|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>غسل ميت
شماره مقاله : 315 تعداد مشاهده : 375 تاریخ افزودن مقاله : 27/5/1388
|
غسل ميت
1-حكم آن: بنا براي جمهورعلما غسل ميت مسلمان فرضكفايه است. بنابراين هرگاه يكي اينكاررا انجام دهد از ذمه و عهده همه مكلفان ساقط ميگردد. چون هم پيامبر صلي الله عليه و سلم بدان دستور داده است و هم مسلمين پيوسته آن را انجام دادهاند. 2-غسل چهكساني واجب است و غسل چهكساني واجب نيست: غسل مسلماني واجب استكه در جنگ بدستكافرانكشته نشده باشد. 3-غسل پارهاي از اندام مرده: در شستن و غسل پارهاي از اندام مرده مسلمان، فقهاء اختلافكردهاند: بنا براي امام شافعي و امام احمد و ابن حزم پارهاي از اندام ميتكه جدا شود، بايد غسل و كفن شده و بر آن نماز بخوانند. امام شافعيگفته است: پرندهاي در مكه دستي را بزمين انداخت،كه مربوط به واقعه جنگ جمل بود و ازروي انگشتري آن را شناختندكه دست عبدالرحمن بن عتاب بن اسيد بود. آن را شستند و برآن نماز خواندند. اينكار در محضرگروهي از اصحاب پيامبر صلي الله عليه و سلم صورتگرفته است. امام احمد گفته است: ابوايوب بر پاي بريدهاي كه يافته بودند، نماز خواند. و عمر بن خطاب براستخوانهائيكه يافته بودند، نماز خواند. ابن حزمگفته است: اگر پارهاي از تن مسلمان مرده، يافته شود، بايد برآن نماز خواند و آن را شسته وكفن كرد، مگراينكه مربوط به شهيد باشد. اوگفته است بايد درحين نماز خواندن نيت نماز خواندن بر تمام اندام، جسم و روح او داشته باشد، امام ابوحنيفه و امام مالك گفتهاند: اگراندام يافته شده، بيشترازنصف تن او باشد، شسته و برآن نماز خوانده ميشود، در غيرآن صورت غسل و نماز خواندن برآن لازم نيست. ٤-شهيد را غسل نميدهند: شهيد مسلماني استكه در جنگ بدست كافرانكشته ميشود. او را غسل نميدهند، حتي اگر جنب نيز بوده باشد. او را در جامهاش كه براي كفن كردن مناسب باشد،كفن ميكنند. اگر جامهاش براي تكفينكفايت نكند، پارچه ديگري بدان ميافزايند و اگر جامهاش بيشتر ازكفن سنتي باشد، قسمت اضافي آن را ميگيرند. اورا همانگونهكه آغشته بخون است، تدفين ميكنند و نبايد او را شست، امام احمد روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفته است:" لا تغسلوهم فإن كل جرح، أو كل دم يفوح مسكا يوم القيامة [شهيدان را غسل مدهيد، زيرا هرزخمي يا هر خوني از آنان در روز قيامت بوي مشك ميدهد]". پيامبر صلي الله عليه و سلم دستوردادكه شهداي “احد” را آغشته بخون دفنكنند وآنان را غسل ندادند و بر آنان نماز نخواند. امام شافعي گفته است: شايد غسل ندادن و نماز نخواندن بر شهداء، بدانجهت باشد تا آنان آغشته بخون خود خدا را ملاقاتكنند. زيرا در حديث آمده استكه بوي خون شهيدان، همچون بوي مشك ناب است. چون خداوند برايشان ارج و ارزش قايل است. لذا نيازي به نماز ندارند، و در ضمن كار مسلمانان نيز آسان ميشود چون ممكن است درميانشان زخميان بوده و نگران برگشتن دشمن نيز باشند و زخميان هم اميدوار باشندكه زودتر به خانواده خويش بپيوندند و ممكن است خانوادهشان نيز چنين انتظاري داشته باشند. بعضيگفتهاند بدين جهت بر شهيد نماز خوانده نميشودكه نماز بر ميت خوانده ميشود و حال آنكه شهيد زنده است. يا اينكه نماز برميت شفاعت است براي او، و حال آنكه شهيدان بينياز از شفاعت هستند و آنان خود براي ديگران شفاعت ميكنند. 