|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
اسلام معاصر>اشخاص>شیخ محمد بن صالح عثیمین رحمة الله علیه
شماره مقاله : 2186 تعداد مشاهده : 357 تاریخ افزودن مقاله : 3/5/1389
|
گزيده اي از خصلت ذاتي حضرت استاد علامه محمد بن صالح العثيمين (رحمه الله)
آيا در ميان نخبگان علمي ما كسي هست كه شيخ ابن عثيمين را نشناسد؟ و او كسي است كه علمش افق هاي جهان را درنورديده است و افراد دور و نزديك بر فضل و بزرگواري ايشان شهادت مي دهند. و اين بگونه اي است كه خصلت استاد گرانقدر و غير ايشان از علماي مخلص، ناصح و همدل همگام با راه و روش سلف صالح (رضی الله عنهم) مي باشد كه انگيزش ايماني را بخاطر الگو گرفتن از آنان و دنباله روي آثار ايشان و استفاده از دروسي كه روزهاي آنان را پر مي كرد، سيره و خصلت شيخ و غير ايشان را معتبر و ارزشمند مي گرداند بنابراين ما به مختصر كلامي از صفات و سيره ي ذاتي استاد (رحمه الله) مبادرت ورزيديم. استاد محمد بن عثيمين آن عالم ارزشي و مربي ارزشمند و پيشواي شايسته اي در علم، زهد، صدق، اخلاص و تواضع و پرهيزگاري و فتوي است. ايشان استاد تفسير، عقيده، فقه، سنت نبوي، اصول و نحو و سائر علوم شرعيهء اسلامي است. او دانشمندي داعي به سوي خداست كه با آگاهي و بصيرتش امت اسلامي را از علمش در اقصاء نقاط مختلف جهان اسلام نفع رسانيده: و كسي است كه اجماع قلوب مسلمين را در مقبوليت، فضيلت و بلند مرتبه اي خود دارد([1]). آن از فضائل استاد ما، فقيد كشور و امت اسلامي - جناب علامه محمد بن صالح العثيمين (رحمه الله) - است كه رحمت فراوان خداوند بر او باد و او را در بهشت والا نزد كساني از پيامبران، صديقان، شهداء و صالحان قرار دهد كه خداوند متعال به آنان نعمت داده است و براستي آنان چه رفيقهاي خوب و باصفايي هستند!!!
نام ومحل تولد ايشان: نام ايشان ابو عبدالله محمد بن صالح بن محمد بن سليمان بن عبد الرحمن العثيمين الوهيبي التميمي است. ولادتش در شب 27 ماه مبارك رمضان سال 1347 هـ. ق در شهر عنيزه - يكي از شهرهاي استان قصيم - در كشور عربستان سعودي بود.
محل نشو و نماي علمي ايشان: ايشان قرآن كريم را با جديت تمام به وسيله ي مادرش و عبدالرحمن بن سليمان الدامخ (ر حمه الله) ياد گرفت، سپس نوشتن و مقداري درس ادبيات و حساب را هم ياد گرفت و به يكي از مدارس پيوست و قرآن را با پشتكار و قوت قلب و روشن دلي در بزرگسالي حفظ كرد و همچنين مختصرات متون حديث و فقه را نيز حفظ كرد. و حضرت استاد علامه عبدالرحمن بن ناصر السعدي (رحمه الله) – تعدادي از دانشجويان بزرگ را جهت تدريس دانشجويان مبتدي ترتيب داده، در حاليكه يكي از آنها استاد محمد بن عبدالعزيز المطوع (رحمه الله) بود، بنابراين حضرت استاد ما به او پيوست. و زمانيكه درك