|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مسائل فقهی>گوشه گیری > حکم گوشه گیری در اسلام
شماره مقاله : 2845 تعداد مشاهده : 683 تاریخ افزودن مقاله : 29/5/1389
|
در کتاب الفتن ، شماره (7088) از ابو سعيد خدري رضاي خدا بر او باد روايت کرده که پيغمبر ( صلي الله عليه و سلّم ) فرمودند : ( يُوشِكُ أَنْ يَكُونَ خَيْرَ مَالِ الْمُسْلِمِ غَنَمٌ يَتْبَعُ بِهَا شَعَفَ الْجِبَالِ وَمَوَاقِعَ الْقَطْرِ يَفِرُّ بِدِينِهِ مِنْ الْفِتَن ) . يعني : نزديک است که زماني بيايد بهترين مال مسلمان گوسفنداني باشد آنها را به چرا گاه ها دردرّه ها و قلّه کوهها ببرد و بدين صورت براي حفاظت دينش از فتنه و آشوب فرار کند . و مسلم در حديث شماره (1888 ) شبيه آن را روايت مي کند : عن أبي سعيد الخدري أيضاً رضي الله عنه الله عنه أَنَّ رَجُلا أَتَى النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ : أَيُّ النَّاسِ أَفْضَلُ ؟ فَقَالَ : رَجُلٌ يُجَاهِدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِمَالِهِ وَنَفْسِهِ. قَالَ : ثُمَّ مَنْ ؟ قَالَ : مُؤْمِنٌ فِي شِعْبٍ مِنْ الشِّعَابِ يَعْبُدُ اللَّهَ رَبَّهُ وَيَدَعُ النَّاسَ مِنْ شَرِّهِ ) . يعني : از ابو سعيد خدري رضي الله عنه روايت مي کند که مردي نزد پيغمبر ( صلي الله عليه و سلّم ) آمد و پرسيد : چه کسي از مردم با فضيلت تر است ؟ فرمود : مردي که در راه خدا با مال و نفسش تلاش مي کند . سپس گفت : چه کسي ؟ فرمود : مؤمني که در درّه اي از درّه ها خدا را عبادت کند و مردم را به خاطر شرارتشان ترک کرده باشد . اينکه در حديث فرمودند : (شَعَفَ الْجِبَالِ ) يعني قلّه کوهها . و امّا کلمه ( الشعب ) درّه اي که در بين د و کوه قرار گرفته باشد . نووي رحمه الله در شرح مسلم ( 13/ 34 ) مي فرمايند : منظور عين درّه نيست ؛ بلکه منظور تنها شدن و گوشه گيري از مردم است ، و اينکه کلمه درّه را تعيين کرده اند بدين علّت است که غالباً درّه از مردم خالي است . اين حديث بر بهتر بودن گوشه گيري از مردم و عدم اختلاط با آنها دلالت مي کند ،در حالي که مسلمان به خاطر فتنه و آشوب دينش در امان نباشد ، به صورتي که اگر با مردم آمد و شد داشته باشد از ارتداد خود و يا تجاوز کردن از حقّ و يا مرتکب شرک شدن و يا ترک اصول اسلام و ارکانش و يا امثال آن بترسد . حافظ ابن حجر در کتاب الفتح ( 13/ 42 ) مي گويد : حديث بر فضيلت گوشه گيري دلالت مي کند براي کساني که دينشان در امان نباشد . و سندي در حاشيه اش بر کتاب النسائي ( 8/ 124 ) مي گويد : اين حديث شامل جايز بودن گوشه گيري و حتّي افضل بودن آن در روزگار فتنه است . در حديث دوّمي که همين الآن ذکز شد پيغمبر ( صلي الله عليه و سلّم ) مؤمن گوشه گير را در فضيلت به دنبال تلاش کننده در راه خدا ذکر کرده است ،حافظ ابن حجر در الفتح ( 6/6 ) مي گويد : مؤمن گوشه گير از مردم به دنبال مجاهد در راه خدا مي آيد ، چون کسي که با مردم قاطي است از ارتکاب گناه در امان نيست ، و بعضي موقع گناهان او بيشتر از حسناتي مي باشد که در اختلاط با مردم برايش حاصل مي شود . امّا فضل انزوا و کناره گيري ويژه موقع فتنه است . امّا در مورد گوشه گيري در غير وقت فتنه و ترس مسلمان از دينش ، علما اختلاف دارند ، جمهور علما بر اين هستند که : اختلاط با مردم بهتر از انزوا و گوشه گيري است ، براي اين حکم چند دليل آورده اند ، و اينک تعدادي از آنها : اختلاط با مردم حالت و عمل پيغمبر ( صلي الله عليه و سلّم ) و تمامي پيغمبران قبل از او- صلوات الله و سلامه عليهم - ، و عموم اصحاب پيغمبر- رضاي خدا بر آنان باد – بود . شرح مسلم از نووي ( 13/34 ) . حديثي که ترمذي در شماره ( 2507 ) و ابن ماجه در شماره ( 4032 ) از پيغمبر ( صلي الله عليه و سلّم ) روايت کرده اند که فرمودند : (الْمُؤْمِنُ الَّذِي يُخَالِطُ النَّاسَ وَيَصْبِرُ عَلَى أَذَاهُمْ أَعْظَمُ أَجْرًا مِنْ الْمُؤْمِنِ الَّذِي لا يُخَالِطُ النَّاسَ وَلا يَصْبِرُ عَلَى أَذَاهُمْ) يعني : مؤمني که با مردم آمد و شد دارد و بر اذيت و آزار آنان صبر مي کند بهتر است از مؤمني که اختلاط ندارد و بر اذيت و آزار آنان صبر نمي کند ، الباني در صحيح ترمذي به شماره ( 2035 ) آن را صحيح دانسته است . سندي در حاشيه خودش برکتاب ابن ماجه (2/493 ) مي گويد : حديث بر بهتر بودن کسي که با مردم قاطي و صابر است از کسي که گوشه گير است دلالت دارد . صنعاني در کتاب سبل السلام مي گويد : کسي که با مردم آمد و شد دارد ، و آنها را امر به معروف و نهي از منکر مينمايد ، و با آنها به نيکي برخورد مي کند ، بهتر است از کسي که ، از مردم کناره گيري مي کند و بر اختلاط با آنها صبر ندارد . حديثي که ترمذي ازابو هريره روايت مي کند ، مي گويد : مردي از اصحاب رسول الله ( صلي الله عليه و سلّم ) از کنار درّه اي ردّ شد و چشمه کوچکي در آنجا ديد از زلالي و پاکي آبش متعجب شد ، و گفت : اي کاش از مردم کناره گيري مي کردم و در اين درّه کنار اين آب سکونت مي کردم ، سپس گفت : هرگز اين کار را نمي کنم تا از رسول الله ( صلي الله عليه و سلّم ) اجازه نگيرم . وقتي که موضوع را به رسول الله ( صلي الله عليه و سلّم ) گفتند، فرمود : ( لا تَفْعَلْ ، فَإِنَّ مُقَامَ أَحَدِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَفْضَلُ مِنْ صَلاتِهِ فِي بَيْتِهِ سَبْعِينَ عَامًا . أَلا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ الْجَنَّةَ ؟ اغْزُو فِي سَبِيلِ اللَّهِ . مَنْ قَاتَلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَوَاقَ نَاقَةٍ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ ) يعني : اين کار را انجام نده ، چون مقام هريک از شما در راه خدا ، از نماز خواندنش در خانه هفتاد سال با فضيلت تر است . مگر دوست نداريد که خداوند از گناهانتان خشنود شود و شما را داخل بهشت کند ؟ بجنگيد در راه خدا . کسي که در راه خدا به اندازه فاصله دو بار دوشيدن شتر بجنگد بهشت براي او واجب است . الباني اين حديث را در صحيح ترمذي (1348 ) حسن دانسته است . آنچه مسلمان از آميختن با مردم بدست مي آورد ، از مصلحت هاي شرعي و منافعي که از اختلاط با مردم حاصل مي شوند از قبيل برپا نمودن شعائر ديني و زياد کردن تعداد مسلمانان ، و رساندن خيرهايي از جمله ياري کردن و به داد رسيدن و امثال آن به آنها ، و شرکت در نمازهاي جمعه و جماعت ، و تشييع جنازه ، و عيادت مريض ، و حلقه هاي ذکر و غيره .... ( فتح الباري 13/ 43 / شرح مسلم از نووي ) . توفيق دهنده تنها خداست و او داناتر است .
صلي الله و سلّم علي نبينا محمد و علي آله و صحبه اجمعين شيخ محمد صالح المنجد
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|