌ كه ‌در آن‌ انفاق‌ مي‌شود، راه‌ حلالي‌ باشد. اقتار: تنگ‌گرفتن‌ و بخل ‌ورزيدن‌ در انفاق ‌است‌ «و شيوه‌شان‌ در ميان‌ اين‌ دو حد وسط است‌» قوام: انفاق‌ به‌ اعتدال‌ و ميانه‌روي‌ است‌، به‌گونه‌اي‌ كه‌ در حدي‌ انفاق‌ كند كه‌ فقير، گرسنه‌ و برهنه‌ نماند و آن‌گونه‌ ولخرجي‌ هم‌ نكند كه‌ مردم‌ بگويند: اسراف‌ و زياده‌روي‌ كرد بلكه‌ اگر خداوندY به‌ او گشايش‌ عنايت‌ كرد، بذل‌ و بخشش‌ و گشاده‌دستي‌ در پيش‌ گيرد ولي‌ براي‌ وقت‌ نياز خود، ذخيره‌ هم‌ بكند.
در حديث‌ شريف‌ آمده‌ است‌ كه‌ رسول‌ اكرم‌ ص فرمودند: «كسي‌ كه‌ ميانه‌روي ‌پيشه‌ كرد، هرگز فقير و محتاج‌ نشد». همچنين‌ در حديث‌ شريف‌ آمده‌ است: «ما أحسن‌ القصد في‌ الغني‌ وما أحسن‌ القصد في‌ الفقر وما أحسن‌ القصد في‌العبادة: چقدر نيكوست‌ ميانه‌روي‌ در توانگري‌، چقدر نيكوست‌ ميانه‌روي‌ در حال‌ فقر و چقدر نيكوست‌ ميانه‌روي‌ در عبادت‌».
وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلا بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا (٦٨)
ابن‌عباس‌t در بيان‌ سبب‌ نزول‌ مي‌گويد: مردماني‌ از اهل‌ شرك‌ كشتار و خونريزي‌ كردند و بسيار كشتند و زنا كردند و بسيار كردند، سپس‌ نزد رسول‌ خدا ص آمده‌ و گفتند: به‌راستي‌ آنچه‌ كه‌ تو به‌سوي‌ آن‌ فرا مي‌خواني‌ بسي ‌نيكو است‌ اما اگر به‌ ما خبر دهي‌ كه‌ براي‌ آنچه‌ كه‌ مرتكب‌ شده‌ايم‌ كفاره‌اي‌ است‌! پس‌ اين‌ آيه‌ مباركه‌ نازل‌ شد.
«و» بندگان‌ رحمان‌ «كساني‌اند كه‌ با خدا معبودي‌ ديگر نمي‌خوانند» يعني: دعا و نيايش‌ را براي‌ غير خداY صرف‌ نمي‌كنند تا غير خداY را براي‌ خود پروردگار قرار دهند «و هيچ‌ نفسي‌ را كه‌ خداوند حرام‌ كرده‌است‌» يعني: كشتنش‌ را «جز به‌ حق ‌نمي‌كشند» كشتن‌ به‌ حق‌ در سه‌ مورد است: كفر بعد از ايمان‌ (كشتن‌ مرتد)، زنا كردن‌ بعد از احصان‌[1] و كشتن‌ به‌ قصاص‌ «و زنا نمي‌كنند» يعني: مقاربت ‌جنسي‌ را بدون‌ ازدواج‌ يا ملك‌ يمين‌ (كنيزي)، حلال‌ نمي‌شمارند «و هر كس‌چنين‌ كند» يعني: چيزي‌ از آنچه‌ را كه‌ ذكر شد انجام‌ دهد ؛ «مي‌بيند» و روبرو مي‌شود در آخرت‌ ؛ «اثام‌ را» اثام: مجازات‌ و كيفر است‌.
يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا (٦٩)
«براي‌ او در روز قيامت‌ عذاب‌ دوچندان‌ مي‌شود و جاودان‌ در آن‌ به‌ خواري‌ و زاري ‌بماند» يعني: در عذاب‌ دوچندان‌، به‌ ذلت‌ و حقارت‌ جاودانه‌ مي‌ماند.
إِلا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا (٧٠)
«مگر كسي‌ كه‌ توبه‌ كند» از شرك‌ «و ايمان‌ آورد» به‌ محمد ص «و كار شايسته‌ پيشه‌ كند» بعد از توبه‌ خويش‌ پس‌ بر اين‌ كس‌ عذابي‌ نيست‌ «پس‌ اينان‌ كساني ‌هستند كه‌ خداوند سيئاتشان‌ را به‌ حسنات‌ تبديل‌ مي‌كند و خدا همواره‌ آمرزنده‌ مهربان‌ است‌» گناهان‌ را از آنان‌ محو كرده‌ و به‌جاي‌ آن‌ برايشان‌ نيكي‌ها و طاعات‌ را ـ با حسن‌ عمل‌ و طاعت‌ و انابتشان‌ به‌سوي‌ وي‌ ـ به‌ ثبت‌ مي‌رساند.
