Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

ابوهريره رضی الله عنه  مي‌گويد: رسول‌خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: (من أحب الحسن و الحسين فقد أحبّني، و من أبغضهما فقد أبغضني) يعني: «هر كس دوستدار حسن و حسين است، در واقع مرا دوست دارد و هر كس با اين دو، بغض و دشمني ورزد، با من دشمني ورزيده است».
 سنن نسائي، شماره‌ي 8168؛ شيخ عثمان خميس در كتاب الأحاديث بشأن السبطين، ص312، اين حديث را حسن لذاته دانسته است.

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>جنگ ولجه

شماره مقاله : 2676              تعداد مشاهده : 377             تاریخ افزودن مقاله : 24/5/1389

جنگ ولجه


خبر شکست مذار، به کسری (اردشیر) رسید؛ کسری، اندرزگر را در رأس لشکری به مقابله‌ی خالد رضی الله عنه  فرستاد و بهمن جادویه را نیز در پی او روان کرد. اندرزگر، از مدائن به کسکر و از آن‌جا به ولجه رفت و همان‌جا اردو زد. بهمن جادویه نیز از سواد به سوی مسلمانان رفت تا آنان را دور بزند و آن‌ها را درمیان لشکر خود و لشکر اندرزگر، به محاصره درآورد. بهمن، در مسیر حرکتش تعدادی از دهقانان را با خود همراه ساخت. پس از آن‌که نیروهای ایرانی، در ولجه جمع شدند و اندرزگر احساس کرد که قدرتش بالا گرفته است، فرمان حمله داد. خالد رضی الله عنه  که در مکانی به نام (ثنی) در نزدیکی بصره بود، از تجمع ایرانی‌ها در ولجه و قصدشان باخبر شد و تصمیم گرفت از سه جهت بر لشکر انبوه ایرانیان حمله‌ور شود و آنان را آشفته و غافل‌گیر سازد. فرمانده‌ی‌ سپاه اسلام، پیش از آغاز عملیات، سوید بن مقرن را دستور داد که در حضیر بماند تا مسلمانان از پشت مورد تهاجم واقع نشوند و خودش به سوی ولجه حرکت کرد و پس از بررسی موقعیت ولجه دریافت که هموار بودن و گستردگی منطقه، این امکان را به مجاهدان می‌دهد که از توان عملیاتی و حرکتی زیادی برخوردار باشند. خالد رضی الله عنه  در اجرای طرح حمله‌ی سه‌جانبه به دشمن، دو گروه را به کمین فرستاد تا از دو طرف و پشت سر به دشمن شبیخون بزنند. جنگ شروع شد و خالد رضی الله عنه  از روبرو به ایرانی‌ها حمله کرد. افرادی که در کمین بودند، در وقت مناسبی، دشمن را از پشت سر غافل‌گیر کردند و آنان را شکست سختی دادند؛ اندرزگر و سپاهیانی که همراهش گریخته بودند، از تشنگی هلاک شدند.[1] خالد رضی الله عنه  برای سپاهیان مسلمان سخنرانی کرد و فرمود: «ایا به غذاها و خوراکی‌هایی که در این سرزمین‌ها است، نمی‌نگرید؟! به خدا سوگند که اگر هدف بزرگی چون جهاد در راه خدا و دعوت به اسلام نبود، عقل چنین حکم می‌کرد که برای به دست آوردن زندگانی فراخ و بارفاه هم که شده، بجنگیم و گرسنگی و تنگدستی را پشت سر بگذاریم….»
خالد رضی الله عنه  غنایم را پنج قسمت کرد و خمس آن را به مدینه فرستاد و بقیه را درمیان مجاهدان تقسیم نمود و ضمن به اسارت گرفتن زنان و فرزندان جنگجویان، برای کشاورزان پرداخت جزیه را مقرر نمود.[2] در سخنرانی خالد بن ولید رضی الله عنه  به این نکته اشاره می‌شود که: ما خواهان آخرت هستیم و هدف بزرگی در پیش داریم؛ اما به فرض این‌که ما هدفی این‌چنین بزرگ هم نداشتیم که به خاطر آن جنگ و جهاد کنیم، عقل چنین حکم می‌کرد که برای اصلاح وضع زندگانی خود هم که شده، بجنگیم. خالد رضی الله عنه  بهبود وضع معیشتی را با هدف بزرگ جهاد که همان دعوت به اسلام است نمی‌آمیزد و بلکه به بیان این فرضیه می‌پردازد تا به هدفمند کردن جهاد در راستای گسترش اسلام بپردازد و با زبان حال این را بگوید که: «وقتی یک هدف دنیوی و گیتیانه، می‌تواند سبب و زمینه‌ی جنگیدن با چنین دشمنانی باشد، پس چرا به خاطر رضای خدا و هدفی بس بزرگ و اخروی جهاد نکنیم؟» این سخنان خالد برانگیزنده‌ی همت و توان سربازان اسلام و احیاگر قوت قلب و عزم و اراده‌ی درونی مجاهدان بود و سبب شد تا مجاهدان، تمام امکانات و توان و نیروی خود را در راه خدای متعال به‌کار بگیرند.[3]
در روایتی چنین آمده است که: خالد رضی الله عنه  در جنگ ولجه یکی از افراد دشمن را به مبارزه طلبید که با هزار مرد برابری می‌کرد و او را کشت و سپس بر جنازه‌اش تکیه داد و خواست که برایش غذا ببرند تا در همان حال میل کند.[4] این کار خالد بن ولید (سیف‌الله) روحیه‌ی ایرانیان را درهم شکست و خفت و خواری آنان را به نمایش گذاشت.


[1] الكامل ابن‌اثير (2/52)؛ أبوبكر الصديق، خالد جنابي، ص48
[2] البداية و النهاية (6/350)
[3] التاريخ الإسلامي (9/139)
[4] البداية و النهاية (6/350)



به نقل از کتاب: ابوبکر صدیق(تحلیل وقایع زندگی خلیفه اول)، مؤلف :دکتر علی محمد صلابی، مترجم : محمد ابراهیم کیانی




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

 از عقبه بن حارث روايت است: پس از وفات پيامبر صلی الله علیه و سلم با ابوبكر صدّيق از نماز عصر بيرون آمديم كه علي نيز با ما بود، در راه كه مي‌رفتيم به حسن بن علي كه با بچه‌ها بازي مي‌كرد، رسيديم، ابوبكر او را به ‌آغوش گرفت و بر گردنش سوار كرد و گفت: «بأبي یشبه النبي – ليس شبيهاً بعلي» پدرم فدايش باد! شبيه پيامبر است نه علي، علي می‌خنديد(مسند احمد، با تحقيق احمد شاكر، إسناد آن صحيح است. 1/170.).

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 16786
دیروز : 5614
بازدید کل: 8806945

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010