Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم   فرموده است: 
(علیکم بسنتی و سنة الخلفاء الراشدین المهدیین من بعدی):
«به سنت من و سنت خلفای راشدین پس از من، چنگ بزنید».
سنن ابی داود (4/201) ترمذی (5/44)؛ این حدیث، حسن و صحیح است

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>آثار>علی بن ابی طالب رضی الله عنه > عبادات از دیدگاه امام علی رضی الله عنه

شماره مقاله : 2428              تعداد مشاهده : 303             تاریخ افزودن مقاله : 15/5/1389

عبادات از ديدگاه امام علي -رضي الله عنه-
شيعه در مورد بعضي از عبادت مانند قرباني‌کردن در عيد، نماز سر وقت و زکات با عموم مسلمين مخالفت نموده‌اند، و ما اينک گفته‌هاي امام -رضي الله عنه- را در مورد اين امور بيان مي‌داريم:

1- امام -رضي الله عنه- در يکي از خطبه‌هايش در مورد روز عيد و کيفيت قرباني مي‌فرمايد: «ومن تمام الأضحية استشراف أذنها، وسلامة عينها، فإذا سلمت الأذن والعين سلمت الأضحية وتمّت، ولو كانت عضباء القرن تجرّ رجلها إلى المنسك».

«به گوش و چشم قرباني نگاه کنيد تا سالم باشد، پس وقتي گوش و چشم سالم بودند، قرباني سالم و کامل است، و اگر شاخ آن شکسته بود، نمي‌توان آن را قرباني کرد»[1].

پس سخن از قرباني‌کردن در روز عيد است. و حيواني که در حج ذبح مي‌شود اضحيه - قرباني - ناميده نمي‌شود، بلکه به آن «هَدْي» مي‌گويند.

2- نماز:

شيعيان نمازهاي روزانه را در سه وقت ادا مي‌کنند و در يک نوبت، دو نماز را يک جا مي‌خوانند. اما بنگريم که امام -رضي الله عنه- در اين مورد چه مي‌فرمايد: در نامه‌اي که به فرمانداران شهرها در مورد نماز مي‌نويسد، مي‌فرمايد: «أما بعد فصلوا بالناس الظهر حتى تفيء الشمس مثل مربض العنز، وصلوا بهم العصر والشمس بيضاء حية في عضو من النهار حين يسار فيها فرسخان، وصلوا بهم المغرب حين يفطر الصائم، ويدفع الحاج إلى منى، وصلوا بهم العشاء حين يتوارى الشفق إلى ثلث الليل، وصلوا بهم الغداة والرجل يعرف وجه صاحبه، وصلوا بهم صلاة أضعفهم، ولا تكونوا فتّانين».

«وقتي خورشيد از وسط آسمان مايل گشت، نماز ظهر را بخوانيد. و نماز عصر را وقتي که خورشيد سفيد و نوراني است و مي‌توان تا قبل از غروب دو فرسخ راه را طي کرد، بخوانيد. و مغرب را زماني بخوانيد که روزه‌دار افطار مي‌کند و حاجي از عرفه راهي مني مي‌شود. و از زماني که سرخي غروب پنهان مي‌شود تا سپري‌شدن يک سوم شب، نماز عشا را بخوانيد. و نماز صبح را هنگامي بخوانيد که هر فرد چهرة همراهش را مي‌شناسد. وقتي با مردم نماز مي‌خوانيد و امام آنها هستيد، ناتوان ترين آنها را در نظر بگيريد و مردم را به فتنه مبتلا نکنيد»[2].

اين نامه بسيار مهمي است، زيرا امام -رضي الله عنه- اين نامه را به همه شهرهايي که زيردست او بودند، فرستاد. بنابراين خيلي مهم است و اهميت ديگر آن اين است که مهم‌ترين عبادت در اسلام را که نماز است، توضيح مي‌دهد و مي‌فرمايد:

أ- نماز ظهر بعد از زوال آفتاب است. و سپس فرمود: وقت نماز عصر از زماني که خورشيد روشن و نوراني است تا قبل از غروب. اگر اين دو نماز يک جا خوانده، مي‌شدند و مي‌توانستيم آنها را با هم جمع کنيم موقع اداي هر کدام را جداگانه مشخّص نمي‌کرد، ولي چون زمان هر يک با ديگري فرق مي‌کند، وقت هر نماز را جداگانه مشخص نموده است.

