Untitled Document
 
 
 
  2024 Oct 14

----

10/04/1446

----

23 مهر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

وكان من دعاء النبي:"أسألك الرضا بعد القضاء". 
پيامبر ـ صلى الله عليه وسلم ـ در دعاهايش مدام چنين مي فرمود: " از تو خرسندي پس از مصيبت را مي خواهم."

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>دجال

شماره مقاله : 2351              تعداد مشاهده : 793             تاریخ افزودن مقاله : 7/5/1389

مسيح دجال، 

و دجال مسيح ضلالت و گمراه‌کنندة مردم به وسيله آياتي است که خداوند به او عطا کرده است مانند: انزال باران، احياء و سرسبز گرداندن زمين و چندين امر خارق‌العادة ديگر.



دجال مسيح ناميده شده است زيرا يکي از چشمهايش کور است يا اينکه کل زمين را در مدت چهل روز طي مي‌کند («النهاية في غريب الحديث» (4/326 – 327) و «لسان العرب» (2/594 – 595) ولى قول اول راجحتر است زيرا درحديث آمده است «ان الدجال ممسوح العين» «دجال يک چشمش کور است» («صحيح مسلم» کتاب الفتن و أشراط الساعة باب ذکر الدجال (18/61 – با شرح نووي).



دجال از سمت مشرق از خراسان واز ميان يهوديان اصفهان خارج مي‌شود سپس روي زمين سفر مي‌کند و به همه شهرها جز مکه و مدينه وارد مي‌شود. (چون ملائکه از آنها حراست مي‌کنند).



در حديث فاطمه بنت قيس پيامبر -صلى الله عليه وسلم- دربارة دجال فرمود: «ألا إنه في بحر الشام أو بحر اليمن لا، بل من قبل المشرق ماهو من قبل المشرق ما هو (وأومأ بيده إلى المشرق)» («صحيح مسلم» (18/83 – با شرح نووي).



ابوبکر صديق -رضي الله عنه- مي‌گويد: پيامبر در حالي که براي ما حديث مي‌گفت فرمود: «الدجال يخرج من أرض بالمشرق يقال لها خراسان» («جامع الترمذي» باب ما جاء من اين يخرج دجال؟ (6/495 – با شرح تحفة الاحوذي) الباني مي‌گويد: حديث صحيح است «صحيح الجامع الصغير» (3/150) (حديث 3398)

«دجال در سمت مشرق در جايي به نام خراسان ظاهر مي‌شود».



انس -رضي الله عنه- ‌فت كه پيامبر -صلى الله عليه وسلم- فرمود: «يخرج الدجال من يهودية أصبهان، معه سبعون ألفاً من اليهود»[3].

«دجال از يهوديهاي اصفهان خارج مي‌شود و هفتاد هزار نفر همراه او هستند».



ابن حجر مي‌گويد: اما اينکه دجال از کجا مي‌آيد؟ قطعاً از سمت مشرق مي‌آيد» («فتح الباري» (13/91).



ابن کثير ‌فت: ابتداي ظهورش از اصفهان در محله يهوديها است («النهاية / الفتن و الملاحم» (1/128) تحقيق د. طه زيني.)



دجال وارد مکه و مدينه نمي شود، و هنگام خروج دجال در آخرالزمان دخول به مکه و مدينه بر او حرام است، و او جز اين دو شهر به همه شهرها يکي پس از ديگري وارد خواهد شد.



در حديث فاطمه بنت قيس -رضي الله عنها- آمده است دجال گفت: من ظاهر مي‌شوم و روي زمين سفر خواهم کرد و در مدت چهل روز جز مکه و مدينه هيچ شهري نمي‌ماند مگر اينکه داخل آن خواهم شد جز مکه و مدينه که بر من حرام شده‌اند وهرگاه مي‌خواهم به يکي از آنها وارد شوم ملائکه‌اي شمشير بدست روبروي من قرار مي‌گيرد وهيچ روزنه‌اي نيست که ملائکه‌ها از آن حراست نکنند» («صحيح مسلم» کتاب الفتن وأشراط الساعة، باب قصة الجساسة (18/83 – با شرح نووي).



