|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > بی قراری در مصیبت
شماره مقاله : 2430 تعداد مشاهده : 312 تاریخ افزودن مقاله : 15/5/1389
|
بيقراري در مصيبت:
شيعيان گمان ميبرند که با زدن به سر و سينه، چاککردن گريبان، زنجيرزني و غيره به ائمه ابراز محبت ميکنند و اين را مشارکتي در مصيبت حسين -رضي الله عنه- ميشمارند. امام علي به ما ميفرمايد: اين کارها حتي براي از دستدادن بهترين و برترين انسان، يعني محمد -صلى الله عليه وآله وسلم-، جايز نيست.
الف- باری ميفرمايد: «ينزل الصبر على قدر المصيبة، ومن ضرب يده على فخذه عند مصيبته حبط أجره».
«صبر به اندازه مصيبت ميآيد و هرکس به هنگام مصيبت دستش را بر ران خود بزند، اجر و پاداش او به هدر ميرود و ضايع ميشود»[1].
علي-رضي الله عنه- ميفرمايد: هر کس دست خود را بر رانش «پايش» بزند اجر و پاداش او به هدر ميرود پس کساني که در ماه محرّم قمه ميزنند و گريبان پاره ميکنند و با شمشير خود را زخمي ميکنند و ... و کارهاي ديگري که باعث ناخشنودي خدا ميگردد، انجام ميدهند، چه توجيهي براي سخن امام -رضي الله عنه- دارند؟
ب- امام-رضي الله عنه- در مناسبتي ديگر ميفرمايد: «من أصبح على الدنيا حزينًا، فقد أصبح لقضاء الله ساخطًا.
ومن أصبح يشكو مصيبة نزلت به، فإنما يشكو ربه.
ومن أتى غنيًا فتواضع له لغناه، ذهب ثلثا دينه.
ومن قرأ القرآن فمات فدخل النار، فهو كان ممّن يتخذ آيات الله هزوًا.
ومن لهج قلبه بحبّ الدنيا، التاط منها بثلاث: همّ لا يغبّه، وحرص لا يتركه، وأمل لا يدركه».
«هر کس براي دنيا اندوهگين شد، از قضا و تقدير الهي ناخشنود است.
و هر کس از مصيبتي شکايت ميکند که بدان گرفتار شده است، در حقيقت از پروردگارش شکايت مينمايد.
و هر کس نزد توانگري آمد و به خاطر توانگرياش در برابر او کرنش و فروتني نمود، دو سوّم دينش را از دست داده است.
و هر کس قرآن را خواند ولي وقتي فوت کرد به دوزخ رفت، از کساني بوده که آيات خدا را مسخره ميکنند.
و هر کس که قلبش شيفته دنيا باشد، به سه چيز گرفتار خواهد شد: اندوهي که از او جدا نميشود، حرص و آزمندي که او را رها نميکند و آرزويي که به آن نخواهد رسيد»[2].
شيعيان در روز عاشورا چکار ميکنند؟! آيا آنها در مصيبتي که هزار و سيصد سال پيش رخ داده، مشارکت ميکنند؟!
آيا عزاداريشان به معني اين است که از غم مصيبت حسين به پروردگارشان شکايت ميبرند؟!
ج- در نهجالبلاغه آمده است: «و روايت شده که امام -رضي الله عنه- وقتي از صفين برگشت و به کوفه آمد، از کنار شباميها گذشت، گريه زنان را شنيد که براي صفّين کشته شدهاند، گريه ميکنند. در اين هنگام حرب بن شرحبيل الشبامي که از سران قومش بود به سوي امام بيرون آمد. امام به او فرمود: «أيغلبكم نساؤكم على ما أسمع، ألا تنهوهنّ عن هذا الرنين!».
«آيا نميتوانيد زنان خود را ساکت کنيد، آيا آنها را از اين ناله و شيون نهي نميکنيد؟!».
حرب در کنار او -رضي الله عنه- راه ميرفت و او سوار بود، امام به او فرمود: «ارجع! فإن مشي مثلك مع مثلي فتنة للوالي ومذلة للمؤمن».
«برگرد، راهرفتن فردي چون تو با من باعث به فتنه مبتلاشدن حاکم وخوارشدن مؤمنان ميگردد»[3].
گريه حرب يک گريه عادي بود که بيانگر سختي وضعيت بود، اما امام -رضي الله عنه- حرب را از آن نهي کرد، پس نظر امام -رضي الله عنه- در مورد ديگر شيونهاي نادرست چيست؟
[1]) 18/342 (140).
[2]) 19/52 (24).
[3]) 19/234 (328).
از کتاب: نهج البلاغه را دوباره بخوانيم، تأليف: عبدالرحمن بن عبدالله الجميعان، ترجمه: جعفر سبحاني، 1427/1385هـ.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|