|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>علی بن ابی طالب رضی الله عنه > دعا از دیدگاه امام علی رضی الله عنه
شماره مقاله : 2427 تعداد مشاهده : 318 تاریخ افزودن مقاله : 15/5/1389
|
دعا از ديدگاه امام علي -رضي الله عنه- دعا عبادتي است که انجام دادن آن براي غير خدا جايز نيست، و توسّل نامشروع در دعا، رفتن به قبرها براي دعا و تبرّک جستن از آن جايز نميباشد. بديهي است که افرادي به قبرهاي ائمه ميروند تا آنجا دعا کنند و از ائمه بخواهند که زيان را از آنان دور نمايند، به فرياد مصيبتزدهها برسند و نيازها را برآورده سازند. اينها کارهايي هستند که شيعه از طريق انجام آن، با ائمه اهل بيت مخالفت نمودهاند، و اينک به ديدگاه امام -رضي الله عنه- در اين مورد توجه کنيد:
1- امام علي -رضي الله عنه- فرمودند: «إذا كانت لك إلى الله سبحانه حاجة، فابدأ بمسألة الصلاة على رسوله -صلى الله عليه وآله وسلم-، ثم سل حاجتك، فإن الله أكرم من أن يسأل حاجتين، فيقضي إحداهما ويمنع الأخرى».
«هرگاه خواستي حاجتي از خدا بخواهي، ابتدا بر پيامبر -صلى الله عليه وآله وسلم- درود بفرست سپس حاجت خود را بخواه. زيرا خداوند بسي بزرگوارتر از آن است که دو حاجت از او خواسته شود و او يکي را برآورده سازد و ديگري را برآورده نکند»[1].
امام علي -رضي الله عنه- کسي را که حاجتي دارد اينگونه راهنمايي ميکند که ابتدا بر پيامبر -صلى الله عليه وآله وسلم- درود بفرستد، سفارش نميکند که به قبر پيامبر -صلى الله عليه وآله وسلم- و يا به قبرهاي انبياء و اولياء پناه ببرد.
2- و در وصيت خود به امام حسن -رضي الله عنه- فرمودند: «واعلم أن الذي بيده خزائن السموات والأرض قد أذن لك في الدعاء، وتكفّل لك بالإجابة، وأمرك أن تسأله ليعطيك، وتسترحمه ليرحمك، ولم يجعل بينه وبينك من يحجبك عنه، ولم يلجئك إلى من يشفع لك إليه.
ولم يمنعك إن أسأت من التوبة، ولم يعاجلك بالنقمة، ولم يفضحك إن تعرّضت للفضيحة، ولم يشدد عليك في قبول الإنابة، ولم يناقشك بالجريرة، ولم يؤيسك من الرحمة، بل جعل نزوعك عن الذنب حسنة، وحسب سيئتك واحدة، وحسب حسنتك عشرًا، وفتح لك باب المتاب، وباب الاستعتاب، فإذا ناديته سمع نداك، وإذا ناجيته علم نجواك، فأفضيت إليه بحاجتك، وأبثثته ذات نفسك، وشكوت إليه همومك، واستكشفته كروبك، وسألته من خزائن رحمته ما لا يقدر على إعطائه غيرُه؛ من طول الأعمار، وصحة الأبدان، وسعة الأرزاق».
«بدان! کسي که گنجينههاي آسمان و زمين در دست اوست به تو اجازه داده تا او را بخواني و تضمين نموده که دعايت را اجابت کند، تو را امر کرده که از او بخواهي تا عطا کند، از او طلب مرحمت کني تا بر تو رحم نمايد، در ميان خودش و بنده چيزي قرار نداده که ميان خدا و بندهاش مانع شود و تو را مجبور نساخته که به نزد کسي بروي تا براي تو پيش خدا شفاعت کند.