كرد آنچه از علم درك مي شود از درس توحيد، فقه و نحو در حلقه ي تدريس استادش حضرت استاد علامه عبدالرحمن بن ناصر السعدي زانوي تلمذ گذاشت و از تفسير، حديث، توحيد، فقه، اصول، فرائض و نحو بر او خواند. و استاد عبدالرحمن السعدي - استاد اولش را كه سر چشمه علمي و اثر گذار شيوه و ريشه او در تبعيت- براي دليل آوردن و طريقه ي تدريس از ايشان بود، و استادش آينده ي خوبي را براي وي از نجابت، ذكاوت و سرعت تحصيل پيش بيني كرد و او را كنجكاو و زيرك شناخت روانه ي تدريسش كرد در حاليكه او هميشه در حلقه ي درسش دانشجو داشت. پيش استاد عبدالرحمن بن علي بن عودان (رحمه الله) در درس ((علم فرائض)) زمانيكه سرپرست قضا بود در عنيزه تلمذ كرد. پيش استاد عبدالرزاق عفيفي (رحمه الله) در درس نحو و بلاغه در خلال حضورش در عنيزه شاگردي كرد. و زمانيكه مجمع علمي رياض گشوده شد، بعضي از برادرانش به او اشاره كردند كه به آن ملحق شود سپس از استادش عبدالرحمن السعدي اجازه خواست و او نيز اجازه داد تا به مجمع علمي رياض در سال 1372 هـ. ق ملحق شده و به مدت دو سال پشت سر هم در كلاس درسها حضور يافته و از حضور عالماني چون علامه شيخ محمد الامين الشنقيطي و شيخ عبدالعزيز بن ناصر ابن رشيد و شيخ عبدالرحمن الافريقي و غير آنان (رحمه الله) كه در مجمع همانجا و همان زمان درس مي دادند، بهره ها برد. تا اينكه به حضرت شيخ علامه عبدالعزيز بن عبدالله بن باز (ر حمه الله) پيوست و در مسجد از صحيح بخاري و از رسائل ابن تيميه بر او خواند و در علم حديث و نظر در آراء فقهاء مذاهب و مقارنه ي بين آنها بهره ها برد و حضرت استاد عبدالعزيز بن باز استاد دومش در تحصيل و تأثير، او را ارزشمند و معتبر مي ساخت. و پس از خارج شدن از مجمع علمي درس خواندن را در دانشگاه ((انتساب)) ادامه داده تا به دانشگاه ((الشهاده)) يكي از دانشگاه هاي امام محمد بن سعود الاسلاميه در رياض مي رسد.
كار هاي علمي و نشاط آور ايشان ايشان تدريس را از سال 1370 هـ. ق در دانشگاه بزرگ عنيزه در زمان استادش عبدالرحمن السعدي و بعد از خارج شدن از مجمع علمي رياض او را به عنوان مدرس مجمع علمي عنيزه سال 1374 هـ. ق تعيين كرد. در سال 1376 هـ. ق استادش عبدالرحمن السعدي وفات يافت و بعد از او امامت مسجد دانشگاه بزرگ عنيزه و خطابه ي مسجد و تدريس در مدرسه ي محلي وابسته به دانشگاه عنيزه كه استادش آنرا سال 1359 تأسيس كرد، سرپرستيش را به عهده گرفت. و هنگاميكه دانشجو زياد شد و مكتب براي آنان كافي نبود، مسجد جامع خودش محل درس دادن مي شود و اين در حالي است كه دانشجويان زيادي از داخل و خارج كشور آنجا جمع مي شدند كه بالغ بر صدها دانشجو بودند و اينها (دراسه تحصيل)([2]) را در راستاي ادامه تحصيل مي خواندند و نه فقط به