ابن‌عباس‌t مي‌گويد: «اينان‌ مؤمناني‌ هستند كه‌ قبل‌ از ايمانشان‌ در گناه‌ و بدكرداري‌ قرار داشتند پس‌ خداوندY آنان‌ را از بديها روي‌گردان‌ نموده‌ و به‌سوي‌حسنات‌ برگردانيد و در نتيجه‌ به‌جاي‌ بديها، نيكي‌ها را برايشان‌ عوض‌ عنايت ‌فرمود. تبديل‌ سيئات‌ به‌ حسنات‌ در دنيا اين‌ است‌ كه‌ خداي‌ متعال‌ برايشان‌ ايمان‌ را به‌جاي‌ شرك‌ و اخلاص‌ را به‌جاي‌ شك‌، عوض‌ عنايت‌ مي‌فرمايد و ايشان‌ را ازبدكاريها در پناه‌ خويش‌ قرارداده‌ و حفظشان‌ مي‌كند، يعني‌ به‌ آنان‌ توفيق‌ انجام ‌عمل‌ شايسته‌ با توبه‌ نيكو مي‌دهد چنان‌كه‌ مي‌فرمايد: ﮋ ﮱ ﯓ ﯔ ﯕ ﮊ : (همانا حسنات‌ سيئات‌ را از بين‌ مي‌برند) «هود/114». در حديث‌ شريف‌ آمده‌ است ‌كه‌ رسول‌ اكرم‌ ص فرمودند: «اتبع‌ السيئة‌ الحسنة‌ تمحها، وخالق ‌الناس‌ بخلق‌ حسن: بدي‌ را با نيكي‌ دنبال‌ كن‌، آن‌ را محو مي‌كند و با مردم‌ به‌ اخلاقي‌ نيكو رفتار كن‌».
ابن‌ كثير اين‌ معني‌ را ترجيح‌ داده‌ و مي‌گويد: «بدان‌كه‌ سيئات‌ با توبه‌ نصوح‌ به‌ حسنات‌ تبديل‌ مي‌شود و اين‌ نيست‌ مگر بدين‌ جهت‌ كه‌ چون‌ او گذشته‌اش‌ را به‌ ياد مي‌آورد، پشيمان‌ شده‌ و استرجاع‌ و استغفار مي‌گويد پس‌ به‌ اين‌ اعتبار گناه‌ وي‌ به ‌طاعت‌ تبديل‌ مي‌شود و بدي‌ها در نامه‌ اعمال‌ وي‌ به‌ حسنات‌ تبديل‌ مي‌شوند چنان‌كه‌ در اين‌ باره‌ احاديث‌ صحيحي‌ آمده‌ است‌».
وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا (٧١)
«و هر كس‌ توبه‌ كند» و از صدق‌ دل‌ به‌ سوي‌ خداY باز گردد «و عمل‌ صالح ‌انجام‌ دهد، حقا كه‌ او چنان‌كه‌ بايد و شايد به‌سوي‌ خداوند باز مي‌گردد» يعني: او به‌طور راستين‌ و با قوت‌ تمام‌ به‌سوي‌ خداوندY باز گشته‌ است‌. به‌قولي‌ معني‌ اين‌ است: هر كس‌ به‌ زبان‌ خويش‌ توبه‌ كند اما آن‌ توبه‌ را با عمل‌ خويش‌ ثابت‌ نگرداند پس ‌آن‌ توبه‌ وي‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ سودمند نيست‌ بلكه‌ فقط كسي‌ به‌سوي‌ خداY توبه‌ راستين (نصوح) كرده‌ است‌ كه‌ توبه‌ خويش‌ را با اعمال‌ شايسته‌، ثابت‌ و محقق‌ گردانيده‌ باشد.
وَالَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا (٧٢)
«و» بندگان‌ رحمان‌ «كساني‌اند كه‌ گواهي‌ دروغ‌ نمي‌دهند» به‌قولي‌ معني‌ اين ‌است: بندگان‌ رحمان‌ كساني‌اند كه‌ در مجالس‌ باطل‌ حضور نمي‌يابند و آن‌ را مشاهده‌ نمي‌كنند. (زور) دروغ‌ و باطل‌ است‌ و بالاتر از شرك‌ به‌ خداي‌ متعال ‌دروغي‌ نيست‌ زيرا شرك‌ به‌ خداوندY بزرگتر از (زور) است‌. آري‌! حضور در مجالس‌ و محافل‌ بدعت‌ از (زور) است‌ زيرا اين‌ محافل‌ دروغ‌، باطل‌ و عليه‌ دين ‌خداY است‌.
