|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>شفاعت و توسل
شماره مقاله : 2354 تعداد مشاهده : 344 تاریخ افزودن مقاله : 7/5/1389
|
شفاعت بر دو نوع تقسيم ميشود:
اول شفاعت مشروع (جايز): آنهم مخصـوص اهل اخلاص است و فقط از خداوند طلب ميشود، و از هيچ كس خواسته نميشود مگر خداوند، زيرا هيچ كس شفاعت نميكند مگر با اجازه خدا، و رضا و خشنودي او تبارك وتعالي، و اينكه از كسي كه در باره او شفاعت ميشود راضي باشد، پس اگر براي كسي كه در باره او شفاعت ميشود، موحد و يكتاپرست باشد، شفاعت، شفاعت كنان بإذن الله برايش نفع ميرساند، حال چه آن شفاعت كننده از پيامبران و يا انبياء و يا صديقين و يا اولياء و يا از صالحين باشد.
دوم شفاعت منفي (غير جايز): آنهم شفاعتي است كه از غير خدا خواسته ميشود، مانند كسي كه از مردگان، يا غايب، يا جن شفاعت بخواهد، زيرا از كسي كه قدرت و استطاعت آنرا ندارد خواسته ميشود، و در قرآن آمده كه مرده نميشنود، و غايب از غيب خبر ندارد، و همچنين اولياء الله و صالحين مردگان نميدانند آيا كسي نزد قبرشان آمده و از آنها مدد خواسته يا از آنها طلب شفاعت كرده، و مانند اينها يا خير.
پس از اينجا معلوم ميشود كه براي كافر و مشرك شفاعت نميشود، و از جمله آنها كساني هستند كه غير از خدا را ميطلبند، ويا ذبح و نذر را براي غير از خدا انجام ميدهند.
خداوند ميفرمايد: )وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ لاَ يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ(20) أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْيَاء وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ( (21) سورة النحل.
[و بدانيد آنچه را غير از خدا ياد ميكنند انها چيزي را خلق نميكنند و خود نيز مخلوق هستند، اينها مرده و از زندگي بي بهره اند، و هيچ حس و شعور ندارند كه در چه هنگام مبعوث ميشوند].
يعني آن اولياء و صالحين مرده اند و زنده نيستند، و آنها از مردگان چيزي خواستند كه در مقدور آنها نيست، بخلاف اينكه مرد صالح و نيكوكار زنده باشد، در اينحال جايز است كه از او چيزي كه ميتواند خواست، مانند اينكه بگوئي: اي شيخ از خدا اين و اين را براي من بخواه، يا بگويد: اي فلاني به من كمك كن تا بدهيم را بپردازم، يا به من كمك كن تا اين بار را بر سواريم حمل كنم، و مانند آنچه در استطاعت ياري اوست.
بعد از اينكه بطور خلاصه موجزي از حال اهل جاهليت را بيان كرديم، اگر واقع مردم مسلمان را نگاه كنيم در خود اين سؤال مطرح ميشود كه: چه فرقي بين آن نادانان و جاهلان، و بين كسانيكه اولياء و صالحين مردگان يا غايبها را نداء ميكنند و در اين زمان است وجود دارد؟
و در جواب ميگوييم: هيچ فرقي بين اين دو گروه وجود ندارد، آنهم از چند نكته:
1 ـ آنها اعتقاد دارند كه از ملك خدا هيچ چيز ندارند، و همچنين اهل اين عصر به نزد قبرهاي اولياء و صالحين رفته همين اعتقاد را دارند، در حسين بن علي رضي الله عنهما، و عبدالقادر الجيلاني، و السيد البدوي رحمهم الله و غير از اينها كه از ملك خدا هيچ چيز ندارند .
2 ـ اهل جاهليت اين اعتقاد داشتند كه صالحين مرده نزد خدا جاه و منزلت دارند، پس نيازهاي آنـها را بسوي خدا ميرساندند، و معتقدند كه آنان را بخدا نزديك ميكنند، با اين حال خداوند آنان را كافر دانسته است، چنانكه آنـها ميگفتند: )هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ((18) سورة يونس [اينها ميانجي هاي ما در نزد خدايند].
