Untitled Document
 
 
 
  2024 Dec 03

----

01/06/1446

----

13 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

از ابو هريره رضي الله عنه روايت است که: رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود: « قَال اللَّه تَعالَى: أَعْددْتُ لعِبادِيَ الصَّالحِينَ مَا لاَ عيْنٌ رَأَت، ولاَ أُذُنٌ سَمِعتْ ولاَ خَطَرَ علَى قَلْبِ بَشَر، واقْرؤُوا إِنْ شِئتُم: { فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جزَاءً بِما كَانُوا يعْملُونَ } [ السجدة: 17 ] (متفقٌ عليه) »
« خداوند (در حديث قدسى) فرمود: من براي بندگان نيکوکار خويش چيزي را مهيا نمودم که نه چشمي ديده و نه گوشي شنيده و نه در دل کسي خطور نموده است و اگر مي خواهيد بخوانيد. (هيچکس نمي داند که چه نعمت هاي بي نهايت که سبب روشني چشم است براي شان ذخيره گرديده است). (سجده: 17) »

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>عباسیان > چگونگی تشکیل دولت عباسیان

شماره مقاله : 2900              تعداد مشاهده : 305             تاریخ افزودن مقاله : 31/5/1389

چگونگی تشکیل دولت عباسیان

نگاه مختصری داریم به چگونگی تشکیل دولت عباسی ، که مؤسس آن أبو العباس عبد الله بن محمد بن على بن عبد الله بن عباس بن عبد المطلب می باشد ، سپس توضیح کوتاهی در مورد اسباب قیام آنها و رمز موفقیت شان سخن خواهیم گفت . و در مقالات بعدی سلسله خلفاء عباسی را شرح خواهیم داد .

1 ) – اصل و نسب دولت عباسی :

أ ) – عباس بن عبدالمطلب :
اصل و نسب عباسیان بر می گردد به عباس بن عبدالمطلب بن هشام بن عبد مناف القرشی و او عموی رسول الله صلی الله علیه و سلم بود و در بین بنی هاشم از بالاترین مکانت بر خوردار بود و از بیشترین مال و ثروت در جاهلیت بهره مند بود و بعد از وفات ابوطالب ریاست ایشان را بر عهده داشت وقبل از اینکه اسلام بیاورد ، در بیعت عقبه همراه با انصار شرکت کرد . در بدر همراه مشرکین بود ، به دست مسلمانان اسیر شد و فدیه خود را پرداخت و در مقابل آن آزاد شده و به مکه باز گشت و در آنجا اسلام آورده و آن را مخفی نگه داشت تا اینکه قبل از فتح مکه به رسول الله صلی الله علیه و سلم ملحق شد . او در فتح مکه و غزوه حنین شرکت کرده و در رجب سال 32 هجری در مدینه وفات کرد و در بقیع دفن کرده شد . احادیث زیادی در فضل و منزلت او وارد شده است و پیامبر صلی الله علیه و سلم او را ستوده است و گفته است عباس از من و من از او هستم و حب خود را نسبت به عباس ابراز می کرد . پس می توان گفت که عباس بن عبدالمطلب جد خلفاء عباسیون است و به همین جهت این دولت را او نسبت می دهند .


ب ) – عبدالله بن عباس :
عبدالله پسر عباس پسر عبدالمطلب پسر عموی رسول الله صلی الله علیه و سلم است سه سال قبل از هجرت به دنیا آمد . به خاطر کثرت علم ، فهم و درایت فراوان او از قرآن و سنت ، لقب بحر الامه یا ترجمان قرآن به او نسبت داده شده است . پیامبر برای ابن عباس دعا کرد تا خداوند او را در دین فقیه گرداند و علم تأویل را به او عطا کند . ابن عباس در جمل و صفین همراه علی رضی الله عنه شرکت کرد . بزرگان صحابه من جمله عمر رضی الله عنه به او احترام گذاشته و در مجالسی که فقط بزرگان صحابه در آن بودند ، مجال حرف زدن و نطر دادن به او داده می شد . فضائل و مناقب او بسیار است که در این جا نمی گنجد ، عباسیون با انتساب خود به جدشان عبدالله بن عباس در پیشبرد اهدافشان استفاده زیادی بردند . 