در حديث‌ شريف‌ آمده‌ است‌ كه‌ رسول‌اكرم‌ ص فرمودند: «آيا شما را از بزرگترين‌ كباير آگاه‌ نگردانم‌؟ و سه ‌بار اين‌ سخن‌ را تكرار كردند. اصحاب‌ گفتند: چرا، يارسول‌الله! ما را آگاه‌ كنيد. فرمودند: شرك‌ به‌ خداوند، نافرماني‌ والدين‌ و درحالي‌كه‌ تكيه‌ داده‌ بودند، نشستند و آن‌گاه‌ فرمودند: هان‌ آگاه‌ باشيد: و گفتن‌ دروغ‌، آگاه‌ باشيد: و گواهي‌ دروغ‌». پس‌ پيوسته‌ آن‌ را تكرار مي‌كردند تا بدانجا كه‌ اصحاب‌ با خود گفتند: اي‌ كاش‌ رسول‌ خدا ص سكوت‌ كنند. «و چون‌ بر امر لغوي‌ بگذرند، كريمانه‌ مي‌گذرند» يعني: درحالي‌ از برابر آن‌ كار لغو و بيهوده ‌مي‌گذرند كه‌ از آن‌ روگردانند. لغو: هر عمل‌ يا سخن‌ بيهوده‌اي‌ است‌. يعني: كساني‌ كه‌ خود را از درآمدن‌ در امور لغو و بيهوده‌ بركنار نگاهداشته‌ و كرامت‌ نفس‌ خويش‌ را پاس‌ مي‌دارند و با اهل‌ لغو معاشرت‌ و همنشيني‌ نمي‌كنند.
وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا (٧٣)
«و» بندگان‌ رحمان‌ «كساني‌اند كه‌ چون‌ آيات‌ پروردگارشان‌ را فرا يادشان ‌آرند» يعني: قرآن‌ را برايشان‌ بخوانند يا آنچه‌ را كه‌ در قرآن‌ از پندها و اندرزها وعبرتهاست‌ به‌ ايشان‌ تذكر دهند «بر آن‌ كور و كر به‌ سجده‌ نمي‌افتند» بلكه‌ با شنوايي ‌و بينايي‌ بر آن‌ به‌ سجده‌ مي‌افتند و از آن‌ آيات‌ بهره‌ مي‌برند.
وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا (٧٤)
«و» بندگان‌ رحمان‌ «كساني‌ اند كه‌ مي‌گويند: پروردگارا! به‌ ما از همسران‌ و فرزندانمان‌ آن‌ ده‌ كه‌ مايه‌ روشني‌ چشمان‌ ما باشد» يعني: آنان‌ را ـ با توفيق‌ بخشيدن ‌ما و آنان‌ به‌ طاعت‌ خويش‌ ـ براي‌ ما شادي‌بخش‌ و مسرت‌آفرين‌ قرار ده‌. «قره‌العين‌» يعني: خنكي‌ اشك‌ چشم‌ زيرا خنكي‌ اشك‌ چشم‌ دليل‌ شادماني‌ و مسرت‌ است‌ چنان‌كه‌ گرمي‌ اشك‌ دليل‌ بر غم‌ و اندوه‌ مي‌باشد.
در حديث‌ شريف‌ آمده‌ است‌ كه‌ رسول‌اكرم‌ ص فرمودند: «چون‌ انسان‌ بميرد، عمل‌ وي‌ جز از سه‌ چيز قطع‌ مي‌شود: صدقه‌ جاري‌، عملي‌ سودبخش‌، يا فرزند صالحي‌ كه‌ در حق‌ وي‌ دعا كند». «و ما را پيشواي‌ پرهيزگاران‌ قرار ده‌» يعني: ما را الگويي‌ قرار ده‌ كه‌ پرهيزگاران‌ به‌ ما در كار خير اقتدا كنند.
اين‌ آيه‌ دلالت‌ روشني‌ دارد بر اين‌كه‌ رياست‌ ديني‌ از اموري‌ است‌ كه‌ بايد آن‌ را طلب‌ كرد و در آن‌ راغب‌ بود، نه‌ براي‌ فخركردن‌ به‌ آن‌ بلكه‌ به‌جهت‌ نفع‌ بزرگي‌ كه‌ مردم‌ در رياست‌ وي‌ دارند و براي‌ به‌ دست‌ آوردن‌ اجر عظيمي‌ كه‌ اين‌ رياست‌ دارد.