و در روايات صحيح آمده است که دجال وارد چهار مسجد نمي‌شود. مسجد حرام، مسجد مدينه، مسجد طور و مسجد الاقصي.



امام احمد از جناد بن ابي‌اميه ازدري روايت مي‌‌کند او گفت: من با مردي از انصار نزدِ يکي از اصحاب پيامبر رفتيم و به او گفتيم حديثي که از پيامبر -صلى الله عليه وسلم- دربارة دجال شنيده‌اي برايمان بازگو کن... او حديث را ذکر کرد و گفت: «دجال چهل روز در زمين مي‌ماند و به هر چشمه‌اي سر مي‌زند اما به چهار مسجد نزديک نمي‌شود: مسجدالحرام، مسجد طور، مسجد مدينه و مسجد الاقصي» («الفتح الرباني» (24/76 – ترتيب الساعاتي).



بنابر مفاد احاديث صحيح هلاک و نابودي دجال توسط عيسي بن مريم صورت مي‌گيرد. چون دجال در تمام نقاط زمين اتباع و انصار دارد (جز مکه و مدينه) وفتنة او بسيار وسيع و خطرناک است و جز عدة کمي از مسلمانان از آن نجات نمي‌يابند. و در اين هنگام عيسي -عليه السلام- بر مناره شرقي در دمشق نازل مي‌شود و بندگان مؤمن خدا را دور خودش جمع مي‌کند و به سمت دجال مي‌روند که در اين هنگام دجال نيز به سوي بيت‌المقدس مي‌رود و در نزديکي «لُدّ» (شهري در فلسطين نزديک بيت‌المقدس) به هم مي‌رسند. وقتي دجال عيسي را مي‌بيند مانند نمک ذوب مي‌شود. عيسي -عليه السلام- به او مي‌گويد: «من بايد ضربه‌اي به تو بزنم پس راه فرار نداري» عيسي به او مي‌رسد و او را به قتل مي‌رساند و ساير مؤمنين، سپاهيان شکست‌خورده و فراري دجال را تعقيب مي‌کنند و درخت و سنگ مي‌گويند اي مسلمان اين يهودي پشت من مخفي شده است بيا او را به قتل برسان جز درخت غرقد که جزو درخت يهوديان است (و به سخن نمي‌آيد) («النهاية / الفتن والملاحم» (1/128 – 129) تحقيق د. طه زيني.)



پيامبر امتش را به اموري که آنان را از فتنه دجال حفظ مي‌کند ارشاد کرد او امت را بر قانوني واضح و بدون ابهام ترک کرد. کسي از آن منحرف نمي‌شود جز اينکه هلاک مي‌گردد. هيچ راه خيري نبود مگر امتش رابه آن راهنمايي کرد و هيچ شري نبود مگر امتش را از آن برحذر داشت.

يکي از مواردي که پيامبر -صلى الله عليه وسلم- امتش را از آن برحذر داشت فتنه مسيح دجال است زيرا بزرگترين فتنه‌اي است که امت اسلامي با آن مواجه مي‌شوند والبته هر پيامبري امتش را از فتنه مسيح دجال يک چشم برحذر داشته ولي حضرت محمد بيشتر از ساير انبياء امتش را از آن برحذر داشته است چون خداوند بسياري از صفات دجال را به پيامبرش گفت تا امتش را بترساند چراکه دجال از همين امت خارج خواهد شد. و محمد خاتم انبياء است.



بعضي از ارشادات نبوي در زمينه تحذير امت از فتنه دجال در ذيل آورده مي‌شود. از خداوند بزرگ خواستاريم ما را از آن حفظ کند.



1- تمسک به اسلام و مسلح شدن به اسلحه ايمان و شناخت اسماء الله الحسني که خداوند در آنها شريکي ندارد و همچنين معلوم است. دجال انساني است که مي‌خورد و مي‌آشامد. ولي خداوند از آن منزه است. دجال کور است ولي خداوند چنين نيست. کسي خداوند را نمي‌بيند تا پس از مرگ ولي دجال را همه انسانهاي مؤمن و کافر مي‌بينند.