5-شهدائي كه غسل داده ميشوند وبرآنان نماز خوانده ميشود: اما كشتگاني كه در جنگ بدست كفار كشته نشدهاند و شارع مقدس ايشان را شهيد ناميده است، بايد غسل دادهشوند و بر آنان نماز نيز خوانده شود. زيرا اينگونه اشخاص درزمان زندگي پيامبر صلي الله عليه و سلم غسل داده ميشدند. و بعد از پيامبر صلي الله عليه و سلم مسلمانان جسد پاك حضرت عمروحضرت عثمان و حضرت علي را غسل دادند و حال آنكه هرسه شهيد بودند. اينك ما آن شهيدان را ذكر خواهيمكرد: 1-از جابر بن عتيك روايت استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" الشهادة سبع سوى القتل في سبيل الله: المطعون شهيد، والغرق شهيد، وصاحب ذات الجنب شهيد، والمبطون شهيد، وصاحب الحرق شهيد، والذي يموت تحت الهدم شهيد، والمرأة تموت بجمع [بغير از كسانيكه در راه خداكشته ميشوند، هفتگروه شهيد ميباشند: كساني كه بدرد طاعون ميميرند،كسانيكه غرق ميشوند،كسانيكه به بيماري سينه پهلو ميميرند،كسانيكه به شكم درد ميميرند،كسانيكه در حريق ميميرند،كسانيكه در زيرآوار ميميرند و زنانيكه بر اثر زايمان ميميرند. اينها همه شهيد محسوب ميشوند]". امام احمد و ابوداود و نسائي با سند صحيح اينحديث راروايت كردهاند. ٢-از ابوهريره روايت شده است كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" ما تعدون الشهيد فيكم؟ " قالوا: يا رسول الله من قتل في سبيل الله فهو شهيد.قال: " إن شهداء أمتي إذا لقليل "، قالوا: فمن هم يا رسول الله؟ قال: " من قتل في سبيل الله فهو شهيد، ومن مات في سبيل الله فهو شهيد، ومن مات في الطاعون فهو شهيد، ومن مات في البطن فهو شهيد، والغريق شهيد [شما چهكساني را شهيد ميدانيد؟گفتند: اي رسول خدا ماكساني را شهيد بحساب ميآوريمكه در راه خداكشته شوند. پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: بنابراين شهداي امّت من اندك خواهند بود.گفتند: پس شهداء چهكساني هستند اي رسول خدا؟ او فرمود:كسيكه درراه خداكشته شود وكسيكه در راه اطاعت خدا بميرد وكسيكه دراثر بيماري طاعون بميرد وكسيكه دراثر شكم درد بميرد وكسيكه غرق شود، همه اينان شهيد هستند]". بروايت مسلم. ٣-از سعيد بن زيد روايت استكهگفت:" من قتل دون ماله فهو شهيد، ومن قتل دون دمه فهو شهيد، ومن قتل دون دينه فهو شهيد، ومن قتل دون أهله فهو شهيد [هركس درراه دفاع ازمال و جان و دين و خانواده وناموس خودكشته شود او شهيد است]". بروايت احمد و ترمذيكه آن را صحيح دانسته است. 6-كافر غسل داده نميشود: بر مسلمان واجب نيستكه كافر را غسل دهد. بعضي آن را جايز دانستهاند. پيروان امام مالك و امام احمد ميگويند: نبايد شخص مسلمان خويشاوند كافر خويش را غسل دهد وكفن ودفنكند مگراينكه نگران تباه شدن آن باشدكه درآن صورت بر وي واجب استكه آن را در خاك پنهانكند. زيرا احمد و ابوداود و نسائي و بيهقي روايت كردهاندكه: علي بن ابيطالبگفت: به پيامبر صلي الله عليه و سلم گفتمكه عموي پير وگمراه تو -ابوطالب -مرد. اوگفت:، برو او را درخاك پنهانكن وكاري را انجام نده تا اينكه به نزد من برگردي من رفتم او را در خاك پنهانكردم و به نزد پيامبر صلي الله عليه و سلم برگشتم. او به من دستور دادكه غسلكنم و برايم دعاي خير نمود“. ابن المنذرگفته است درباره غسل ميت، سنتيكه ازآن پيروي شود، نيست.