وگفتند: (مَا نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونَا إِلَي اللَّهِ زُلْفَي)(3) سورة الزمر.
[ما اين (بتها) را نميپرستيم مگر براي اينكه ما را بدرگاه خدا مقرب گردانند].
واينچنين است حال كسانيكه امروزه به قبرستانها ميروند آنها نيز همين اعتقادات را در مورد اولياء دارند.
در واقع دعا عبادت است، چنانكه خداوند تبارك و تعالي دعا را عبادت ناميده فرمودند: )وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتـَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ((60) سورة غافر.
[پروردگار شما ميگويد: مرا بخوانيد تا بپذيرم. كساني كه خود را بزرگتر از آن ميدانند كه مرا بخوانند، خوار و پست داخل دوزخ خواهند گشت].
خداوند دعا را به عبادت تفسير نمودند، بلكه بطور صريح و واضح در حديثي كه امام احمد وأبوداود وترمذي ونسائي وابن ماجه وابن أبي حاتم وابن جرير وابن حبان وحاكم از رسول الله صلى الله عليه و سلم روايت كرده اند كه فرمودند: ((إنَّ الدعاء هو العبادة)). دعا همان عبادت است.
و امام أحمد از حديث ابو هريره رضي الله عنه روايت ميكند كه رسول الله صلى الله عليه و سلم فرمودند: ((من لم يدع الله عز وجل يغضب عليه)).
كسيكه خدا را نخواند، خدا بر او خشم و غضب ميگيرد.
صحابه رضي الله عنهم از اين حديث چنان فهميدند كه هر كس غير از خدا را بخواند مشرك و كافر است، اگر هم طلب او از فرشته اي مقرب و يا پيامبري مرسل باشد، و آنـها اينكار را در شديدترين اوقات و مشكلات هم انجام نميدادند.
در خلافت عمر رضي الله عنه قحطي رخ داد، از عباس عم رسول الله صلى الله عليه و سلم درخواست شد تا از خدا برايشان طلب باران كند، وقتي در مصلّي بودند عمر رضي الله عنه گفتد: ((اللهم إنا كنّا نتوسل إليك بنبينا فتسقينا، وإنا نتوسل إليك بعم نبينا فاسقنا … فيسقون)).
يعنى: "خدايا ما به رسول تو توسل ميكرديم، و تو بر ما باران فرود ميآوردي، و در حال حاضر به عموي پيامبرت توسل ميجوييم، پس خدايا بر ما باران فرود آور … و خدا بر آنها باران فرود ميآورد ." پس عباس رضي الله عنه دعا ميكرد، و آنها آمين ميگفتند.
چرا صحابه مانند اهل زمان ما از مردگان طلب كمك و شفاعت نكردند؟ در حاليكه آنها داناترين و آگاهترين مردم به حلال و حرام بودند، آنها بودند كه پشت سر رسول الله صلى الله عليه و سلم به نماز ايستادند، و با او جهاد كردند، و با او به حج رفتند، و با او در مسجد نشسته خطبه گوش ميكردند، و آنها بودند كه از ادب و اخلاق او آموختند .
همچنين مسافرت بسوي قبور پيامبران يا أولياء ومانند آن جايز نيست، زيرا اينكار به شرك منتهي ميشود. پس به وسيله ها همان حكمي تعلق ميگيرد كه به اهداف و نيتها و مقاصد تعلق دارد.
به همين سبب ميبينيم كه رسول اكرم صلى الله عليه و سلم مسافرت بسوي قبرها را حرام نموده است: ((لا تشد الرحال إلاَّ إلي ثلاثة مساجد: المسجد الحرام ومسجدي هذا والمسجد الأقصي)).