2- پناه‌بردن به خدا از شر فتنه دجال خصوصاً در نماز به استناد احاديث صحيح پيامبر -صلى الله عليه وسلم- از جمله حديثي که شيخان و نسايي از عائشه (رضي الله عنها) روايت مي‌کنند.

او مي‌گويد: پيامبر -صلى الله عليه وسلم- در نماز اين دعا را مي‌خواند. «اللهم إني أعوذبک من عذاب القبر وأعوذبک من فتنة المسيح الدجال... الحديث» (متفق عليه)

«پروردگارا از عذاب قبر و از فتنه مسيح دجال به تو پناه مي‌برم».



مسلم از ابوهريره روايت مي‌کند گفت: پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- فرمود:

«إذا تشهد أحدکم فليستعذ بالله من أربع، يقول: اللهم إني أعوذبک من عذاب جهنم ومن عذاب القبر ومن فتنة المحيا والممات ومن شر فتنة المسيح الدجال» (صحيح مسلم)

«هرگاه يکي از شما در نماز تشهد خواند از چهار چيز به خدا پناه ببرد و بگويد: پروردگارا از عذاب جهنم، عذاب قبر واز فتنه زندگي و مرگ و از شرّ فتنه دجال مسيح به تو پناه مي‌برم».



3- حفظ آياتي از سورة کهف: پيامبر خدا فرمودند آيات اول سورة کهف بر دجال خوانده شود. در برخي روايات به جاي اول سورة کهف، آيات آخر سورة کهف وارد شده است (ده آيه از اول يا ده آيه از آخر).



مسلم از نواس بن سمعان (درحديث طولاني) روايت کرده است پيامبر -صلى الله عليه وسلم- فرمود: «... من أدرکه منکم فليقرأ عليه فواتح سورة کهف» (صحيح مسلم)

«... هر يک از شما به دجال رسيد آيات اول سورة کهف را بر او بخواند».



مسلم از ابودرداء -رضي الله عنه- نقل مي‌کند پيامبر فرمود:

«من حفظ عشر آيات من أول سورة الکهف، عصم من الدجال» أي: من فتنته.

«هر کس ده آيه اول سورة کهف را حفظ داشته باشد از فتنه دجال محفوظ مي‌شود». مسلم مي‌گويد: «شعبه گفت: آخر کهف و همام گفت: اول کهف» (صحيح مسلم)



نووي مي‌گويد: «چون در اول سورة کهف دربارة وقايع عجيب و برخي از آيات خداوند بحث مي‌شود هر کس در آنها تدبر کند به فتنه دجال گرفتار نمي‌گردد و چون در آخر آن اين آيه ﴿أَفَحَسِبَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ يَتَّخِذُوا﴾ وجود دارد» («شرح نووي بر مسلم» (6/93)). لذا اين از خصوصيات سورة کهف است. احاديث وارده تشويق به قرائت آن مي‌کنند خصوصاً در روز جمعه.



حاکم از ابوسعيد خدري -رضي الله عنه- روايت مي‌کند پيامبر -صلى الله عليه وسلم- فرمود:

«إن من قرأ سورة الکهف يوم الجمعة، أضاء له من النور ما بين الجمعتين» (صحيح - «مستدرک حاکم» (2/368)

«هر کس سورة کهف را در روز جمعه قرائت کند بين دو جمعه نور بر او نازل مي‌شود».



شکي نيست سورة کهف شأن عظيمي دارد و در آن آيات بديعي مانند: قصه اصحاب الکهف، قصه موسي و خضر، قصه ذي‌القرنين و بناي سد بزرگ توسط او در برابر ياجوج و مأجوج، اثبات دوباره زنده‌شدن بعد از مرگ و حشر و نشر، نفخ در صور و بيان حال زيانبارترين عاملان کساني که گمان مي‌کنند بر سر راه هدايتند اما در ضلالت و کوري بسر مي‌برند، وجود دارند. لذا بر هر مسلماني لازم است در قرائت اين سوره و حفظ و تکرار آن خصوصاً در بهترين روز هفته يعني روز جمعه توانا باشد.