پس‌ (آيه‌ 63 تا 74) دربرگيرنده‌ نه‌ صفت‌ براي‌ مؤمنان‌ آراسته‌ به‌ خلعت‌ والاي‌ (عبادالرحمن) است‌.
أُولَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا (٧٥)
«اين‌ گروه‌» موصوف‌ به‌ اوصاف‌ زيباي‌ ذكر شده‌ در فوق‌ «اند كه‌ غرفه‌ را پاداش‌ مي‌يابند» غرفه: يعني‌ درجه‌ رفيع‌، عبارت‌ از بلندترين‌ و بهترين‌ منازل ‌بهشت‌ است‌. پس‌ غرفه‌هاي‌ معلاي‌ بهشت‌ مخصوص‌ آنان‌ است‌ «به‌خاطر صبري‌ كه ‌ورزيده‌اند» بر مشقتهاي‌ تكاليف‌ ديني‌ «و در آنجا با تحيت‌ و سلام‌ روبرو مي‌شوند» يعني: برخي‌ به‌ برخي‌ ديگر درود و شادباش‌ مي‌گويند، پروردگار سبحان‌ نيز به‌سويشان‌ سلام‌ مي‌فرستد و فرشتگان‌ نيز بر آنان‌ سلام‌ و شادباش‌ گفته‌ و برايشان‌ سلامتي‌ از آفات‌ را مي‌خواهند.
خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا (٧٦)
«جاودانه‌ در آنند» يعني: بدون‌ مرگ‌ و فنا مقيم‌ بهشتند «چه‌ نيكو قرارگاه‌ و چه‌ خوش‌ مقامي‌ است‌» يعني: آن‌ غرفه‌ها چه‌ نيكو قرارگاهي‌ است‌ كه‌ در آن‌ مستقر مي‌شوند و چه‌ خوش‌ اقامتگاهي‌ است‌ كه‌ مقيم‌ آن‌ مي‌گردند. اين‌ در مقابل‌ سخن ‌باري‌تعالي‌ در وصف‌ دوزخ‌ است‌ كه‌ قبلا فرمود: إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا (٦٦) :به‌راستي‌ چه‌ بدقرارگاه‌ و چه‌ بد مقامي‌ است) «66».
قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا (٧٧)
«بگو: اگر دعايتان‌ نباشد، پروردگارم‌ به‌ شما هيچ‌ اعتنايي‌ نمي‌كند» يعني: شما در نزد خداي‌ متعال‌ هيچ‌ ارج‌ و بهايي‌ نداريد و او به‌ شما هيچ‌ اعتنايي‌ نخواهد داشت‌، اگر اين‌ امر كه‌ او را مي‌خوانيد و مي‌پرستيد در ميان‌ نباشد. بدين‌ گونه‌ است‌ كه ‌باري‌تعالي‌ روشن‌ مي‌كند كه‌ از اطاعت‌ همگي‌شان‌ بي‌نياز است‌ «در حقيقت‌ شما به‌تكذيب‌ پرداخته‌ايد» يگانگي‌ خداي‌ سبحان‌ را اي‌ كافران‌! «پس‌ به ‌زودي‌ لازم‌ خواهد بود» يعني: به‌ زودي‌ سزاي‌ تكذيب‌ گريبان‌گير شما خواهد شد. مراد: سزايي ‌است‌ كه‌ در روز بدر گريبان‌گير مشركان‌ شد. به‌ قولي: مراد از آن‌ عذاب‌ آخرت ‌است‌.
با اين‌ بيم‌ دهي‌ و هشدار است‌ كه‌ پايان‌ سوره‌ به‌ آغاز آن‌، يعني‌ آيه‌ اول:
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا (١): (بزرگ‌ و خجسته‌ است‌ كسي‌ كه‌ بر بنده‌
خود فرقان‌ را نازل‌ كرد تا براي‌ عالميان‌ هشداردهنده‌اي‌ باشد) پيوند مي‌خورد.

تفسير انوار القرآن
نوشته: عبدالرؤوف مخلص



________________________________________
[1] يعني‌ : زناي‌ مرد محصن‌ و زن‌ محصنه‌ (مرد و زن‌ داراي‌ همسر).






 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

 احمدبن حنبل رحمه الله فرموده است: «من ردّ حدیث رسول‌الله صلي الله عليه و سلم فهو علی شفاهلکة»[23]. (کسی که حدیث پیامبر صلي الله عليه و سلم را رد کند، بر لبه‌ی پرتگاه نابودی قرار دارد). ابن الجوزی (ص 182). 

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 22959
دیروز : 5614
بازدید کل: 8813118

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010