|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>اهل سنت و جماعت > برخى از اختلافات فرقه های اشعری و ماتریدی با اهل سنت و جماعت
شماره مقاله : 2345 تعداد مشاهده : 416 تاریخ افزودن مقاله : 7/5/1389
|
واژه "اهل سنت" اصطلاح عام دارد و خاص، و وقتيكه "اهل سنت" بصورت عام بيان شود، منظور كسانى هستند كه ابوبكر و عمر وعثمان را بعنوان خليفه قبول دارند، بنابراين تمامى فرقه هاى مذهبى را شامل ميشود بجز رافضى (شيعة) كه خلافت ابوبكر و عمر و عثمان را انكار ميكنند، و هنگاميكه "اهل سنت" بصورت خاص بيان ميشود، منظور "اهل سنت و جماعت" هستند كه تمامى صفات خداوند را اثبات ميكنند، و قرآن را مخلوق نميدانند، و رؤيت خداوند را در آخرت اعتقاد دارند، و به قضا و قدر ايمان ميكنند، و اين قبيل مسائل و اصول اساسى عقيده را قبول دارند، بنابراين گروههاى مذهبى ديگر مانند خوارج، جهمية، معتزلة، مرجئة، اشاعرة، ماتريدية، و غيره شامل "اهل سنت و جماعت" نميشوند.
بنابراين فرقه هاى اشعرى و ماتريدى شامل "اهل سنت و جماعت" نميشوند، و برخى از اختلافات اين مذاهب با اهل سنت و جماعت عبارتند از:
1- مصدر اساسى را عقل ميدانند، بنابراين عقل را بر نقل (حديث) مقدم ميدانند، در حاليكه سلف صالح (اهل سنت و جماعت) وحى را مصدر اساسى ميدانند بنابراين نقل (حديث) را بر عقل مقدم ميدانند، يعى اهل سنت و جماعت احاديث صحيح پيامبر صلى الله عليه و سلم را قبول دارند چه با عقل سازگار باشد و چه نباشد، و ميگويند حكمتش را خداوند ميداند، ولى اشاعره اگر حديثى با عقل سازگار نباشد آنرا انكار ميكنند هر چند حديث صحيح باشد.
2- توحيد نزد اين گروهها فقط خداوند را يكى دانستن ميدانند، و به مسائل شرك آميزى كه با توحيد منافات داشته باشد چندان اهميتى نميدهند، در صورتيكه اهل سنت و جماعت توحيد و شرك را مفصلا بيان ميكنند و به آن اهميت ميدهند.
3- ايمان نزد اين گروهها فقط تصديق (باور كردن) است، و در مورد نطق شهادتين اختلاف دارند كه اگر به اسلام اعتقاد دارد ولى شهادتين را نگويد آيا مسلمان است يا نه، در صورتيكه ايمان نزد اهل سنت و جماعت گفتن شهادتين، و اعتقاد به آن و عمل به مقتضاى آنست.
4- اين گروهها بين لفظ قرآن و معنايش اختلاف قائل هستند، و ميگويند معنايش قديم است و لفظ جديد، و اعتقاد به چيزى بنام "كلام نفسى" دارند، بر خلاف اهل ست و جماعت كه ميگويند قرآن لفظا و معنى كلام خداوند است
5- اشاعرة "ب" سببيه را نفى ميكنند، يعنى نزد ايشان اگر كسى بگويد كه آتش طبيعتش سوزاندن است و يا علت سوزاندن آتش است كافر بحساب ميايد، بر خلاف اهل سنت و جماعت كه اين اعتقاد را ندارند.
6- اين فرقه ها آيات صفات را تعطيل ميكنند و اشاعرة فقط هفت صفت خداوند، و ماتريدية فقط هشت صفت خداوند را اقرار ميكنند، در حاليكه اهل سنت و جماعت تمام صفات خداوند را قبول دارند.
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|