خاطر گوش دادن درس بود و هميشه اين مدرسی، امامت و خطابت در مسجدش قرار داشت تا اين كه به رحمت خدا پيوست. مدرسي را در مجمع علمي عنيزه تا سال 1398 هـ. ق ادامه داده و آخر اين وقت به عضويت انجمن بخش ها و برنامه هاي مجمع هاي علمي دانشگاه امام محمد بن سعود الاسلاميه در آمده و برخي از برنامه هاي درسي را نيز تدوين كرد. سپس و براي هميشه استاد شاخه ي دانشگاه امام محمد بن سعود اسلامي- دانشكده ي شريعت و اصول الدين استان قصيم - از زمان دروس عمومي از سال 1398 - 1399 كه به رحلت خدا پيوست بر عهده داشت. در موسم هاي حج و ماه مبارك رمضان و تعطيلات تابستاني در مسجد الحرام و مسجد نبوي تدريس مي كرد. در تعدادي از انجمن هاي علمي تخصصي متعدد داخل كشور عربستان سعودي مشاركت داشت. سئوال و جوابهاي علمي داخل و خارج كشور عربستان سعودي را از طريق تلفن انجام مي داد. رياست جمعيت خيريه ي حفظ قرآن كريم در شهر عنيزه را از زمان تأسيس آن سال 1405 تا وفاتش بر عهده داشت. عضو هيئت علمي دانشگاه امام محمد بن سعود اسلامي به مدت دو سال متوالي از سال 1398 الي 1400 هـ. ق بود. عضو هيئت دانشكده شريعت و اصول الدين شاخه ي دانشگاهي استان قصيم و رئيس بخش عقيدتي آن بود. عضو هيئت ((كبار العلماء)) كشور عربستان سعودي از سال 1407 هـ. ق تا وفاتش. و علاوه بر اعمال ارزشي و مسئوليتهاي ارزشمندي كه داشت بر نفع رساندن مردم از طريق تعليم، فتوي و بر آوردن نيازهايشان شب و روز در سفر و حضور در ايام صحت و سلامتي و كسالت و مريضي تلاش و حرص مي ورزيد - رحمت فراوان خدا بر او باد-. چنانكه خودش را ملزم به سخنرانيهاي علمي و اجتماعي، مفيد، منظم و مباحثه اي مي كرد. سپس سئوال و جوابهاي منظم هفتگي با قاضي هاي منطقه قصيم و اعضاي هيئت امر به معروف و نهي از منكر در شهر عنيزه و با خطيبان عنيزه و دانشجويان بزرگ و دانشجويان خوابگاه و اعضاي هيئت اداري جمعيت حفظ قرآن كريم و سرپرست بخش عقيدتي شاخه ي دانشگاهي امام در استان قصيم برگذار مي كرد. و جلسات عمومي مانند جلسات هفتگي منزلش و جلسات شهري مسجد و جلسات موسمي سالانه اش كه خارج از شهرش بود را صورت مي داد و سپس انجام مي گرفت به هر حال زندگيش پر از عطاء و نشاط و عمل جوشان شده بود و چنان علم ايشان گسترده و مبارك بود كه هر جا توجه مي كرد مانند باران آسمان آنجا را كه سكونت داشت نفع فراوان مي رساند. اعلان موفقيت ايشان در گرفتن جايزه بزرگ ملك فيصل به خاطر خدمت به اسلام در سال 1414 هـ. ق و ذكر آن توسط انجمن ((الاختيار)) و شرايط موفقيت استاد در اين جايزه را به صورت ذيل بيان داشته است: اولاً: استاد خود را با اخلاق ارزشي علمائي كه از بارزترين صفاتشان پرهيزكاري و سعه ي صدر و سخن حق و عمل مصلحت آميز مسلمين و نصيحت عوام و خواص