4- فرار از دجال و دوري از او: در اين راستا بهترين راه ساکن‌شدن در مکه و مدينه است چون دجال وارد مکه و مدينه نمي‌شود. پس لازم است هنگام ظهور دجال از او دور شويم چون با قدرت فراوانش امور خارق‌العاده انجام مي‌دهد. و هر لحظه ممکن است انسان از او متأثر شود و پيرو او گردد. لذا از خداوند مي‌خواهيم ما و جميع مسلمانان را از فتنه او نجات دهند.



امام احمد و ابوداود و حاکم از ابوالدهماء روايت مي‌کنند که مي‌گويد از عمران بن حصين حديثي شنيدم گفت پيامبر -صلى الله عليه وسلم- فرمود:



«من سمع بالدجال فلينأ عنه، فوالله إن الرجل ليأتيه وهو يحسب أنه مؤمن فيتبعه مما يبعث به من الشبهات، أو لما يبعث به من الشبهات» («الفتح الرباني» (24/74) و «سنن ابوداود» (11/242 – با شرح عون المعبود) و «مستدرک حاکم» (4/351) حاکم مي‌گويد: اين حديث صحيح الاسناد مطابق شرط مسلم است و در صحيحين نيامده است. آلباني اين حديث را تصحيح کرده است «صحيح الجامع الصغير» (5/303) (حديث 6177).

«هر کس اسم دجال (ظهور دجال) را شنيد از او دور شود، سوگند به خدا مرد نزد او مي‌رود گمان مي‌کند مؤمن است و بر اثر شبهاتش از او پيروي مي‌کند.



بيشتر پيروان دجال از اقوام يهود، عجم، ترک و همچنين از قوميتهاي مختلف ديگرند و غالب آنان را اعراب و زنان تشکيل مي‌دهند.



مسلم از انس بن مالک -رضي الله عنه- روايت مي‌کند پيامبر خدا -صلى الله عليه وسلم- فرمود: «يتبع الدجال من يهود أصبهان سبعون ألفاً عليهم الطيالسة» («شرح نووي بر مسلم» (2/234) و «فتح الباري» (6/488 – 489).)

«از دجال هفتاد هزار يهودي اصفهاني پيروي مي‌کنند که عبايي مخصوص (ايرانيان) بر تن دارند.

و در روايت احمد آمده است «سبعون ألفاً عليهم التيجان» (صحيح مسلم)

«هفتاد هزار نفر که تاج بر سر دارند».



در حديث ابوبکر آمد: «يتبعه أقوام کأنَّ وجههم المجان المطرقة» («الفتح الرباني ترتيب المسند» (24/73) حديث صحيح است «فتح الباري» (13/238).

«اقوامي از او پيروي مي‌کنند که صورتشان مانند سپر برجسته است»



ابن کثير ‌گفت: «ظاهراً – والله اعلم – منظور اين است که ترکها ياوران دجال هستند.



در بخشي از حديث طولاني ابوامامه آمده است «يکي از فتنه‌هاي دجال اين است که به اعرابي مي‌گويد اگر من پدر و مادرت را زنده کنم. آيا گواهي مي‌دهي من پروردگارت هستم. او مي‌گويد: بلي، بعد شيطاني به صورت پدر ومادرش درمي‌آيد و مي‌گويد اي فرزندم از او پيروي کن. او پروردگار توست» (صحيح - «سنن ابن ماجه»)

 

وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

شیخ الاسلام رحمه الله می‌گوید: (فمن نذر لغير الله فهو مشرك أعظم من شرك الحلف بغير الله، وهو كالسجود لغير الله). «هر کس برای غیر خدا نذر کند. او شرکی بزرگتر از شرک سوگند به غیر خدا مرتکب شده است، این کار مانند سجود برای غیر خدا است». مجموع فتاوی شیخ الاسلام 33/123.

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 2947
دیروز : 8144
بازدید کل: 8505401

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010