ج ) – علی بن عبدالله بن عباس :
علی بن عبدالله در سالی که علی رضی الله عنه به شهادت رسید دیده به جهان گشود و از پدرش عباس و ابوهریره و ابن عمر و ابوسعید و دیگران حدیث روایت کرده است . شخصی عابد و بسیار نماز گزار بود و به همین خاطر ، به او لقب سجاد دادند . در تقوا و ورع و خوف از خداوند شخصی کاملی بود . پدرش عبدالله او را وصیت کرد تا از مکه به شام نزد عبدالملک رود ، وقتی پدرش وفات کرد به شام رفته و با عبدالملک انس گرفته و رفیق شد و فکر انتقال حکومت به بنی عباس در او به وجود آمد تا اینکه در عهد ولید بن عبدالملک ، علی بن عبدالله بن عباس از آنها خواست تا خلافت بعد از او به فرزندش انتقال دهد ، ولید وقتی از موضوع اطلاع پیدا کرد او را ازبلاد شام بیرون رانده و به جای دیگر تبعید کرد ، سپس در عهد سلیمان و عمر بن عبدالعزیز و هشام دو باره او را به دمشق راه دادند ، خاصتا در عهد عمر بن عبدالعزیز که دستور داد تا هر نوع آزار و اذیت را از بنی هاشم دور کنند و این باعث شد تا در عهد هشام بن عبدالملک به علی بن عبدالله بن عباس آزادی بیشتر داده و او را فعالیت های سیاسی دخالت دادند و از طمع او در خلافت غافل شدند .
علی بن عبدالله خلفاء را به ضعف فکری و عدم توانایی امور متهم می کرد و کم کم مقدمات انتقال حکم از بنی امیه به بنی عباس را فراهم می ساخت . بعضی از مورخین بر این نظرند که علی بن عبدالله بن عباس اولین کسی است که تمنای خلافت از بنی عباس کرد و این فکر انتقال خلافت را در بین مردم به وجود آورد و آن را آشکار ساخت . او سر انجام در سال 118 هجری دار فانی را وداع گفت .

د ) – محمد بن علی بن عبدالله بن عباس :
او اولین کسی بود که ارکان و قواعد برای تشکیل دولت عباسیان را پایه ریزی کرد ، او در بین برادرانش از آگاهی و بصیرت بالاتری برخوردار بود . محمد که نوه ابن عباس بود در مجالس و سخنرانیها شعار و اهداف خود برای انتقال حکومت به بنی هاشم ابراز می کرد ، او شخصی عابد و زاهدی بود و جزء اهل علم به شمار می آمد و صاحب فکر و اندیشه بود ، بلیغ و دارای منطقی بسیار قوی بود . وسرانجام در سال 125 هجری وفات نمود .
مورخین بدایت تغیر فکری و اجتماعی در جامعه را در محمد بن علی العباسی می دانند و او عبقری و بسیار با استعداد معرفی کرده اند که توانست خطوات و نقشه ها را برای انتقال خلافت به بنی هاشم طراحی کند و بعضی از علماء بر این نظرند که دعوت به سوی تشکیل حکومت عباسی و تنظیم قدم های اساسی ، را سه نفر طراحی کردند که اولین نفر آن علی بن عبدالله بن عباس بود که بیش از بیست سال برای آن تلاش کرد و برای خراسان و عراق نمایندگان و دعوت گرانی مشخص کرد و بعد از آن پسرش محمد بن علی و سپس ابراهیم پسر محمد این دعوت را انجام داد . و در بین آراء می توان گفت : که فکر بنیادی و اساسی برای تشکیل حکومت عباسیان را محمد بن علی العباسی طراحی کرده و فرزندان و برادرانش او در این امر یاری کردند .

