|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > موضع ائمه نسبت به اصحاب
شماره مقاله : 2506 تعداد مشاهده : 321 تاریخ افزودن مقاله : 17/5/1389
|
موضع ائمه نسبت به اصحاب
س- موضع پیامبر صلی الله علیه و سلم و ائمه در برابر صحابه رسول خدا رضی الله عنهما آنطور که در کتابهای شیعه آمده چه بوده است؟ ج- (در مراجع شیعه ذکر شده که) پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «بار خدایا انصار و فرزندان انصار و فرزند فرزندانشان را بیامرز، ای گروه انصار آیا شما راضی نمیشوید که دیگران با بز و گوسفند برگردند و شما در حالی برگردید که پیامبر خدا سهم شما باشد، گفتند: بله راضی هستیم، آنگاه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: انصار جایگاه و کیف دستی من هستند، اگر مردم به درهای بروند و انصار به دره ای دیگر بروند، من راهی دره انصار میشوم، بار خدایا انصار را بیامُرز»[1] . و امیرمؤمنان علی علیه السلام گفت: «پیشی گیرندگان کامیاب شدند، و مهاجران اول با اجر فراوان و بزرگ رفتند»[2]. همچنین فرمود: «یاران و اصحاب محمّد صلی الله علیه و سلم را دیدهام، هیچ کسی از شما را نمیبینم که با آنها شباهتی داشته باشد، آنها ژولیدهمو و غبار آلود صبح میکردند، و شب را با نماز و سجده سپری میکردند، و روی پیشانی و صورت استراحت میکردند، از یاد معاد و رستاخیز چنان بیمناک بودند گویی روی اخگر و زغال برافروخته داشتند (با گریه میجوشیدند)، میان چشمهایشان همچون زانوی بُز چروکیده و کوفته بود، وقتی ذکر خدا به میان میآمد اشک از چشمانشان سرازیر میشد تا آنکه گریبانشان خیس میگردید و چون درخت در روز طوفانی از ترس عذاب و امید پاداش به خود میلرزیدند»[3] . و گفت: «شما را در مورد اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و سلم توصیه می کنم، به آنها ناسزا نگویید، آنان یاران و یاوران و اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم شما هستند، آنها در دین هیچ بدعتی بوجود نیاوردند، بله: او در مورد اینها مرا وصیت کرد»[4]. و (علی علیه السلام ) در مورد انصار گفت: «وقتی آنان پیامبر صلی الله علیه و سلم را پناه دادند، و خدا و دینش را یاری کردند، همه عربها آنان را هدف گرفته بودند، و علیه آنان با یهودیان همپیمان شدند، همه قبایل یکی پس از دیگری با آنها جنگیدند، و آنها به خاطر دین از همه چیز بریدند و روابط خود را با عربها قطع کردند، و دین را برپاداشتند، و زیر تازیانه جلادان بردباری و شکیبایی کردند، تا آنکه عرب سر تسلیم را در برابر پیامبر صلی الله علیه و سلم فرود آوردند و قبل از وفات در مورد آنها چشمانش روشن شد (به هدف خود دست یافت)»[5]. و زین العابدین در نمازهایش برای اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و سلم دعا میکرد و میگفت: «بار خدایا! به خصوص اصحاب محمّد صلی الله علیه و سلم را، آنان که به خوبی وظیفه همراهی و صحابه بودن را ادا کردند، و در راه یاری کردن پیامبر صلی الله علیه و سلم بهترین امتحان را پس دادند ...بار خدایا رحمت خویش را به تابعین برسان، آنان که میگویند: پروردگارا ما و برادرانمان را كه در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز و كینهای نسبت به مؤمنان در دلهایمان جای مده، پروردگارا! تو دارای رأفت و رحمت فراوانی هستی... آنان زنان و فرزندانشان را در راه اظهار پیروزی کلمه پیامبر صلی الله علیه و سلم خدا ترک کردند و با پدران و فرزندان خود برای تثبیت نبوت او جنگیدند ... »[6]. و یکی دیگر از ائمه (جعفر) گفت: «اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم خدا صلی الله علیه و سلم دوازده هزار نفر بودند، هشت هزار نفر اهل مدینه، دو هزار اهل مکه، و دو هزار نفر برده آزاد شده، در میان آنها هیچ کسی از فرقه قدریه یا مرجئه و خوارج و معتزله و اهل رای دیده نشده، شب و روز گریه میکردند و میگفتند: ارواح ما را بگیر قبل از آن که نان ورآمده بخوریم»[7]. و از امام رضا را در مورد این حدیث پیامبر صلی الله علیه و سلم سؤال شد که فرمود: «اصحاب من همچون ستارگان هستند به هر کدام اقتدا کنید راهیاب می شوید»، و اینکه میفرماید: «اصحابم را برایم بگذارید»؟ در پاسخ گفت: «این حدیث صحیح است منظورش کسانی است که بعد از او تغییر نکردند و دگرگون نشدند»[8] . و حسن عسکری گفت: «موسی کلیم خدا از پروردگارش پرسید: آیا در میان اصحاب پیامبران اصحاب کسی از اصحاب من نزد شما گرامیتر هستند؟ خداوند فرمود: ای موسی آیا نمیدانی که فضیلت اصحاب محمّد صلی الله علیه و سلم بر همه اصحاب پیامبران همچون فضیلت محمّد صلی الله علیه و سلم بر همه پیامبران است»[9]. همچنین روایت کرده که خداوند متعال به آدم علیه السلام فرمود: «هر کس که با محمّد صلی الله علیه و سلم و اصحاب برگزیده او دشمنی ورزد، یا نسبت به یکی از آنها دشمنی و نفرت داشته باشد، خداوند به او چنان عذابی میدهد که اگر بر همه آفریدهها و خلق خداوند تقسیم شود همه را نابود میکند»[10].
[1] - تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین فتح الله کاشانی 4 / 340 ، و الارشاد مفید 1 / 145 ، و اعلام الوری طبرسی ، ص 118 ، تفسیر قمی 2 / 177 . [2] - نهج البلاغة ص602, شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد ت656 ج15/117 بحار الأنوار ج33/105 ح407 (باب كتبه عليه السلام إلى معاوية واحتجاجاته عليه ومراسلاته إليه وإلى أصحابه). [3] - نهج البلاغه ، ص 143 شریف مرتضی . [4] - حیاة القلوب مجلسی 2 / 621 . [5] - الغارات ابراهیم بن محمد ثقفی متوفای 283 هجری ، 2 / 330، و الامالی طوسی، ص 173، و شرح نهج البلاغه 2 / 88 . [6] - صحیفه کامله زین العابدین ، ص 13 / 42 . [7] - الخصال صدوق 640 . [8] - بحار الأنوار ج28/18-19 ح26, الأنوار النعمانية ج1/100 (نور مرتضوى ). [9] - تفسیر حسن عسکری ، ص 65 ، بحار الانوار 13 /340 ، و تفسیر البرهان بحرانی 3 / 228 . [10] - تفسیر حسن عسکری ، ص 196 .
به نقل از: سؤال و جوابهایی در مورد شیعیان اثنا عشری، تألیف: عبدالرحمن بن سعد الشثری، مترجم: اسحاق دبیری
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|