اگر گناه کردي، در توبه را برايت باز گذاشته، و بلافاصله تو را به سبب گناه عذاب نميدهد. اگر در معرض رسوايي قرار بگيري، تو را رسوا نميکند، و در پذيرفتن توبه سختگيري نميکند، و به علت گناه با تو مناقشه نمينمايد، و تو را از رحمت خود نااميد نميکند، بلکه دستکشيدن از گناه را نيکي ناميده، هر گناهت را يکي، هر نيکيات را ده برابر به حساب ميآورد. دروازة توبه را به رويت گشوده است، پس هرگاه او را صدا بزني، صدايت را ميشنود هرگاه با او مناجات نمايي، راز و نجوايت را ميشنود. پس نياز خود را با او در ميان گذار، و از مشکلات و ناراحتيهايت نزد او شکايت کن، و از او بخواه که مشکلات و ناراحتيهايت را دور سازد. از گنجينههاي رحمت او بخواه، که کسي جز او توان دادن آن را ندارد: رحمتهايي چون طول عمر و سلامتي و روزي فراوان»[2].
به کلام امام بنگريد و توجه کنيد که ميفرمايد: «و در ميان خودش و بنده چيزي قرار نداده که ميان خدا و بندهاش مانع شود و تو را مجبور نساخته تا نزد کسي بروي که براي تو پيش خدا شفاعت کند...» معني اين کلام چيست؟ آيا معنياش اين نيست که به هنگام خواستن و دعاکردن، چيزي و يا کسي را ميان خود و خدا واسطه قرار ندهيد و واسطهها را دور بيندازيد؟
سپس بنگريد که ميفرمايد: «به تو اجازه داده ...»
پس خداوند به مردم فرمان داده تا از او بخواهند، و ميان خود و بندهاش هيچ واسطهاي قرار نداده است.
3- امام-رضي الله عنه- در نماز استسقاء - طلب باران - چنين دعا ميکند: «اللهم قد انصاحت جبالنا، واغبرّت أرضنا، وهامت دوابّنا، وتحيرت في مرابضها، وعجّت عجيج الثكالى على أولادها، وملّت التردد في مراتعها، والحنين إلى مواردها!
اللهم فارحم أنين الآنة وحنين الحانة.
اللهم فارحم حيرتها في مذاهبها، وأنينها في موالجها.
اللهم خرجنا إليك حين اعتكرت علينا حدابير السنين، واختلفتنا مخايل الجود، فكنت الرجاء للمبتئس، والبلاغ للملتمس.
ندعوك حين قنط الأنام، ومنع الغمام، وهلك السّوام، ألا تؤاخذنا بأعمالنا، ولا تؤاخذنا بذنوبنا، وانشر علينا رحمتك بالسحاب المنبعق، والربيع المغدق، والنّبات المونق، سحًّا وابلًا، تحيي به ما قد مات، وترد به ما قد فات.
اللهم سقيا منك محيية مروية، تامّة عامّة، طيبة مباركة، هنيئة مريئة مريعة، زاكيًا نبتها، ثامرًا فرعها، ناضرًا ورقها، تنعش بها الضعيف من عبادك، وتحيي بها الميت من بلادك.
اللهم سقيا منك تعشب بها بجادنا، وتجري بها وهادنا، ويخصب بها جنابنا، وتقبل بها ثمارنا، وتعيش بها مواشينا، وتندى بها أقاصينا، وتستعين بها ضواحينا، من بركاتك الواسعة، وعطاياك الجزيلة، على بريّتك المرملة، ووحشك المهملة، وأنزل علينا سماء مخضلة، مدرارًا هاطلة، يدافع الودق منها الودق، ويحفز القطر منها القطر، غير خلّب برقها، ولا جهام عارضها، ولا قزع ربابها، وشفّان ذهابها، حتى يخصب لإمراعها المجدبون، ويحيا ببركتها المسنتون، فإنّك تنزل الغيث من بعد ما قنطوا، وتنشر رحمتك، وأنت الولي الحميد».