ب- سپس فرمودند: وقت نماز مغرب «زماني است که روزه‌دار افطار مي‌کند و حاجي به مني برمي‌گردد» و اين کارها به هنگام غروب خورشيد انجام مي‌شوند. سپس وقت نماز عشاء را بعد از مغرب تعيين فرمود. وقت مغرب از غروب تا زماني است که شفق و سرخي غروب پنهان مي‌شود، آنگاه وقت نماز عشاء شروع مي‌شود و تا يک سوّم شب ادامه دارد. سنّت و روش نماز در دوران اصحاب همين گونه بوده است و امام بر نماز جماعت و وجود يک پيشنماز و وجود جماعتي به عنوان مقتدي، تأکيد مي‌کند.

ج- اين نامه اميرالمؤمنين و حاکم دولت اسلامي است که آن را به همه شهرهايي مي‌فرستد که تحت امر او مي‌باشند، پس جايز نيست مردم برخلاف حق و برخلاف کتاب و سنت، به انجام عبادت بپردازند.

نمي‌خواهيم به قضاياي فقهي و اختلاف فقهاء در اين موارد بپردازيم، ولي آنچه براي ما مهم است، اينکه امام براي نماز، پنج وقت تعيين کرده است و نه سه وقت.

و در نامه که به الحارث المداني نوشت در مورد جمعه مي‌فرمايد: «ولا تسافر في يوم جمعة حتى تشهد الصلاة، إلاَّ فاصلاً في سبيل الله، أو في أمر تعذر به، وأطع الله في جمل أمورك، فإن طاعة الله فاضلة على ما سواها، وخادع نفسك في العبادة وارفق بها ولا تقهرها، وخذ عفوها ونشاطها، إلا ما كان مكتوبًا عليك من الفريضة، فإِنه لا بد من قضائها، وتعاهدها عند محلّها».

«در روز جمعه به سفر نرو تا در نماز حضور يابي، مگر آن که براي جهاد در راه خدا بروي و يا به کاري بروي که چاره‌اي جز رفتن نيست. در همه کارهايت از خدا اطاعت کن، زيرا اطاعت از خدا بر همه چيز مقدم است و در عبادت، بر خودت سخت مگير: وقتي سرحال هستي به عبادت بپرداز، مگر عبادت واجب که آن را در هر حال بايد سر وقتش انجام داد»[3].

اين بخشي از سخنان امام -رضي الله عنه- در مورد نماز و اهميت روز جمعه بود.

3- زکات:

شيعيان براي اهل بيت خُمس مي‌گيرند و زکات اموالشان را نمي‌پردازند، با اينکه چندين بار در قرآن به اداي زکات امر شده است، حال ببينيم که صاحب نهج‌البلاغه در اين باره چه مي‌فرمايد:

الف- امام علي به يکي از کساني که مسئول جمع‌آوري زکات بود، چنين توصيه فرمودند: «انطلق على تقوى الله وحده لا شريك له، ولا تروّعنّ مسلمًا، ولا تجتازنّ عليه كارهًا، ولا تأخذنّ منه أكثر من حق الله في ماله، فإذا قدمت على الحي فانزل بمائهم من غير أن تخالط أبياتهم، ثم امض إليهم بالسكينة والوقار، حتى تقوم بينهم فتسلّم عليهم.

ولا تخدج بالتحية لهم، ثم تقول: عباد الله! أرسلني لكم وليّ الله وخليفته، لآخذ منكم حق الله في أموالكم، فهل لله في أموالكم من حق فتؤدوه إلى وليه!

فإن قال قائل: لا، فلا تراجعه، وإن أنعم لك منعم فانطلق معه من غير أن تخيفه أو توعده، أو تعسفه أو ترهقه، فخذ ما أعطاك من ذهب أو فضة، فإن كان له ماشية أو إبل فلا تدخلها إلا بإذنه، فإن أكثرها له، فإِذا أتيتها فلا تدخل عليها دخول متسلط عليه، ولا عنيف به.

ولا تنفّرن بهيمة ولا تفزعنّها، ولا تسوءن صاحبها فيها.