است آراسته بود. دوماً: با تدريس و فتوي و تأليف نفع زيادي به مردم رساند. سوماً: سخنرانيهاي عمومي مفيدي در مناطق مختلف كشور ارائه مي كرد. چهارم: مشاركت مفيد در كنفرانس هاي بزرگ اسلامي داشت. پنجم: از اسلوب جداگانه اي در دعوت به سوي خدا بصورت اقدام حكيمانه و موعظه ي حسنه پيروي مي كرد مثلاً راه و روش سلف صالح را با فكر و اسلوب خاصي زنده كرد. استاد (رحمه الله) با وجود علم زيادي كه از شريعت خداوند سبحانه و تعالي داشته، تمام زندگيش را در راه علم و تحصيل آباد كرد و بعد از آن به تعليم و انتشار آن بين مردم بصورت دليل و تعليل سالم و درست تمسك مي جست همچنانكه با شديدترين حرص و ولع به آنچه سلف صالح در اعتقاد علماً و عملاً و سلوكاً و دعوتاً داشته اند، همانگونه عمل مي كرد، كارهاي علمي و شيوه ي ايشان بر آن شيوه سالم بود. خداوند سبحان و متعال استعداد بزرگي در آمادگي و حضور ذهن آيات و احاديث را به خاطر تعزيز استدلال و استنباط احكام و فوائد به او بخشيده بود. و در اين شرايط، او عالمي است كه غبار فراواني علمش و دقت استنباطش براي فوائد و احكام و گسترده گي فقهي او و شناخت ايشان نسبت به زبان عربي و بلاغه عربي خسته كننده نمي باشد. اوقاتش در تعليم و تربيت و فتوي و بحث و تحقيق گذشت و براي او اجتهاد ها و برداشت هاي موفقي هست، وقتي را براي استراحت خودش قرار نمي داد و پيوسته مردم، حتي زمانيكه از منزل به مسجد مي رفت و به سوي منزلش بر مي گشت منتظر ايشان مي شدند و در حال راه رفتن با او از ايشان سئوال مي كردند و ايشان نيز جواب مي دادند و پاسخ و فتواهاي ايشان را يادداشت مي كردند. استاد -كه رحمت فراوان خدا بر او باد- شيوه تعليمي بسيار زيبا و جداگانه اي داشت و آن بود كه سئوال و مباحثه را به خاطر كاشتن تخم اطمينان و اعتماد در خود دانشجويانش در دستور كار خود داشت. و درسها و سئوال و جوابهاي كلاس را با اراده آهنين و نشاط و همت والا ارائه مي كرد و ساعت ها از پرداختن به درسها و سئوال و جوابها و فتواها مي گذشت كه اصلاً احساس ملالت و ضجر نمي كرد بلكه از آن كاميابي و لذت مي برد و زياده طلبي مي كرد و اين به خاطر نشر علم و نزديكي ايشان به مردم بود. رشادتها و فرصتهاي علمي نشاط آور استاد (رحمه الله) - در آنچه در ذيل آمده متمركز شده است: نظارت و سرپرستی بر آموزش و تعليم از سال 1370 تا آخر شب ماه مبارك رمضان سال 1421 هـ. ق (بيش از نيم قرن) تا وفات آن مرحوم - كه رحمت فراوان خدا بر او باد- ادامه داشت. و در مسجدش در شهر عنيزه هر روز تدريس مي كرد. و تدريس در مسجد الحرام و مسجد نبوي در موسم هاي حج و ماه مبارك رمضان و تعطيلات تابستاني. و تدريس در دانشگاه امام محمد بن سعود اسلامي. سئوال و جوابهاي عمومي مستقيم و ارائه ي درس