«بار خدايا! کوهها و سرزمين ما خود خشک شدهاند. چهارپايان ما هلاک و از خود بيخود شدهاند و در محل خوابشان حيراناند و چون زنان فرزند مرده فرياد برميآورند و از رفت و آمد به چراگاهها و شوق آبشخورهايشان خسته شدهاند. بارخدايا! فرياد فريادخواه و آرزوي مشتاق را برآورده ساز. بارخدايا! رحم کن، زيرا اين حيوانات نميدانند به کجا بروند. بار خدايا! صفا و خرّمي سالها بر ما تيره شد و به قحطي گراييد و ما به سوي تو بيرون آمدهايم، تو اميد ما هستي و تو به فرياد درماندگان ميرسي. تو را به فرياد ميخوانيم در وقتي که مردم نااميد شدهاند، باران بند آمده و چهار پايان هلاک شدهاند. از تو ميخواهيم که ما را به سبب کارها و گناهانمان مواخذه نکني. بارخدايا! رحمت خويش را با ابر بارانزا و بهار زيبا و گياهان و باران سيلآسا بر ما بگستران، و با آن، آنچه را که پژمرده شده، زنده گردان و آنچه را که از دست رفته، برگردان.
بارخدايا! باراني از تو ميخواهيم که [زمين] مرده را زنده کند و همه را سيراب نمايد، کامل و فراگير و خجسته و با برکت باشد، گياهان را سرسبز و خرّم گرداند و بندگان ضعيفت از آن قوت بگيرند و سرزمينهاي پژمردهات با آن زنده شوند.
بارخدايا! باراني از تو ميخواهيم که چراگاههايمان با آن سرسبز شوند، آب درهها جاري گردد، اطراف ما سرسبز شود، چهارپايان ما با آن زنده گردند، جاههاي دوردست از خشکي نجات يابند و اطرافيان ما از آن کمک بگيرند. خدايا! از تو ميخواهيم که برکات گسترده و بخششهاي فراوانت را بر بندگان و چهارپايان قحطيزده، نازل کني. بارخدايا! باراني فراوان و پيدرپي از آسمان بر ما بباران، آسمان را بر ما باراني کن، تا به رعد و برق بدون بارش اکتفا ننمايد و رويش را به ما ترش کند و از باران خودداري نورزد، تا بوسيله آن قحطيزدگان سرسبز و آباد شوند. بارخدايا! بعد از آن که همه نااميد شدهاند، تو باران را نازل ميکني و رحمت خويش را ميگستراني و تو کارساز ستودهاي»[3].
اين خطبة طلب باران و در آن ذکري از توسّل و طلب شفاعت و خواستن از ساير مخلوقات به ميان نيامده است.
4- و در خطبهاي ديگر ميفرمايد: «إِن أفضل ما توسّل به المتوسّلون إلى الله الإيمان به وبرسوله، والجهاد في سبيله، فإنه ذروة الإسلام، وكلمة الإخلاص فإنها الفطرة، وإقام الصلاة فإنها الملة، وإيتاء الزكاة فإنها فريضة واجبة، وصوم شهر رمضان فإنه جنّة من العقاب، وحج البيت واعتماره فإنهما ينفيان الفقر ويرحضان الذنب، وصلة الرحم فإنها مثراة في المال، ومنسأة في الأجل، وصدقة السر فإنها تكفّر الخطيئة، وصدقة العلانية فإنها تدفع ميتة السوء، وصنائع المعروف فإنها تقي مصارع الهوان.
أفيضوا في ذكر الله فإنه أحسن الذكر، وارغبوا فيما وعد المتقين فإن وعده أصدق الوعد، واقتدوا بهدي نبيكم فإنه أفضل الهدي، واستنّوا بسنّته فإنها أهدى السنن، وتعلموا القرآن فإنه أحسن الحديث، وتفقهوا فيه فإنه ربيع القلوب، واستشفوا بنوره فإنه شفاء الصدور، وأحسنوا تلاوته فإنه أنفع القصص، وإن العالم العامل بغير علمه، كالجاهل الحائر الذي لا يستفيق من جهله، بل الحجة عليه أعظم، والحسرة له ألزم، وهو عند الله ألوم».