سفر (بسوي مساجد) جايز نيست مگر بسوي سه مسجد: مسجد الحرام، و مسجد نبوي، و مسجد الأقصي.
و مقصود اين است كه سفر بسوي قبر شخص صالح و مانند آن صحيح نيست.
بطور خلاصه توسل مشروع و جايز عبارتند از:
1- تـوسل به ذات خداي تعالي جايز است، مانند اينكه بگوئي: يا الله.
2- توسل به يكي از اسماء الله: يا رحمن، يا رحيم، يا حي، يا قيوم .
3- توسل به صفات باريتعالي: اللهم برحمتك أستغيث خدايا به رحمت تو دادرسي و استغاثه ميكنم (فرياد رسي ميكنم) و مانند اينها.
4- توسل به دعاي مرد صالحي كه زنده است و وجود دارد، مثلاً ميگوئيم: اي شيخ برايم دعا كن، و ماننـد اين، چنانكه صحابـه رضي الله عنهم از رسول الله صلى الله عليه و سلم طلب باران ميكردند .
5- توسل به عمل نيك و صالح: مانند قصة اصحاب غاري كه صخره اي درِ غار را بر روي آنها بست، و خدا را با اعمال صالحي كه انجام داده بودند دعا كردند، خداوند مشكل آنها را بر طرف كرد و از غار بيرون آمدند.
و ممكن است بگوئي: خدايا به دوستي و محبت من به پيامبرت، و توحيدم به تو، و طاعتم، به تو و رسولت، اين چيز را به من بده.
اما سؤال كردن و طلب تو به مقام پيامبر، و ولي، يا سوگندت به يكي از اينها، بدعتي است كه تو را بسوي شرك ميكشاند، و اگر هم تو را به شرك نكشاند، اين نوع طلب حرام است، زيرا در اينجا سؤال كننده (طلب كننده) فقط از خداوند كمك خواسته است.
اما سؤال و طلب از مردگان و يا شخص غير حاضر بطور مباشر، شرك اكبر بشمار ميرود.
و خداوند بندگان را ارشاد و راهنمائي كرده تا فقط او را بخوانند، و غير از او را نخوانند، و وعده به اجابت داده است، فرمودند: )وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ((186) سورة البقرة.
[وهنگاميكه بندگانم از تو درباره من بپرسند من نزديكم و دعاي دعا كننده را هنگاميكه مرا بخواند پاسخ ميگويم پس آنان هم دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا آنان راه يابند].
و فرمودند: (وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ)(60) سورة غافر.
[پروردگار شما ميگويد: مرا بفرياد خوانيد تا بپذيرم].
و ما را راهنمائي كرده تا تنها از او كمك بخواهيم، و ما در هر ركعت نماز چنين ميگوييم: (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ) (5) سورة الفاتحة.
[پروردگارا تنها تو را ميپرستيم، و از تو ياري ميجوييم].
با اينحال بسيارى از مردم اگر اجابت دعايشان به تأخير افتاد، بسوي قبرها و ضريح رو ميآورند و به آنها توسل ميجويند، در حاليكه خداوند تواناست كه فوراً دعاي آنها را اجابت كند، ولي اين يك نوع ابتلاء و امتحان براي بندگانش ميباشد، چون حكمت الهي موجب شده تا بندگان خود را امتحان كند، و ممكن است اجابت بنده را بتأخير انداخته تا صدق و راستي او را بداند، چون اگر صادق باشد بر شدائد و مصيبتها صبر كرده استوار ميشود، و بجز خدا كس ديگري را نخواهد خواند، اگر هم كوهها بر سرش پايين آيد، و يا زمين شكافته شده او را ببلعد، و اين گونه اشخاص اعتماد و توكلشان بر خدا قوي و محكم است.
پس مطمئاً خدا درخواست او را بدون جواب نميگذارد و فرد ديگر در اين امتحان به فتنه افتاده و فريفته ميشود، ايمان او ضعيف شده، و شيطان اينكار را برايش زينت داده تا او را از دايره اسلام خارج نمايد، و سوگند خود را برآورده كند هنگامي كه گفت: (قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ(82)إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ)(83) سورة ص.