در مسجد هاي اين كشور هر زمان كه از منطقه اي ديدن مي كرد. اهتمام به جانب موعظه اي كه بيشترين بهره را به خود اختصاص داده از ميان دروسش بخاطر عنايتي كه به آن داشت بر مي گزيد و دائماً اين آيه كريمه را بر شنوندگان تكرار مي كرد: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ﴾. (البقرة: 223). يعني: آگاه باشيد كه شما ايشان را ملاقات خواهيد كرد. و مي گويد: ((به خدا قسم اگر قلوب ما زنده باشد بخاطر اين كلمه تأثير در نفوس ما خواهد گذاشت و بيدار مي شويم)). به توجيه طلاب علم و راهنمايي آنها و هدفمند كردن آنها و صبر بر تعليماتشان و تحمل سئوالات متعدد آنها و اهتمام به امورشان عنايت مي ورزيد. در مسجد عنيزه ايراد سخنراني مي كرد و سخنراني اش را به توضيح احكام عبادي و معامله و مناسبتهاي آن بخاطر حوادث و مواسم مختلف اختصاص مي داد، پس تمامي خطبه ها بخاطر هدف شرعي كه در آن است، ثمربخش، ارزشمند و تحقيقي بود. جلسات علمي منظم و مباحثه هاي هفتگي و ماهيانه و ساليانه منعقد مي كرد. فتواهايي كه خداوند قبول آنرا از طرف مردم واجب كرده مي نوشت سپس مردم به برداشت هاي فقهي ايشان اطمينان و اعتماد مي كردند. از طريق نفوذ در رسانه هاي گروهي از قبيل راديو، روزنامه و از طريق نوارهاي درسي و سخنراني و برنامه هاي علمي برنامه هاي راديويي مشهوري به نام - نورٌ علي الدرب - يعني(نور بر كوره راه) و برنامه هاي ديگري را نيز عبور و نفوذ داده است. و اخيراً تلاش هاي علمي و خدمت بزرگي از طريق تأليفات متعدد با ارزش علمي، در قالب كتابها و رسائل و شرح متون علمي تقديم مردم كرده كه او را مشهورتر گردانيده است. اينها شهرت ايشان را در كرانه هاي {علم} بهبود بخشيده و در گوشه گوشه ي دنيا طالبان علم آنرا قبول دارند و اين درحاليست كه تأليفاتش به بيشتر از نود كتاب و رساله رسيده است. بنابراين ما نبايد گنجينه هاي علمي ارزشي حفظ شده ايشان را در نوارهاي درسي و سخنرانيهايي كه براستي آنها را هزاران ساعت حساب كرده اند فراموش كنيم پس به راستي خداوند متعال در وقت اين دانشمند ارزشمند و عهد ايشان بركت بيندازد از خداوند متعال خواهانيم كه اين استاد شريف هرگامي كه درجهت خير و نفع برداشته و به نحوي تلاش كرده را در ترازوي حسنات روز قيامتش قرار دهد. و به تحقيق موسسه ي خيره ي استاد محمد بن صالح العثيمين كه در سال 1422 هـ. ق نشو و نما، داشته مسئوليت عنايت و اهتمام آن بر گردن و بر عهده ي اين موسسه بوده است لذا اين سرمايه وارث بزرگي كه استاد ما - رحمت خداوند بر او باد- براي تحقق بخشيدن به آن هدف پولادين ايجاد كرده كه همه را مي خواند براي قرار دادن آن علم فراوان همه گير تا جميع امت به اذن خداوند متعال و ياري و توفيق او در وسايل مختلف ممكنه استفاده كنند.