واصدع المال صدعين ثم خيّره، فإذا اختار فلا تعرضنّ لما اختاره، فلا تزال كذلك حتى يبقى ما فيه وفاء لحقّ الله في ماله، فاقبض حقّ الله منه».

«با رعايت تقواي خداي يگانه که شريکي ندارد، برو. هرگز مسلماني را نترسان و به زور از او چيزي مستان و از حقي که خدا در مال او مقرر داشته، بيشتر از او مگير. هرگاه خواستي به محله‌اي بروي، در محل آب آنها فرود بيا، بدون آن که با آنها آميخته شوي، سپس با آرامش و وقار به سوي آنها برو تا اينکه در ميانشان بايستي و بر آنها سلام کني.

از سلام ‌نکردن بپرهيز و بعد از سلام، بلافاصله بگو: اي بندگان خدا! خليفه مرا به سوي شما فرستاده است تا حقي که خدا در مال‌هايتان قرار داده، بگيرم. پس اگر خدا حقّي در مال‌هايتان دارد آن را به من بدهيد.

اگر کسي گفت: نه، دوباره به او مراجعه نکن. اگر ثروتمندي به تو اعلام کرد همراه او برو بدون آن که او را بترساني يا تهديد کني، پس هر چقدر از طلا يا نقره که به تو داد آن را بگير. و اگر چهارپا يا شتر داشت، بدون اجازه‌اش وارد گلة چهارپايانش مشو، زيرا بيشترشان از آن خود او هستند. پس وقتي کنار آنها آمد، چنان بر آن وارد نشو که گويا بر آنها مسلط هستي و يا مي‌خواهي به زور و با سختي بگيري.

هيچ حيواني را فراري مده و با اذيت‌کردن آن، صاحبش را ناراحت مکن.

و مال را به دو قسمت تقسيم کن و سپس به صاحب آن اجازه بده تا انتخاب کند و هر آنچه انتخاب کرد، آن را مگير و همچنان ادامه بده تا اينکه حق خداوند از مال او کاملاً گرفته مي‌شود و آنگاه آن را با خود بياور»[4].

اين نامه امام -رضي الله عنه- در مورد زکات است که صدقات نيز ناميده مي‌شود و در آن هيچ ذکري از خُمس به ميان نيامده است!

ب- امام -رضي الله عنه- در جايي ديگر در مورد زکات دام مي‌فرمايد: «إن الرجل إذا كان الدين الظنون -هل يقضى أم لا؟- يجب عليه أن يزكّيه لما مضى إِذا قبضه».

«هرکس دام داشت بايد زکات سالهايي را که بر آن گذشته است بپردازد»[5].

امام نفرموده: هر کس دام داشت بايد خمس آن را بپردازد، بلکه فرمود: زکات آن را بپردازد. و تنها اين کلمه در ادبيات امام -رضي الله عنه- جاي دارد که کلمه‌ايست قرآني و شرعي، و کلمه‌ايست که پيامبر آن را ذکر نموده است.

ج- امام -رضي الله عنه- در جاي ديگر مي‌فرمايد: «سوسوا إيمانكم بالصدقة، وحصّنوا أموالكم بالزكاة، وادفعوا أمواج البلاء بالدعاء».

«ايمان‌تان را با صدقه سامان دهيد، و اموال‌تان را با پرداخت زکات، محکم و استوار گردانيد، و امواج سهمگين بلا را، با دعا دفع کنيد»[6].

همچنين مي‌توانيد به کلام او در نهج‌البلاغه، 10/302 (192) مراجعه کنيد که در آن جا به پايبندي بر نماز و پرداختن زکات امر نموده است.




--------------------------------------------------------------------------------

[1]) 4/3.

[2]) 17/22 (52).

[3]) 18/42 (96).

[4]) 15/151 (25).

[5]) 19/112 (263).

[6]) 18/345 (142).



از کتاب: نهج البلاغه را دوباره بخوانيم، تأليف: عبدالرحمن بن عبدالله الجميعان، ترجمه: جعفر سبحاني، 1427/1385هـ.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

حارث بن قيس:‌ شيطان هر گاه سراغ تو بيايد و بگويد: نمازت ريايي است، تو آن نماز را درازتر گردان.

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 16645
دیروز : 5614
بازدید کل: 8806804

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010