|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>محمد بن حسن المنتظر > درباره سیرت وی
شماره مقاله : 3177 تعداد مشاهده : 346 تاریخ افزودن مقاله : 9/6/1389
|
دربارۀ سیرت محمد بن حسن المنتظر
مولف رافضی ابن مطهر الحلى می گوید: «و فرزندش مهدی محمد علیه السلام». ابن جوزی با اسناد خودش از ابن عمر روایت میکند که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «يخرج في آخر الزمان رجل من ولدي، اسمه كاسمي وكنيته كنيتي، يملأ الأرض عدلاً، كما ملئت جوراً، فذلك هو المهدي». یعنی: در آخر زمان مردی از فرزندان [نسل] من خروج خواهد کرد که اسمش مثل اسم من و کینهاش، کینه من است. زمین را از عدل و داد پر میکند، همچنانکه از ظلم و جور پر شده است، آن مرد مهدی است». در جواب باید گفت: محمد بن جریر طبری و عبدالباقی بن قانع و علمای آگاه به انساب و تاریخ گفتهاند: حسن بن علی عسکری نسل و ذریهای نداشته است. و امامیه که گمان میکنند او پسری داشته، ادعا میکنند که آن پسر در حالی که خردسال بود در سامرا وارد سرداب شد. بعضی میگویند: در دو سالگی داخل سرداب شد. بعضی گویند: در سه سالگی. و بعضی گویند: در پنج سالگی. به فرض که چنین امامی وجود میداشت. به نص قرآن و سنت و اجماع میبایست نزد کسی باشد که حضانت جسمی او را به عهده بگیرد: مثل مادرش یا مادر بزرگش و یا امثال آنها. و میبایست اموالش نزد کسی باشد که آن اموال را برایش نگهدارد، یا کسی که وصی پدر باشد، و یا غیروصی – اگر وصی نداشته – مثل یکی از نزدیکان و یا نایب سلطان. زیرا چنین شخصی یتیم شمرده میشود و خداوند میفرماید:{ وَابْتَلُوا الْيَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ يَكْبَرُوا (٦)}.(النساء: 6). «و يتيمان را چون به حد بلوغ برسند، بيازماييد! اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد! و پيش از آنكه بزرگ شوند، اموالشان را از روى اسراف نخوريد». جایز نیست که اموال چنین شخصی – یتیم – را قبل از سن بلوغ و احساس رشد او، به او بازگرداند، همچنانکه خداوند در کتابش بیان فرموده است. چگونه جایز است کسی که خودش برای جسم و بدن و اموال و داراییاش به سرپرست نیاز دارد، امام معصوم جمیع مسلمانان گردد، و کسی جز با ایمان به او مؤمن شمرده نشود؟ علاوه بر این به اتفاق همه آنها – چه امام وجود داشته باشد و چه نباشد – نه در دین و نه در دنیا سودی به آنها نمیرساند، و هیچ چیزی را به کسی نمیآموزد، و هیچ صفتی از صفاتش، نه خوب و نه بد، شناخته نشده است. بنابراین هیچ یک از مقاصد و مصالح خاص و عام امامت از طریق او حاصل نمیگردد. و بلکه به فرض وجود چنین موجودی باید گفت: وجودش شر محض بوده و متضمن هیچ منفعتی برای مردم روی زمین نیست. زیرا مؤمنان به او، نه از او نفعی میبرند و نه لطف و یا مصلحتی توسط او برایشان محقق میشود، و تکذیب کنندگان او نیز به تصور روافض به خاطر تکذیب او عذاب میشوند. بنابراین او شر محض بوده که هیچ خیر و منفعتی را به همراه ندارد، و خلق چنین موجودی از خداوند حکیم عادل محال است. اگر گفته شود: چون مردم ظلم میکنند امام از دید آنها غایب شده است. در جواب باید گفت: اولاً: در زمان پدران او نیز ظلم موجود بود، پس چرا آنها غایب نشدند. ثانیاً: معتقدان به او که ظالم نیستند و زمینهسازی هم میکنند. پس چرا بعضی اوقات به دیدار آنها نمیآید و یا فرستادهای را نمیفرستد تا علم و دین را به مردم بیاموزد؟ ثالثاً: میتوانست در جاهایی زندگی کند که محل زندگی شیعیان و قلعههای آنان است، مثل کوههای شام که روافض در آنجا شورش کردهاند و سایر مناطق دیگری که محل شورش شیعیان است. رابعاً: چنانچه به خاطر همین ترس نتواند چیزی از علم و دین را به کسی بیاموزد، وجودش اقتضای لطف و مصلحت نمیکند، و این با دلایل اثبات امامت تناقض دارد و خلاف ارسال انبیاء و تکذیب آنان است، زیرا پیغمبران رسالت خود را تبلیغ میکنند و باعث تحقق لطف و مصلحت برای مؤمنانشان میگردند، لطف و مصلحتی که در نعمتهای خدایی متبلور است، ولی در مورد این امام غایب باید گفت: پیروانش از وجود او چیزی جز انتظار بیهوده نصیبشان نشده است، زیرا منتظر کسی هستند که نمیآید، و البته تداوم حسرت و اندوه و دشمنی با جهان و تکرار دعایی که برآورده نمیشود نیز نصیب آنها گردیده است، چرا که صدها سال است برای خروج و ظهور او دعا میکنند ولی فایدهای نداشته است. به علاوه عمر به این طولانی در بین امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، خلاف عادت صحیح است و میتوان کذب آن را ادعا کرد، زیرا هیچ یک از کسانی که در جامعه اسلامی متولد شدهاند بیش از صد و بیست سال نزیستهاند، چه برسد به صدها سال. در حدیث صحیحی از پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده که در اواخر عمر فرمودند: «أرأيتكم ليلتكم هذه، فإنه على رأس مائة سنة منها لا يبقى على وجه الأرض ممن هو اليوم عليها أحد»[1]. یعنی: امروز را به خاطر بسپارید، بعد از صد سال دیگر هیچ یک از کسانی که الآن بر روی زمین هستند، دیگر بر روی آن نخواهند بود. یعنی کسانی که در آن روز یک سال سن داشتهاند، قطعاً کمتر از صد سال زیستهاند. چنانچه طول عمر افراد در آن دوره این مقدار بوده است، در دورههای بعد – بنابر عادت رایج و غالب – به طریق اولی طول عمر کمتر میشود، زیرا طول عمر افراد به مرور کوتاهتر میشود؛ نوح نه صد و پنجاه سال در میان قومش ماند، و آدم همچنانکه در حدیث صحیحی که توسط ترمذی روایت شده و صحیح شمرده شده[2]، هزار سال زندگی کرد. بنابراین طول عمر انسان در آن زمان طولانیتر بوده است و طول عمر افراد این امت بین شصت تا هفتاد سال است، همچنانکه در حدیث صحیح به ثبوت رسیده است[3]. احتجاج روافض به طول عمر خضر، احتجاج باطل بر باطل است، زیرا بقای خضر مسلّم نیست و بلکه آنچه سایر محققان بر آن هستند این است که خضر وفات کرده است و با فرض زنده بودن او، او از این امت نیست. به همین دلیل بسیاری از دروغگویان جن و انس ادعای خضر بودن در مورد آنها شده است و بعضی گمان کردهاند، خضر را دیدهاند و حکایات صحیحی در این باره وجود دارد که بازگو کردن آنها کلام را طولانی خواهد کرد. محمد بن حسن منتظَر نیز همین گونه است؛ بسیاری ادعا کردهاند که محمد بن حسن هستند، بعضی خود را به گروهی عرضه کردهاند و بعضی آن را پنهان کرده و تنها به یک یا دو نفر اعلام کردهاند و (بالاخره) همه این افراد بر ملا شدهاند، همچنانکه مدعیان خضر بودن نیز رسوا شدهاند.
([1]) نگا: بخاری، 1/119 و مسلم، 4/1965. ([2]) نگا: سنن ترمذی، 5/123-124، ترمذی میگوید: این حدیث از این طریق غریب است. ([3]) نگا: سنن ترمذی، 3/387 و ابن ماجه، 2/1415.
به نقل از: مختصر منهاج السنة، تاليف: شيخ الإسلام ابو العباس احمد بن تيميه، اختصار : الشيخ عبدالله بن محمد الغنيمان (استاد تحصيلات عالي دانشگاه اسلامي مدينه منوره)، و مدرس در مسجد نبوي شريف، ترجمه: إسحاق دبيرى
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|