چگونگي و كيفيت غسلميت واجب استكه يكبار تمام بدن مرده شسته شود و غسل داده شود و يكباركافي است اگرچه جنب يا قاعده نيز بوده باشد. مستحب است كه مرده را بر جاي مرتفعتر از سطح زمين نهاد، و جامه رااز تنش بيرون آورد، و با چيزي روي عورت او را بپوشانند، مگر اينكه بچه باشد. و بهنگام غسل دادن ميت، نبايد كساني حضور داشته باشند، مگر اينكه حضور آنان مورد نياز باشد. غاسل بايد شخص مورد اطمينان و درستكار و امين باشد، تا اگر چيزهاي خوب و پسنديده را از ميت مشاهده نمود، آن را در ميان مردم بازگوكند، و اگر چيزهاي بد و ناپسند را مشاهدهكرد، آنها را پنهان نمايد. ابن ماجه ميگويد: پيامبر صلي الله عليه و سلم گفته است:" ليغسل موتاكم المأمونون [غسل مردگان خود را به اشخاص امين واگذاريد]". بر مردهشور واجب استكه نيت غسل ميت كند، زيرا اومورد خطاب غسل قرارميگيرد، سپس مرده شور، بايد با ملايمت روي شكم ميت فشارواردكند، تا احياناً مواد دفع شدني، دفع شود وكثافات وآلودگي و چرك بدنش را برطرف نمايد وكهنهاي ياكيسهاي بر دست خويش بپيچد و عورت ميت را نيز شستشو دهد، چون دست زدن بر عورت ديگران، حرام است. سپس بايد وضوي ميت را همچون وضوي نماز بگيرد. چه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" ابدأن بميامنها ومواضع الوضوء منها [ازاندامهاي طرف راست و اندام وضوي ميت غسل را شروع كنيد]". تا نشانه سفيدي اندامهاي وضوي ميت تجديدگردد. سپس خوب استكه ميت را سه باربا آب وصابون يا آب خالص غسل دهد وازطرف راست شروعكند. اگر تشخيص داد،كه با سه بار شستن پاك نميشود، آن را به پنج بار يا هفت بار افزايش دهد. در خبر صحيح آمده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" اغسلنها وترا: ثلاثا أو خمسا أو سبعا، أو أكثر من ذلك إن رأيتن [اورا طاق بشوئيد: سه باريا پنج باريا هفت بار يا بيشتر اگر تشخيص داديدكه مورد نياز است]". ابن المنذرگفته است: در صورت نياز بايد بدانان اجازه دادكه دفعات شستشو را بيشتركنند، مشروط بر اينكه طاق باشد. اگر ميت زن باشد مستحباستكه مردهشورمويهاي او را بازكند و بشويد سپس آنها را مجدداً ببافد و درپشت سرش قرار دهد. درحديث ام عطيه آمده استكه آنان (زنان غسل دهنده) موي سر دختر پيامبر را سه قسمتكرده و بافتند. من از او پرسيدم، آيا آنها را بازگردند و پس از شستن به سه قسمت بافتند؟گفت: آري. درمتن مسلم ازقول ام عطيه آمده است كه: ما مويهاي او را درسه قسمت بافتيمكه دوگيسوي طرفين و يكگيسوي پيشاني او بود. و درصحيح ابن حبان آمده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم دستوردادكه مويهاي اورا در سهگيس ببافند... وقتيكه غسل ميت تمام شد لازم است با پارچهاي تميز خشك شود تاكفنهايش تروخيس نگردد وخوب استكه چيزخوشبوئي روي آن نهاد. پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " إذا أجمرتم الميت فأوتروا [هرگاه ميت را با بوي خوش بخورداديد آن را طاق انجام دهيد]". بروايت بيهقي و الحاكم و ابن حبانكه دو نفر اخير آن را “صحيح” دانستهاند. ابو وائلگفته است: “علي بن ابيطالب مقداري مشك داشت كه سفارش كرد جسد وي را با آن خوشبوكنند وگفت: آن مقدار باقميانده مشكي استكه جسد پيامبر صلي الله عليه و سلم با آن خوشبو شده است”. جمهورعلما برآنند كه گرفتن ناخن وكوتاهكردن موي سبيل يا زير بغلي يا موي شرمگاه مرده كراهت دارد، و ابن حزم آن را جايز دانسته است. علما اتفاق دارند بر اينكه اگر بعد از غسل و پيش ازكفنكردن، چيزآلودهاي از شكم مرده خارج شد، بايد محل اصابت نجاست را شست ولي دراينكه آيا تجديد غسل لازم ميباشد يا خير، اختلاف است. بعضي گفتهاند طهارت مجدد لازم نيست و بعضي برآنندكه وضوي مجدد لازم است و برخي ميگويند: اعاده غسل واجب است. بيشترين چيزيكه دربارهكيفيت غسل ميت مورد توجه علما قرار گرفته است حديثي استكهگروه محدثين آن را از ام عطيه روايتكردهاندكهگفته است: وقتيكه دخت پيامبر صلي الله عليه و سلم وفاتكرده بود او بر ما وارد شد وگفت:" اغسلنها ثلاثا، أو خمسا، أو أكثر من ذلك - إن رأيتن - بماء وسدر واجعلن في الاخيرة كافورا، أو شيئا من كافور، فإذا فرغتن فآذنني " فلما فرغن آذناه، فأعطانا حقوه فقال: " أشعرنها إياه [او را سه بار يا پنج بار يا بيشتر با آب و سدربشوئيد وآخرين بار او را با آب وكافوربشوئيد. هرگاه او را غسل داديد مرا خبركند. چون ما فارغ شديم او را خبركرديم. او لنگ خود را بما داد وگفت آن را به وي بپوشانيد]". دانشمندانگفتهاند: بدانجهتكافور بر تن مرده پاشيده ميشودكه خوشبو و خنككننده است و در تن مرده بسرعت نفوذ ميكند و موجب استحكام بدن ميت ميگردد و جانوران موذي را ازاو ميراند و مانع ميشود كه تن مرده بزودي متلاشيگردد. اگر كافور نباشد هر مادهاي ديگركه اين خواص را داشته باشد كافي است.