گلزاری از فضائل و صفات شخصي ايشان: استاد (رحمه الله) پيشواي شايسته و نمونه زنده اي است كه علمش تنها از دروس و سئوال و جوابهائي نمي باشد كه به سمع و نظر دانشجويان رسيده است بلكه نمونه اي بود از علم، تواضع، حلم، زهد و نجابت اخلاقي كه حقيقتاً قابل پيروي مي باشد. حلم و صبر و شكيبايي و جديت در طلب علم و تعليم آن و تنظيم وقت ايشان و حفاظت بر لحظه لحظه عمرش او را از ديگران متمايز مي كرد. از تكلف و تشريفات بدور بود و در تواضع و اخلاق كريمه و خصلت هاي نيكو سر آمد همه بود و با گشاده رويي اجتماعي با مردم برخورد مي كرد و بر آنان تأثير مي گذاشت و شادي و سرور را به قلوب آنان هديه مي كرد و در حاليكه دروس و سخنرانيهاي علمي مي كرد روي سعادت را مي ديد و زندگيش را تعالي مي بخشيد. با جوانان نرم بود و به آنان گوش ميداد و با آنها مناقشه مي كرد و با نصيحت و توجيه از روي نرمي و مدارا و قناعت با آنان برخورد مي كرد. بر مطابقت باسنت پيامبر (صلى الله عليه وسلم) در تمام امورش حرص و ولع مي ورزيد. و از روي پرهيزگاريش، ثبات زيادي داشت در آنچه فتوا مي داد و در فتوي عجله نمي كرد قبل از اينكه دليلي براي آن بياورد، پس هر زماني كه در امري از امور فتوي اشكالي وجود داشت مي گفت: منتظر باشيد تا در اين مسأله تأمل كنم. و غير از آن در نوشتن عبارات دقيق مسائل فقهي حرص و پرهيز داشت كه صفا و صميميت خاصي به آنها مي داد. هيچ چيزي اراده ي آهنين ايشان را در راه نشر علم سست نمي كرد حتي در زمان بيماري سخت ايشان يعني 6 ماه قبل از وفاتش تعدادي از سخنرانيهاي علمي و ديني را در مراكز اسلامي تنظيم كرده و بر تمامي مسلمانان آمريكا و ديگران موعظه و ارشاد كرده، همچنانكه امتش را در نماز جمعه راهنمايي و نصيحت مي كرد. مهمترين قضاياي امت اسلامي را در مشرق و مغرب زمين به دوش مي كشيد، به تحقيق مسير تعليمي و دعوتي ايشان پس از برگشت از بيماري سخت و طاقت فرسايش وصول پيدا كرد. پس شدت بيماري، ايشان را از توجيه و تدريس در حرم مكي حتي چند روز قبل از وفاتش، ممانعت نكرد. مريض شد و سرنوشت و قضاي الهي به نفس صابر، راضي، حساب شده ايشان رو كرد و همانا او براي مردم، الگوي زنده شايسته اي تقديم كردند كه انسان مومن هنگام تعامل با بيماري شديد بايد به ايشان اقتدا كند، و همواره ما از خداوند متعال خواهانيم كه اين چيزي جهت ترفيع منزلت و مقام ايشان نزد خداوند متعال باشد. استاد (رحمه الله) هميشه به شكايت مردم گوش مي سپرد و به اندازه ي توانايي اش احتياجات ايشان را برآورده مي كرد و به خاطر اينكار خير وقت مشخصي در هر روز براي رسيدگي اين امور اختصاص داده بود و جمعيت هاي خيريه و جمعيت هاي حفظ قرآن را جهت پشتيباني و امدادش جمع مي كرد با وجود اينها خداوند متعال بر او منت گذاشته و ايشان را بر تمامي درهاي نيكي و خير موفق گردانيده تا مردم از او نفع ببرند پس استاد ما در حقيقت يك موسسه ي امور خيريه ي اجتماعي بوده و آن هم از فضل خداست كه به كسي كه دوست داشته باشد مي دهد.
