|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>سلمان بن ربیعه باهلی
شماره مقاله : 2736 تعداد مشاهده : 527 تاریخ افزودن مقاله : 26/5/1389
|
سلمان بن ربيعه باهلي از سرداران بزرگ فتوحات در عهد عثمان رضي الله عنه
اين صحابي جليل القدر، نخستين فردي بود که در کوفه به منصب قضا منصوب شد. عمر بن خطّاب رضي الله عنه ، پيش از شريح او را قاضي کوفه کرده بود، اما چون سعد بن ابي و قاص، در عهد عثمان براي بار دوم به امارت کوفه منصوب شد، خود منصب قضا را به عهده گرفت. همچنين سلمان در نبرد قادسيه شرکت کرد و در آنجا و نيز در مدائن منصب قضا داشت. بايد اين را به ياد داشت که در عهد عمر، هر کسي صلاحيّت منصب قضا را نداشت و نيز هر کسي را توان آن نبود تا در کوفه که از يک طرف مملو از بزرگان عرب و صحابه بزرگوار بود و از ديگر سو خيل عظيمي از ملتها و اقوام و قبايل مختلف در آنجا سکونت دشتند، در جايگاه قضا نشيند و اين دليلي است بر ميزان علم و معرفت سلمان نسبت به شريعت و عدل و دينداري و خرد شخصيت قوي او که سبب شد تا همهي مردم به او اعتماد کامل داشته باشند. همچنين سلمان در فتح مدائن و نيز فتح باب الأبواب، عهدهدار تقسيم غنايم بود که خود، بيانگر تقوا و درستکاري او ميباشد. سلمان مردي بود صالح و خدا ترس که هر سال به حج ميرفت، مردي کم نظير که از اخلاق والايي برخوردار بود، کريم بود و سخاوتمند و مهمان نواز، شجاع بود و غيور، وفادار بود و راستگو و آنچه را براي خود دوست ميداشت براي ديگران نيز ميپسنديد، اين مرد بزرگ بعد از يک عمر جهاد در راه خدا و داشتن مناصب قضا و امارت، آنگاه که به شهادت رسيد، نه ديناري از خود به جا گذاشت و نه خانهاي. او در ميان ديگر سرداران هم عصرش از امتياز خاصي در مديريت و رهبري برخوردار بود. چون عثمان بن عفان، نامهاي به وليد بن عقبه امير کوفه، نوشت و به او دستور داد تا سپاهياني را به فرماندهي مردي شجاع و با ايمان جهت تقويت شاميان به جانب وي اعزام کند، وليد بدون هيچ شک و ترديدي، سلمان را براي اين مأموريت مهم منصوب کرد. وليد، سلمان را در شرايطي به اين سمت تعيين کرد که سرداران بزرگي در کوفه حضور داشتند و در فتوحات و نبردهاي متعدد، لياقتهاي خود را به اثبات رسانيده بودند. بدون شک سلمان نمونهي والاي شجاعت، قدرت، ورع و تقوا محسوب ميشد که در جنگهاي مختلف اين خصايل را به اثبات رسانيد. او در فنون جنگ ماهر و از قدرت مديريت و فرماندهي فوقالعاده برخوردار بود، جزو تيراندازان قهار به حساب ميآمد و در سوارکاري مهارتي بسيار داشت.[1] نسبت به اسبها اطلاعات فراواني داشت و به همين دليل در عهد عمر بن خطاب رضي الله عنه ، عهدهدار پرورش و نگهداري اسبان شد. نقل است که عمر بن خطاب از اقصي نقاط قلمرو اسلامي اسبان بيشماري را گرد آورده و آماده جنگ مينمود. در کوفه نيز چهار هزار اسب وجود داشتند. هدف اين بود که چون دشمنان به مرزها حملهور شوند، مسلمانان بتوانند با آن اسبان به سوي دشمنان بشتابند و به مقابله با آنان بپردازند.[2] سلمان نيز در کوفه مأمور پرورش و نگهداري آن خيل عظيم اسبان بود.[3] در مورد شجاعت او، خودش چنين گفته است: من با همين شمشيرم، يکصد جنگجو را کشتهام که هيچ کدامشان خداوند عزوجل را پرستش نميکردند و هيچ يک از آنان را در بند اسارت به قتل نرساندم.[4] سلمان در ميدان کارزار هرگز دشمن خود را که به خداوند کفر ميورزيد، از روي نيرنگ و خيانت نميکشت، بلکه نخست او را از سرنوشت خود بر حذر ميداشت و آنگاه رو در رو با او نبرد ميکرد و در فرصت مناسب او را به قتل ميرساند. او الگوي والاي يک مجاهد راستکردار بود که در راه رضاي خداوند عزوجل و اعلاي کلمهي حق جهاد مينمود و از مردن در اين راه نميانديشيد. سرانجام اين رادمرد دلير در سال سي و دو يا سي و سه بعد از هجرت و در حين جهاد در راه خدا، در خون خود غلتيد و به مقام شهادت نائل آمد.[5] رشادتها و اقدامات شجاعانه و بينظير اين بزرگ مرد تاريخ اسلام، به يقين ميتواند الگوي جاودان براي هر سرباز و سرداري باشد.[6] او تمامي خصايل نيک را در خود گرد آورده بود، فقيهي بود محدّب، قاضياي عادل و دادگر، امانتداري پاک و راستکردار، مديري دور انديش و خردمند، جنگجويي بيباک، قهرماني شهيد و سرداري فاتح.[7]
[1]- تهذيب ابن عساکر (6/210) و تاريخ طبري (5/309). [2]- قادة الفتح الإسلامي في أرمينية،169. [3]- أسر الضابة (2/327). [4]- الإستيعاب (2/633). [5]- قادة الفتح الإسلامي في أرمينية،170. [6]- قادة الفتح الإسلامي في أرمينية،171. [7]- قادة الفتح الإسلامي في أرمينية،172.
به نقل از: ترجمه شناخت سيره عثمان بن عفّان رضي الله عنه، تأليف: دکتر علي محمد محمد صلابي
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|