اگر آب نباشد مّيت را تيمم ميدهند اگرآب موجود نباشد بجاي غسل، ميت را تيمم ميدهند. زيرا خداوند ميفرمايد:" فإن لم تجدوا ماء فتيمموا [اگر آب نيافتيد تيمم كنيد]". و پيامبر صلي الله عليه و سلم ميگويد: " جعلت لي الارض مسجدا وطهورا [همه خاك روي زمين براي من سجدهگاه و پاككننده است]". اگر تن مرده بگونهاي باشد كه با شستن با آب متلاشي ميشود، بايد آن را تيمم داد. همچنين اگر زني در ميان مردگان بيگانه و نامحرم فوتكند، يا مردي درميان زنان بيگانه و نامحرم فوت نمايد، بايد تيمم داده شوند. ابوداود در ميان احاديث مرسل خود و بيهقي هم از مكحول روايتكردهاند كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفته است: " إذا ماتت المرأة مع الرجال، ليس معهم امرأة غيرها، والرجل مع النساء، ليس معهن رجل غيره، فإنهما ييممان ويدفنان، وهما بمنزلة من لم يجد الماء [هرگاه زني همراه مردان بود و فوتكرد و زني ديگر همراه نداشتند و مردي همران زنان بود و فوتكرد و مرد ديگري همراه نداشتند، هر دو بايد تيمّم داده شوند و دفن گردند. آنان بمنزلهكسي هستندكه آب را نيافته است]". بايدكسي زن را تيمّم دهد كه نسبت به وي محرم و خويشاوند باشد. اگرمحرمي نباشد ديگري ميتواند پارچهاي بر دست خود بپيچد و آن را تيمّم دهد. اين بود راي امام ابوحنيفه و امام احمد. امام مالك و امام شافعي ميگويند: اگر مرد محرمي باشد بايد آن زن مرده را غسل دهد نه تيمم چون آن زن مرده از بابت خلوت و عورت، نسبت به محرم، حكم مرد را دارد. ازامام مالك نقل شده استكه: اهل علم ميگويند: اگرزني مرد و درآنجا زناني وجود نداشتندكه او را غسل دهند و همچنينكسي از محارم او يا شوهرش نيز وجود نداشتند، بايد او را تيمّم دهند و بر صورت و دستان او خاك بمالند همانگونهكه ديگران تيمّم ميكنند. واگرمردي فوتكرد و تنها زنان همراه او بودند، بايد زنان او را تيمّم دهند. و ابن حزم ميگويد در اين صورت بناچار مردان زن مرده را وزنان مرد مرده را بايد بشويند و پارچه ضخيمي بردست بپيچند وآب بربدن مرده ميريزند بدون اينكه مستقيماً دست برتن وي بزنند وتيمم جاي آب را نميگيرد.
آيا زن و شوهر ميتوانند همديگر را غسل دهند؟ فقها اتفاق نظردارند براينكه همسرميتواند شوهرش را غسل دهد. امام احمد وابوداود و حاكم بصورت صحيح از حضرت عايشه روايتكردهاند: “اگرآنگونهكه الان ميدانم قبلا ميدانستم،كسي به جز زنانش جسد پيامبر صلي الله عليه و سلم را پس از فوت غسل نميداد“. درباره غسل دادن جسد زن از طرف همسرش اختلافكردهاند،كه جمهور فقها آن را جايز ميدانند، زيرا روايت شده استكه حضرت علي فاطمه دخت پيامبر و همسرش را غسل داد. دارقطني و بيهقي آن را نقلكردهاند. پيامبر صلي الله عليه و سلم به حضرت عايشهگفت: " لو مت قبلي لغسلتك وكفنتك [اگرتو پيش ازمن ميمردي من ترا غسل ميدادم وكفن ميكردم]". بروايت ابن ماجه. حنفيهاگفتهاند: مرد نميتواند جسد مرده همسرش را غسل دهد. اگر به جز شوهركسي نباشدكه او را غسل دهد، شوهر بايد او را تيمّم دهد. ولي مفاهيم احاديث خلافگفته آنان را اثبات ميكند.
زن ميتواند كودك را غسل دهد ابن المنذرگفته است: علمائيكه از آنان احاديث روايت شده استگفتهاند: زن ميتواند جسدكودك خردسال مرده را غسل دهد.
به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|