2 ) – ضعف خلافت امویان و تشکیل دولت عباسی :
در بدایت قرن دوم هجری یعنی از سال 100 هجری به بعد دعوتهای سری عباسیان شکل گرفته و مجالس و صحبتها برای دعوت عباسی در گوشه و کنار به وجود آمده بود و در عراق و خراسان و مناطق دیگر اشخاصی برای این امر مشخص شده بودند . و از طرف دیگر مخالفتها و نارضایتهای دیگری علیه امویان به وجود آمده بود که قدمی مثبت برای بهتر شکل گرفتن دعوت عباسی تلقی می شود .
بنی عباس در این دعوت ، مبادی و شعارهای پیاده کردند ، که از جمله آنها : دعوت به اصلاح امور و دعوت باز گشت به کتاب و سنت ، را جزء شعار عام خود قرار داده بودند و در کنار آن حوادث تلخ دوران بنی امیه مثل محاصره شدن کعبه و واقعه قتل حره در مدینه منوره و شهادت حسین را به آن می افزودند.
اندک اندک دعوت بنی عباس در فکر و ذهن مردم جا گرفته بود و از خلافت بنی امیه خسته شده بودند و می خواستند حکومتی جدید و با اندیشه تازه را تجربه کنند ؛ در شهرها ، روستاها و بازارها حرف از دعوت عباسیان بود . بکیر بن ماهان از جمله کسانی بود که در امر انتشار این دعوت نقش کلیدی و مهمی را عهده دار بود و در خراسان نیز ابو مسلم خراسانی این دعوت را انتشار می داد ، مورخان او را منشأ اصلی برای دولت عباسی می دانند ، او برای این دعوت با لشکر اموی وارد جنگ شد . چون خراسان دورترین نقطه از خلافت امویان بود مکانی مناسب برای انقلاب کردن و انتقال دادن حکومت به عباسیان بود . ابو مسلم خراسانی قیادت و رهبری خراسان در قیام علیه امویان بر عهده داشت و همه این حرکات در حالی بود که بنی امیه در انتهای ضعف به سر می برد و حکام اموی بر سر منصب خلافت با هم نزاع و در گیری داشتند ؛ ولی باز هم خلفاء اموی از این حرکات غافل نبودند و چندین مرتبه با دستگیری افراد های کلیدی در این دعوت سعی بر این داشتند تا دعوت عباسی را خاموش سازنند ، اما ضعف آنها بیشتر از آن بود که بتوانند این حرکات را کاملا متوقف سازند .
دعوت بنی عباسی در خراسان روز به روز قدرت بیشتر می گرفت . و توانستند بر آنجا تسلط پیدا کرده و نفوذ خود را به طرف شام و بغداد بکشانند . و سر انجام بر شام و جزیره نیز تسلط پیدا کرد ند و در سال 132 هجری مروان بن محمد که آخرین خلیفه ی بنی امیه در حالی که به طرف مصر فرار می کرد لشکر عباسی او را دنبال کرده ، تا اینکه او در روستایی به نام بوصیر یافتند و در آنجا کشته شد .و در این سال عصرخلافت امویان پایان یافت و عصر جدید دولت عباسی شروع شد .

3 ) – اسباب قیام عباسیان و رمز موفقیت آنها :
بی رحمی بعضی از والیان بنی امیه امثال عبیدالله بن زیاد و حجاج بن یوسف سبب شد تا اندک اندک نارضایتی ها بالا گرفته و زمینه برای قیام علیه خلافت اموی فراهم شود . حوادثی همچون عاشورا و قتل حره در مدینه منوره سببی بود تا بنی عباس برای قیام خود از آن استفاده کرده و حمایت آل بیت را به طرف خود جلب کنند و بعد از آن کشته شدن زید بن علی بن حسین در کوفه و به دار آویختن او به موفقیت این قیام کمک بیشتری کرد .
دلایل موفقیت عباسیان در این قیام را می توان در چند چیز خلاصه کرد : اولا : دعوت آنها به طرف اصلاح و باز گشت به قرآن و سنت ، و از طرف دیگر استفاده از تراث جدشان عبدالله بن عباس بود . عباسیان در دعوت خود از منهج فقه ی ابن عباس بهره ی بسیار بردند . و از کتب و آراء جدشان عبدالله برای تحکیم حکومت استفاده بردند .

ترجمه و تحقیق : أبو أنس
سايت عصر اسلام
www.IslamAge.com

مراجع و مصادر :
1 – الدعوة العباسية ودورها في نهاية الدولة الأموية_ تألیف دکتر علی محمد صلابی 2- سير أعلام النبلاء – تأليف : الذهبي - تحقيق شعيب الأرناؤوط 3- سایت موسوعة الأسرة المسلمة التاریخ الإسلامی و سایت قصة الإسلام و سایت تاریخ الإسلام .  
4- تاريخ الإسلام السياسي والديني والثقافي والاجتماعي – تألیف : دکتر حسن ابراهيم حسن 
5- البدایة و النهایة – ابن کثیر



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال قتادة رحمه الله: «إن هذا القرآن يدلكم على دائكم ودوائكم، فأما داؤكم فالذنوب وأما دواؤكم فالاستغفار». "جامع العلوم والحكم " (ص : 415). و قتاده رحمه الله فرمود: «این قرآن برای شما درد و دوای شما را بیان کرده، درد شما گناه است و دوای آن استغفار و طلب مغفرت الهی است».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1804
دیروز : 3590
بازدید کل: 8969561

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010