وفات و رحلت جانگداز ايشان: تمام امت اسلامي در دنيا، كمي قبل از غروب آفتاب، روز چهارشنبه، پانزدهم ماه شوال سال 1421 هـ. ق، با اعلان وفات استاد علامه محمد بن صالح العثيمين در شهر جده كشور عربستان سعودي را دچار مصيبت و غم جانگدازي كرد كه هر خانه اي تأثير مصيبت را در هر شهر و روستا احساس مي كرد و مردم در مساجد و خيابانها و مجمع ها مشغول به تبادل تعزيت و تسليت گفتن به يكديگر شدند و هر فردي اين مصيبت را مصيبتي همگاني تلقي مي كرد كه در همين زمان چراغها را به خاطر تعزيت گفتن به خادم حرمين شرفين ملك فهد بن عبدالعزيز و همتاي اول او - ولي عهد – و همتاي دوم ايشان نائب رئيس مجلس وزيران (رياست هيئت وزيران) را به سبب فقيد كشور و فقيد تمامي مسلمين روشن كردند و در اين حال و هوا بعضي از آنها از عظمت و جايگاه بزرگ و محبت فراواني كه استاد بزرگوار در دلهاي مردان، زنان و كوچك و بزرگ پيدا كرد بود سئوال مي كردند؟ عمده ترين روزنامه ها و مجلات در داخل و خارج كشور از شعر و نثر درباره اين ضايعه پر شده بودند و اين تعبير كننده ميزان تأسف و تأثر از فراق آن عالم بزرگوار فقيد كشور و امت اسلامي است. و در مسجد الحرام بعد از نماز عصر روز پنج شنبه شانزدهم ماه شوال سال 1421 هـ.ق با حضور هزاران مولف و پيرو ايشان نماز استاد را خواندند و در جلو ديدگان همه ايشان را روبروي قبرستان تشيع كردند كه قابل توصيف نمي باشد سپس صبح روز بعد، پس از نماز جمعه نماز غائب را در تمامي شهرهاي مملكت و خارج آن كه (قابل حساب و شمارش نيست مگر خداوند متعال بداند) اقامه گرديد و ايشان را در مكه مكرمه دفن كردند. براستي مقبوليت در قلوب مردم منت بزرگي است از طرف خداوند متعال براي كسي كه خدا بخواهد، و بر محبت و مقبوليت او تمام قلوب اجماع داشتند و من نيز خاضعانه از خداوند متعال خواهان و خواستار قرار دادن استاد (رحمه الله) از جمله كساني هستم كه پيامبر (صلى الله عليه وسلم) در حديثش فرموده است: ((زمانيكه خداوند عبدي را دوست داشته باشد، جبرئيل را بانگ مي زند، كه اي جبرئيل، خداوند فلاني را دوست دارد پس تو هم او را دوست بدار پس جبرئيل نيز او را دوست مي دارد و آنرا به فرشتگان آسمان نيز توصيه و سفارش مي كند مي گويد: خداوند فلاني را دوست دارد شما هم فلاني را دوست بداريد، سپس فرشتگان آسمان او را دوست مي دارند و مقبوليت آنرا به اهل زمين نيز سفارش مي كنند)). پنج پسر به نامهاي عبدالله، عبدالرحمن، ابراهيم، عبدالعزيز و عبدالرحيم به جا گذاشت، خداوند متعال خير و بركت را با 5 فرزند صالح به او بخشيد و با وفاتش كشور و امت اسلامي، يكي از بارزترين عالمان و صالحان خود را از دست داد، مرداني كه ياد آور سلف صالح ما در عبادت، روش، دوستيشان به خاطر نشر علم و رساندن نفع به برادران مسلمانشان بودند. از خداوند متعال مي خواهيم كه استاد ما را مورد رحمت خوب خودش قرار دهد و او را در بهشت هاي گوارا قرار داده و او را بخشيده و از آنچه به اسلام و مسلمانان خير كرده جزاي نيك دهد و فقدان مسلمين را به وسيله خير عوض دهد و سپاس و ستايش خدا را دارم به خاطر قضا و قدرش و ما از خداييم و بازگشت همه به سوي اوست. و درود و سلام و بركت خداوند بر پيامبر ما حضرت محمد و اصحابش و هر آنكس كه به نيكي از ايشان پيروي كند تا روز قيامت.
انتشارات موسسه ي امور خيريه استاد محمد بن صالح العثيمين از سايت اينترنتي استاد (رحمه الله)
[1]- در كل كارنامه ي قبولي و موفقي را از امت اسلام - بويژه كساني كه خود در اين زمينه ها اهل فن و نظر هستند- گرفته است. (مترجم). [2]- منظور كتابهاي درسي و مواد تحصيلي است كه دانشجويان در مكتب به خاطر ادامه تحصيل و پيشرفت علمي مي خواندند. (مترجم)
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|