«بهترين چيزهايي که توسّلکنندگان آن را وسيله تقرّب به خدا قرار دادهاند و با آن توسّل نمودهاند، ايمان به خدا و پيامبرش و جهاد در راه خداست، زيرا جهاد قلّه اسلام است. و توسل به کلمة اخلاص است، زيرا اخلاص فطرت است. و برپاداشتن نماز و دادن زکات است، زيرا اين دو فريضهاي واجباند. و روزهگرفتن ماه رمضان است که سپري در برابر عذاب است. و سفر خانه خدا و به عمره رفتن است که فقر و گناه را دور مينمايند و به جاآوردن صله رحم است که باعث فزوني مال ميشود و عمر را طولاني ميکند. و صدقه به صورت پنهاني است که گناه را ميزدايد. و صدقه به صورت علني است که مرگ بد را دور ميسازد، و توسل به کارهاي خوب است که ذلت را از انسان دور ميکند.
به ذکر خدا مشغول شويد زيرا بهترين ذکر، ياد اوست. به آنچه پرهيزگاران وعده داده شدهاند، روي آوريد، زيرا وعده الهي راستترين وعده است. به رهنمود پيامبرتان اقتدا کنيد، زيرا رهنمود او بهترين رهنمود است و از سنّت و شيوهاي او پيروي کنيد که بهترين سنّت و روش است. قرآن را بياموزيد که بهترين کلام است. مسائل دين را ياد بگيريد که بهار دلهاست و با نور آن طلب شفا کنيد، زيرا قرآن شفادهنده دلهاست و قرآن را خوب تلاوت کنيد، چون مفيدترين داستانهاست. عالمي که به علم خود عمل نميکند همانند جاهل سرگرداني است که از جهالت خود بيرون نميآيد، بلکه حجت براي عالم بزرگتر و بيشتر است و بيشتر دچار حسرت ميشود و خداوند او را بيشتر سرزنش خواهد کرد»[4].
نگاه کنيد که امام چه ميفرمايد: «بهترين چيزي که توسّلکنندگان بدان توسّل جستهاند...».
و ما ميگوييم به فرض اينکه توسّلکردن به افراد جايز باشد، آيا مؤمن نبايد به دنبال کمال و بهترينها باشد و بهترين و درستترين و کاملترين دعا را بنمايد؟
اين يکي از خطبههاي جامعي است که امام -رضي الله عنه- در آن به ايمان و جهاد و نماز و زکات فرمان داده است، اما از خمس يادي نکرده است!!
و فقط سنت محمد مصطفي -صلى الله عليه وآله وسلم- را بيان نموده، نه چيزي ديگر را.
5- و در بياني ديگر در مورد پروردگارمان ميفرمايد: «فاستفتحوه واستنجدوه، واطلبوا إليه واستمنحوه، فما قطعكم عنه حجاب، ولا أغلق عنكم دونه باب».
«از او طلب کمک کنيد و از او عاجزانه ياري بخواهيد، هيچ مانعي شما را از او باز نميدارد و او در رحمت خود را به سوي شما نبسته است»[5].
آيا بعد از اين سخنان امام -رضي الله عنه-، نيازي به توضيح بيشتر ميماند؟!
--------------------------------------------------------------------------------
[1]) 19/279 (367).
[2]) 16/89.
[3]) 7/262 (114).
[4]) 71/221 (109).
[5]) 10/170 (188).
از کتاب: نهج البلاغه را دوباره بخوانيم، تأليف: عبدالرحمن بن عبدالله الجميعان، ترجمه: جعفر سبحاني، 1427/1385هـ.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|