[گفت به عزت و عظمتت سوگند كه (در پرتو عمر جاويدان وتلاش بي امان) همه آنان را گمراه خواهم كرد، مگر بندگان مخلص تو از ايشان را (كه بر آنان سلطه وقدرتي نداشته و وسوسه ام در ايشان نميگيرد)].
و مصداق آن ابتلا و امتحاني كه براي بشريت است، خداوند ميفرمايد: (أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لاَ يُفْتَنُونَ(2)وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ)(3) سورة العنكبوت.
[آيا مردمان گمان برده اند همين كه بگويند ايمان آورده ايم به حال خود رها ميشوند و ايشان (با تكاليف و وظايف و رنجها و سختيهايي كه بايد در راه آئين آسماني تحمل كرد) آزمايش نميگردند؟ ما كساني را كه قبل از ايشان بوده اند (با انوع تكاليف و مشقات و با اقسام نعمتها و محنتها) آزمايش كرده ايم، آخر بايد خدا بداند چه كساني راست ميگويند، و چه كساني دروغ ميگويند].
و ميفرمايد: (أَوَلاَ يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عَامٍ مَّرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لاَ يَتُوبُونَ وَلاَ هُمْ يَذَّكَّرُونَ(126)) سورة التوبة.
[آيا منافقان نميبينند كه در هر سالي، يكبار يا دوبار (و بلكه بيشتر) مورد آزمايش قرار ميگيرند، بعد از آن توبه نميكنند و عبرت نميگيرند و بيدار و هوشيار نميشوند].
متأسفانه افرادي كه از ديدگاه مردم از جمله علماء بشمار ميروند و يا صاحبان مقام و قدرت هستند مانند انسانهاي جاهل و نادان نزد قبرها كارهائي انجام ميدهند كه در واقع از جمله گمراهان بشمار ميروند. و ممكن است مردم در اين باره از آنها فتوي بخواهند، در جواب ميگويند: حكم اين چيز جايز و صحيح است، و از شرك بشمار نميرود! و مردم به آنها اقتداء ميكنند، ولي عاقل و دانا اين كار را انجام نميدهد، زيرا ميگويد آنچه رسول الله صلى الله عليه و سلم و سلف صالح آنجام نداده اند، من آنرا انجام نميدهم.
پس وقتي رسول الله صلى الله عليه و سلم در تمامي زندگي خود غير از خدا را نخواسته، و هيچ كس از او چنين كاري نديده، نه در صلح و نه در آشتي، نه در وقت جنگ و نه در وقت شادي و مسرت، و نه در خوشي و خرمي و نه در شدت و سختي، بلكه آنچه از او ثابت شده اينكه هرگاه مشكل يا مصيبتي به او رسيده به بلال ميگفت: ((يا بلال أرحنا بها)) [بخاري وأحمد].
اي بلال ما را با نماز خواندن آرامش ده.
و ما در هر نماز اين آيه را ميخوانيم: (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5)) سورة الفاتحة.
[پروردگارا تنها تو را ميپرستيم و از تو ياري ميخواهيم].
يعني هيچكس غير از تو نميپرستيم، و از او ياري نميطلبيم، بلكه فقط از تو كمك ميخواهيم.
و خداوند در قرآن ميفرمايد: (لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ(21)) سورة الأحزاب.
[سرمشق و الگوي زيبايي در (شيوه پندار وگفتار و كردار) پيغمبر خدا براي شماست].
و خداوند نفرموده كه: براي شما در اهل زمانتان قدوه حسن و خوبي است، (و نفرمود كه: چرا به مردم زمانتان اقتداء و تأسي نكرديد).
بنابراين هنگام دعاء بايد به خداوند متعال پناه برد تا مشكلاتمان را حل كند، و نه به مردگان و يا كسانى كه قادر نيستند مطالب ما را برآورده كنند.
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|